تاریخ انتشار:
دفاع اکبر ترکان از زنگنه
آنها که کرسنت را اجرا نکردند، محاکمه شوند
کمتر کسی فکر میکرد در کابینه حضور نداشته باشد. حداقل گمانهزنیها حاکی از آن بود یا وزیر نفت میشود یا دفاع یا راه و شهرسازی. با عرق زیادی درباره طرحهای وزارت راه حرف میزند و میگوید هنوز خودم را وزارت راهی میدانم. لیست که منتشر شد نامی از او در میان نبود تا آب پاکی روی دست این گمانهزنیها ریخته شود. اکبر ترکان ظاهراً خودش نخواسته در کابینه باشد. غیبت او در کابینه نامش را برای سازمانهای مهم دولتی بر سر زبانها انداخته است. شاید بشود گفت جدیترین گزینه برای شرکت ملی نفت است. شاید هم بخواهد در سایه باشد و به کارهای شخصی خود بپردازد. ما نمیدانیم. خودش هم چیزی نگفته است. هر چه هست امروز از نزدیکترین اشخاص به حسن روحانی محسوب میشود. این نزدیکی با رئیس دولت یازدهم سبب شد با او به گفتوگو بنشینیم و روند چینش کابینه را مورد واکاوی قرار دهیم. ترکان در این گفتوگو ابتدا پاسخ کسانی که انتخاب برخی وزرا را تحمیلی میداند، میدهد، آنگاه درباره قرارداد کرسنت سخن میگوید و به افراطیونی که میخواهند نمایندگان مجلس را در جلسه رای اعتماد به وزیران تحت تاثیر قرار دهند هشدار میدهد دوره تهمتزنیها گذشته است و بلیت
این افراد سوخته و به خاکستر تبدیل شده است.
انتشار لیست کابینه آقای روحانی سبب شده برخی جریانهای سیاسی به این لیست واکنشهایی منفی داشته باشند و علیه برخی از افراد به موضعگیری بپردازند. مجلس باید چه هوشمندی را به خرج دهد که تحت تاثیر این القائات که ریشه در بداخلاقیهای سیاسی دارد قرار نگیرد و کمی واقعبینانهتر به آن نگاه کند؟
معتقدم نباید به صحبتهای افراد صاحب تریبونی که عادت دارند علیه دیگران دروغپراکنی کنند و تهمت بزنند زیاد توجه کرد و آنها را جدی گرفت. اگر نمایندگان بخواهند به ورطه افراطگرایان دروغگو و تهمتزن در رابطه با وزرای پیشنهادی بیفتند دچار انحراف شدهاند. باید فضایی ایجاد کنند تا وزرای پیشنهادی با حضور در کمیسیونهای مختلف مجلس از برنامههایشان دفاع کنند. اگر وارد حوزههایی شوند که دیگران چاله آن را کندهاند به اشتباه افتادهاند. تهمتزنی و دروغپراکنی چالههایی هستند که افراطیون کندهاند، شغلشان همین است پس بهتر است این چالهها یا پر شوند یا اینکه نمایندگان از کنار آن بگذرند و با عقل و منطق خود درباره کابینه تصمیم بگیرند. آنهایی که مسوول وضع نامناسب موجود هستند چالهها را میکنند تا وزرا به جای اینکه از مسیر اعتدال بروند و از برنامههای حرفهایشان دفاع کنند به عرصه چالش و اتهام و دروغپراکنی بیفتند و نتوانند از برنامههای خودشان دفاع کنند. من فکر میکنم وزرای محترم پیشنهادی بایستی تمرکزشان را روی دفاع از برنامههایشان بگذارند و از منطق اعتدالی و حرفهای کارشناسی خارج نشده و به مسیر غیرحرفهای اصلاً وارد نشوند.
برخی تحلیل میکنند که تحت فشار خیلی زیادی بعضی از افراد به آقای روحانی تحمیل شدهاند و ایشان در رودربایستی قرار گرفته و این افراد را به مجلس معرفی کردهاند پس مجلس باید یک هدیه به آقای روحانی بدهد و به این افراد رای اعتماد ندهد تا آقای روحانی دستش باز شود و آدمهای خودش را بیاورد. این تحلیل تا چه اندازه درست است؟
آنهایی که روحانی را نمیشناسند از این حرفها میزنند. با منطق ذهنی خودشان مسائل را کنار هم میگذارند و به چنین تحلیلهایی عاری از واقعیت میرسند. آقای دکتر روحانی در رابطه با انتخاب وزرا شخصاً تصمیم گرفته و تحت تاثیر هیچگونه فشاری قرار نگرفتهاند. روحیهشان اینچنین است. با آرامش و متانت پیشنهادها را میشنوند، حرفها را گوش میکنند و خودشان تصمیم میگیرند. وقتی هم تصمیم میگیرند در تصمیمشان استوارند. باید به افرادی که چنین بحثهایی را مطرح میکنند یادآور شد که آنها در رسیدن کشور به این نقطه نقش بسیار پررنگی داشتهاند. آقای احمدینژاد که به تنهایی همه این وضع را به وجود نیاوردهاند. نمیشود این وضعیت را به گردن یک نفر انداخت و گفت مسوول به همریختگی کشور فقط آقای دکتر محمود احمدینژاد است. دار و دستهای با یکسری فکرهای خاص هشت سال تا میتوانستند به دیگران تاختند و کشور را به جایی رساندند که اکنون میبینید. برایشان کافی نیست؟
منظورتان از وضع فعلی کشور را روشنتر بیان میکنید؟
وضع فعلی (دولتی که آقای احمدینژاد تحویل دادهاند) یعنی اینکه 800 میلیارد دلار درآمد نفتی و غیرنفتی کشور را دست و دلبازانه و بدون برنامه خرج کردند و به واردات کالای مصرفی پرداختند. آمارها نشان میدهد فقط 16 درصد از واردات کشور در هشت سال گذشته به کالاهای سرمایهای اختصاص داشته و بقیه واردات در تملک کالاهای مصرفی بوده است. از انگور و پرتقال تا کفش و دمپایی و کاشی و سرامیک اقدام به واردات کردند و دلارهای نفتی در این راه تلف شد. این افراد نمیخواهند خجالت بکشند؟ از مردم شرمنده نیستند؟ انگار که اینها نبودند و آقای احمدینژاد تنهایی کشور را به این نقطه رسانده است. نخیر، همهشان با هم بودند. طیفی که در هشت سال گذشته مدافع این نوع دلاردرمانی بودند اقتصاد ایران را به این روز رساندند. خارج از حوزه اقتصاد مگر وضع بهتری داریم؟ به دانشگاهها بروید و از دانشجویان پرسوجو کنید ببینید چقدر از وضعیت حاکم بر دانشگاهها راضیاند. افراطیون هشت سال هر کاری که میخواستند کردند، حالا دیگر باید ساکت شوند و بگذارند آقای دکتر روحانی با منطق، کاردانی و کاربلدی حرکت کنند تا تصمیمهای حرفهای در عرصه مدیریت کشور و سیاست خارجی بگیرند. حیثیت و آبروی افراطیون به واسطه عملکرد دولت نهم و دهم روی صحنه است و همه دارند ملاحظه میکنند.
به نظر میرسد این جریان بیکار ننشیند و در ادامه سنگاندازیهایی بر سر راه انتخاب اعضای کابینه داشته باشند. برای مقابله با ترفندهای آنان باید چه کار کرد؟
به نظر من نمایندگان مجلس بسیار عاقلند. البته افراطیون تعداد کمی نماینده در مجلس دارند که آنها کار خودشان را میکنند اما مهم و تعیینکننده نیستند. بنده معتقدم که نمیتوانند روی اکثریت مجلس اثر بگذارند و حرفشان را به کرسی بنشانند.
پس شما خوشبین هستید که وزرای پیشنهادی دکتر روحانی حائز اکثریت آرا خواهند شد؟
بله، عمده نمایندگان مجلس متفقالقول هستند که این کابینه رای بیاورد، ما در این چند روز که با آنها تماس داشتهایم متوجه شدهایم اکثریت قاطع مجلس بسیار منطقی و معقول حرف میزنند. حتی از ما نقدهایی شنیدنی میکنند. ما هم با احترام به آنها نقدهایشان را میشنویم و از اظهارات کارشناسانه استفاده میکنیم. معتقدیم اکثریت قاطع مجلس دلسوز کشور هستند ولی آن اقلیتی افراطی هستند که یکسری حرفهایی میزنند که نمیتوان با آنها کاری کرد!
آقای مهندس فرمودید بخشهای مختلف اقتصاد در کشور از یک نوع به همریختگی رنج میبرد، امکان دارد مصداقهایی از این بیبرنامگی را بیان کنید؟
همان طور که میدانید بنده در بخشهای مختلف اقتصادی کشور سابقه خدمت دارم. چه در صنعت و چه در نفت و حوزه راه. شما امروز به وضعیت شهرکهای صنعتی کشور نگاه کنید ببینید چند واحد صنعتی تعطیل و نیمهتعطیل در کشور داریم. من خواهش میکنم از طریق همین نشریهتان که پایگاه خوبی هم هست از تکتک شهرکها بخواهید به شما اعلام کنند که چند واحد تعطیل و نیمهتعطیل در شهرک صنعتیشان هست. صنعت خودرو کشور امروز چه وضعی دارد؟ چرا تولید خودرو به نصف رسیده است و شرکای تولید ما یک به یک رفتهاند؟ در بخش فولاد چرا نتوانستهایم تولید فولاد خام را به جایی برسانیم که از واردات خودکفا شویم. جا دارد من از آقای دکتر مجید قاسمی تشکر ویژهای کنم که به داد صنعت فولاد کشور رسیدند و از طریق هلدینگ بانک پاسارگاد اقدامات عظیمی در بخش صنایع معدنی انجام دادند. از شما میخواهم قدردانی بنده را به عنوان یک شهروند از اقداماتی که دکتر قاسمی در حوزه صنایع معدنی انجام داده است، منتشر کنید. این از بخش صنعت. در کشاورزی مگر نگفتند که 5/14 میلیون تن تولید گندم داریم؟ خب این میزان گندم کجاست؟ در کدام سیلوها قرار دادهاند که کسی نمیتواند آن را ببیند.
مگر کل گندمی که امسال خریدهاند چقدر است؟ آقای دکتر کلانتری یک گزارش گردآوری کردهاند که از نظر کالری میزان وابستگی ما به خارج از کشور در مواد غذایی چقدر است. من حرفهای ایشان را در این مورد قبول دارم وقتی میگویند وابستگی ما به واردات مواد غذایی به مراتب از سال 1383 بالاتر رفته است. واردات گندم، واردات خوراک دام، واردات علوفه، در همه اینها میزان وابستگی ما بیشتر شده است. عملکرد زمینهای کشاورزی ما در این هشت سال کاهش یافته است. این هم وضع کشاورزیمان.
بانکهای کشور هم وضع خوبی ندارند. عمده منابعشان را قرض دادهاند که بخش عمدهای از آن برنمیگردد و از بانک مرکزی هم استقراض کردهاند. وضع اشتغال را هم که آقای دکتر نیلی گفتند به چه شکلی است که خالص اشتغال ایجادشده در کشور سالانه حدود 14 هزار شغل بوده است. این همه مصداق داریم و انگار افراطیون که مسبب وضع موجود هستند نمیخواهند زیر بار مسوولیت این وضع بروند.
در رابطه با لیست وزرایی که اعلام شد، حساسیتهایی روی برخی نامها از جمله آقای بیژن زنگنه و محمدرضا نعمتزاده به وجود آمده و از قرارداد کرسنت به عنوان ترکمانچای تعبیر شده و وزیر نفت دولت اصلاحات را به خیانت متهم کردهاند. چه جوابی باید به منتقدان این قرارداد داد؟
من نمیگویم کرسنت قرارداد خوبی بوده است. کرسنت در دورانی بسته شده است که قیمت گاز پایین بوده ولی در خود قرارداد مکانیسم افزایش قیمتش بوده است. منتها به دلیل اینکه دولت نهم و دهم در اجرای این قرارداد بد کار کردند و آن را به اجرا نرساندند، موجب ادعای شش میلیارددلاری علیه کشور شدند. اگر کسانی باید تحت تعقیب قرار گیرند، آنهایی هستند که در عدم اجرای صحیح و عدم مدیریت صحیح قرارداد ادعای خیلی بزرگی از طرف خارجیها علیه کشور روی دستمان گذاشتند. آقای زنگنه قراردادی بستهاند، خودشان هم میروند و از آن دفاع میکنند. در خود قرارداد قیمت را پیشبینی کرده بودند با چه مکانیسمی میشود اصلاح شود و افزایش یابد. یک موقعی میگوییم که قرارداد بد بسته شده و یک موقع کسی را به سوءنیت متهم میکنیم. متهم کردن این اشخاص ارزشمند کشور به سوءنیت، کار افراطیون است. ولی یک وقت شما میگویید نسبت به این قراردادی که بستهاید، اشکال وارد است. بنده هم ممکن است قراردادی بسته باشم که وقتی امروز به آن نگاه میکنم، میگویم اگر به گذشته برگردم آن قرارداد را با شرایط بهتری به امضا میرسانم. در پارس جنوبی وقتی قرارداد فاز 2 و 3 را بستیم اطلاعات و تجربه کمی داشتیم که در فاز 4 و 5 اطلاعاتمان کاملتر و بهتر شد و قرارداد کاملتری را به امضا رساندیم. در فاز 6، 7 و 8 باز هم اطلاعاتمان کاملتر شد و آن موقع فکر میکردیم که اگر هنگام بستن قرارداد فاز 1 و 2 چنین تجربهای را داشتیم بیشتر به نفع کشور بود. ممکن است در تجربه نخست قراردادی دچار نارسایی باشد، اما تجربه که بیشتر میشود قرارداد بعدی بهتر بسته میشود. همیشه قراردادهایمان اینطور بود. از هر تجربه جدیدی درس میگرفتیم و قرارداد بعدی را بهتر میبستیم. این فرق میکند با سوءنیت. اشخاص را به سوءنیت متهم کردن، شأن افراطیون است.
نظر خود شما درباره قرارداد کرسنت چیست؟ واقعاً آن گونه که گفته میشود، این قرارداد خیانت به کشور بود یا یک ترکمانچای نفتی است؟
پاسخ شما را با یک نقل قول میدهم، آقای غلامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت و وزیر نفت در دولت اول آقای احمدینژاد بوده است. ایشان اعلام کردهاند: «شاید نقدهایی بر قرارداد وارد باشد، اما آن زمان عدهای این قرارداد را نقد کردند و مشکلاتی برای آن به وجود آمد. به طوری که اکنون این قرارداد به داوری ارجاع شده و بیش از هفت سال است که در این مدت سهم گاز ایران در میدان مشترک سلمان با امارات در حال سوختن است، برخی تاسیسات آن مجموعه آسیب دیدهاند و عدمالنفع کشور را هم باید در نظر گرفت.»این سخنان از سوی آقای نوذری بیان شده است، حرف من نیست. آقای نوذری با رای مجلسی که اکثریت آن اصولگرا بودند، وزیر نفت دولت آقای احمدینژاد شد. وقتی ایشان چنین حرفهایی را بیان میکنند، عیار سخنان را میتوان مشخص کرد. بستن قراردادی که در آن مکانیسم تغییر قیمت دارد و نفعی را برای کشور به دنبال دارد بهتر است یا قراردادی در کار نباشد و گاز که سرمایه ملی است، بیجهت بسوزد. من با منطق مخالفان قضاوت نمیکنم که چه کسی خائن است. مردم بهترین داور هستند. اما به دوستان مخالف برادرانه یک نصیحت میکنم. با بحثهای فنی، حقوقی و اقتصادی، برخورد سیاسی نکنید.
اما بحث بر سر این است که با ارزانفروشی گاز منافع ملی خدشهدار شده است؟
کارنامه هیچ کس سیاه و سفید نیست. آقایانی که انتقاد میکنند اگر دغدغه منافع ملی دارند چرا پارس جنوبی را نمیبینند؟ زمانیکه ایران در شرایط نامطلوب خارجی طوری برنامهریزی کرد که شرکتهای بزرگ به عسلویه آمدند، منافع ملی ایران به طور ارزندهای تامین شد. حتی عقبماندگی از قطر نیز در حال جبران بود، آیا این رخدادها به نفع منافع ملی نبود. در بحث کرسنت هم اگر مساله فنی و اقتصادی باشد میتوان یک گفتوگوی انتقادی انجام داد. بدبختی در اینجاست که این موضوعات حربه سیاسی شده است. من از مخالفان دولت کنونی میخواهم شرایط را درک کنند و مسائل اقتصادی را به سیاست گره نزنند. این عرصه را با حربههای سیاسی ابزاری برای حذف رقیب نکنید. آیا اگر با مکانیسمهای قرارداد و رفتار منطقی اشکالهای اولیه برطرف میشد، بهتر بود یا با فسخ یکجانبه کشور را وارد یک چالش حقوقی و ادعای میلیاردی کنیم. نیمه خالی لیوان را دیدن یا یکطرفه به قاضی رفتن همیشه خوشایند یک گروه است. اما در عرصه حقوق و منطق باید استدلال داشته باشیم و بر اساس شرایط زمانی و مکانی حرف بزنیم. من امیدوارم موضوعهای اقتصادی از زیر سایه سیاست خارج شود و در یک فضای منطقی بحث شود. آن روز مشخص میشود عیار سخنان چه کسی بالاتر است.
فکر میکنید آقای زنگنه رای میآورد؟
من امیدوارم نمایندگان محترم مجلس منافع ملی را مدنظر قرار دهند. آقای زنگنه دارای یک کارنامه روشن در بخش انرژی کشور است. این حق ماست که مدیران لایق خود را در عرصههای اجرایی به کار بگیریم تا در مسیر توسعه با سرعت بیشتری پیش برویم. رای اخیر مردم نشان داد آنها میخواهند رو به آینده حرکت کنیم. خاضعانه میخواهم برای رسیدن به شرایط بهتر در گذشته نمانیم.
انتشار لیست کابینه آقای روحانی سبب شده برخی جریانهای سیاسی به این لیست واکنشهایی منفی داشته باشند و علیه برخی از افراد به موضعگیری بپردازند. مجلس باید چه هوشمندی را به خرج دهد که تحت تاثیر این القائات که ریشه در بداخلاقیهای سیاسی دارد قرار نگیرد و کمی واقعبینانهتر به آن نگاه کند؟
معتقدم نباید به صحبتهای افراد صاحب تریبونی که عادت دارند علیه دیگران دروغپراکنی کنند و تهمت بزنند زیاد توجه کرد و آنها را جدی گرفت. اگر نمایندگان بخواهند به ورطه افراطگرایان دروغگو و تهمتزن در رابطه با وزرای پیشنهادی بیفتند دچار انحراف شدهاند. باید فضایی ایجاد کنند تا وزرای پیشنهادی با حضور در کمیسیونهای مختلف مجلس از برنامههایشان دفاع کنند. اگر وارد حوزههایی شوند که دیگران چاله آن را کندهاند به اشتباه افتادهاند. تهمتزنی و دروغپراکنی چالههایی هستند که افراطیون کندهاند، شغلشان همین است پس بهتر است این چالهها یا پر شوند یا اینکه نمایندگان از کنار آن بگذرند و با عقل و منطق خود درباره کابینه تصمیم بگیرند. آنهایی که مسوول وضع نامناسب موجود هستند چالهها را میکنند تا وزرا به جای اینکه از مسیر اعتدال بروند و از برنامههای حرفهایشان دفاع کنند به عرصه چالش و اتهام و دروغپراکنی بیفتند و نتوانند از برنامههای خودشان دفاع کنند. من فکر میکنم وزرای محترم پیشنهادی بایستی تمرکزشان را روی دفاع از برنامههایشان بگذارند و از منطق اعتدالی و حرفهای کارشناسی خارج نشده و به مسیر غیرحرفهای اصلاً وارد نشوند.
برخی تحلیل میکنند که تحت فشار خیلی زیادی بعضی از افراد به آقای روحانی تحمیل شدهاند و ایشان در رودربایستی قرار گرفته و این افراد را به مجلس معرفی کردهاند پس مجلس باید یک هدیه به آقای روحانی بدهد و به این افراد رای اعتماد ندهد تا آقای روحانی دستش باز شود و آدمهای خودش را بیاورد. این تحلیل تا چه اندازه درست است؟
آنهایی که روحانی را نمیشناسند از این حرفها میزنند. با منطق ذهنی خودشان مسائل را کنار هم میگذارند و به چنین تحلیلهایی عاری از واقعیت میرسند. آقای دکتر روحانی در رابطه با انتخاب وزرا شخصاً تصمیم گرفته و تحت تاثیر هیچگونه فشاری قرار نگرفتهاند. روحیهشان اینچنین است. با آرامش و متانت پیشنهادها را میشنوند، حرفها را گوش میکنند و خودشان تصمیم میگیرند. وقتی هم تصمیم میگیرند در تصمیمشان استوارند. باید به افرادی که چنین بحثهایی را مطرح میکنند یادآور شد که آنها در رسیدن کشور به این نقطه نقش بسیار پررنگی داشتهاند. آقای احمدینژاد که به تنهایی همه این وضع را به وجود نیاوردهاند. نمیشود این وضعیت را به گردن یک نفر انداخت و گفت مسوول به همریختگی کشور فقط آقای دکتر محمود احمدینژاد است. دار و دستهای با یکسری فکرهای خاص هشت سال تا میتوانستند به دیگران تاختند و کشور را به جایی رساندند که اکنون میبینید. برایشان کافی نیست؟
منظورتان از وضع فعلی کشور را روشنتر بیان میکنید؟
وضع فعلی (دولتی که آقای احمدینژاد تحویل دادهاند) یعنی اینکه 800 میلیارد دلار درآمد نفتی و غیرنفتی کشور را دست و دلبازانه و بدون برنامه خرج کردند و به واردات کالای مصرفی پرداختند. آمارها نشان میدهد فقط 16 درصد از واردات کشور در هشت سال گذشته به کالاهای سرمایهای اختصاص داشته و بقیه واردات در تملک کالاهای مصرفی بوده است. از انگور و پرتقال تا کفش و دمپایی و کاشی و سرامیک اقدام به واردات کردند و دلارهای نفتی در این راه تلف شد. این افراد نمیخواهند خجالت بکشند؟ از مردم شرمنده نیستند؟ انگار که اینها نبودند و آقای احمدینژاد تنهایی کشور را به این نقطه رسانده است. نخیر، همهشان با هم بودند. طیفی که در هشت سال گذشته مدافع این نوع دلاردرمانی بودند اقتصاد ایران را به این روز رساندند. خارج از حوزه اقتصاد مگر وضع بهتری داریم؟ به دانشگاهها بروید و از دانشجویان پرسوجو کنید ببینید چقدر از وضعیت حاکم بر دانشگاهها راضیاند. افراطیون هشت سال هر کاری که میخواستند کردند، حالا دیگر باید ساکت شوند و بگذارند آقای دکتر روحانی با منطق، کاردانی و کاربلدی حرکت کنند تا تصمیمهای حرفهای در عرصه مدیریت کشور و سیاست خارجی بگیرند. حیثیت و آبروی افراطیون به واسطه عملکرد دولت نهم و دهم روی صحنه است و همه دارند ملاحظه میکنند.
به نظر میرسد این جریان بیکار ننشیند و در ادامه سنگاندازیهایی بر سر راه انتخاب اعضای کابینه داشته باشند. برای مقابله با ترفندهای آنان باید چه کار کرد؟
به نظر من نمایندگان مجلس بسیار عاقلند. البته افراطیون تعداد کمی نماینده در مجلس دارند که آنها کار خودشان را میکنند اما مهم و تعیینکننده نیستند. بنده معتقدم که نمیتوانند روی اکثریت مجلس اثر بگذارند و حرفشان را به کرسی بنشانند.
پس شما خوشبین هستید که وزرای پیشنهادی دکتر روحانی حائز اکثریت آرا خواهند شد؟
بله، عمده نمایندگان مجلس متفقالقول هستند که این کابینه رای بیاورد، ما در این چند روز که با آنها تماس داشتهایم متوجه شدهایم اکثریت قاطع مجلس بسیار منطقی و معقول حرف میزنند. حتی از ما نقدهایی شنیدنی میکنند. ما هم با احترام به آنها نقدهایشان را میشنویم و از اظهارات کارشناسانه استفاده میکنیم. معتقدیم اکثریت قاطع مجلس دلسوز کشور هستند ولی آن اقلیتی افراطی هستند که یکسری حرفهایی میزنند که نمیتوان با آنها کاری کرد!
آقای مهندس فرمودید بخشهای مختلف اقتصاد در کشور از یک نوع به همریختگی رنج میبرد، امکان دارد مصداقهایی از این بیبرنامگی را بیان کنید؟
همان طور که میدانید بنده در بخشهای مختلف اقتصادی کشور سابقه خدمت دارم. چه در صنعت و چه در نفت و حوزه راه. شما امروز به وضعیت شهرکهای صنعتی کشور نگاه کنید ببینید چند واحد صنعتی تعطیل و نیمهتعطیل در کشور داریم. من خواهش میکنم از طریق همین نشریهتان که پایگاه خوبی هم هست از تکتک شهرکها بخواهید به شما اعلام کنند که چند واحد تعطیل و نیمهتعطیل در شهرک صنعتیشان هست. صنعت خودرو کشور امروز چه وضعی دارد؟ چرا تولید خودرو به نصف رسیده است و شرکای تولید ما یک به یک رفتهاند؟ در بخش فولاد چرا نتوانستهایم تولید فولاد خام را به جایی برسانیم که از واردات خودکفا شویم. جا دارد من از آقای دکتر مجید قاسمی تشکر ویژهای کنم که به داد صنعت فولاد کشور رسیدند و از طریق هلدینگ بانک پاسارگاد اقدامات عظیمی در بخش صنایع معدنی انجام دادند. از شما میخواهم قدردانی بنده را به عنوان یک شهروند از اقداماتی که دکتر قاسمی در حوزه صنایع معدنی انجام داده است، منتشر کنید. این از بخش صنعت. در کشاورزی مگر نگفتند که 5/14 میلیون تن تولید گندم داریم؟ خب این میزان گندم کجاست؟ در کدام سیلوها قرار دادهاند که کسی نمیتواند آن را ببیند.
مگر کل گندمی که امسال خریدهاند چقدر است؟ آقای دکتر کلانتری یک گزارش گردآوری کردهاند که از نظر کالری میزان وابستگی ما به خارج از کشور در مواد غذایی چقدر است. من حرفهای ایشان را در این مورد قبول دارم وقتی میگویند وابستگی ما به واردات مواد غذایی به مراتب از سال 1383 بالاتر رفته است. واردات گندم، واردات خوراک دام، واردات علوفه، در همه اینها میزان وابستگی ما بیشتر شده است. عملکرد زمینهای کشاورزی ما در این هشت سال کاهش یافته است. این هم وضع کشاورزیمان.
بانکهای کشور هم وضع خوبی ندارند. عمده منابعشان را قرض دادهاند که بخش عمدهای از آن برنمیگردد و از بانک مرکزی هم استقراض کردهاند. وضع اشتغال را هم که آقای دکتر نیلی گفتند به چه شکلی است که خالص اشتغال ایجادشده در کشور سالانه حدود 14 هزار شغل بوده است. این همه مصداق داریم و انگار افراطیون که مسبب وضع موجود هستند نمیخواهند زیر بار مسوولیت این وضع بروند.
آقای غلامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت و وزیر نفت در دولت اول آقای احمدینژاد بوده است. ایشان اعلام کردهاند: «شاید نقدهایی بر قرارداد وارد باشد، اما آن زمان عدهای این قرارداد را نقد کردند و مشکلاتی برای آن به وجود آمد. به طوری که اکنون این قرارداد به داوری ارجاع شده و بیش از هفت سال است که در این مدت سهم گاز ایران در میدان مشترک سلمان با امارات در حال سوختن است.»
در رابطه با لیست وزرایی که اعلام شد، حساسیتهایی روی برخی نامها از جمله آقای بیژن زنگنه و محمدرضا نعمتزاده به وجود آمده و از قرارداد کرسنت به عنوان ترکمانچای تعبیر شده و وزیر نفت دولت اصلاحات را به خیانت متهم کردهاند. چه جوابی باید به منتقدان این قرارداد داد؟
من نمیگویم کرسنت قرارداد خوبی بوده است. کرسنت در دورانی بسته شده است که قیمت گاز پایین بوده ولی در خود قرارداد مکانیسم افزایش قیمتش بوده است. منتها به دلیل اینکه دولت نهم و دهم در اجرای این قرارداد بد کار کردند و آن را به اجرا نرساندند، موجب ادعای شش میلیارددلاری علیه کشور شدند. اگر کسانی باید تحت تعقیب قرار گیرند، آنهایی هستند که در عدم اجرای صحیح و عدم مدیریت صحیح قرارداد ادعای خیلی بزرگی از طرف خارجیها علیه کشور روی دستمان گذاشتند. آقای زنگنه قراردادی بستهاند، خودشان هم میروند و از آن دفاع میکنند. در خود قرارداد قیمت را پیشبینی کرده بودند با چه مکانیسمی میشود اصلاح شود و افزایش یابد. یک موقعی میگوییم که قرارداد بد بسته شده و یک موقع کسی را به سوءنیت متهم میکنیم. متهم کردن این اشخاص ارزشمند کشور به سوءنیت، کار افراطیون است. ولی یک وقت شما میگویید نسبت به این قراردادی که بستهاید، اشکال وارد است. بنده هم ممکن است قراردادی بسته باشم که وقتی امروز به آن نگاه میکنم، میگویم اگر به گذشته برگردم آن قرارداد را با شرایط بهتری به امضا میرسانم. در پارس جنوبی وقتی قرارداد فاز 2 و 3 را بستیم اطلاعات و تجربه کمی داشتیم که در فاز 4 و 5 اطلاعاتمان کاملتر و بهتر شد و قرارداد کاملتری را به امضا رساندیم. در فاز 6، 7 و 8 باز هم اطلاعاتمان کاملتر شد و آن موقع فکر میکردیم که اگر هنگام بستن قرارداد فاز 1 و 2 چنین تجربهای را داشتیم بیشتر به نفع کشور بود. ممکن است در تجربه نخست قراردادی دچار نارسایی باشد، اما تجربه که بیشتر میشود قرارداد بعدی بهتر بسته میشود. همیشه قراردادهایمان اینطور بود. از هر تجربه جدیدی درس میگرفتیم و قرارداد بعدی را بهتر میبستیم. این فرق میکند با سوءنیت. اشخاص را به سوءنیت متهم کردن، شأن افراطیون است.
نظر خود شما درباره قرارداد کرسنت چیست؟ واقعاً آن گونه که گفته میشود، این قرارداد خیانت به کشور بود یا یک ترکمانچای نفتی است؟
پاسخ شما را با یک نقل قول میدهم، آقای غلامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت و وزیر نفت در دولت اول آقای احمدینژاد بوده است. ایشان اعلام کردهاند: «شاید نقدهایی بر قرارداد وارد باشد، اما آن زمان عدهای این قرارداد را نقد کردند و مشکلاتی برای آن به وجود آمد. به طوری که اکنون این قرارداد به داوری ارجاع شده و بیش از هفت سال است که در این مدت سهم گاز ایران در میدان مشترک سلمان با امارات در حال سوختن است، برخی تاسیسات آن مجموعه آسیب دیدهاند و عدمالنفع کشور را هم باید در نظر گرفت.»این سخنان از سوی آقای نوذری بیان شده است، حرف من نیست. آقای نوذری با رای مجلسی که اکثریت آن اصولگرا بودند، وزیر نفت دولت آقای احمدینژاد شد. وقتی ایشان چنین حرفهایی را بیان میکنند، عیار سخنان را میتوان مشخص کرد. بستن قراردادی که در آن مکانیسم تغییر قیمت دارد و نفعی را برای کشور به دنبال دارد بهتر است یا قراردادی در کار نباشد و گاز که سرمایه ملی است، بیجهت بسوزد. من با منطق مخالفان قضاوت نمیکنم که چه کسی خائن است. مردم بهترین داور هستند. اما به دوستان مخالف برادرانه یک نصیحت میکنم. با بحثهای فنی، حقوقی و اقتصادی، برخورد سیاسی نکنید.
اما بحث بر سر این است که با ارزانفروشی گاز منافع ملی خدشهدار شده است؟
کارنامه هیچ کس سیاه و سفید نیست. آقایانی که انتقاد میکنند اگر دغدغه منافع ملی دارند چرا پارس جنوبی را نمیبینند؟ زمانیکه ایران در شرایط نامطلوب خارجی طوری برنامهریزی کرد که شرکتهای بزرگ به عسلویه آمدند، منافع ملی ایران به طور ارزندهای تامین شد. حتی عقبماندگی از قطر نیز در حال جبران بود، آیا این رخدادها به نفع منافع ملی نبود. در بحث کرسنت هم اگر مساله فنی و اقتصادی باشد میتوان یک گفتوگوی انتقادی انجام داد. بدبختی در اینجاست که این موضوعات حربه سیاسی شده است. من از مخالفان دولت کنونی میخواهم شرایط را درک کنند و مسائل اقتصادی را به سیاست گره نزنند. این عرصه را با حربههای سیاسی ابزاری برای حذف رقیب نکنید. آیا اگر با مکانیسمهای قرارداد و رفتار منطقی اشکالهای اولیه برطرف میشد، بهتر بود یا با فسخ یکجانبه کشور را وارد یک چالش حقوقی و ادعای میلیاردی کنیم. نیمه خالی لیوان را دیدن یا یکطرفه به قاضی رفتن همیشه خوشایند یک گروه است. اما در عرصه حقوق و منطق باید استدلال داشته باشیم و بر اساس شرایط زمانی و مکانی حرف بزنیم. من امیدوارم موضوعهای اقتصادی از زیر سایه سیاست خارج شود و در یک فضای منطقی بحث شود. آن روز مشخص میشود عیار سخنان چه کسی بالاتر است.
فکر میکنید آقای زنگنه رای میآورد؟
من امیدوارم نمایندگان محترم مجلس منافع ملی را مدنظر قرار دهند. آقای زنگنه دارای یک کارنامه روشن در بخش انرژی کشور است. این حق ماست که مدیران لایق خود را در عرصههای اجرایی به کار بگیریم تا در مسیر توسعه با سرعت بیشتری پیش برویم. رای اخیر مردم نشان داد آنها میخواهند رو به آینده حرکت کنیم. خاضعانه میخواهم برای رسیدن به شرایط بهتر در گذشته نمانیم.
دیدگاه تان را بنویسید