تاریخ انتشار:
مجموعه حمل ونقل کشور چقدر برای صادرات مناسباند؟
ضرورت تجهیز نرمافزاری و سختافزاری
بنادر و فرودگاههای کشور دروازههای تجارت خارجی و مبدأ صادرات محصولات مختلف هستند. با این حال یکی نیازمند حملونقل هوایی و هواپیماهای ترابری است و دیگری با کشتیهای باری و کانتینر خدمات ارائه میکند که حملونقل انبوه کالا را ممکن و میسر میسازد. هر دو با افزایش دسترسی به بازارهای مختلف و فراهم آوردن امکان ارسال کالا به این بازارها فرآیند صادرات را تسهیل میکنند. نگاهی به حجم کالاهای صادرشده از مبادی بنادر و فرودگاههای کشور نشان میدهد سرمایهگذاری انجامشده در توسعه این زیرساختها تا چه حد به رشد تجارت خارجی و افزایش صادرات کشور کمک کرده است.
موانع صادرات کداماند؟
قبل از آنکه مرور آمار حملونقل کالا در بنادر و فرودگاههای کشور را مقایسه کنیم، خوب است به خاطر بیاوریم که هزینه حملونقل و دشواری حملونقل کالا هنوز از جمله موانع اصلی در تجارت بینالمللی شناخته میشوند. پژوهشهای دیوید هامل دانشیار دانشگاه پردو نشان میدهند در فاصله سالهای ۱۹۵۰ و ۲۰۰۴ تجارت جهانی به طور متوسط 9 /5 درصد در سال رشد داشته است و رشد محصولات بخش تولید نرخ متوسط سالانه 2 /7 درصد بوده است. او کاهش هزینههای حملونقل را یکی از عوامل تسریع رشد تجارت جهانی میداند. کاهش هزینههای حملونقل باعث شده است سهم تجارت جهانی در تولید ناخالص داخلی کشورها افزایش پیدا کند. بهعنوان مثال در ایالات متحده سهم تجارت خارجی در تولید ناخالص داخلی از 5 /6 درصد در سال ۱۹۶۰ به ۲۰ درصد در سالهای اولیه دهه ۲۰۰۰ رسیده است.
پژوهشگران اقتصادی نشان دادهاند مستندات آماری زیادی برای رابطه کاهش هزینه حملونقل و افزایش حجم تجارت خارجی وجود دارد. جالب اینجاست که گردآوری مستندات آماری درباره هزینه حملونقل در تجارت خارجی در سالهای اخیر دچار گسست شده است. با این حال سهم انواع شیوههای حملونقل در تجارت خارجی مشخص است.
تغییر سهم حملونقل هوایی در تجارت جهانی
نزدیک به ۲۳ درصد تجارت جهانی بین کشورهایی روی میدهد که با هم مرزهای زمینی مشترک دارند. در حالی که دادوستد زمینی در قارههای مختلف تغییر کرده است، سهم کلی آن از تجارت خارجی در سالهای اخیر ثابت مانده است. در آفریقا، خاورمیانه و آسیا تنها یک تا پنج درصد ارزش کل تجارت خارجی بین کشورهایی روی میدهد که مرز زمینی مشترک دارند. تجارت خارجی بین کشورهایی که مرز زمینی مشترک ندارند از طریق هوا و دریا انجام میشود. مواد معدنی، نفت و غلات از طریق دریا حمل میشوند و سایر کالاها از طریق حملونقل هوایی به بازارهای توزیع میرسند. نکته جالب توجه روند تغییر سهم حملونقل هوایی در تجارت جهانی است.
در ایالات متحده آمریکا ارزش کالاهای صادرشده از طریق ترابری هوایی از 9 /11 درصد ارزش کل صادرات در سال ۱۹۶۵ به 8 /52 درصد ارزش کل صادرات در سال ۲۰۰۴ رسیده است. در حالی که سنگینترین کالاها و مواد سنگینوزن از طریق دریا جابهجا میشوند، پرارزشترین کالاها از طریق آسمان حمل میشوند. کاهش هزینه حملونقل هوایی، معرفی هواپیماهای ترابری با ظرفیت بالا، گسترش زیرساختهای حملونقل هوایی بار که کاهش بیشتر هزینه را به دنبال داشتهاند از جمله دلایل و عوامل موثر بر افزایش سهم حملونقل هوایی در ارزش کل صادرات است. کاهش نسبت وزن به ارزش کالا باعث رونق حملونقل هوایی شده است. فراموش نباید کرد که جهانی شدن اقتصاد به این معناست که در حال حاضر در بسیاری از کشورها هزینههای حملونقل از تعرفههای گمرکی بیشتر هستند.
ضعف آمارها
متاسفانه در ایران آمار حجمی مناسبی به تفکیک فرودگاهها و بنادر برای صادرات وجود ندارد و فقدان مستندات آماری درباره ارزش کالاهای صادرشده از بنادر و فرودگاههای کشور باعث میشود امکان محاسبه نسبت وزن به ارزش صادرات وجود نداشته باشد. با این حال نگاهی به نقش فرودگاههای کشور در حملونقل بار شکی برای تحلیلگران باقی نمیگذارد که سرمایهگذاری وسیع انجامشده در گسترش شبکه فرودگاهی کشور یک شبکه حملونقل بار هوایی را ایجاد نکرده است.
گرچه این پتانسیل وجود دارد ولی هیچیک از فرودگاههای کشور در صادرات کالا نقشی درخور سرمایهای که صرف ساخت آنها شده است ندارند. بهعنوان مثال طبق آمار سازمان هواپیمایی کشوری کل بار جابهجاشده از سوی شرکتهای هواپیمایی داخلی از مبدأ فرودگاه امام خمینی در سال ۱۳۹۴ به ۱۶ هزار و ۲۹۸ تن میرسد. این رقم به علاوه ۷۹۵۸ تن بار جابهجا شده از سوی شرکتهای هوایی خارجی کل بار جابهجا شده در این فرودگاه اصلی بینالمللی ایران را به 24 هزار 256 تن میرساند. این حجم شامل بار مسافران است و تفکیک نشده است. در نتیجه استفاده تحلیلی از آن برای اندازهگیری نقش این فرودگاه در صادرات دشوار میشود.
سهم ناچیز
در مقایسه با فرودگاههای منطقه حجم بار جابهجاشده در فرودگاههای ایران ناچیز به نظر میآید. در سال گذشته فرودگاه بینالمللی دوبی DXB با جابهجایی 5 /2 میلیون تن بار در رتبه دوم جهان قرار گرفته است و فرودگاه دوحه با جابهجایی 4 /1 میلیون تن در رتبه چهاردهم جهان قرار دارد. با وجود آنکه بیش از ۵۰ فرودگاه در کشور فعال هستند و با وجود تاکید مدیران همه این فرودگاهها بر نقش ترابری هوایی در تسهیل صادرات کالاهای کشاورزی و تولیدی در حوزه منطقه فرودگاه ایران فاقد یک شبکه ترابری هوایی با استانداردهای جهانی است. در فقدان آمار درباره ارزش کالاهای صادرشده از این فرودگاه امکان سنجش کارایی این دروازههای هوایی ورود و خروج کالا به ایران وجود ندارد.
حذف موانع دیگر تجاری
در مقایسه با فرودگاههای کشور حجم تخلیه و بارگیری بار در بنادر ۶۵ میلیون تن بوده است و حجم تخلیه و بارگیری ترانزیت بار در بنادر 3 /5 میلیون تن بوده است. این یک واقعیت است که تجارت خارجی ایران با جهان بیشتر متکی به بنادر و حملونقل زمینی است.
این وابستگی باعث شده است پیشرفتهای فناوری حملونقل هوایی و ریلی نتواند باعث کاهش هزینه حملونقل در صادرات شود؛ نکتهای که در عمل باعث آهستگی رشد صادرات ایران بهرغم بهبود شرایط کلان و حذف موانع دیگر تجاری است.
طرح بندر خشک البرز با ترکیب خطوط راه آهن استانهای تهران و البرز و فرودگاههای امام خمینی، مهرآباد و پیام یکی از طرحهایی است که با هدف کاهش هزینه حملونقل و گسترش حجم تجارت خارجی مطرح شده است. در کنار این طرح تعریف فرودگاه امام خمینی به عنوان یک منطقه آزاد اقتصادی گام دیگری است برای ارتقای نقش فرودگاههای کشور در تجارت خارجی و امر صادرات. ولی هر دوی این طرحها طرحهایی هستند که بر روی زمین اجرا میشوند و هنوز معلوم نیست چه نهاد یا بنگاهی شبکه ترابری هوایی ایران را تاسیس خواهد کرد.
شاید اولین گام برای بهبود صادرات و استفاده از بنادر و فرودگاههای کشور بهروز کردن شیوههای ثبت آماری و معرفی این مبادی ورود و خروج کالا به بازرگانان و فعالان اقتصادی کشور است. گام دوم میتواند تاکید بر تاسیس شرکتهای هوایی حملونقل بار باشد. در حالی که نزدیک به ۱۷ شرکت هواپیمایی به حمل و نقل هوایی مسافران میپردازند غیر از شرکت پست شرکت دیگری در ایران بر امر حملونقل هوایی بار متمرکز نیست.
به نظر میرسد در حالی که سختافزارهای صادرات در کشور فراهم است هنوز در نرمافزارهای مدیریتی و بهرهوری از ظرفیتهای موجود با کمبود موجود هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید