تاریخ انتشار:
بررسی رابطه ایران و چین در دوره پساتحریم در گفتوگو با مهدی صفری
ایران، نقطه تمرکز اهداف آینده چین
با توجه به رفع تحریمهای ضد ایرانی در چند روز اخیر و آغاز اجرای برجام، برخی پیشبینیها بر آن است که ایران از بزرگترین شریک تجاری خود فاصله بگیرد و به سوی کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا میل پیدا کند
با توجه به رفع تحریمهای ضد ایرانی در چند روز اخیر و آغاز اجرای برجام، برخی پیشبینیها بر آن است که ایران از بزرگترین شریک تجاری خود فاصله بگیرد و به سوی کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا میل پیدا کند؛ این موارد در حالی بیان میشود که به واسطه واردات کالاهای نهچندان باکیفیت از چین، اعتماد به کالای چینی در بین عموم مردم کاهش پیدا کرده و مصرفکنندگان نگاه ویژهای به محصولات کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا دارند، اما سفیر سابق ایران در چین بر این باور است که رابطه ایران و چین در زمان پساتحریم برخلاف پیشبینیها بیشتر خواهد شد زیرا ایران برای اقتصاد چین بسیار بازار مناسبی است و چین با سرمایهگذاری بلندمدت در ایران میتواند پروژههای اقتصادی آینده خود را به مراحل نهایی برساند. مهدی صفری بر این باور است که ایران نیز در همکاری با چین میتواند پروژههای بزرگی را در حوزه خودرو، فولاد، نفت و گاز، پتروشیمی و ... به سرانجام برساند و چین می تواند یکی از بهترین بازارها برای صنایع دستی و داروهای گیاهی ایران باشد.
با توجه به رابطه سنتی ایران و چین مبنی بر آنکه ایران فروشنده نفت و خریدار کالاهای چینی در قبال پول نفت خود بود، حال در شرایط جدید که رابطه ایران با اتحادیه اروپا و آمریکا در حال بهبود بوده و امکان واردات تکنولوژی از غرب میسر خواهد شد، آیا چین شرایط جدید مبنی بر روابط بهبودیافته ایران با غرب را خواهد پذیرفت؟
در ابتدا باید متذکر شوم که این بیان مبنی بر آنکه نفت در برابر کالا مبادله میشده درست نیست، ایران به عنوان فروشنده، نفت خود را به چین فروخته و پول خود را دریافت میکرد که در صورت نیاز خریدهای خود را از چین نیز انجام میداد. اما باید یادآور شد که در این بین در پی تحریمهای بانکی پول نفت وارد ایران نمیشد، این در حالی است که پول فروش نفت ایران دارای دو قسمت است؛ قسمتی از پول طبق مصوبه مجلس مربوط به وزارت نفت و مابقی آن متعلق به بانک مرکزی است که در دو حساب جدا عملیاتی میشود. شرکت نفت پول خود را دریافت کرده و بانک مرکزی سهم خود را به عنوان سپرده در بانکهای چینی نگهداری کرده که در امر خرید کالا از چین و حضور در برخی از پروژههای چین و قاره اروپا صرف میشد. البته اینروند در حالی رخ میداد که پولهای ایران نیز در کره، سوئیس، آلمان، ژاپن و ... بلوکه بود و مدت بلوکه ماندن پول ایران در ژاپن بسیار بیشتر از چین است که با رفع تحریمها شرایط به حالت عادی باز خواهد گشت. در زمان تحریمها، شرکت ملی نفت برای دریافت پول خود حق انتخاب بانک نداشت اما در شرایط فعلی به هر بانکی که مایل باشد میتواند پول خود را منتقل کند و
این در حالی است که قراردادهای نفتی یک کشور کاملاً مستقل از خریدهای تجاری کشورهاست. برای روشن شدن شرایط اقتصادی کشور چین مختصری از کشور چین توضیح خواهم داد زمانی که چین اصلاحات خود را آغاز کرد، بخش عمده از جمعیت آن در روستا زندگی میکردند. در سال 1991 به طور تقریبی سپرده بانک مرکزی چین حدود 20 میلیارد بود که در سال 1996 این رقم به حدود 60 میلیارد و در سال 2013-2012 این رقم به چهار هزار و 500 میلیارد افزایش یافت. میزان صادرات کشور چین در سال 2013 حدود چهار هزار و 350 میلیارد دلار است که تراز تجاری این کشور 260 میلیارد دلار مثبت بوده است. اولین شرکای تجاری چین، اروپا با 540 میلیارد دلار و آمریکا با 450 تا 460 میلیارد دلار است، با توجه به آمارهای واردات و صادرات این کشور میتوان گفت، تراز تجاری چین با آمریکا و اروپا مثبت 320 میلیارد دلار بوده و با مابقی دنیا تراز تجاری منفی 60 میلیارد دلار را رقم زده است. آمارهای تراز تجارت چین با آمریکا و اروپا نشان از آن دارد که کیفیت کالاهای چینی مورد قبول بوده که توانسته بازار آمریکا و اروپا را از آن خود کند. در حال حاضر به دلیل عضویت چین در WTO شرایط سختی بر تجارت این
کشور تحمیل میشود، زیرا این کشور محصولات خود را به قیمت ارزانتری نسبت به دیگر کشورها تولید میکند. به طور مثال، چین در خصوص انرژیهای نو همچون انرژی خورشیدی و بادی به گونهای عمل کرده که قیمتها بسیار متفاوتتر و ارزانتر از اروپا و آمریکا به فروش میرسد از اینرو سختگیریهایی با چین صورت گرفته شده است. چین نیز در زمینه مخابرات حرفهایی برای گفتن دارد که تمام این موارد نشان از کیفیت مناسب تولیدات چینی دارد. به نظرم نفر اول اقتصاد دنیا کشور چین است، برای تایید این مدعا باید گفت، آمریکا دارای صنایع قوی است و این صنایع را پشتوانه اقتصاد خود قرار داده اما هر زمانی که با کاهش منابع روبهرو میشود بدون پشتوانه پول چاپ میکند، طی دو سال گذشته آمریکا در سه مرحله تا 600 میلیارد دلار پول چاپ کرد و این به معنای آن است که کالاهای وارداتی آمریکا به صورت مجانی خریداری شده و این در حالی است که اقتصاد چین دارای پشتوانه بوده و در کنار مسائل اقتصادی قدرت نظامی خود را در چند سال اخیر بسیار افزایش داده است. چین تئوری قدرت نظامی خود را به سطحی رسانده است که در مناطق مختلف پایگاه نظامی دارد و به دنبال آن است تا ناوهای
هواپیمابر خود را نیز در مناطق مختلف دریایی مستقر کند. دلیل اصلی این اقدام چین آن است که چین در حال حاضر با تمام دنیا در حال مراوده تجاری است و با حضور دزدان دریایی باید از کشتیها و محصولات خود محافظت کند. پیشبینی میشود تا دو سال آینده تعداد ناوهای هواپیمابر چین به تعداد ناوهای روسیه برسد. از سوی دیگر آمریکا به چین در راستای افزایش ارزش پول خود در برابر دلار فشار وارد میکند. در این راستا یک نوع تنوع در تجارت خود ایجاد کرده به طور مثال حجم تجارت خود را با آفریقا و آمریکای لاتین به چند برابر افزایش داده است. چین با بررسی احتمال خطر در تجارت خود به دلیل آنکه تجارت آن بر پایه صادرات بوده است، بازار داخلی خود را طی چهار سال اخیر گسترش داده است. در حال حاضر چین بهترین بازار را دارد چون قدرت خرید مردم در این کشور افزایش یافته است، این گفته با توجه به میزان تولید خودرو در کشور چین قابل درک است. چین سالانه 20 میلیون ماشین تولید میکند که 16 تا 17 میلیون خودرو به مصرف داخلی میرسد. یکی از اقدامات موثر چین ایجاد پیمان بریکس بوده، در حال حاضر اعضای پیمان بریکس به بازاری همچون بازاری در اتحادیه اروپا شبیه شدهاند.
از سوی دیگر ایران باید عضو بریکس شود و به نظر میرسد این موضوع یکی از بایدهای ایران است. حال در رابطه با قسمت انتهایی سوال شما، باید بگویم چین از شرایط جدید استقبال خواهد کرد، چین علاقه بسیاری به انعقاد قراردادهای نفتی و گازی درازمدت با ایران دارد. در حال حاضر میزان 11 میلیون بشکه نفت به چین وارد میشود که از این میزان 57 درصد به مصرف داخلی میرسد پس با این شرایط میتوان گفت، ایران یک شریک قوی و خوب برای چین و چین نیز یک شریک خوب برای ایران است.
حال با توجه به شرایط فعلی به نظر شما احتمال دارد چین برای ایران امتیاز تجاری خاصی قائل شود؟ در چنین مواقعی، کشورهایی همچون چین، چگونه میتوانند شرکای قدیمی خود را حفظ کنند؟
چین در ایران تا حدودی سرمایهگذاری انجام داد اما به دلیل تحریمها نتوانست آنطور که باید این سرمایهگذاری را توسعه بخشد، در حال حاضر که محدودیتهای بانکی رفع شده است محدودیتهای سرمایهگذاری نیز از بین خواهد رفت و از سوی دیگر در راستای برنامه تقویت پول ملی خود در ایران سرمایهگذاری خواهد کرد. در جریان اخیر ایجاد شده از سوی چین ایران نقطه تمرکز خواهد بود از اینرو ایران میتواند از فاینانسهای سرمایهگذاری تسهیلات خوبی در درازمدت به دست بیاورد و از سوی دیگر به دلیل منطقه بسیار مناسب ایران از نظر ژئوپولتیک و پایداری سیاست در ایران چین میتواند سرمایهگذاری عظیمی در کشور داشته باشد، تمام این موارد در حالی بیان میشود که ایران دارای ذخایر غنی انرژی و نیروی کار مناسب است.
در مقابل چین، ایران چگونه میتواند از این فرصت برای بهبود روابط خود با چین بهره ببرد؟
ایران میتواند چین را در سرمایهگذاری در حوزه نفت، گاز و صنایع مختلف تشویق کند، بندر چابهار بهترین بندر در مناطق آزاد است زیرا میتواند با دریافت نفت و گاز خام در این منطقه محصول نهایی تولید کرده و در نهایت صادرات داشته باشد که در مجموع این موضوع به نفع دو طرف خواهد بود. در مجموع میتوان گفت اگر چین در ایران سرمایهگذاری و همکاری بلندمدت داشته باشد میتواند یک پایگاه قوی برای آینده خود ایجاد کند.
بهترین شکل رابطه ایران و چین چگونه میتواند باشد؟ آیا میتوانیم رابطه با چین را به جای واردات کالا به واردات تکنولوژی نیز تعمیم بدهیم؟
در این رابطه باید توضیح داده شود که چین به ایران کالا صادر نمیکند بلکه خریدار ایرانی از چین کالا تهیه میکند، در کنار این موارد چین پروژههای بزرگ کشور همچون مترو تهران، قطار اصفهان، شیراز و.. را در کنار تولید قطار سریعالسیر، پروژههای ساختمانی، ایجاد کارخانجات فولاد، آلومینیوم، کنسانتره، گندله و... در دست اجرا دارد. با این تفاسیر ایران یک بازار بسیار خوب و قوی برای چین است، باید تاکید شود که ایران به عنوان خریدار و مشتری باید قرارداد را به گونهای تنظیم و اجرا کند که انتقال تکنولوژی و دانش صورت بگیرد، به طور مثال سالیان سال است که خودرو تویوتا به ایران وارد میشود حال جای سوال است که آیا تکنولوژی تویوتا به ایران منتقل شده است؟ از سوی دیگر خودروهای چینی به کشورهای دیگر نیز صادر میشود و دارای کیفیت مناسب و استانداردی هستند، اما تفاوت در آن است که ایران در خرید از چین برای محصولات قیمت تعیین میکند و طرف چینی برای آنکه کالای مورد نظر به قیمت تمامشده مشتری نزدیک شود به اجبار از استانداردهای کالا میکاهد، پس میتوان مدعی شد که متقاضی کالا باید تقاضای خود را بر پایه استانداردها و کیفیت بالا به فروشنده
ارائه دهد.
رابطه ایران و چین در چارچوب راه ابریشم چگونه میگنجد؟ به طور کلی تا چه حد باید پروژه راه ابریشم را جدی بگیریم؟
در تئوری جدید چین که از سوی رئیسجمهور ارائه شد، نگاه چین به سمت غرب آسیاست و ایران به عنوان نقطه تمرکز آن شناخته میشود. با چنین نگاهی چین علاقهمند است روی زیرساختها همانند مترو، ساختمانسازی، پارکهای فناوری، شهرکهای صنعتی و... سرمایهگذاری کند. در پوشش این برنامه ایران میتواند ارتباط راهآهن جنوب به شمال و شرق به غرب که در نهایت به اروپا متصل میشود، زیرساختهای خود و مسیرهای ترانزیتی را تقویت کند. در مجموع میتوان گفت، اقتصاد ایران و چین، مکمل یکدیگر هستند و این در حالی بیان میشود که ایران بازار بسیار مناسبی برای انتقال تکنولوژی، سرمایهگذاری تولیدی در منطقه و دارای منابع غنی است و از سوی دیگر چین از آخرین تکنولوژی انرژیهای نو، انرژیهای تجدیدپذیر، خورشیدی و بادی بهره میبرد که ایران با داشتن چنین آب و هوایی محل بسیار مناسبی برای انتقال تکنولوژی در این زمینه است. لازم به ذکر است که در مسائل امنیتی نیز با چین دارای نقاط مشترکی هستیم.
در مجموع میتوان گفت اگر چین در ایران سرمایهگذاری و همکاری بلندمدت داشته باشد میتواند یک پایگاه قوی برای آینده خود ایجاد کند و این در حالی است که ایران و چین مکمل یکدیگر هستند.
یعنی شما میفرمایید در پروژه مسیر ابریشم چین ما نیز میتوانیم زیرساختهای خودمان را تکمیل کرده و ارتقا دهیم؟
بله و نیز میتواند مبنایی برای دستیابی به تکنولوژیهای جدید و ارتقای مسیر ترانزیتی ایران باشد.
در حال حاضر ایران در کجای برنامههای توسعه چین قرار گرفته و به نظر شما باید چه رابطهای با چین داشته باشیم تا برای ایران حکم برد-برد داشته باشد؟
در سفر آقای دکتر روحانی به چین، رئیسجمهوری چین، تاکید کرد، رابطه چین با ایران یک رابطه استراتژیک است. این جمله به معنای همکاری در زمینه امنیتی، سیاسی و اقتصادی است که آقای روحانی نیز به همین نسبت پاسخ دادند.
آخرین آمار گمرک نشان میدهد در سال گذشته 9 میلیارد دلار کالا از ایران به چین صادر شده و در مقابل 6 /6 میلیارد دلار از چین واردات صورت گرفته است. عمده اقلام صادراتی ایران پروپان، بوتان مایع و متانول بوده که در مقابل سه قلم کالای عمده وارداتی ایران قطعات خودرو، سوختهای معدنی جامد و دستگاههای فرستنده و گیرنده تلفن همراه بوده است. به نظر شما ممکن است حجم تجارت ما و اقلام عمده صادرات و واردات ما در آینده دچار چه تغییراتی شود؟
بهترین اقلامی که ایران میتواند به چین صادرات داشته باشد در زمینه فرآوردههای نفتی است اما باید در زمینه فرآوردههای شیمیایی، داروهای گیاهی، خشکبار، خرما و صنایع دستی به خصوص فرش دستباف که دارای متقاضی قابل توجهی است، برنامهریزی بهتری در راستای صادراتی داشته باشیم.
به طور مثال اگر صادرات فرش دستباف ایرانی به چین رونق بگیرد حدود هفت میلیون نفر در کشور میتوانند از این راه ارتزاق کنند، همچنین در صنعت داروهای گیاهی ارزش افزوده بسیار بالایی برای ایران وجود دارد.
ایران در حالی که بازارهای کوچک منطقه دقت دارد بد نیست که هدف خود را بازار چین قرار دهد، در حال حاضر صادرات در اقلام خشکبار و صنایع دستی به چین پایین است و فعالیت به صورت سنتی در بازارهای صادراتی نیز بیتاثیر نبوده است.
در صورت کاهش مبادلات ایران و چین کدام صنایع ایران ممکن است متضرر شوند؟ برای کاهش آسیبهای احتمالی کاهش روابط ایران و چین چه راههایی را میتوان پیشنهاد کرد؟
به نظر بنده با توجه به آنکه بیشترین موارد صادراتی ایران در حوزه نفت، گاز و فرآوردههای پتروشیمی است بعید است ایران بازار خود را از دست بدهد و بعید است با توجه به اشتیاق چین برای تجارت و ارتباط با ایران سطح روابط و همکاریهای تجاری دو کشور کاهش یابد.
اما پیشنهاد میشود برای آنکه چین بازار ایران را از دست ندهد در ایران سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهد.
در سالهای اخیر جدا از تجارت رسمی با کشور چین، تجارت غیررسمی قابل توجهی نیز به دلیل وجود مشکلات ناشی از تحریمها وجود داشت، تا جایی که در مقاطعی اتاق مشترک ایران و چین هشدار داده بود که تجار در فضای غیررسمی با چینیها تجارت نداشته باشند. با لغو تحریمها به نظر شما چه اتفاقی برای این بخش مبادلات ایران و چین رخ خواهد داد؟ ضمن اینکه برخی از کالاهای چینی نیز از طریق امارات به ایران صادر میشدند که شاید دیگر اکنون نیاز به چنین واسطهای نباشد، آیا با این اتفاق ممکن است مبادلات ما با چین افزایش یابد یا اینکه این بخش تجارت کمرنگ خواهد شد؟
در زمان مسوولیت بنده در سفارت ایران در چین تفاهمنامهای به امضا رسید که کالاهای صادر شده به ایران دارای استاندارد باشد و بندی در آن گنجانده شد که کالاهای صادراتی به ایران لاک و مهر شود، اما برخی افراد برای سود خود مقصد ایران را به نام دوبی تغییر داده و از طریق دوبی بار دیگر به ایران صادر کردند که در برخی موارد کشورهای آذربایجان، افغانستان و کردستان عراق نیز مقصد اولیه کالاهای صادراتی به ایران است.
حال به نظر شما با رفع تحریمها چنین مواردی در زمینه واردات از چین کاهش مییابد؟
این موضوع ارتباطی به تحریمها ندارد و این موارد ارتباط مستقیم با وجدان کاری واردکننده کالا دارد که از این طریق به دنبال دریافت سود بیشتر است.
اما با رفع تحریمها به نظر میرسد فضای رقابتی در کشور بیشتر خواهد شد و چین با بررسی شرایط رقابتی بازار ایران کنترلها و میزان سرمایهگذاری خود را افزایش خواهد داد.
برای آخرین سوال به نظر شما، چین میتواند در کدام یک از حوزههای خود در ایران ایجاد کارخانه تولیدی و صادراتی داشته باشد؟
چین میتواند در حوزههای خودروسازی، پتروشیمی، پالایشگاه، صنایع سنگین و سبک در ایران کارخانجات تولیدی با محوریت صادراتی راهاندازی کند که مناطق چابهار و خرمشهر برای چنین فعالیتهایی دارای مزیتهای خوبی است.
دیدگاه تان را بنویسید