آیا فولادسازان ایرانی از پس ارزانفروشی چینیها برمیآیند؟
دام دامپینگ
نفوذ رکود اقتصادی به لایههای زیرین صنایع در حالی بازار فولاد را تحت تاثیر قرار داده و این صنعت را برای بار سوم به رکود مبتلا کرده که کارشناسان معتقدند طی دو دهه اخیر و پیش از این دوره، یک بار در سال ۱۳۷۶ و یک بار در سال ۱۳۸۱ این بحران گریبان فولاد ایران را گرفته بوده است.
نفوذ رکود اقتصادی به لایههای زیرین صنایع در حالی بازار فولاد را تحت تاثیر قرار داده و این صنعت را برای بار سوم به رکود مبتلا کرده که کارشناسان معتقدند طی دو دهه اخیر و پیش از این دوره، یک بار در سال 1376 و یک بار در سال 1381 این بحران گریبان فولاد ایران را گرفته بوده است. سومین دوره بحرانی صنعت فولاد در حالی در آستانه دوسالگی است که فولادسازان با دپوی سه میلیونتنی روبهرو شدهاند. انبار واحدهای فولادی در حالی مملو از محصولات فولادی شده که کمتر از یک سال از رونمایی طرح جامع فولاد با معیار افزایش ظرفیت تولید به 55 میلیون تن میگذرد. ایران با برخورداری از 7 /2 میلیارد تن ذخایر قطعی سنگآهن از مجموع 170 میلیارد تن ذخایر کشفشده، منابع غنی گاز طبیعی با ظرفیت بیش از 5 /33 تریلیون مترمکعب (حدود 18 درصد از کل ذخایر کشفشده) گاز طبیعی جهان، دسترسی به آبهای آزاد، نیروی انسانی جوان، انواع تکنولوژیهای فولادسازی و نیروهای مجرب برنامهای 10ساله برای دو برابر شدن افزایش ظرفیت تولید خود تدوین کرده و حال چشمانداز سنگآهن و فولاد در دنیا نشان میدهد اغلب کشورها با توجه به رکود بازار ناشی از افت قیمت جهانی و کاهش روند
ساختوساز در دنیا برای تولیدشان برنامهریزی کردهاند.
بررسیها نشان میدهد برخی از غولهای جهانی در شرایط رکود با کاهش هزینه تولید سنگآهن توانستهاند در این حیطه باقی بمانند و به رقابت بپردازند. برخی هم با عقبنشینی در تولید نشان دادهاند که توان رقابت با دیگر تولیدکنندگان را ندارند. ایران نیز گرچه سالهای گذشته به عنوان صادرکننده سنگآهن و فولاد به چین و کشورهای اروپایی شناخته میشد اما حال به دلیل رکود بازار داخلی و جهانی و سیاستگذاریهای غلط بسیاری از بازارهای صادراتی خود را از دست داده است، به طوری که رئیس هیات عامل ایمیدرو در اظهارات اخیر خود به صراحت اعلام کرده است سیاست واحدهای تولیدی کشور این بوده که در مجموع میزان تولید فولاد در پله اول به 20 میلیون تن برسد، اما با وجود ظرفیت تولید، شرایط بازار کشش تولید بیشتر را ندارد و باید تلاش کنیم تولید فعلی را حفظ کنیم.
این در حالی است که گفته میشود صنعت فولاد ایران با تدوین طرح جامع فولادی روبهرو است که بر اساس آن باید تا 10 سال آینده ظرفیت تولید فولاد به 55 میلیون تن برسد و این به معنای افزایش ظرفیت تولید سالانه واحدهای تولیدی ایران است. اما اینکه در مقطع فعلی بازار فولاد کشش تولید بیشتر را ندارد جای تامل دارد، زیرا چنین موضوعی اهمیت مسیریابی و تعریف استراتژی جدید همچنین اصلاح طرح جامع در صنعت فولاد را یادآوری میکند.
از آنجا که برای تولید 55 میلیون تن فولاد، 160 میلیون تن سنگآهن نیاز است، بررسیها نشان میدهد معادن سنگآهن ایران نیز در شرایط فعلی با افزایش هزینه تولید روبهرو شدهاند و میزان رقابتپذیری کسب و کار آنها به دلیل روند نامطلوب شرایط تقاضا و ساختار رقابت این صنعت در سال 1393 نسبت به سال 1391 بسیار کاهش یافته است. به طوری که در حال حاضر 95 درصد حمل و نقل سنگآهن جادهای انجام میشود و فقط پنج درصد از حمل و نقل ریلی استفاده میشود که این یک معضل بزرگ در صنعت سنگآهن محسوب میشود. اما آیا ایران با وجود چنین دستاندازهایی میتواند ظرفیت تولید فولاد خود را افزایش دهد یا همانند غولهای جهانی استراتژی خود را در تولید فولاد تغییر خواهد داد؟
در حال حاضر حکم آخر بازی سنگ و آهن در دستان چین است و جریان دامپینگ را سرزمین اژدهای زرد به بازارهای صادراتی بسیاری از کشورها به راه انداخته است اما چین با چه مشوقهای صادراتی سالانه نزدیک به 800 میلیون تن تولید میکند و واحدهای کوچک کشورهای مختلف را از مدار تولید خارج کرده است؟ فولادسازان چینی با 12 درصد معافیت مالیاتی، چهار درصد معافیت مالیاتی اضافه برای صادرات فولادهای کیفی، اعطای یارانه از پنج تا 20 درصد برای صادرات بالاتر از مقادیر تعیینشده، پرداخت 30 درصد یارانه مصرف برق و پرداخت 50 درصد هزینه حمل از کارخانه تا مرز صادراتی صادرات انجام میدهند. در حالی که تولیدکنندگان ایران خواستار وضع مشوقهای صادراتی موثر برای کارخانههای صادرکننده فولاد در بودجه سال 1395 از طریق برخورداری صادرکنندگان از بخشودگیهای مالیاتی به میزان 10 درصد ارزش صادرات شدهاند.
افزایش تعرفه واردات
با این حال پیامدهای وضعیت نامساعد اقتصاد چین و تولید بیش از اندازه بسیاری از محصولات معدنی آن، حتی گریبان آمریکا را هم گرفته و دولت این کشور بهتازگی مجبور شده برای نجات صنعت فولاد خود از مرگ حتمی، سیاست جدیدی اتخاذ کند. وزارت بازرگانی ایالات متحده آمریکا در اقدامی بیسابقه افزایش ۲۳۶درصدی تعرفه برای فولاد تولیدی خود تعیین کرده و میانگین افزایش تعرفه فولاد آن 110 درصد برای حمایت از ورقهای وارداتی از چین است. این در حالی است که ایران برخلاف چین که بزرگترین تولیدکننده فولاد است و مواد اولیه آن را ندارد، از ذخایر معدنی بسیاری برخوردار است و در جریان رکود اقتصادی و حجم واردات فولاد از چین که یکی از دغدغههای مهم فولادسازان داخلی شده، میانگین افزایش تعرفه فولاد آن 11 درصد است. این در حالی است که مهمترین خواسته فولادسازان از دولت این است که افزایش موثر تعرفه واردات فولاد به منظور مقابله با دامپینگ چین و همسطحسازی تعرفهها با کشورهای منطقه با توجه به تهدیدات ناشی از کاهش ارزش پول روسیه، اوکراین و ترکیه و همچنین خنثی شدن اثرات افزایش اندک تعرفه به واسطه
کاهش شدید قیمتهای جهانی در دستور کار قرار گیرد.
یکی از اشتباهات فعالان صنعت فولاد این است که گمان میکنند وقتی گفته میشود آمریکا تعرفه فولاد را برای ورقهای وارداتی از چین به 110 درصد افزایش داده یعنی اینکه آمریکا تعرفه خود را برای ورود این محصول 110 درصد کرده است در حالی که این به آن معناست که مثلاً اگر تعرفه واردات ورقهای چین تا به حال هشت درصد بوده و بعد به 17 درصد رسیده، حدود110 درصد افزایش پیدا کرده است. بنابراین قیاس این افزایش تعرفه با میزان تعرفه وارداتی همخوانی ندارد و اشتباهی است که معمولاً از سوی فعالان صنعت فولاد صورت میگیرد. با توجه به اینکه میانگین دپوی کارخانههای فولادی از حدود ۲۰۰ هزار تن در سال 13۹۱ به بیش از دو میلیون تن در سال 13۹۴ رسیده و درصد ظرفیت فعال کارخانههای تولیدکننده فولاد از حدود ۸۰ درصد در سال 13۹۲ به کمتر از ۶۰ درصد نزول یافته چندی پیش اعضای انجمن فولاد ایران در حاشیه مجمع عمومی فوقالعاده این شرکت، با امضای نامهای خطاب به معاون اول رئیسجمهور 25 راهکار را برای بهبود وضعیت تولید فولاد کشور و خروج این صنعت از رکود پیشنهاد دادند و پیگیریهای تجارت فردا نشان میدهد تاکنون از سوی دولت نتیجهای حاصل نشده است.
از منظری دیگر در حالی صنعت فولاد کشور این روزها با پدیده دامپینگ و قیمتشکنی خارجیها در بازار داخلی مواجه شده است که پس از نامه انجمن فولاد، شش پیشنهاد ایمیدرو برای خروج فولاد از رکود اعلام شده است که در راس آن تولید فولادهای صنعتی مورد تاکید قرار گرفته است. کارشناسان خواستار بازنگری سند استراتژی این صنعت شدهاند و پیشنهاد میدهند سبک تولید در کارخانهها باید از فولاد ساختمانی به فولاد صنعتی تغییر جهت پیدا کند اما در اینکه تا چه میزان واحدهای فولادی آمادگی تحول در سبک تولید را دارند تردید بزرگی وجود دارد.
الگوی وام خودرو در بازار فولاد
اما پیشنهادهای ایمیدرو در قالب یک بسته در حالی برای خروج صنعت فولاد از رکود مطرح میشود که به نظر میرسد پشت پرده چنین بستهای پیادهسازی الگوی وام خودرو در بازار فولاد باشد. گرچه دولت و بخش خصوصی هرکدام بستهای برای خروج صنعت فولاد از رکود طراحی کردهاند اما به نظر میرسد بستهای که رئیس هیاتعامل ایمیدرو آن را رسانهای کرده نسبت به دیگر بستهها یک ویژگی متفاوت دارد. ویژگی متفاوت این بسته در پیشنهادی است که بر اساس آن قرار است بستهای همانند خرید خودرو با سیاستهای تشویقی دولت برای تحریک تقاضا در بخش فولاد اختصاص پیدا کند و این پیشنهاد در حالی مطرح شده است که همزمان با اختصاص وام خرید خودرو، برخی از فولادسازان انتظار چنین حمایتی از صنعت فولاد را داشتند. اما آیا اختصاص تسهیلات، همانطور که در صنعت خودرو جریان گرفت در ابعاد صنعت فولاد قابلیت اجرایی دارد؟ این نکته در حالی تاملبرانگیز است که در حال حاضر یکی از معیارهای در نظر گرفتن این راهکار برای صنعت فولاد دپوی نزدیک به سه میلیون تن فولاد در انبارهای کارخانهها محسوب میشود.
چرا سال 2017 بازار فولاد رونق میگیرد؟
بررسی روند رشد اقتصادی ایران در دهه اخیر نشان میدهد رشدهای منفی دو سال 13۹۱ و 13۹۲ به کاهش درآمد سرانه کشور منجر شده و همین امر باعث کاهش تقاضا شده است. اقتصاددانان بر این باور هستند که این کاهش در تقاضا به همراه کاهش قیمت نفت طی سال گذشته و به تبع آن کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام، تاثیر منفی بر حجم کلی فعالیتهای اقتصادی کشور گذاشته است و بخش مسکن که پیشران صنعت فولاد در سالهای وفور درآمدهای نفتی بوده از سه سال گذشته با رکود مواجه شده است. مدیران فولادی نیز معتقدند به دلیل کاهش میل سرمایهگذاران به دلیل افت قیمت فولاد مدتی است سرمایهداران فتیله سرمایهگذاری در صنعت فولاد را پایین کشیدهاند و در نتیجه پیشبینی میشود صنعت فولاد در کوتاهمدت به روزهای پررونق خود در اقتصاد باز نخواهد گشت. گرچه کارشناسان معتقدند وضعیت تولید و عرضه نشان میدهد با محدودیت بودجه عمرانی در کشور مصرف فولاد صنعتی از فولاد ساختمانی در آینده پیشی بگیرد.
اما آنچه تمامی تحلیلگران و تجار را به فکر واداشته این است که هنوز مشخص نشده کف قیمت سنگآهن کجاست در حالی که آنها همیشه میگویند قیمت سنگآهن دنبالهرو بهای فولاد بوده و مسیر قیمتی این دو با هم رابطه تنگاتنگی دارد. همانطور که میبینیم در چند ماه اخیر نبود تقاضا برای محصولات فولادی باعث شده هر روز قیمت سنگآهن افت پیدا کند و هر موج جدیدی در بازار فولاد، معاملات سنگآهن را هم تحتالشعاع قرار میدهد اما فعالان این عرصه کف قیمت آن را در هالهای از ابهام میبینند. گرچه سنگآهنیها به این نتیجه رسیدهاند که چنین کاهش قیمتی را از قبل پیشبینی نکرده بودند و دیر متوجه آن شدند.
تحلیلگران پیشبینی میکنند با وجود آهنگ کند رشد تولید در چین انتظار میرود بازار جهانی فولاد تا سال 2017 همچنان با معضل مازاد ظرفیت مواجه باشد. روند کند رشد تولید برای به تعادل رساندن مجدد بازار فولاد جهانی، کافی نخواهد بود، به طوری که پیشبینی میشود مساله مازاد ظرفیت با وجود اینکه از روندی نزولی برخوردار است، در سالهای آتی نیز به قوت خود باقی بماند. انتظار میرود میزان مازاد فولاد جهان از 107 میلیون تن در سال 2013 به 71 میلیون تن در سال 2017 کاهش یابد. همچنین برآورد میشود به دلیل شتاب منفی نرخ رشد مصرف جهانی فولاد، نسبت ذخایر آماده به مصرف جهانی از 32 درصد در سال 2013 به 47 درصد در سال 2017 برسد.
دیدگاه تان را بنویسید