بررسی راهکارهای خروج از رکود صنعت فولاد در گفتوگو با رضا اشرفسمنانی
بازی پوپولیستی را برای فولاد تمام کنید
دوران رکود بازار فولاد همچنان ادامه دارد و فولادسازان بسیاری در کشور به دلیل ظهور دامپینگ چین انگیزه خود را برای فروش محصولاتشان از دست دادهاند.
دوران رکود بازار فولاد همچنان ادامه دارد و فولادسازان بسیاری در کشور به دلیل ظهور دامپینگ چین انگیزه خود را برای فروش محصولاتشان از دست دادهاند. واحدهای بزرگ فولاد انبارهایی مملو از محصولات فولادی دارند که روی دستشان مانده و توان رقابتشان را با فولادهای چینی حتی در بازار داخلی از دست دادهاند. رضا اشرفسمنانی مشاور هلدینگ صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو) در گفتوگو با تجارت فردا به تشریح راهکارهای مقابله با دامپینگ میپردازد و تاکید دارد تنها راه نجات صنعت فولاد ایران پایین آوردن هزینه نهایی تولید است که در کنار آن میتوان بازارهای صادراتی را هم تقویت کرد.
بازار فولاد در حالی با رکود دست و پنجه نرم میکند که به تازگی ایمیدرو با توجه به دپوی سه میلیون تنی محصولات فولادی در انبارهای کارخانهها پیشنهادات خود را برای خارج شدن صنعت فولاد از رکود اعلام کرده است که در راس آن راهکارها باز هم بر تولید فولادهای ساختمانی تاکید شده است. اما از سوی دیگر در شرایط فعلی صنعت فولاد ایران با پدیده دامپینگ و قیمتشکنی خارجیها در بازار داخلی نیز مواجه شده است و همچنان تولیدکنندگان درصدد افزایش تعرفه واردات فولاد از سوی دولت هستند. به نظر شما صنعت فولاد ایران چطور میتواند در برابر دامپینگ چین مقاومت نشان بدهد؟
یکی از عوامل تاثیرگذار در صنعت فولاد طی دو سال اخیر کاهش قیمت سنگآهن است که به صورت پیوسته بهای آن در حال کاهش است. در حال حاضر چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده جهان با تولید سالانه 800 میلیون تن فولاد خام، تعیینکننده آینده این صنعت در بازارهای جهانی شده است. چین مصرف سنگآهن خود را کاهش داده و همین تصمیم اثرات بسیاری را در صنعت سنگآهن و فولاد به جا گذاشته است. از سوی دیگر غولهای صنعت سنگآهن جهان مانند واله، ریوتینتو و بیاچپی بیلتون
استراتژی خود را برای سه سال آینده بر این اساس تعریف کردهاند که میزان تولیدشان را بالا ببرند و قرار است تا پایان سال 2018 میلادی سهم این سه شرکت در تولید جهانی افزایش پیدا کند. این در شرایطی است که سکانداران سه غول سنگآهن برزیل و استرالیا هر سه بر این باور هستند که اگر در شرایط حاضر از سوددهی قابل توجهی برخوردارند به این دلیل است که در سالهای اخیر همچنان استراتژی کاهش هزینهها را اجرا کردهاند و با وجود اینکه قیمت سنگآهن در بازار جهانی به مرز 44 دلار سقوط کرده، توانستهاند با پایین آوردن هزینه تولید نهایی و کنترل آن در بازار توان رقابت کسب کنند و با چنین سیاستی افزایش تولید را در سالهای آتی پیشه کردند. اما در ایران به دلیل اینکه همچنان هزینه تولید سنگآهن و فولاد کاهش پیدا نکرده است این احتمال داده میشود که با تشدید سقوط قیمت سنگآهن تعداد بسیاری از واحدهای کوچک از مدار تولید خارج شود.
برخیها معتقدند صنعت استراتژیک فولاد با سیاستهای غلط دولت زمین خورده است و کسی به فکر نجات این صنعت نیست. در واقع نگاههای سیاسی به این صنعت باعث جانمایی اشتباه بسیاری از واحدهای تولیدی فولاد شده و افزایش هزینه تولید کارخانهها را زیر سایه دامپینگ چین در بازار داخلی در پی داشته است. شما چطور فکر میکنید؟
کاهش قدرت رقابت تولیدکنندههای ایران، معضل دیگر صنعت فولاد ایران است اما استخدامهای بیضابطه مشکل دیگری است که در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد و همین امر سبب شد مجموع هزینههای تولید نهایی فولاد افزایش پیدا کند. از سویی استفاده از تکنولوژیهای قدیمی در برخی واحدها هم سبب شده در ارتقای کیفیت توان رقابت با تولیدکنندگان خارجی به وجود نیاید. اما مهمتر از این پارامترهای تاثیرگذار، نبود تقاضا برای محصولات فولادی است که این موضوع هم ناشی از رکود صنعت مسکن و عدم توسعه در صنایع دیگر است. تنها راهی که میتوان با استفاده از آن در برابر دامپینگ مقاومت کرد، ارتقای کیفیت تولیدات داخلی و بازارسازی است. به هیچوجه نباید صنعت فولاد کشور را با اقدامات پوپولیستی نابود کرد. ایران از واحدهای بزرگ
فولادی تعیینکنندهای برخوردار است که کالاهای استراتژیک تولید میکنند و پرسنل بسیاری را به کار گرفته است. بنابراین طبیعی است که دولت باید در زمینه مالیات و عوارض از تولیدکنندگان حمایت کند تا در این صنعت مزیتهای رقابتی ایجاد شود. کاهش هزینه تولید اولین اتفاقی است که میتواند صنعت فولاد ایران را با تصویر جدیدی از عرضه و تقاضا روبهرو کند زیرا با پایین آوردن هزینه نهایی تولید است که میتوان بازارهای صادراتی فولاد را تقویت کرد. از این رو نباید با سیاستهای پوپولیستی صنعت فولاد را در معرض خطر قرار داد.
آیا واقعاً فولادسازان چینی دامپینگ میکنند؟
بله، در حال حاضر چین در حال دامپینگ فولاد به کشورهای دیگر است و برخلاف اینکه برخیها به جریان قیمتشکنی چینیها اعتقادی ندارند و مشکل صنعت فولاد ایران را در جاهای دیگر میبینند اما باید به صراحت گفت زمانی که چین واحدهای کمتر از یک میلیون تن خود را از مدار تولید خارج میکند و با واحدهای 20 تا 30 میلیون تنی تولید را ادامه میدهد، این موضوع نشان میدهد قیمت تمامشده آنها بسیار پایین است و تولید به صرفهای دارند. حمایتهای دولت هم در زمینه تسهیلاتدهی به کمک صادرات آنها آمده و بسیار طبیعی است که با قیمت پایین و با این حجم بالا میتوانند مازادشان را به بازار تزریق کنند. این یک دامپینگ واقعی است! کشورهای آسیای میانه و ترکیه هم در معرض این دامپینگ قرار گرفتهاند و الان اغلب کشورها در تلاش هستند در برابر دامپینگ قد علم کنند و با تعرفههای بالا از ضرر صنعت فولاد کشورشان جلوگیری کنند. باید در واردات هم سیاست جدیدی اتخاذ کرد و واحدهایی که برای تامین مواد اولیه تولیدشان از کشورهای دیگر فولاد وارد میکنند، با توجه به ظرفیت تولید آنها در داخل، واردات
انجام دهند. به این معنا که فولادسازان محصول مورد نیاز را در برنامه تولید کارخانه قرار دهند و آن را به زودی در داخل به تولید برسانند. بنابراین غیر از سیاست تعرفه میتوان اولین حرکت از سوی خود تولیدکنندگان باشد و محصولات مورد نیاز را با کیفیت بالا و قیمت متناسب (کاهش هزینه تولید) در بازار داخلی به تولید رساند.
تقویت بازارهای صادراتی یکی از راهکارهای خروج از رکود صنعت فولاد است. به نظرتان واحدهای فولادی کشور توانایی این را دارند که با توجه به مسیر نزولی قیمت سنگآهن و فولاد اقدام به بازارسازی کنند؟
بله، اما در حال حاضر هماهنگی عرضه و تقاضا در صنعت فولاد بسیار مهم است. از آنجا که حجم بسیاری از تولیدات واحدهای فولادی کشور فولادهای ساختمانی است، رونق در بخش مسکن کاملاً میتواند بازار فولاد را رونق بخشد. حتی افزایش تیراژ تولید خودرو هم میتواند برای بسیاری از ورقهای فولادی تقاضا به وجود بیاورد. خروج از بحران صنعت فولاد بسیار به بازارسازی ما بستگی دارد زیرا تنها در این صورت است که میتوان حجم بسیاری از انبارهای فولادسازان را که در مقطع فعلی بدون خریدار مانده و دپو شدهاند کاهش داد و مشتری برای آنها پیدا کرد. البته پیشبینی میشود تحقق این امر پس از دو سال آینده که قیمت سنگآهن و فولاد بهبود پیدا خواهد کرد، سرعت بیشتری خواهد گرفت. در این دو سال باید به واحدهای فولادسازی بزرگ کمک کرد به هر سختی که شده بازارسازی خود را انجام دهند و سیاستهای تعرفهای و مالیاتی دولت در راستای حمایت از تولیدکنندگان
فولاد باشد.
اما صنعت فولاد ایران در حالی با پدیده دامپینگ و قیمتشکنی در بازار داخلی مواجه شده که کارشناسان پیشنهاد میدهند باید سبک تولید در کارخانهها از فولاد ساختمانی به فولاد صنعتی تغییر جهت پیدا کند، زیرا عمده تولید ایران در زمینه فولادهای ساختمانی است و رکود در ساخت و ساز، تغییر سبک تولید فولاد در کارخانهها را میطلبد. این موضوع تا چه میزان در واحدهای تولیدیمان قابل اجرا به نظر میرسد؟
به نظرم بهتر است در بلندمدت صنعت فولاد کشور را به سمت تولید فولادهای صنعتی هدایت کرد. گرچه تولید فولادهای صنعتی سبب میشود ارزش افزوده بالاتری در محصولات ایجاد و از سنگآهن استفاده بهینهتری کرد اما باید دید در بازار داخلی چقدر نیاز مصرفی به این نوع از فولادها وجود دارد و کدام بازارهای صادراتی مشتری تولید ما هستند. چرا که اگر بدون بررسی همهجانبه وارد این سبک از تولید شویم، ریسک بالایی را متقبل شدهایم و ممکن است در زمینه صادرات مشکل حادتری نسبت به فولادهای ساختمانی پیدا کنیم. فولاد خاص، مشتری خاص میخواهد و باید با توجه به بازارشناسی و بازارسازیمان تولید آن را در قالب یک استراتژی بلندمدت بدانیم. در حالی
که شاید این برنامه در بلندمدت استراتژی درستی باشد اما در کوتاهمدت نمیتواند اهداف مورد نظر را برآورده کند.
دیدگاه تان را بنویسید