شناسه خبر : 16576 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چگونه می‌توان نقش نمایندگان را در اتلاف منابع به حداقل رساند؟

بدعهدی با توسعه

دکتر محمد ستاری‌فر که دوباره به دانشگاه علامه بازگشته حرف‌های زیادی در سینه دارد. از اقتصاد گرفته تا سیاست و نظام تدبیر ایران. می‌شود از لابه‌لای سخنانش گلایه را فهمید. اینکه با اکراه در دهه ۶۰ و ۷۰ مسوولیت پذیرفته موید همین موضع است.

دکتر محمد ستاری‌فر که دوباره به دانشگاه علامه بازگشته حرف‌های زیادی در سینه دارد. از اقتصاد گرفته تا سیاست و نظام تدبیر ایران. می‌شود از لابه‌لای سخنانش گلایه را فهمید. اینکه با اکراه در دهه 60 و 70 مسوولیت پذیرفته موید همین موضع است. وقتی خاطره تخلیه اتاق کارش در دانشگاه و انتقال کتاب‌های اتاق کار به منزلش را تعریف می‌کند، بغضش در آستانه شکستن است. حالا اما او به دانشکده اقتصاد علامه بازگشته و همچنان درس توسعه می‌دهد. با او از ویژگی‌های یک پارلمان پویا گفت‌وگو کردیم که تسهیل‌گر توسعه باشد نه مزاحم آن.
نقش و جایگاه مجلس در فرآیند توسعه اقتصادی چگونه تعریف شده است؟
بحث اینکه جایگاه مجلس در توسعه اقتصادی و اجتماعی چیست و چه رسالت‌هایی برعهده دارد، بحث مبنایی، ریشه‌ای و تاریخی است که باید در موقعیت خاصی به آن پرداخت اما اکنون به اختصار به آن می‌پردازم تا طرح مساله این موضوع انجام شده باشد. اگر شما دنبال مسوولی کارآمد هستید، باید در آن جامعه و کشور قبلاً معلوم شده باشد که منشاء قدرت در کجاست؟ منشاء قدرت در دیدگاه‌های مختلف متفاوت است که برخی معتقدند خداوند منشاء قدرت است.
اما بحثی هم وجود دارد که منشاء قدرت روی زمین کیست؟ به فرد و نسب یا نژاد یا گروه خاصی برمی‌گردد؟ در نظام قراردادی که میان همه منعقد شده چگونه است؟ برای ما در حال حاضر قانون اساسی است که در مقدمه آن، این سنخ از موضوعات کاملاً مشخص شده است.
در مقدمه قانون اساسی اشاره شده منشاء قدرت در کشوری که معتقد به ارزش‌های دینی است، خداوند است که آن را روی زمین به انسان‌ها و جامعه انسانی واگذار کرده و بنابراین منشاء قدرت غیرقابل تصاحب و واگذاری است و خود انسان‌ها می‌نشینند و با هم تفاهم می‌کنند، به کجا بروند و چگونه تقسیم کار داشته باشند. این موضوع به روشنی در قانون اساسی آمده، به همین جهت است که قانون اساسی در ایران، براساس نگرش درست و با نگاه مردم‌نهاد به موضوع نگاه کرده و دائم گفته، منشاء قدرت مردم هستند و این مردم از چه حقی برخوردار هستند.
بعد از تعریف قانون اساسی بحث می‌شود که این ملت چه نظامی می‌خواهد و قانون اساسی تصریح دارد که باید چه قوایی تشکیل شود که از حقوق ملت نگهداری کند و موجبات آرامش، رفاه و رشد ملت را فراهم سازد.
اگر این مقدمه را قبول داشته باشیم، برای مجلس جایگاه خاصی قائل می‌شویم و اگر قبول نداشته باشیم، به شکل دیگری باید فرآیند توسعه در کشور را باز‌تعریف کنیم. به هر حال هرکدام می‌تواند به شکلی منشاء توسعه قرار بگیرد یا حتی در برخی موارد مزاحم توسعه تلقی شود.

چرا پارلمان در یک نظام سیاسی طراحی شده است؟ این نهاد از چه ویژگی‌هایی باید برخوردار باشد تا بتواند توسعه تولید کند؟
رشد و توسعه و رفاه به خاطر مردم، با مردم و برای مردم است. این اصل در محتوای قانون اساسی آمده است. این موضوع، متر است و سر متر هم دعواست. بر این اساس، به خاطر مردم و با مردم منافع ملی تعریف می‌شود و به میزان دوری و نزدیکی به منافع است که می‌توان برنامه‌ریزی انجام داد.
بنابراین امیال گروه‌ها مهم نیست، بلکه منافع ملی پرچم و برآیند، خاستگاه ملت است. تا از ملت اسم می‌بریم، باید توجه داشته باشیم که ملت تاریخی هستیم، ملت متفاوت و متکثری هستیم و ملت با اقوام و ادیان مختلف داریم. کدام خاستگاه درست است؟ 76 میلیون هستیم و ممکن است 76 میلیون هدف داشته باشیم. می‌گویند وقتی اولین مدنیت شکل گرفت، ملت یاد گرفته که اهداف متضاد را در پروسه‌هایی هماهنگ کند، از این جهت که نبوغ بشری به این رسیده که از ملت یک ملت کوچک شکل دهد. ما این ملت کوچک را مجلس می‌گوییم. مجلس آینه کوچک جامعه ایرانی است که باید تمام حقایق را نشان دهد.

به نظرتان آیا می‌توان چنین ادعا کرد که مجالس تشکیل شده می‌توانند آینه جامعه باشند؟ اگر نمی‌شود دلیل آن چیست؟
مجلس می‌تواند حقایق را نشان دهد و اگر این چنین باشد، 40 میلیون جمعیت جوان و نوجوان داریم. چه کسانی نمایندگی آنها را می‌کنند یا چه کسانی نمایندگی زنان یا اقوام مختلف را دارند. در دنیای امروز می‌گویند، چه کنیم که ملت متفاوت، متکثر و گسترده مجلسی را شکل دهد که کارآمد باشد. سعی کنید قواعد و نهادها را شکل دهید که بسط عقاید، گسترش حق انتخاب و فرصت‌ها باشد که همه بتوانند با در اختیار داشتن فرصت‌ها، خوب انتخاب کنند. ما نمی‌توانیم بگوییم که یک مشت همان خروار است، اما به طور نسبی می‌توان چنین ادعا کرد. به میزانی که شما بسط و گسترش فرصت‌ها را داشته باشید، جماعت کوچک شده مردم یا مجلس می‌تواند مطالبات را نمایندگی کند. اگر به‌جای بسط فکری اندیشه توسعه اقتصادی، ترجیحات گروهی باشد، عقل و خرد مجلسی که شکل می‌گیرد نمی‌تواند آینه تمام آن ویژگی‌ها باشد.
از ابتدای انقلاب تاکنون بحث‌ها همین بوده که آیا مجلس با چنین سازوکاری می‌تواند نمایندگی همه مردم را داشته باشد. از ابتدای انقلاب هر چه جلوتر می‌رویم، فرآیند انتخاب کردن و انتخاب شدن را که بررسی کنیم، دائماً فیلترینگ‌های مختلفی گذاشتیم و در این فضای محدود، مجلسی که انتخاب می‌شود نمی‌تواند مدعای کلیت نمایندگی‌ها را داشته باشد. مجلس باید باکفایت و خودگردان و با جامعیت، مطالبات مردم را مطرح و پیگیری کند.

به اعتقاد شما ایجاد این محدودیت‌ها بر کارایی نهاد پارلمان در کشور تاثیرگذار بوده است؟
ما هرچه از انقلاب جلوتر می‌رویم کارایی مجلس کمتر شده است. وقتی به شدت فضا فیلترینگ بوده، آدم‌های مختلف، گروه‌های نامتجانس را به مجلس فرستاده و این فضا در کاهش کارایی نهاد پارلمان بی‌تاثیر نبوده است.
تا شما می‌گویید مجلس، همه کلمات مفهوم دارد. جایی‌که ایده‌ها و نظرات مختلف و بعضاً متضاد می‌تواند به ایده‌های هماهنگ برای رشد و پیشرفت و رفاه مردم تبدیل شود و می‌تواند این تفاوت‌ها بر اساس قانونگذاری به ایده جمعی تبدیل شود، اگر این چنین شد و به طور دقیق در یک پروسه همگرا شد، می‌گوییم که آن مجلس گفتمانی شده است. مجلسی شده که می‌تواند برای مردم فکر کند و پروسه توسعه در کشور را رهبری کند یا نظم و نظامی به آن ببخشد. بنابراین اولین متر کارآمدی مجلس این است که مجلس برآیند داشته باشد.
من تاکنون حداقل در 10 سال گذشته یک گفتمان توسعه‌ای در مجالس ندیدم، نه‌تنها در این 10 سال حتی در طول عمر حاکمیت نظام پارلمانی در ایران هم چنین بوده است. اما این 10 سال تفاوتی هم با دوره‌های قبل دارد. نظام در این 10 سال به گفتمان توسعه که مورد تایید همه ارکان حاکمیت بوده است، رسیده بود و مجلس یا باید گفتمان خودش را می‌داد یعنی برنامه چشم‌انداز را اصلاح می‌کرد یا اینکه گفتمان برنامه چشم‌انداز را قبول می‌کرد و بر اساس آن سیاست‌های خود را تنظیم می‌کرد، که چنین نشد.
وقتی دولت می‌تواند با ۱۱۰ هزار میلیارد تومان خود را اداره کند، چرا مجموعه نظام با ۲۱۰ هزار میلیارد تومان نمی‌تواند چهره خشن فقر را ساماندهی کند؟


گفتمان برنامه چشم‌انداز 20ساله چطور می‌توانست با رویکرد پارلمانی در ایران همساز شود، در بسیاری از موارد آن گفتمان مورد قبول مجلس در قدرت نبوده است؟
در این خصوص متر داریم، در بالا به این متر اشاره کردم. هر مجلسی در دنیا، یک دستگاه نظارتی به عنوان دیوان محاسبات دارد. چرا این دیوان محاسبات می‌گوید بین آنچه تصویب شده و عمل شده فاصله وجود دارد؟ ممکن است بخشی از آن، در حوزه اجرا توجیه‌پذیر باشد اما چون مجلس منشاء قدرت است نتوانسته جلو آن را بگیرد و حتی خودش در بسیاری از موارد همراهی کرده است. مجلس چون فاقد گفتمان لازم است و بیشتر منشاء حضور نمایندگان، منشاء قدرت گروه‌ها، افراد و طبقات است، متوجه شدند نمی‌توانند به شکل کارا و اثربخش کار توسعه انجام دهند و اگر هم بتواند کاری کنند، موردی است و به طور تصادفی این اتفاق افتاده است.
مثلاً مجلس باید به خاطر، برای مردم و با مردم کار کند. یکی از این بحث‌ها عدالت است. در نظام تصمیم‌گیری ما، قانون وجود دارد. برای سازمان تامین اجتماعی، بهزیستی و کمیته امداد که یک پول بسیار زیادی هم برای تامین عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر هزینه می‌کند، اگر مجلس گفتمان می‌داشت، نمی‌آمد در کنار این قوانین، قانون موازی بگذارد و صندوق هدفمندی را تاسیس کند. این صندوق با یک ساختار، کار جدید را آغاز کرد. قانون هدفمندی را می‌گذرانند که جمعیتی بیش از جمعیت کشور در آن صندوق عضو هستند، به‌جای نشر، توزیع و بازتوزیع بهتر و باکیفیت عدالت، در حال برداشت فقر هستیم، در حقیقت ناکارآمدی نهادی در این مثال واضح است. به‌جای اینکه به اثرگذاری بیشتر این نهادها بیندیشند، باز رویکرد دیگری با اعتبار شش هزار‌میلیاردی برای شش میلیون نفر تدارک دیده شده که سوال این است: مگر اینها در کمیته امداد و بهزیستی عضو نیستند، چرا از آن طریق به آنها نمی‌پردازید؟ این بحث از جهتی برای من کارایی و عدم اثربخشی این نهادها در کشور را یادآوری می‌کند.

در حقیقت شما معتقدید بخشی از این ناکارآمدی نهادهای مختلف از ناکارآمدی نهاد پارلمان است، تفسیرم از این موضوع درست است؟
اگر شما به بودجه سال 94 مراجعه کنید، 59 هزار میلیارد تومان بودجه سازمان تامین اجتماعی است و 21 هزار میلیارد تومان، صندوق بازنشستگی و 18 هزار میلیارد هم صندوق نیروهای مسلح و هشت هزار میلیارد تومان مربوط به کمیته امداد و بهزیستی هم هشت هزار میلیارد تومان است، برای سازمان هدفمندی هم 16 هزار میلیارد تومان در بودجه دولت دیده شده است.
حدود 210 هزار میلیارد تومان از تولید ناخالص ملی ایران در امور توزیع و بازتوزیع، صرف می‌شود. کل بودجه دولت برای 17 وزارتخانه 110 هزار میلیارد تومان اما آن 210 هزار میلیارد تومان وزیری ندارد. دولتی که می‌تواند با 110 هزار میلیارد تومان خود را اداره کند، چرا مجموعه نظام با 210 هزار میلیارد تومان نمی‌تواند چهره خشن فقر را ساماندهی کند. چون مجلس نمایندگی تام و تمام جامعه ایران را برعهده ندارد و بیشتر مواضعی که می‌گیرد، نمایندگی گروه‌ها، احزاب و طبقات را می‌کند، دائماً با این همه پول و ناکارآمدی مواجه است اما چون راهبردی در قلمرو برنامه‌ریزی و گفتمانی در جهت توسعه‌خواهی ندارد، نمی‌تواند سامانی به موضوعاتی که با آن درگیر است، دهد. از این رو اگر شما بخواهید به این سوال پاسخ دهید، آن مجلسی می‌تواند به شکل پویا به اقتصاد و توسعه اقتصادی کمک کند و به گفتمان توسعه وفادار بماند که گفتمانی برای اداره کشور در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاست‌های داخلی و خارجی
داشته باشد.

این وضعیت برای موقعیت اکنون اقتصاد ایران چگونه است؟ چگونه باید باشد تا بتوان گفت مجلس نهادی برای توسعه کشور است؟
از شکل‌گیری دولت یازدهم به بعد این نظام همگرایی بین قوا تضعیف شده و بنابراین همه اقتصاددان‌های ایرانی معتقدند، اگر مردم ایران بخواهند از معضل بیکاری و تورم خارج شوند و رفاه داشته باشند، باید حکمروایی در ساختار حاکمیت ایران اصلاح شود. به تعبیری این میوه‌ها (رشد مثبت و مداوم، کاهش تورم و بیکاری تک‌رقمی) وقتی صورت می‌گیرد که در حوزه سیاست و حکمروایی، سامانی ایجاد شود. اختلال‌های نظام حکمروایی، پیامدهایی در عرصه اقتصاد دارد که تورم برای این اقتصاد همواره دورقمی خواهد ماند. بنابراین بحث بسیار مهمی که می‌توانم بگویم این است که مجلس ایران به لحاظ فرآیندی که طی کرده است نتوانسته به تولید کارایی و ایجاد توسعه بپردازد. در دنیا آن دسته از کشورها توانسته‌اند به توسعه برسند که بسط فرصت‌ها داشتند و فضای انتخابات را باز کردند. اگر این چنین شد و نمایندگان را براساس دو شرط برخورداری از عقلانیت و ترجیح نفع ملی بر نفع فردی یا جناحی انتخاب کردیم، می‌توانیم مدعی باشیم که این مجلس از طرح شعارهای عوامانه پرهیز کرده و گفتمان توسعه را در دستور خود قرار داده است. اگر این چنین باشد می‌توانید به نماینده خانه ملت خوشامد بگویید.

عقلانیت و ترجیح نفع ملی بر نفع فردی یا گروهی چگونه می‌تواند گفتمان توسعه را در ساختار پارلمان تبیین کند؟
باید بتوانیم در کنار عقلانیت فردی، عقلانیت جمعی داشته باشیم و آن عقلانیت را سازمانی کنیم، پس از اینکه عقلانیت جمعی مستقر شد، می‌گویند برآیند آن سازمانی شده است. کلان مجلس باید مراقب منافع ملی باشد، اگر چنین باشد، این مجلس خاستگاه منافع اقتصادی است و در جهت منافع اقتصادی کار می‌کند و هر حرفی که می‌خواهد بزند یا تصمیمی که می‌خواهد بگیرد، می‌گوید آیا ظرفیت قانونی را دارم یا خیر. شما می‌بینید که ما دائماً شاهد قانونگذاری هستیم، یکی از مشکلات ما انباشت قوانین است و یکی از اقدامات مهم در توسعه پالایش این قوانین است.

بر این اساس چگونه می‌توان نقش مجلس را در اتلاف منابع به حداقل رساند؟
اگر بخواهیم مجلس را کارآمد کنیم باید هنگام انتخابات مجلس، عقلانیت، انضباط و توجه به مصالح ملی را در تک‌تک کاندیداها بررسی کنیم. من بچه مسلمان هستم و خدای من توجه به مصالح ملی و خدمت‌رسانی به مردم را توصیه کرده است. یک سوال این است که قبل از اینکه من انتخاب شوم شما نمی‌توانید فیلترینگ داشته باشید و حیدری و نعمتی کنید؟ تجربه نشان داده در این مسیر موفق نبوده‌ایم.
اگر می‌خواهیم کاری کنیم باید فرآیند انتخاب، مبتنی بر آگاهی و آزادی باشد. نبوغ بشری به جایی رسیده که می‌شود، کارآمد و آزاد زیست کرد، چه در عرصه فردی و چه در عرصه اجتماعی. می‌شود مختصات عمومی کشور را با شاخص‌ها نشان داد. نمی‌خواهم بگویم که شاخص‌ها بیان کل حقایق هستند، بلکه یک شاخص می‌تواند بیانگر بخشی از حقایق باشد.
اما مجموع شاخص‌ها می‌تواند بیان خیلی از حقایق باشد. اکنون ما 34 سال است که قوه قانونگذار داریم، به ویژه در مجلس نهم و دهم به خاطر اینکه کشور گفتمان توسعه مثل چشم‌انداز داشته و کلیت نظام وارد این عرصه شد و در کنار این گفتمان توسعه‌ای فرصت‌های گسترده شکل گرفت و بیش از همه اینها با رکود جهانی مواجه بودیم که عرضه کالا و تکنولوژی را فراهم کرده بود و همچنین فرصت نفت گران‌بها را داشتیم، در عین حال هم در 10 سال گذشته فرصت جوانی جمعیت بوده که این موضوع هرگز در دو دهه پیش‌رو تکرار نخواهد شد. با این فرصت‌ها و امکانات چند شاخص را عنوان می‌کنم، ببینیم فرصت‌سوزی کردیم یا به این فرصت‌ها اهمیت دادیم.
در رتبه خوشبخت‌ترین کشورها از 140 کشور، رتبه ایران 110 است، محیط کسب و کار 130 است، توسعه بازار کار 141 و آمادگی تکنولوژی 111 است و استعداد جهانی بین 60 تا کشور 55 هستیم. اینها در واقع به‌نوعی میوه‌های درخت نظام حکمروایی جمهوری اسلامی است. آیا ساقه درخت را بنا نیست در جایی هرس کنیم.
الان دولت روحانی آمده، گفتمان هم دارد و می‌خواهد کار کند اما آیا از نظر شما کار جدی کرده است؟ چون ریشه و ساقه نمی‌گذارند آن برنامه‌های اصلاحی به جلو بروند. یک نقل قول از بزرگمرد تاریخ ایران امیرکبیر وجود دارد که وقتی حکم او را دادند که به کاشان برود، به اطرافیان خود گفت در زمان کوچکی که بودم گفتم مملکت یک وزیر خوب می‌خواهد و من سعی کردم وزیر خوب شوم، بعد که وزیر شدم، سعی کردم خوب کار کنم اما نشد، الان که وارد قتلگاه شدم فهمیدم که ملت کارآمد می‌خواهیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها