نفت حلقه اتصال اقتصاد تهران و کاراکاس
ایران و ونزوئلا، بهرغم دوری جغرافیایی و تفاوت شدید فرهنگی، همیشه دوستان دور، اما خوبی بودهاند. ولی دو کشور، حالا احتمالاً بیش از هر زمان دیگری وجه اشتراک دارند.
ایران و ونزوئلا، بهرغم دوری جغرافیایی و تفاوت شدید فرهنگی، همیشه دوستان دور، اما خوبی بودهاند. ولی دو کشور، حالا احتمالاً بیش از هر زمان دیگری وجه اشتراک دارند. کاهش قیمت نفت، برای ایران و ونزوئلا که وابستگی بسیار زیادی به درآمد طلای سیاه دارند، میتواند مبنای همبستگی و همدردی و البته اتحاد تلقی شود. به این وابستگی اگر پروژههای سرمایهگذاری را که دو کشور در خاک یکدیگر در حال انجام دارند و غیر از مشکلات موجود حالا با کمبود ارز هم روبهرو هستند، اضافه کنیم، بهتر متوجه نامناسب بودن اوضاع خواهیم شد. مناسبات ایران و ونزوئلا، دوران خوش خود را پشتسر گذاشته و به نظر میرسد در ماهها و البته سالهای پیش رو، دوران سختی را در پیش رو داشته باشد. اوضاع اقتصادی هیچکدام از کشورها مناسب نیست و اتکای هر دو آنها به درآمد نفتی که قیمت آن مرتب در حال کاهش است، گذراندن این دوره را بسیار دشوار کرده است. روابط تهران-کاراکاس در سالهای گذشته بر مبنای نیاز دوطرفه پایهگذاری شد. ایران تحت تحریمهای وسیع بینالمللی، گزینههای زیادی برای انتخاب نداشت و ونزوئلا نیز، مانند همیشه، نیازمند سرمایه و تکنولوژی خارجی بود. این نیاز
دوجانبه نهتنها مناسبات گرم سیاسی، که مبادلات اقتصادی زیادی را نیز موجب شد. سرمایهگذاریهای دوجانبه، در سالهای اخیر بسیار رونق داشت. اما حالا، آینده این مناسبات بسیار مبهم است. در ماههای پیش رو، دو کشور به همکاری با یکدیگر برای متقاعد ساختن عربستان و اوپک به تغییر رفتار نیاز دارند و این موضوع میتواند نقطه مشترکی برای نزدیکی روابط تلقی شود. تغییر رفتار عربستان، هدفی که ونزوئلا این بار پیشگام دستیابی به آن شده است، چندان غیرقابل دستیابی نیست. یک بار ایران، با همکاری سایر کشورهای اوپک، در سالهای ریاستجمهوری خاتمی توانست موقعیت مشابهی را مدیریت کند، در آن زمان رقابت بین عربستان و ونزوئلا، قیمت نفت را تا بشکهای 10 دلار کاهش داد. همین موفقیت قبلی، انگیزهای است که روابط و همکاری بین دو کشور در کوتاهمدت نزدیک شود. اما به هر حال این انگیزه برای نزدیکی روابط، مدتدار است و نمیتواند برای مدتی طولانی دوام داشته باشد. همچنین در وضعیتی که تقاضای جهانی انواع کالاها به دلیل ادامهدار بودن بحران در اروپا و رکود ژاپن و کاهش رشد اقتصادی چین، کاهش یافته، بازارهای دو کشور میتواند میزبان تولیدات یکدیگر باشد. بررسی
اطلاعات دهه گذشته، نشان میدهد کفه صادرات ایران به ونزوئلا، تقریباً به طور دائم، بسیار سنگینتر از واردات ایران از این کشور بوده است. البته مشکل اینجاست که میزان صادرات و واردات دو کشور از یکدیگر، به شدت دچار نوسان است و در دو سال متوالی بیش از صد درصد افزایش و کاهش را هم تجربه کرده است. اما همچنان بازار ونزوئلا، میتواند گزینه جذابی برای صادرکنندگان محصولات غیرنفتی ایران در سالهای پیش رو باشد. آن هم در وضعیتی که کمبود کالاهای اساسی و مایحتاج اولیه، باعث میشود هر نوع محصولی در بازار این کشور با استقبال روبهرو شود.
از طرف دیگر، تهران در تلاش است تا به جایگاه سابق خود در مناسبات بینالمللی برگردد و روابط خود، چه با کشورهای منطقه و چه اقتصادهای توسعهیافته جهان را تقویت کند و ونزوئلا جزیی از شرکای سیاسی یا اقتصادی سنتی تهران نیست و در دهه گذشته شرایط تحریم باعث اوجگیری این رابطه شد. با حذف شرایطی که منجر به گرمی این روابط شد، آیندهای که حالا کاراکاس بیش از همیشه و نه فقط در مورد تهران که در مورد تمام سرمایهگذاران نگران آن است، بیش از پیش در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. تعلیق موقت تحریمها نیز، نهتنها امکان بهبود مناسبات را به دولتمردان ایران میدهد که بازار سودآور ایران را نیز مجدداً به روی شرکتهای بینالمللی بزرگ باز خواهد کرد و ایران تا حد زیادی از سرمایهگذاری ونزوئلا در بخش نفت و گاز خود بینیاز خواهد شد، خصوصاً که این کشور حتی زمان بالا بودن قیمت نفت و وفور درآمد ارزی، سابقه بسیار بدی در مورد عمل به تعهدات خود داشته است. این در حالی است که، کاراکاس نه به دلیل قرار داشتن تحت تحریمهای بینالمللی، که به دلیل سیاستها و اوضاع اقتصادی خود، همچنان گزینه جذابی برای سرمایهگذاران بینالمللی نیست. آن هم در موقعیتی که
این کشور در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به درآمد ارزی، از هر منبعی که باشد، محتاج است. اگرچه در مورد تقریباً تمام کشورهای نفتی، حدود 90 درصد درآمدهای ارزی کشور، از محل صادرات نفت تامین میشود، اما این موضوع در مورد ونزوئلا رکورد 96 تا 97درصدی دارد و در نتیجه، درآمد ارزی این کشور با کاهش قیمت نفت، به شدت کاهش داشته است. کاهش قیمت نفت، از همین حالا باعث مشکلات شدیدی در کاراکاس شده تا حدی که مردم برای تامین نیازهای اولیه خود نیز دچار مشکل شدهاند. به طور خلاصه، میتوان آینده روابط ایران و ونزوئلا را به دو بخش کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کرد. در کوتاهمدت، مدیریت قیمت نفت و اثرگذاری بر عربستان و اوپک، انگیزه مهمی برای گرمی روابط خواهد بود. در بلندمدت اما، خصوصاً در صورت پیشرفت مذاکرات هستهای ایران و لغو یکباره یا مرحلهای تحریمها، انگیزهای برای رونق روابط در حد دهه گذشته وجود ندارد. اگرچه به احتمال زیاد و حداقل به دلیل صنایع و کارخانجات متعددی که ایران در ونزوئلا تاسیس کرده و بخشی از سهام و امتیاز بهرهبرداری آن را فعلاً در اختیار دارد، مناسبات دو کشور حداقل تا چند سال همچنان نسبت به دهههای قبل از 80،
پررونق بماند، اما این گرمی روابط نه به شدت دهه 80 خواهد بود و نه برای مدتی بسیار طولانی ادامه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید