تاریخ انتشار:
تبعات اقتصادی انحراف بانکها از مسیر حرفهای
بانکها و فعالیت ساختوساز
تخلف بانکها از مقررات لازمالاجرای ماده ۳۴ قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ در سالهای اخیر گسترده و مشهود شده است. بر پایه این ماده: «انجام عملیات زیر برای بانکها ممنوع است: خریدوفروش کالا به منظور تجارت، معاملات غیرمنقول جز برای بانکهایی که هدف آنها انجام معاملات غیرمنقول است، خرید سهام و مشارکت در سرمایه یک یا چند شرکت یا خرید اوراق بهادار داخلی یا خارجی به حساب خود به میزانی بیش از آنچه بانک مرکزی ایران به موجب دستورها یا آییننامههای خاص تعیین خواهد کرد.»
تخلف بانکها از مقررات لازمالاجرای ماده ۳۴ قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ در سالهای اخیر گسترده و مشهود شده است. بر پایه این ماده: «انجام عملیات زیر برای بانکها ممنوع است: خریدوفروش کالا به منظور تجارت، معاملات غیرمنقول جز برای بانکهایی که هدف آنها انجام معاملات غیرمنقول است، خرید سهام و مشارکت در سرمایه یک یا چند شرکت یا خرید اوراق بهادار داخلی یا خارجی به حساب خود به میزانی بیش از آنچه بانک مرکزی ایران به موجب دستورها یا آییننامههای خاص تعیین خواهد کرد.»
دلیل ممنوعیت ورود بانکها به عرصه این معاملات روشن است. وظیفه تخصصی و قانونی بانکها گردآوری سپردههای مردم و پرداخت وام به صاحبان صنایع و کشاورزان و بخشهای تولیدی است. ورود بانکها به عرصه تجارت کالا و از جمله خریدوفروش سکه و ارز، معاملات غیرمنقول، ساختوساز یا تاسیس شرکتهای بازرگانی از چارچوب وظایف قانونی بانکها بیرون است. افزون بر آن ورود بانکها به این عرصهها، بانک را در معرض خطر ورشکستگی قرار میدهد و باعث زیان سپردهگذاران است. از سوی دیگر اگر بانکها با سرمایههای بزرگ خود وارد عرصه تجارت و خریدوفروش کالا و املاک شوند موازنه عرضه و تقاضا را که باید در یک روند طبیعی به سود مصرفکنندگان ادامه داشته باشد به زیان مصرفکنندگان برهم میزنند و با ایجاد انحصارها، زمینهساز افزایش بهای کالاها و املاک و مسکن میشوند. بنابراین الزامات مذکور در ماده ۳۴ قانون پولی و بانکی کشور از اصول گریزناپذیر نظام بانکداری جهانی است. از همین رو بانکهای ایرانی به موجب این قانون از ورود به عرصه اینگونه معاملات منع شدهاند. بدیهی است ماده ۱۰ قانون عملیات بانکی بدون ربا که به
بانکها اجازه داده است با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی، واحدهای مسکونی ارزانقیمت به منظور فروش اقساطی یا اجاره به شرط تملیک احداث کنند، مربوط به بانک مسکن است که به دنبال گردآوری سپردههای مردم نیست و با کمکهای دولت به نیازمندان مسکن وام میدهد یا خانههای ارزانقیمت احداث میکند. ولی بانکهای بازرگانی که مشمول ماده ۵ قانون تاسیس بانک ملی ایران و ماده ۳۴ قانون بانکی و پولی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ هستند در هیچ شرایطی نمیتوانند سپردههای مردم را از مسیر پرداخت وام به بخشهای کشاورزی و صنعت منحرف ساخته و وارد عرصه خریدوفروش ملک و بسازبفروشی شوند. در واقع بانکی که سپردههای مردم را گردآوری ولی همه یا هر بخشی از این سپردهها را در راه معاملات املاک و آپارتمانسازی و برجسازی هزینه کند از مفهوم و عنوان قانونی بانک بیرون است.
تبصره ماده ۳ و ماده ۸ قانون عملیات بانکی بدون ربا که به بانکها اجازه «سرمایهگذاری مستقیم» داده است در جای خود با اصول متعارف بانکداری بازرگانی سازگار نیستند. حتی اگر بانکها بخواهند در طرحهای تولیدی و عمرانی سرمایهگذاری کنند بر پایه ماده ۸ این قانون: «اینگونه سرمایهگذاریها باید در ضمن لایحه بودجه سالانه کل کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و نتیجه ارزیابی طرح حاکی از عدم زیاندهی باشد».
بنابراین بانکهای بازرگانی، خواه دولتی یا خصوصی نمیتوانند سرمایههای خود را که به گونه عمده سپردهگذاریهای مردم است وارد قلمرو افسارگسیخته بسازبفروشی و فعالیتهایی از این دست کنند.
سپردهگذاران در بانکهای بازرگانی متعارف کمترین ریسک را نمیپذیرند و بانک باید بازپرداخت اصل سپرده و بهره آن را تضمین کند. افزون بر آن بانکهای متعارف حق ورود به عرصههای مخاطرهآمیز را ندارند و از همین رو لزوماً مشمول محدودیتهای پیشبینیشده در ماده ۳۴ قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال ۱۳۵۱ هستند.
درگیر شدن بانکها با معاملات غیرقانونی
بهرغم نص روشن ماده ۳۴، بسیاری از بانکها و موسسات اعتباری به عناوین گوناگون وارد بازار سکه و ارز شده و سرمایههای خود را که باید برای پرداخت وامهای فراوان در خدمت صنعت و کشاورزی قرار دهند در انتظار افزایش بهای این اقلام بلوکه کردهاند. از سوی دیگر با گشودن دریچه تراکمفروشی از سوی شهردار تهران و شهرداران در دیگر شهرها به تبعیت از شهرداری تهران، بانکها نیز وارد معاملات خرید زمینهای بزرگ و در مواردی باغهای بزرگ داخل و اطراف شهرها شده و با خرید تراکم غیرقانونی از شهرداری و تغییر کاربری باغها و تخریب فضای تنفسی شهرها دست به ساختوسازهای بلندمرتبه و بسازبفروشی زدهاند. پارهای از بانکها پا را فراتر نهاده و با تاسیس و ثبت غیرقانونی شرکتهایی به نام سرمایهگذاری، سرمایههای خود را که به گونه عمده سپردههای مردم است در اختیار این شرکتها گذاشته تا بتوانند با خرید زمینهای بزرگ و خرید تراکم از شهرداری وارد عرصه ساختوساز و بسازبفروشی شوند. بدیهی است که تاسیس این شرکتهای به اصطلاح سرمایهگذاری نیز مشمول منع قانونی بند ۳ ماده ۳۴ قانون پولی و بانکی است. از آنجا
که این شرکتها زیر کنترل کامل بانک تاسیسکننده آن هستند مانند ابزاری برای تخلفات بانکها به کار گرفته شدهاند. جای شگفتی است که در خلال یک دهه گذشته که این تخلفات روشن آغاز شده و گسترش یافته و بسیاری از بانکهای دولتی و خصوصی درگیر با این تخلفات شدهاند، بانک مرکزی ایران که بر پایه بند «ب» ماده ۱۱ قانون پولی و بانکی کشور وظیفه «نظارت بر بانکها و موسسات اعتباری را طبق مقررات این قانون» بر عهده داشته و دارد از انجام نظارت موثر بر بانکها و ممنوع ساختن آنها از ورود به عرصه خریدوفروش سکه و ارز، خریدوفروش غیرمنقول یا تشکیل شرکتهای غیرقانونی سرمایهگذاری خودداری کرده و بانکهای کشور از چارچوب وظایف قانونی خود بیرون رفته و به گونه گسترده وارد فعالیتهای انحرافی و زیانبار شدهاند.
ماده ۳۹ قانون پولی و بانکی کشور در مورد تخلف بانکها از این قانون و آییننامههای آن یا تخلف بانک از اساسنامه خود دارای ضمانت اجراهای قاطعی چون سلب اختیار از هیات مدیره بانک متخلف و واگذاری اداره آن بانک به بانک مرکزی یا حتی لغو اجازه تاسیس بانک متخلف است. بانک مرکزی که وظیفه حساس نظارت بر بانکها را بر عهده دارد نباید در برابر این تخلفات سنگین بیتفاوت بماند. به دلیل گستردگی تخلفات بانکهایی که سپردههای مردم را به سوی ساختوسازهای غیرقانونی هدایت کردهاند بانک مرکزی باید برحسب مورد، تضمینهای مذکور در ماده ۳۹ از جمله لغو اجازه تاسیس را در مورد اینگونه بانکها به مورد اجرا گذارد.
پیامدهای ورود بانکها به معاملات غیرقانونی
این انحرافات برای اقتصاد کشور بسیار گران تمام شدهاند. در حالی که بانکها وظیفه دارند با گردآوری سپردهها، وامهای فراوان به کشاورزان و بخشهای تولیدی خصوصی پرداخت کنند این سپردهها به مسیرهای انحرافی و زیانبار رفتهاند. از سوی دیگر بخش کشاورزی کشور به دلیل اینکه دسترسی به وامهای بانکی نداشته بهشدت در تنگنا قرار گرفته و زمینهای کشاورزی بیبهره مانده و آنچنان که آقای دکتر روحانی رئیسجمهور در گزارش ۱۰۰روزه آغازین کار دولت خود تاکید کرده است:
«امسال ناچارهستیم ۲/۷ میلیون تن گندم از خارج وارد کنیم».1
همین امر موجب شده است در سالهای اخیر و در شرایط تحریم یا غیرتحریم که دولت باید در هزینه کردن ارزهای خارجی خود نهایت صرفهجویی را انجام دهد، میلیاردها دلار از سرمایههای ملی را برای خرید گندم از خارج و تامین نان مردم هزینه کند. در بخش صنعت و بخشهای تولیدی، اوضاع نگرانکنندهتر است. به دلیل انحراف بانکها از انجام وظیفه اصلی خود که پرداخت وامهای فراوان به این بخشهاست صنایع بخش خصوصی دچار رکود، توقف و پارهای از آنها دچار تعطیلی شدهاند و سرمایههای بانکها که باید در خدمت تولید و ایجاد اشتغال سازنده باشند وارد عرصههای ساختوساز و بسازبفروشی شدهاند. پیامد آن هم این بوده است که باب واردات کالاهای چینی و غیره و قاچاق کالا از مرزها به کشور گشوده شده و انواع فسادها را برای نظام دولتی و بازرگانی کشور به ارمغان آوردهاند. پیامد شوم دیگر منحرف شدن بانکها از وظایف قانونی و تخصصی خود و کمیابی وام برای بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات این بوده است که دستاندرکاران این بخشها دست نیاز به سوی بازارهای پولی غیربانکی دراز کرده و ناگزیر شدهاند با پرداخت
بهرههای سنگین، نقدینگی مورد نیاز فعالیتهای خود را در حداقل تامین کنند. همین امر باب مشکلات را در نظام پولی کشور گشوده و نیازمندان به وامهای بانکی را اسیر آزمندیهای سیریناپذیر و در بسیاری از موارد گرفتار زندان کرده است. جای افسوس است که بانک مرکزی ایران از انجام وظیفه نظارتی خود بر بانکها که به روشنی در بند «ب» ماده ۱۱ قانون پولی و بانکی کشور پیشبینیشده است در خلال یک دهه گذشته خودداری کرده و بانکهای کشور با ورود به عرصه این قبیل معاملات، از انجام وظایف قانونی خود منحرف شده و کشاورزی، صنعت و شرکتهای تولیدی دچار رکود، توقف و تعطیلی شده است. قطعاً در هیچ یک از کشورهای پیشرفتهای که از اصول پذیرفتهشده بانکداری پیروی میکنند و سازمانهای نظارت بر بانکها، فعالیتهای بانکها را با دقت نظارت و کنترل میکنند اثری از این انحرافها به چشم نمیخورد. دادسراها و دادگاهها نیز در این کشورها با افرادی که دست به رباخواری میزنند یا حرفه خود را رباخواری قرار میدهند با شدت برخورد و در مورد آنان کیفر زندان را به کار میگیرند. در پایان یادآور میشوم که
رکود اقتصادی و تورم بیسابقهای که اقتصاد بیمار کشور را فراگرفته و پدیدههای شومی چون بیکاری نسل جوان، گسترش بزهکاری، اعتیاد و انواع گرفتاریهای دیگر را برای شهروندان به بار آورده پیامد مستقیم زیر پا گذاشتن اصول قانون اساسی و قوانین لازمالاجرای کشور در سه دهه گذشته است.
انتظار میرود با تلاش و پیگیریهای جدی وزیر محترم اقتصاد و دارایی با لغو مجوز تاسیس بانکهای غیرقانونی، انحرافات بانکها از چارچوب وظایف قانونی و تخصصی آنها در هر مرحلهای که باشد متوقف شود تا بانکها بتوانند سپردههای کوچک و بزرگ سپردهگذاران را در راستای به حرکت درآوردن چرخ کشاورزی و صنعت و شکوفا ساختن اقتصاد کشور و رشد صادرات و ایجاد اشتغال سازنده و کاهش واردات بهکار گیرند.
پینوشت:
۱- گفتوگوی رئیسجمهور با شبکه یک سیما، روزنامه اطلاعات، ۷ آذر ۱۳۹۲
دیدگاه تان را بنویسید