واکاوی دلایل بدبینی ایرانیها به روسها در گفتوگو با اسدالله عسگراولادی
تهاتر نفتی با روسیه ننگین نیست
«تهاتر نفتی ایران و روسیه گلستان و ترکمنچای نیست.» اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه با بیان این مطلب به انتقادات افرادی پاسخ میدهد که میگویند روسها در قرارداد ۲۰ میلیارددلاری نفت در برابر کالا مانند گذشته ما را فریب خواهند داد. عسگراولادی با تایید بدگمانی ایرانیها به روسها در طول تاریخ تاکید میکند ما به دلیل اخم و تخمهای غربیها بود که به سمت شرقیها رفتیم. اگر اخم غرب نبود، ما نه به روس لبخند میزدیم و نه به چین.
حجم مناسبات اقتصادی ما با روسیه به چه میزان است و چرا این حجم در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است؟
حجم مناسبات اقتصادی تهران- مسکو کاهشی نداشته است اما در عین حال با توجه به روابط گسترده ما با روسها حجم صادراتمان قانعکننده نیست. در حال حاضر حجم مناسبات اقتصادی ما با روسیه سه میلیارد و 200 میلیون تومان است که از این میزان حدود دو میلیارد و 500 میلیون واردات ما از روسیه و 600 تا 700 میلیون صادراتمان است. روابط اقتصادی ما با روسها افزایش پیدا کرده است اما این افزایش تنها دربرگیرنده واردات ماست و صادرات تهران به مسکو را تحت تاثیر قرار نداده است. در صادرات ما به روسیه چند مساله وجود دارد. اگرچه روسیه در تحریمها علیه ایران شرکت نکرده است اما سیستم بانکیاش با سیستم بانکی ما همخوانی ندارد و مشکلات بین سیستم بانکی دو کشور دردسرساز شده است. البته بنده معتقدم برای حل این مشکل بانکهای مرکزی دو کشور باید بیایند و با افتتاح حساب در کشورهای یکدیگر مبادلات دوجانبه را از دلار قطع کنند.
یعنی ارز جدیدی را جایگزین کنیم؟
روبل و ریال را. ریال ما در مقابل روبل روسها و بالعکس. هر شش ماه یکبار هم باید واریز وجه داشته باشیم. در این واریز وجه یک پول اروپایی مانند یورو را میتوانیم در نظر بگیریم و بر اساس آن اقدام به پرداخت کنیم. البته همه این اقدامات در صورتی امکانپذیر است که مشکلات بانکهای مرکزی دو کشور را حلوفصل کنیم. به مشکلات حوزه حمل و نقل بپردازیم و در رفع مشکل از تجار و بازرگانان ایرانی کوشا باشیم. متاسفانه در حال حاضر تجار ما نمیتوانند به آسانی ویزا بگیرند. روسها در ارائه ویزای توریستی عملکرد خوبی دارند اما ویزای تجاری را با یک ماه تاخیر در اختیار ایرانیها قرار میدهند.
برای تجار روس نیز در سفر به ایران اوضاع به همین شکل است؟
خیر، تجار روس 48 ساعت پس از مراجعه به سفارتخانه ما از امکان دریافت ویزا برخوردار میشوند. اما متاسفانه تجار ایرانی باید تا مدتها برای دریافت روادید ورود به روسیه منتظر بمانند. این مشکلی است که از دیرباز وجود داشته است و کماکان هم به قوت خود باقی است. البته قرارداد 20 میلیارددلاری که اخیراً میان مقامات ایرانی و روسی منعقد شده است میتواند در کاهش این مشکلات تاثیرگذار باشد. این قرارداد در شرایطی که اروپاییها نفت ما را نمیخرند، بسیار مثمرثمر است. با فروش نفت به روسها ما میتوانیم کالای مورد نظرمان را دریافت کنیم اما به شرطی که در کنار فروش نفت امکان صادرات محصولات غیرنفتی و سنتیمان را هم کماکان داشته باشیم. دیگر اینکه علاوه بر سه منطقه مسکو، آستارخان و سنپترزبورگ ما از امکان صادرات به نقاط دیگر روسیه برخوردار باشیم. ما معتقدیم صادرات ما بایستی در تمام نقاط روسیه پراکنده باشد. روسیه 70 ایالت دارد و صادرکنندگان ایرانی باید از امکان صادرات به نقاط دیگری چون سیبری، ساراتوف، اوگومی و روستوف و بسیاری از مناطق دیگر برخوردار باشند.
شهرهایی که در کنار رود ولگا قرار دارند. شاید 100 شهر در این مناطق قرار داشته باشند. مردم همه این شهرها به کالای ایرانی علاقهمند هستند اما به دلیل دشواری و هزینهبر بودن رفت و آمد به این نقاط شاید تجار ایرانی تمایلی به صادرات محصولات خود به نقاط مذکور نداشته باشند. بر همین اساس نیز سازمان توسعه تجارت کشور باید با در اختیار قرار دادن سوبسیدهای ملزومه به کاهش این مشکلات یاری رساند.
به قرارداد 20 میلیارددلاری نفت در برابر کالا اشاره کردید. این قرارداد چه مواردی را دربر میگیرد. یعنی ما در قبال صادرات نفتمان از امکان واردات چه کالاهایی برخوردار میشویم؟
این قرارداد در واقع یک تفاهمنامه همکاری است و مواردی را دربر میگیرد که میتوانیم در قبال فروش نفت و قسمتی از گاز کشور کالاهای مورد نظرمان را از روسیه و دیگر کشورهای اروپایی وارد کنیم.
یعنی مسیر اروپا به روسیه را جایگزین اروپا به ترکیه کنیم؟
بله، همینطور است. ترکیه در قضایای سوریه مسائل سیاسی را وارد موضوعات اقتصادی کرد تا ما را تحت فشار قرار دهد. بر همین اساس نیز ما در تلاش هستیم امکان فضاسازی بیشتر ترکها در رابطه با مسائل اقتصادی را از آنها بگیریم. اما این هدف نیز تنها زمانی محقق میشود که از پتانسیل بخش خصوصی استفاده شود.
پیشنهادتان برای مداخله بخش خصوصی در این تهاتر نفتی چیست؟
باید از مشاورههای اتاقهای بازرگانی و اتحادیههایی که به دنبال صادرات با روسها هستند، استفاده شود. ما در اتاق بازرگانی روسیه از کلیت ماجرا اطلاع داریم اما از محتوا و چگونگی اجرای آن بیخبریم. این اتاق بازرگانی با بیش از 200 عضو میتواند در اجرای موفق قرارداد نفتی ایران و روسیه نقش بسزایی داشته باشد.
غربیها با انتقاد از این قرارداد نفتی میگویند روسها در تهاتر نفتی با ایران ما را دور زدهاند.
بله، درست است. بنده اشکالی در این امر نمیبینم. حالا که ما نمیتوانیم از کشورهای اروپایی خرید کنیم چرا نباید از روشهای دیگری اقدام به تامین نیازهایمان کنیم. وقتی هواپیماهای ما نمیتوانند در فرودگاههای این کشورها از امکان دریافت بنزین برخوردار باشند ما نیز ناچاریم در قرارداد همکاری با کشورهای دیگر به تامین نیازهایمان بپردازیم.
علاوه بر روسیه چه کشورهایی حاضر به همکاریهای اینچنینی با ایران هستند.
تنها روسها هستند که ما میتوانیم با آنها وارد تهاتر نفتی شویم.
چینیها چطور؟
ممکن است چینیها هم از این سیاست پیروی کنند. قرار است آقای روحانی در روزهای پایانی ماه جاری دیداری از پکن داشته باشند شاید بتوان در مذاکرات فی مابین چین را سر پل ارتباطی خاور دور و کشورهایی چون کره، ژاپن، اندونزی و حتی استرالیا و نیوزیلند قرار داد.
این همکاریها بر روند مذاکرات هستهای تاثیر نمیگذارد؟
روسیه و چین از اعضای گروه 1+5 هستند. بعد هم این موضوعات در حیطه فعالیتهای گروه 1+5 نیست که بخواهد بر روند مذاکرات تاثیرگذار باشد.
شاید به این بهانه دیگر پای میز مذاکرات حاضر نشوند.
چرا حاضر نشوند؟ مذاکرات ایران و اعضای گروه 1+5 در مورد بحث انرژی و دانش هستهای است اما ما با روسها در مورد معامله نفت در برابر کالا صحبت میکنیم.
سفیر روسیه در ایران میگوید به رغم دیدار وزیر انرژی این کشور با آقای زنگنه هنوز قطعیتی در اجرای قرارداد 20 میلیارددلاری وجود ندارد. آنها دلیل این امر را ناشی از تعلل طرف ایرانی عنوان میکنند.
به هر حال هر قراردادی مستلزم بررسی و ارزیابی است. نمیتوان بدون امکانسنجی نسبت به حصول موفقیت وارد میدان شد. به گمان بنده وزارت نفت ایران در حال ارزیابی این قرارداد است.
اینکه چه کالاهایی را وارد ایران کنند؟
بله، اینکه در لیست مورد نظر چه کالاهایی را وارد کنند و دیگر اینکه در توافق با بانکهای روسی اجازه واردات کالا از کشورهای اروپایی را هم پیدا کنیم. نفتی که ما به روسها میفروشیم تماماً توسط آنها استفاده نمیشود. بخشی از این طلای سیاه به غرب فروخته میشود و ما میخواهیم این اجازه را داشته باشیم که در قبال نفت صادرشده اجازه واردات کالا از همان کشورها را داشته باشیم. اینها نکات ظریف قرارداد است که باید به آنها توجه داشته باشیم.
دیدگاه بخش خصوصی به واردات چه کالاهایی است؟
ما معتقدیم که باید بیشتر کالاهای سرمایهای را وارد کشور کنیم.
یعنی مانند رابطه با چینیها تمرکزمان بر واردات کالاهای مصرفی نباشد.
خیر، در مورد روسیه بهتر است اقدام به واردات سنگهای زینتی چون طلا و نقره کنیم. یا تمرکزمان بر واردات ماشینآلات صنعتی باشد.
چشمانداز این قرارداد را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر انشاءالله نهایی شود من چشمانداز آن را در برنامه پنجساله آینده بسیار مطلوب قلمداد میکنم. البته به شرطی که از پتانسیل بخش خصوصی هم استفاده شود.
این قرارداد در کدام بخشها میتواند کمک حال صنعت و اقتصاد ایران باشد؟
در همه بخشها. در بخش سرمایهگذاری، واردات ماشینآلات، پتروشیمی، واردات سنگهای کانی و معدنی. به هر حال ما باید برای این 20 میلیارد دلار لیستی از کالاهای مورد نظرمان را آماده کنیم.
با توافق صورت گرفته در ژنو بخشی از تحریمهای حوزه پتروشیمی ایران کاهش پیدا میکند. تهاتر نفتی ایران و روسیه میتواند به عنوان مکملی در کنار این توافق برای افزایش بهرهوری آن باشد؟
توافق ژنو و تهاتر نفتی ایران و روسیه مکمل هم نیستند. توافق ژنو در ارتباط با آزادسازی آن بخش از پولهای ماست که پس از فروش نفت و محصولات پتروشیمیمان نزد طرف غربی باقی مانده بود. اما تهاتر نفتی ایران و روسیه به فروش نفت ایران در ماههای آتی میپردازد.
جنابعالی در خلال صحبتهایتان مشکل اصلی تجاری ما با روسها را در عدم امکان نقل و انتقالات بانکی دانستید و اینکه بانکهای روسیه هنوز در حال اجرای آن بخش از تحریمهایی هستند که به استناد خودشان ریشه در قطعنامههای سازمان ملل دارد. سفیر روسیه در تهران نیز میگوید دلیل عدم اجرای تهاتر نفتی کندی نقل و انتقالات پولی میان ایران و روسیه است.
در صورت همکاریهای ایران و روسیه قطعاً باید این مشکل حل شود. در حال حاضر تمامی نقل و انتقالات بانکی به صورت دلار و از طریق نیویورک انجام میشود. در مورد یورو نیز قضیه مشخص است و مادر حساب آن فرانکفورت است. داد و ستد با ین نیز از طریق توکیو انجام میشود. در مورد درهم نیز اوضاع معلوم است و پای امارات به میان میآید. تمامی کشورهایی که به آنها اشاره کردیم همه از جمله کشورهایی هستند که از تحریمهای غرب علیه ایران حمایت میکنند و ما نمیتوانیم فعالیتهای بانکیمان را از طریق آنها انجام دهیم. ما ابتدا باید روابط بانکیمان با روسها را شفاف کنیم و از آن پس از طریق همان روبل روسیه به داد و ستد کالاهایمان بپردازیم.
طرح نفت در برابر کالا به این دلیل است که ما نمیتوانیم از دلارهای نفتی برخوردار شویم؟
خیر، نفت ما در مسکو به پول تبدیل میشود و سپس در ازای پول مورد نظر ما اقدام به واردات کالا میکنیم.
به هر حال پولی به دست ما نمیرسد.
ما وجه مورد نظر را در مسکو دریافت میکنیم و در همان جا اقدام به معامله مینماییم.
اما تمام وجه دریافتشده باید صرف خرید کالا شود.
آن وجه را به حساب ما واریز میکنند و ما میتوانیم به یکباره یا در فاصلهای ششماهه کالاهای مورد نظرمان را وارد کنیم. دو حساب در بانکهای مرکزی ایران و روسیه فعال است و معامله از طریق این حسابها صورت میپذیرد.
اما به همان اندازه نفتی که ما فروختهایم امکان واردات کالا را داریم.
هر شش ماه یک بار، ممکن است تغییر کند. در طول شش ماه مورد نظر میان نفت فروختهشده و کالای وارداتی توازن برقرار میشود.
سررسید آن شش ماه است؟
حداکثر 12 ماه. اما ما میتوانیم هر سه ماه یک بار ارقام را در دو سوی ماجرا به صفر برسانیم و مجدداً اقدام کنیم.
میگویید بخش خصوصی را در اجرای تهاتر جدید نفتی به بازی نگرفتهاند. پس پیشنهاداتتان را از چه طریقی به مقامات دولتی منتقل میکنید؟
بخش خصوصی درصدد است تا در کمیسیون مشترک با وزارت نفت تمامی پیشنهادات خود را در اختیار دولت قرار دهد.
با وجود معقولانه عنوان کردن این قرارداد اما مردم ما هیچ وقت نسبت به روسها اعتماد و اطمینانی نداشتهاند. یعنی همواره روسها را شریکی فرض کردهاند که در قرارداد اس300، نیروگاه بوشهر یا پیشتر در قراردادهایی نظیر ترکمنچای و گلستان اهمال کرد. حال شما چگونه از اجرای بیکم وکاست این قرار داد اطمینان دارید؟
بنده نیز این دیدگاه را قبول دارم و ریشه آن را در مباحث تاریخی میدانم. اما شما باید بدانید که ایران و روسیه از همسایگان قدیمی هستند که باید همواره روابط حسنهای با یکدیگر داشته باشند. ما از زمان اسلاوها و دولتهای بزرگ ایران این هممرزی را داشتهایم و این روند همچنان نیز ادامه دارد.
اما حافظه تاریخی مردم ایران از این هممرزی خاطره چندان خوشی ندارد. روسها بارها و بارها به ما تاختهاند و ما را با مشکلات فراوانی مواجه کردهاند. بیم این میرود که قراردادهای گلستان و ترکمنچای مجدداً تکرار شود.
دیگر آن اوضاع تکرار نمیشود. در زمان انعقاد قراردادهای ترکمنچای و گلستان ما بحث زمین را در بین داشتیم اما الان بحث بر سر موضوعات اقتصادی است.
با توجه به وضعیت قراردادهای اس300 یا دیرکرد در بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر طرف ایرانی چه راهکاری باید در پیش بگیرد؟
ما باید حواسمان جمع باشد تا فریب نخوریم. بر همین اساس است که میگویم باید بخش خصوصی را وارد این قرارداد کنیم. بخش خصوصی سابقه تاریخی این مساله را به خوبی میداند.
با وجود کاستیهایی که برای ورود تجار ایرانی به روسیه وجود دارد، بازرگانان ما چطور میخواهند در این تهاتر نفتی ایفای نقش کنند؟
ما این موضوع را در دیدار با آقای لوان جاگاریان سفیر روسیه در ایران، مطرح کردیم و از او خواستیم تا در گفتوگو با مقامات دولت متبوع خود این مساله را پیگیری کند. ما این پیشنهاد را مطرح کردیم که به مدت یک هفته امکان ورود بدون ویزای تجار ایرانی را به کشورشان فراهم کنند و پس از آن در مورد لغو دریافت روادید برای بازرگانان ما تصمیم بگیرند چرا که من مطمئن هستم مزایای اقتصادی این سیاست به اندازهای زیاد است که روسها خواهان استمرار آن میشوند.
سفیر روسیه پیشنهاد شما را پذیرفت؟
این اقدام مستلزم گفتوگوهای دولتها و دستگاههای سیاست خارجیشان است.
فکر میکنید این عزم در دستگاه سیاست خارجی روسیه وجود داشته باشد؟
نمیدانم، ممکن است وجود داشته باشد ممکن هم هست وجود نداشته باشد. همین موضوع در رابطه با وزارت خارجه ایران نیز صادق است اما به هر حال ما یک حالت بدبینی به روسها بعد از حادثه ترکمنچای داریم و به هم اعتماد نداریم. با وجود اینکه ایران اولین کشوری بود که در زمان رضاشاه دولت کمونیستی روسیه و لنین را به رسمیت شناخت اما در همان زمان نیز این روابط همراه با بدبینی بود. حافظه تاریخی ملت ایران ظلمهای 300ساله روسها در قبال ما را فراموش نکرده است.
تحلیل جنابعالی نسبت به این دیدگاه بدبینانه چیست؟
همه این بدبینی به دلیل عملکرد پطر کبیر است که میخواست با اشغال ایران به خلیج فارس برسد.
به آبهای گرم؟
بله، همینطور است. همان آبهای گرمی که در داستانها و روایات مکرراً به آن اشاره شده است. این آبهای گرم میتوانست انرژی مورد نیاز روسها را تامین کند و علاوه بر آن دسترسی به اقیانوس هند و مستعمره سنتی انگلیسیها را نیز امکانپذیر سازد. آنها هم همین دیدگاه را نسبت به ما دارند و تنها آن را اظهار نمیکنند چرا که این موضوع با حسن همجواریمان مغایرت دارد. هم ما از روسها خوشمان نمیآید و هم آنها از ایران. ما در دولتهای رضاشاه، محمدرضا و البته انقلاب اسلامی ایران هیچگاه روسها را به بازی نگرفتهایم و اجازه تسلط بر خاک ایران را از آنها سلب کردهایم.
ما پس از روی کار آمدن رضاشاه و کودتای 28 مرداد نیز دل خوشی از انگلیس و آمریکا نداشتهایم. اما چرا این همه از روسها دلگیر هستیم؟
به دلیل همان ذهنیت قدیمی که به آن اشاره کردم. هستند هنوز پیرمردها و پیرزنهایی که ظلمهای تاریخی روسها در زمان قاجار را از یاد نبردهاند و با وجود کهولت سن، حافظه تاریخیشان آن را به یاد میآورد. آنها اسارت زنان ما و به بیگاری گرفتن مردان ما را به خاطر دارند و قلبهایشان از این موضوع آزرده است. افرادی که در آذربایجان زندگی میکنند این وقایع را بیشتر به خاطر میآورند. البته در زمان امیرکبیر بیشتر این افراد به ایران بازگردانده شدند اما این مساله از دیرباز در کشمکشهای ایران با شوروی سابق وجود داشته است. در زمان ساسانیان و غزنویان روسها ظلمهای بسیاری در حق ما روا داشتند. این مساله در زمان قراردادهای ترکمنچای و گلستان هم رخ داد و مجدداً تکرار شد. بنده با 90 سال سن این خاطرات را به یاد میآورم و میدانم برخی از خانوادههای ایرانی چه رنجهایی را از حیث اسارت عزیزانشان متحمل شدند.
پس باید به مردم ایران حق داد که نخواهند با روسها دوباره وارد قرارداد جدیدی شد.
آن قراردادها سیاسی بود. این قرارداد اقتصادی است.
اما همین حالا هم ما در قراردادهایی نظیر اس300 با مشکلات فراوانی مواجه شدهایم. نه به قراردادشان عمل کردند و نه پس از سالها پول ما را پرداخت میکنند.
در مورد اس300 قضیه اندکی متفاوت است. دومای روسیه تن به اجرای این قرارداد نداد.
به هر حال به تعهداتشان عمل نکردند.
ما نیز اینچنین کردیم. در زمان قوامالسلطنه روسها از ما این تعهد را گرفتند که در قبال تخلیه آذربایجان امتیاز نفت شمال را به آنها واگذار کنیم. اما مجلس ایران تن به اجرای آن نداد و کلاً لغو شد.
اما از این موضوع سالیان سال گذشته است و دولتها و حکومتها عوض شدهاند.
من نمیخواهم این موضوعات را به یکدیگر پیوند بزنم. هیچ کس منکر ظلمهای روسها نیست.
یا در زمان تحویل نیروگاه بوشهر اهمالکاری بسیاری داشتند.
بله، بدحسابی که بسیار بود. بر همین اساس نیز ما هنوز از روسها دلگیر هستیم. اما شما باید به یاد داشته باشید که ما به دلیل اخم و تخمهای غربیها بود که به سمت شرقیها رفتیم. اگر اخم غرب با ما نبود، ما نه به روس لبخند میزدیم و نه به چین. وقتی کسی شما را تهدید میکند اما فرد دیگری از در دوستی با شما درمیآید قاعدتاً به سوی نفر دوم کشیده میشوید. لبخند ما به شرق، یا نگاه ما به شرق، در اثر اخم و بداخلاقیهای غرب بود.
غربیها که رویه خود را اندکی تغییر دادهاند. چرا ما هنوز اصرار به همکاری با شرق داریم؟
اما همچنان لابی یهودی در این کشورها پرقدرت است. مردم کشورهای غربی به دنبال دشمنی با ایران نیستند اما سیاستمدارانشان همچنان بر طبل نامهربانی میکوبند.
در این رویه جدید روسها نمیترسند که نزدیکی اروپا و آمریکا به ایران اوضاع آنها را متزلزل سازد؟
البته اروپاییها چندان به ایران نزدیک نشدهاند. این نزدیکی روابط میان تهران واشنگتن است که بیشتر سیاسی است و آنطور که باید و شاید هم نبوده است.
همین نزدیکی روابط تهران و واشنگتن، روسها را به وحشت نینداخته است؟
روسها نه. چینیها بیشتر احساس خطر میکنند که اگر ایرانیها به غرب نزدیک شوند منافع اقتصادی آنها به خطر میافتد.
به دلیل همان واردات کالای چینی؟
واردات کالای چینی یکی از دلایلش است. مقامات چینی این موضوع را در گفتوگوهای فیمابین به مقامات ایرانی انتقال دادهاند و ما نیز به آنها گفتهایم که نگاه ما در همکاری با شما درازمدت است. حتی اگر غربیها به سمت ما بیایند ما شما را تنها نخواهیم گذاشت. به این دلیل هم میگویم روسها واهمهای نسبت به این موضوع ندارند که ما در رابطه با نیروگاه بوشهر قرارداد محکمی با روسها داریم یا در رابطه با نحوه استفاده از خزر وضعیت همکاریمان با روسها مشخص است.
بازی سیاسی است دیگر. همه کارتهایت را به یکباره رو نکن.
همینطور است. در توفانهای سیاسی، باید پشتوانه داشت. اگر ما سرمایهگذاری مشترکی با روسها و چینیها داشته باشیم در کشاکش ناملایمات جهانی چندان متضرر نمیشویم. چرا که این کشورها برای حفظ منافع اقتصادیشان ممکن است صادرات را تعطیل کنند اما دست از سرمایهگذاری مشترکشان نمیکشند. بالاخره سرمایهای را به میان آوردهاند و تمایلی به نابودی آن ندارند. ما باید میخمان را محکم به زمین بکوبیم و روابط اقتصادی با تمامی کشورهای جهان را در دستور کار داشته باشیم. ما همین سیاست را در قبال غرب هم داشتهایم اما غربیها به دلیل روابط نزدیکی که با اسرائیلیها دارند ترجیح میدهند با ایران وارد سرمایهگذاری مشترک نشوند. همین سیاست ما را در تنگنا قرار داده است و اجازه نمیدهد که با فراغ بال و خیال آسوده وارد روابط تجاری شویم.
روسها در قبال تهدیدات آمریکا نسبت به قرارداد 20 میلیارددلاری چه سیاستی داشتهاند؟
ترجیح دادهاند سکوت کنند. کار خودشان را انجام میدهند و معتقدند غربیها هر غلطی میخواهند انجام دهند.
فکر میکنید تهدیدهایشان جواب بدهد؟
تهدیدشان که جواب نمیدهد. چون روسها به اندازه کافی قوی هستند. در موضوع اوکراین هم این تهدیدات جواب نداد. آنها گفتند ما تحریم میکنیم روسها هم گفتند ما به شما گاز نمیدهیم. آنها هم کوتاه آمدند.
به موضوع خوبی اشاره کردید. روسها بر سر همین موضوع کریمه مشکلات بسیاری با غربیها داشتند. تا اندازهای که اروپا و آمریکا را تهدید کردند که اگر به دخالتهای خود ادامه دهند موشکهای اس300 را در اختیار ایران قرار میدهند و دیگر پای میز مذاکرات هستهای با دیگر اعضای 1+5 حاضر نمیشوند.
دیدید که روسها برنده این کشمکش بودند. غربیها میدانند که بر سر قضیه اوکراین نباید با روسها دربیفتند چرا که به لحاظ ژئوپولتیک اوکراین در منطقه روسیه قرار دارد. به ویژه کریمه که بیشتر مردم آن روستبار هستند. مثلاً خروشچف متولد این منطقه است. حالا هم که از اوکراین جدا شده است دیگر این کشور مانند گذشته قدرت ندارد. گاز اوکراین به بخش کریمه تعلق دارد و روسیه هم تهدید کرده است که تنها در صورت دریافت پول گاز بخشهای دیگر را تامین میکند. غربیها که آنقدر سنگ اوکراین را به سینه میزدند بیایند پول گاز آن را بدهند.
حال وضعیت اوکراین چه میشود؟
اگر غربیها از این کشور بیرون بروند دوباره استقلال خود را پیدا میکند. در غیر این صورت همچنان تجزیه شده و کوچک باقی میماند.
حالا چرا روسها پای ایران را به میان کشیدند؟
ما با قرارداد 20 میلیارددلاری خود به خود پایمان به قضیه کشیده شد.
منظور من در گروکشی با غرب است که مثلاً اگر به خواست ما عمل نکنید روسیه هم پای میز مذاکرات پرونده هستهای ایران نمینشیند.
به هر حال ما میخواهیم هر طور که شده از شر این تحریمها راحت شویم. حتی اگر روسها بحث گروکشی را مطرح نمیکردند ما در تهاتر نفتی 20 میلیارددلاری با غربیها مشکل پیدا میکردیم. کشورهای اروپایی و آمریکایی این قرارداد را برخلاف توافق ژنو قلمداد میکنند و نمیخواهند تا زمان مورد نظرشان ما هیچ قرارداد اقتصادی با کشورهای جهان داشته باشیم. در ثانی ما هیچ گاه با غربیها قراردادی به حجم 20 میلیارد دلار نداشتهایم.
به عنوان فردی که سالها در مناسبات اقتصادی با روسها قرار داشتهاید ارزیابیتان نسبت به این قرارداد چیست؟
قرارداد خوبی است. به شرطی که این قرارداد با مطالعه و استفاده از دیدگاههای بخش خصوصی اجرایی شود. ما در پنج سال آینده از این قرارداد منتفع خواهیم شد. به شرطی که درست اجرا شود. یعنی تنها بر اساس منافعمان عمل کنیم و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند با اقتدار وارد شویم. یعنی مذاکراتمان باید با اقتدار و بر اساس رعایت حقوق مساوی باشد و نه با سلطهپذیری.
پیشنهاداتتان برای دولت آقای روحانی در مناسبات تهران و روسیه چیست؟
ما از سیاستهای دولت در تمامی ابعاد حمایت میکنیم. چرا که دولت آقای روحانی را هنوز همان دولت تدبیر و امید میدانیم. البته سیاستهای این دولت هنوز به نتیجه دلخواهمان نرسیده است اما ناچار به حمایت از آن هستیم تا به نتیجه دست یابیم. تجار و بازرگانان ایرانی در طول 10 سال گذشته بسیار متضرر شدهاند. در یک سال آخر آقای خاتمی و هشت سال آقای احمدینژاد، ما ضررهای بسیاری را متحمل شدیم. حالا که دولت آقای روحانی بر سر کار آمده است میخواهیم بخشی از این ضررها جبران شود. تیم دولت را نیز در تحقق این هدف بسیار کارآمد میدانیم. البته اشکالاتی وجود دارد اما به اندازهای نیست که حلشدنی نباشد. بنده شخصاً از آقای روحانی حمایت میکنم. گرچه کار اخیرشان یعنی بحث هدفمندی یارانهها را نمیپسندم اما با این همه حمایت میکنم تا انشاءالله از این برهه خاص عبور کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید