همه تخممرغهایمان را در سبد مسکو نگذاریم
روسیه تحریمشده کمکحال ایران نیست
خبرهای مربوط به خرید نفت ایران از سوی روسیه به میزان روزی ۵۰۰ هزار بشکه، یکی از جنجالیترین خبرهایی است که در کنار بحران اوکراین و روسیه، اذهان بسیاری از دولتمردان و کارشناسان را به خود جلب کرده است.
خبرهای مربوط به خرید نفت ایران از سوی روسیه به میزان روزی 500 هزار بشکه، یکی از جنجالیترین خبرهایی است که در کنار بحران اوکراین و روسیه، اذهان بسیاری از دولتمردان و کارشناسان را به خود جلب کرده است.
در گام نخست باید یاد آور شد که هم روسیه و هم ایران هر دو صادرکننده نفت خام هستند. در دوره تحریم خرید نفت ایران، طبیعی بود که تنگناهایی برای فروش نفت ایران در بازارهای بینالمللی پدید آمد که پس از موافقت ایران در ادامه روند گفتوگوها و جلب اعتماد بینالمللی نسبت به پرونده هستهای، و فراهم آمدن امکان دسترسی ایران به پولهای بلوکهشده نفت صادراتی، اندکی از التهاب این فضا کاسته شده است و واردکنندگان عمده نفت ایران، از جمله چین، هندوستان، کره جنوبی و ژاپن (غولهای آسیایی)، میتوانند داد و ستد خود را با ایران آغاز کنند. در ازای نفت صادراتی ایران از کشورهای یادشده کالاهای مصرفی بادوام و کمدوام، محصولات صنعتی و کالاهای واسطهای تولیدی و خدمات فنی و مهندسی و ماشینآلات و تکنولوژیهای مورد نیاز خود را دریافت میکند.
روسیه به عنوان صادرکننده انرژی و مواد خام و محصولات صنعتی فلزی و چوب و کاغذ (که بیش از 65 درصد بودجه دولت روسیه را تشکیل میدهد)، خود به عنوان کشور صادرکننده مواد خام، واردکننده همان اقلامی است که برای ایران برشمرده شد ولی از آنجا که شرکای وارداتی انرژی روسیه عمدتاً کشورهای اروپایی هستند، واردات روسیه از آنها شامل کالاها و خدماتی است که از نظر کیفیت نسبت به کالاهای چینی و هندی و کرهای وارداتی ایران، در سطح بالاتری قرار دارد.
روسیه به عنوان کشور تولیدکننده و صادرکننده انرژی در خارج از سازمان اوپک، همیشه از این موقعیت بهرهبرداری کرده و در شرایط بحران انرژی توانسته است با فروش بیشتر و قیمت ارزان، به عنوان قیمتشکن عمل کند (از سال 2000 به بعد دولت روسیه با فروش نفت فراوان و کسب درآمدهای نفتی بحران اقتصادی خود را بهبود بخشید) و در کاهش قیمت نفت اوپک نقش ایفا کرده و از این شرایط به نفع خود بهره گیرد. در ضمن نباید از نظر دور داشت که در پرونده هستهای ایران، در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، روسیه نهتنها مانع از صدور آنها نشده یا آنها را وتو نکرده و رای ممتنع هم نداده، بلکه به آنها رای مثبت داده است. روسیه در مساله انرژی با ایران در رقابت بوده و امکان حضور ایران در بازار انرژی گازی اروپا را برنمیتابد و خواهان یکهتازی در بازار انرژی اروپاست تا از این ابزار بهرهبرداری سیاسی کند که در برهههای کنونی از آن بهره فراوان گرفته است.
بنا بر آنچه گفته آمد، روسیه صادرکننده انرژی است و نیازی به واردات ندارد. اکنون سوال این است که اگر قرار است نفت ایران برای فروش در بازارهای جهانی با موانعی روبهرو نشود، ایران خود دارای بزرگترین ناوگان حمل نفت خام در جهان است و خود میتواند نفت صادراتی را در بازارهای مصرف ارائه دهد، پس نیازی به فروش نفت به روسیه نیست و ایران خود مستقیماً عمل خواهد کرد. روسیه در شمال ایران قرار دارد، مرز مشترک ما آبهای دریای بسته خزر است. پایانههای صادراتی ما در خلیجفارس قرار دارد. اگر این پیشنهاد برای دور زدن تحریمهاست که این موضوع رقم اندکی نیست که از نظر پنهان بماند. تحریمکنندگان این بار میتوانند از طریق روسیه مانع این کار شوند، روسیهای که اکنون با اشغال بخشی از خاک اوکراین خود در حال تحریمی است که گستردهتر خواهد شد. نقل و انتقالات بانکی روسیه هم با مشکلاتی روبهرو خواهد شد و پول نفت صادراتی ایران (سالی 20 میلیارد دلار، برابر یکسوم درآمدهای نفتی ایران در دورههای شکوفایی و صدور 5/2 میلیون بشکه نفت خام در روز) همانند سالهای قبل این بار در روسیه بلوکه خواهد شد.
زمانی که ایران در سال 2005 قصد ادامه خط لوله گاز انتقالی به ارمنستان را به سوی گرجستان داشت، روسیه در رقابت با ایران ساختار خطوط لوله انتقال گاز ارمنستان را خریداری کرد (به ازای بدهی ارمنستان به روسیه آن را مالک شد) و جلوی ادامه خط لوله را گرفت. اکنون معلوم نیست که روسیه با چه نیاتی درصدد ورود به بازار نفت ایران است و روزی 500 هزار بشکه نفت را چگونه میخواهد تحویل بگیرد.
ایران با صرف میلیاردها دلار اقدام به تاسیس و راهاندازی ساختارها و زیرساختهای سوآپ نفت دریای خزر کرد که اکنون ظرفیت سوآپ روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت خام را داراست. در حالی که در دولت قبلی به دلیل اتخاذ سیاستهای نادرست، این امکانات عملاً از چرخه فعالیت بازمانده است و سرمایههای انجامشده نمیتواند به کار گرفته شود. به نظر میرسد روسیه با تسلطی که بر جمهوریهای سابق شوروی از جمله ترکمنستان و قزاقستان (و کمتر بر آذربایجان) دارد میتوانست آنها را تشویق به همکاری با ایران و بهرهگیری از این توانها سازد، اما اقدامی صورت نداده است. رهبر جمهوری اسلامی ایران آرزو دارند زمانی برسد که در چاههای نفت بسته شود و ایران بدون اتکا به صادرات نفت به اقتصادی پویا و مالی دست یابد. این سالها این فرصتها پیشآمده است که دولت محترم باید این فضا را مدیریت کند.
روسیهای که خود در حال تحریم است نمیتواند ایران را از تحریم رها سازد. ما نباید همه تخممرغهایمان را در سبد روسیه بگذاریم. روسها نشان دادهاند هیچگاه منافع ملی ما را تامین نخواهند کرد و بیشتر در پی تامین حداکثری منافع خود هستند و یکی از عوامل مهم ادامه تیرگی و خصومت ما با اروپا هستند. به همین سبب هیچگاه روسها حاضر نمیشوند و نمیخواهند گاز ما (که بعد از روسیه دومین دارنده بزرگ ذخایر اثباتشده گاز طبیعی در جهان هستیم، با 16 درصد کل ذخایر گاز جهان) به بازارهای اروپایی راه یابد، چون در آن صورت سلاح سیاسی خود در رابطه با اروپا را از دست خواهند داد. روسها ما را تشویق میکنند که گاز خود را به پاکستان صادر کنیم که نه توان سرمایهگذاری دارند و نه پرداخت ارزش گاز مصرفی. آینده ایران با اروپا گره میخورد که در صورت صدور انرژی ایران به اروپا، چسبندگی اقتصاد ما با اروپا بیشتر و محکمتر شده و ما را به قدرتی تاثیرگذار در محیط بینالملل تبدیل خواهد کرد. اکنون که رابطه ما با اروپا در حال بهبودی است و شرایط برای اروپاییها در رابطه با گاز روسیه در بدترین نقطه خود قرار دارد، دعوت از اروپاییها برای سرمایهگذاری در
منابع گازی ایران برای استخراج و صادرات مهیاست.
روسیه نشان داده است شریک مطمئنی برای ایران نیست و دولتمردان ما بهخوبی بر این امر واقفاند که در صورت باز شدن فضای بینالملل برای ایران، ایران به قدرتی منطقهای و تاثیرگذار در عرصه اقتصادی تبدیل خواهد شد. درست در زمانی که غرب ایران را به حمله نظامی تهدید میکرد، روسیه از عمل به قرارداد تحویل سامانه دفاعی اس 300 امتناع کرد. نیروگاه بوشهر نماد ناکارآمدی همکاری روسیه با دیگر کشورهاست. علاوه بر آن با وجودی که روسیه داعیه همکاریهای نزدیک با ایران دارد، از زمان آغاز درگیریهای چچن در قفقاز شمالی، تنها مرز زمینی ارتباط حملونقل جادهای با ایران را در مرز جمهوری آذربایجان با داغستان تنها به روی کامیونهای ایرانی بست. عدم صدور ویزا به ایرانیان بدون داشتن دعوتنامه رسمی نشاندهنده نبود صداقت روسها با ایران است.
اگر در نظر بگیریم که طی دو دهه گذشته حجم روابط ایران با روسیه بین دو، سه میلیارد دلار بوده، ایران هیچگاه بیش از 300 میلیون دلار نتوانسته کالا به روسیه صادر کند. اکنون چگونه میتوان انتظار داشت که به ناگاه این ساختار مبادلات تجاری به حدود 10 برابر افزایش یابد، کدام کالا، در کدام بازار و چگونه نقش خواهد داشت، این مسالهای مهم در تجارت است که باید بازار، کالا، فروشنده و خریدار طی فرآیندهای طولانی زمانی به ثبات برسند. هنوز سوال چگونگی این معادله برای بسیاری حلنشده باقی میماند و مهمتر از آن عدم شفافسازی این موضع از طرف دولت محترم برای ملت بزرگ ایران خود بر پیچیدگی مساله افزوده است.
دیدگاه تان را بنویسید