تاریخ انتشار:
پیش از تکنرخی شدن ارز تالار معاملات ارزی معنا ندارد
نظارت بانک مرکزی شاهبیت بورس ارز
بحثراهاندازی بورس ارز، این بار از سوی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شده که نظرات موافق و مخالفی داشته است. برخی آن را مسیری برای شفافیت بیشتر نرخگذاری ارز و برخی آن را تهدیدی در شرایط فعلی اقتصادی میدانند.
بحث راهاندازی بورس ارز، این بار از سوی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شده که نظرات موافق و مخالفی داشته است. برخی آن را مسیری برای شفافیت بیشتر نرخگذاری ارز و برخی آن را تهدیدی در شرایط فعلی اقتصادی میدانند. در این میان، دکتر شاهین شایانآرانی، کارشناس ارشد اقتصادی کشور معتقد است راهاندازی بازار ارز نیازمند نظارت بانک مرکزی است. به عقیده وی، عرضه و تقاضای ارز سیاستی پولی بوده که متولی آن باید بدون تردید بانک مرکزی باشد. بر این اساس، گرچه بورس ارز میتواند از چارچوبها و امکانات سازمان بورس استفاده کند، اما نظارت بانک مرکزی جزء جدانشدنی راهاندازی چنین بازاری محسوب میشود. شایان آرانی تالار معاملات ارزی میان بانکها را روشی بهتر برای انجام مبادلات ارز میداند و میگوید در سایر نقاط دنیا نیز، بانکهای تجاری طبق ضوابط تعیینشده از سوی بانک مرکزی ارزها را با یکدیگر مبادله میکنند. از سوی دیگر، این کارشناس خبره بازار سرمایه عنوان میکند برای راهاندازی بورس ارز، در وهله نخست نیاز به یکسانسازی نرخ ارز داریم و در شرایطی که چند نرخ ارز در کشور وجود دارد، بورس مفهومی پیدا نمیکند. دکتر شایان
آرانی، راهاندازی چنین بازاری را مطابق با موازین شرعی میداند و معتقد است مشابه هر بازاری، بورس ارز نیز میتواند سفتهبازیها را مهار کند تا عرضه و تقاضای واقعی تعیینکننده قیمتها باشد. وی همچنین، لغو تحریمها را لازمه رونق معاملاتی در بازار ارز میداند و اظهار میکند حجم معاملات ارزی در کشور ما به اندازهای هست که بتوان تالار مبادلات ارزی را بدون نگرانی از نوسانات جدی قیمتها ایجاد کرد.
همانطور که میدانید وجود مبادلات ارزی غیرشفاف یکی از معضلات نظام ارزی کشور است که باعث نگرانی افراد از نوسانات ناگهانی در قیمتهای این بازار میشود. بیش از دو سال از زمان شوک ارزی در کشور میگذرد و پس از بینتیجه ماندن طرح راهاندازی بورس ارز، اکنون بار دیگر شاهد مطرح شدن این موضوع هستیم. به نظر شما، بورس ارز میتواند موجب شفافیت نرخ ارز شود؟
همانطور که میدانیم ارز یکی از ابزارهای اصلی بازار پول است که تحت کنترل بانک مرکزی است. بنابراین، پیش از آنکه راجع به راهاندازی بورس ارز سخن بگوییم باید شرایط ایجاد آن را مورد رصد قرار دهیم. اگر قرار است بورس ارز از طریق سازمان بورس و بدون نظارت بانک مرکزی راهاندازی شود، اصلاً مفهومی ندارد، اما اگر مشابه سایر اقتصادهای بینالمللی، این بازار تحت نظارت بانک مرکزی باشد میتواند فوایدی را به همراه داشته باشد. به عبارت دقیقتر، قوانین حاکم بر بازار سرمایه برای راهاندازی بورس ارز مناسب نیست و در نتیجه باید ضوابط راهاندازی بورس ارز از طریق بانک مرکزی تعیین شود.
در تمام اقتصادهای پیشرفته دنیا، تالار معاملات ارزی وجود دارد که بازاری نظامیافته و قانونمند است. در این بازار، مبادلات ارزی کلان میان بانکی (interbank) انجام میشود و در واقع بانکهای تجاری طبق ضوابط تعیینشده از سوی بانک مرکزی، ارزها را مبادله میکنند. حتی صرافیها نیز برای معاملات خرد از طریق تالار ارزی بانکها این عمل را انجام میدهند. سایر افراد نیز برای انجام معاملات خرد میتوانند به صرافیها یا شعب بانکها مراجعه کنند. بنابراین، تالار ارزی بانکها که متولی آن بانک مرکزی است میتواند زمینه را برای فعالیتهای شفاف در بازار ارز فراهم کند.
همانطور که میدانید مذاکرات هستهای به صورت فشرده در حال انجام است و با توجه به آنکه از نظر کارشناسان، گزینه عدم توافق به زیان طرفین مذاکرهکننده است، بسیاری معتقدند توافق نهایی انجام خواهد شد. اقتصاد کشور ما با توجه به اندازه و ظرفیتی که دارد (هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا) یکی از مکانهای جذاب برای سرمایهگذاری محسوب میشود. به نظر شما در صورت توافق هستهای بورس ارز چه وضعیتی پیدا میکند و آیا این اتفاق باعث جذابیت سرمایهگذاری در کشورمان خواهد شد؟
شفافیت جزو جدانشدنی اطمینان در سرمایهگذاری است، بنابراین هر فعالیتی که موجب شفافیت بیشتر وضعیت اقتصادی شود، میتواند جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران نیز ایجاد کند. بنابراین، وجود تالار مبادلات ارزی قانونمند میتواند به سرمایهگذاران، اعم از خارجی و داخلی برای سرمایهگذاری اطمینان خاطر بیشتری بدهد. علت این امر نیز با توجه به وابستگی فعالیت بنگاهها به مبادلات ارزی (جهت خرید کالا و خدمات یا فروش محصولات) کاملاً واضح است. همچنین، درباره سرمایهگذاران خارجی تبدیل پول رسمی آنها به ریال و بالعکس نیز بسیار اهمیت دارد و در نتیجه وجود بازار ارزی شفاف میتواند این موضوع را تسهیل کند.
از سوی دیگر، بحث خود تالار مبادلات ارزی است که اگر شرایط راهاندازی آن فراهم شود نیاز به رونق دارد. در حال حاضر، وضعیت حجم ارز موجود در اقتصاد هرچند کافی است، اما چندان پرقدرت نیست. بنابراین، لغو تحریمها تاثیری جدی بر این بازار خواهد داشت، زیرا باعث گشایش دریچههای زیادی برای ورود ارز به کشور خواهد شد. بنابراین، لغو تحریمهای بینالمللی میتواند رونق چنین بازاری را رقم زند و حجم معاملات را افزایش دهد.
اگر بخواهیم عملکرد دولت از زمان آغاز به کارش را بررسی کنیم مشاهده میشود همواره بر دو موضوع تاکید ویژهای انجام میشده است؛ نخست بحث کنترل تورم و دوم موضوع تکنرخی شدن ارز. گرچه بانک مرکزی توانسته است در زمینه کنترل نرخ تورم و قیمت ارز دستاوردهای مناسبی کسب کند، اما هنوز اختلاف قیمت میان ارز مبادلهای و آزاد وجود دارد. طی ماههای اخیر نیز تلاشهایی برای حرکت به سمت تکنرخی شدن انجام شده است، آیا تشکیل بورس ارز میتواند به بانک مرکزی کمک کند؟
به نظر من مساله کاملاً معکوس است، یعنی تشکیل بورس ارز پیش از آنکه ارز تکنرخی نشده باشد مفهومی ندارد. در شرایطی که دو یا چند نرخ ارز وجود داشته باشد نمیتوان از وجود بازار سخن گفت. فرض کنید شما در بازار سهام فعالیت میکنید و سهام شرکت را در اختیار دارید. این سهم در بازار به قیمت 120 تومان معامله میشود. حال اگر جایی پیدا شود که سهام شرکت مزبور را به قیمتی متفاوت ارائه کند، تمام معادلات بر هم میریزد.
در بازار ارز نیز شرایط مشابهی حاکم است، یعنی وقتی میگوییم بازار نظاممند ارز راهاندازی شده است، دیگر نمیتوان چند نرخ برای آن تعیین کرد. به عبارتی نمیشود قیمت دلار در بورس ارز 3300 تومان باشد، اما بانک مرکزی بگوید من ارز را 2800 تومان عرضه میکنم. بنابراین، حاکم شدن مکانیسم عرضه و تقاضا برای تعیین نرخ ارز بسیار اهمیت دارد که در چنین شرایطی نیز نمیتوان ارز تکنرخی داشت.
برخی معتقدند راهاندازی بورس ارز در کشور ما با توجه به تحریمهای بینالمللی فعلی و کمبود منابع ارزی، معنا ندارد. در واقع، تحریمهای بینالمللی را مانعی برای راهاندازی این بازار میدانند، به نظر شما بحث تحریمهای بینالمللی میتواند راهاندازی این بازار را محدود کند؟
از چند منظر میتوان به این مساله نگاه کرد. نخستین نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد بحث حجم ارز موجود در کشور است که به اعتقاد بنده، حجم کمی نیست و برای راهاندازی بورس ارز منابع ارزی کافی است. هرچند همانطور که اشاره شد، رفع تحریمها میتواند رونق مناسبی به این بازار دهد، اما با وجود تحریمها نیز موجودی ارز در کشور ما مناسب است و تداخلی با راهاندازی بورس ارز ندارد.
با این حال، نکته قابل تامل بحث تکنرخی شدن ارز است؛ اظهارات مقامات بانک مرکزی نشان میدهد یکی از پیششرطهای حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز، تعیین تکلیف مذاکرات هستهای و توافق احتمالی نهایی است. بنابراین و با توجه به اینکه اشاره کردیم در شرایطی که نرخ ارز تکنرخی نشده باشد راهاندازی بورس ارز نیز معنا ندارد، میتوان گفت تحریمهای بینالمللی مانعی برای تشکیل بورس ارز است. اما به نظر من، کافی نبودن منابع ارزی به علت تحریمها نمیتواند دلیل مناسبی برای جلوگیری از راهاندازی تالار مبادلات ارزی باشد.
کارشناسان مختلف به عدم عمق بازار سهام بارها اشاره کردهاند و خود شما نیز چند هفته پیش در مصاحبهای، این عامل را ضعف اصلی بورس اوراق عنوان کردید. در این شرایط، با فرض راهاندازی بورس ارز، چگونه میتوان بازاری با عمق بالا را شاهد بود؟ برخی معتقدند برای داشتن بازار ارز قدرتمند نیاز به تنوع منابع ارزی است. به عبارت دقیقتر، وابستگی عرضه یا تقاضای ارز به یک صنعت خاص (مثلاً نفت در کشور ما) باعث میشود ناپایداری در بازار ارز را شاهد باشیم. این در حالی است که اگر صادرات در صنایع مختلف انجام شود، ضعف یا قوت یک صنعت نمیتواند باعث تغییر محسوسی در بازار ارز شود.
به نظر من، مقوله بورس اوراق و بورس ارز از نظر ساختار با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. بورس ارز مربوط به بازار پول و سیاستهای بانک مرکزی است و لزوماً ارتباط مستقیمی با بازار سرمایه ندارد. غیر از مسائل مربوط به رونق بازار ارز که میتواند در اثر رفع تحریمها انجام شود باید به سمت عرضه ارز توجه شود.
طی سالهای اخیر، کشورمان از نظر درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیرنفتی پیشرفتهای خوبی داشته است، به عنوان مثال در زمینه محصولات پتروشیمی و میعانات گازی حجم ارزی که وارد کشور میشود قابل توجه است. بنابراین، مهمتر از آنکه چه تعداد کانال ورود ارز داشته باشیم، حجم ارز واردشده اهمیت بیشتری دارد. در این خصوص، میزان عرضه و تقاضای ارز در کشورمان به اندازه کافی بالاست و حتی غیر از صادرات نفتی، میزان صادرات سایر کالاها مناسب است و از این نظر انتظار نمیرود مشکلی برای عمق بورس ارز ایجاد شود.
بسیاری از ابزارهای مالی که در دنیا مورد استفاده قرار میگیرند از نظر قواعد فقهی و اسلامی مشکل دارند. در این میان، مبادله ارز با ارز نیز یکی از مواردی است که از نظر فقهی جایز نیست. با توجه به این موارد، آیا امکان راهاندازی بورس ارز در کشورمان وجود دارد؟
در گذشته اختلافاتی بر سر ابزارهای مالی مورد استفاده در دنیا با موازین اسلام وجود داشت که به مرور با فعالیت فقهای خبره در این زمینه، تفاسیر مناسبی از ابزارهای مالی صورت گرفت. به این ترتیب، تقریباً همه ابزارهای مالی بینالمللی، معادل اسلامی پیدا کردند. از نظر اصول فقهی معامله روی پول جایز نیست، اما وقتی بحث خدمات مطرح میشود و قرار است کارمزدی جهت انجام خدمات ارزی دریافت شود مشکلی از نظر شرعی وجود ندارد. بنابراین به نظر نمیرسد از نظر فقهی مشکلی در بازار ارز وجود داشته باشد و تفسیر مبادلات آن جا افتاده است.
یکی از دغدغهها در بازارهای مالی، حضور نوسانگیران و به اصطلاح انجام سفتهبازی است. این دسته از معاملهگران به منظور کسب سودهای کوتاهمدت وارد بازار شده و با ایجاد نوسان در قیمتها فضای بازارها را مخدوش میکنند. آیا بورس ارز تبدیل به محلی برای جولان سفتهبازان خواهد شد؟
به طور کلی، سفتهبازی در تمامی بازارها وجود دارد و نمیتوان آن را حذف کرد. این رفتار در بازارهایی مثل سهام و طلا نیز مشاهده میشود و در نتیجه بازار ارز نیز از این ماجرا مصون نخواهد بود. با این حال، اساس تشکیل بورس ارز و به طور کلی بازارهای نظاممند، افزایش شفافیت است. بر این اساس، همواره تلاش میشود تا سفتهبازی در بازارها مهار شود نه اینکه حذف شود. به این ترتیب، انتظار میرود در بورس ارز نیز ضوابط و شفافیت موجود از هرج و مرج جلوگیری کند و فعالیت سفتهبازان محدود شود.
در یک جمعبندی کلی، اگر بخواهیم بورس ارز را تشکیل دهیم به چه عناصری نیاز است؟
به عنوان نخستین شرطی که برای تشکیل بورس ارز به آن نیاز داریم، تکنرخی شدن ارز است. دومین مساله نیز نظارت بانک مرکزی بر این بازار است. این دو موضوع شاهبیت تشکیل بورس ارزی کارا و مناسب است. در نهایت نیز اگر بخواهیم بازاری پویا با حجم معاملات بالا داشته باشیم، به رفع تحریمهای بینالمللی نیاز داریم که میتواند زمینه را برای رونق این بازار فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید