اثرات تغییر فناوری
الماسها
از هر زاویه که بنگریم سفر لزدی لا رانا(Lesdi La Rana)، الماس خام بزرگی که دو هفته قبل در لندن به حراج گذاشته شد نوعی اسطوره است.
از هر زاویه که بنگریم سفر لزدی لا رانا (Lesdi La Rana)، الماس خام بزرگی که دو هفته قبل در لندن به حراج گذاشته شد نوعی اسطوره است. این سنگ قیمتی 5 /2 میلیارد سال پیش در میان سنگها مذاب و صدها کیلومتر زیر سطح زمین تشکیل و سپس از طریق فورانهای آتشفشانی از جبه زمین به بیرون پرتاب شد. این الماس هزاران سال وجود داشت و همزمان با آن انسانها متحول شدند، دولتها و ملتها شکل گرفتند و فناوریها توسعه یافتند تا اینکه معدنکاران بوتسوانا در سال گذشته آن را از دل خاک بیرون کشیدند. گستردگی زمان و قدرت طبیعت به الماسها ویژگیهای اسرارآمیزی داده است. اما این ویژگیها نمیتوانند مانع شکست حراج شوند یا در مقابل نیروهای سهگانهای که در همه جا تجارت را با مشکل مواجه ساختهاند از آن محافظت کنند.
فناوری یکی از این نیروهاست. الماسهای ترکیبی را میتوان در آزمایشگاه تولید کرد. این فرآیند یا با استفاده از دستگاههای پرس بزرگی انجام میگیرد که میتواند فشار و دمای اعماق زمین را شبیهسازی کند یا به روش «تغییر جایگاه شیمیایی بخار» انجام میشود که در آن اتمهای کربن بر روی هم قرار میگیرند تا الماس بسازند. تشخیص این الماسها از الماسهای طبیعی تقریباً غیرممکن است و اکنون در زمینه کاربردهای صنعتی بازار را تحت سلطه خود گرفتهاند. با پیشرفت فناوری و کاهش هزینهها، این الماسها در بازار جواهرات نیز ارزش رقابتی پیدا میکنند.
نیروی دوم به این فرآیند کمک میکند: افزایش قدرت مشتریانی که از وضعیت جامعه اطلاع دارند. در سال 2003 این نگرانی قدرت گرفت که برای تامین مالی خرید جنگافزارها در آفریقا از فروش غیرقانونی سنگهای قیمتی استفاده میشود. صنعت الماسسازی برای مقابله با این خطر، طرح گواهی فرآیند کیمبرلی (Kimberley) را معرفی کرد. هدف این طرح آن بود که الماسها قابل ردیابی شوند اما تمرکز آن فقط بر روی الماسهایی قرار گرفت که برای تامین مالی ارتشهای شورشیان به کار میرفتند. الماسهای ساخت بشر این نگرانی را مرتفع میکند که ممکن است فروشندگان آنها به نقض حقوق بشر از سوی رژیمهای سرکوبگری مانند حکومت زیمبابوه کمک کنند.
عامل سوم شکلدهی مجدد صنعت مالی پس از بحران سالهای 2008-2007 است. قوانین جدید که شفافیت بیشتر و استانداردهای سختگیرانهتر اعتباری را الزامی میسازند باعث شدند تا بانکها به بخش فرعی صنعت الماس وام ندهند. این بخش به خرید و فروش، برش دادن و جلا دادن سنگهای خام اشتغال دارد. همین ماه بانک استاندارد چارتر که یک بانک فعال در بازارهای نوظهور است اعلام کرد که قصد دارد واحد تامین مالی صنعت الماس خود را تعطیل کند. سایر وامدهندگان نیز از این عرصه کنار کشیدهاند.
مصرفکنندگان مزایای داشتن گزینههای بیشتری در سنگهای قیمتی را به وضوح میبینند. اما کسانی که سالها در صنعت الماس بودهاند تمایل دارند در مقابل تحولات مقاومت کنند به جای آنکه از آنها استقبال کنند. بورسهای الماس در هند و اسرائیل خرید و فروش الماسهای مصنوعی را محدود کردهاند. برخی فعالان صنعت چنین استدلال میکنند که پیدایش الماسهای ساخت بشر به فقیرتر شدن معدنکاران و صنعتگران آفریقا میانجامد به جای آنکه درآمد رژیمهای شرور را کاهش دهد. اما در حقیقت هر کسی این شانس را پیدا میکند که از درخشش الماس بهرهمند شود. ممکن است عرضه فراوان سنگهای آزمایشگاهی ارزش آنها را پایین آورد اما عشاق واقعی هنوز هم دوست ندارند با یک حلقه آزمایشگاهی به خواستگاری بروند. یکی از انجمنهای تولیدکنندگان الماس به تازگی شعار جدیدی را در بازاریابی مطرح کرده است: «سنگ واقعی کمیاب است» تا بتواند به یکی دیگر از تقاضاهای مشتریان (یعنی اصل بودن) پاسخ دهد. این اقدام باعث میشود صنعت الماسهای طبیعی بتواند قیمتهای خود را بالا نگه دارد.
از آن بهتر، افزایش رقابت از جانب تولیدکنندگان الماسهای مصنوعی باعث میشود صنایع تولیدی به سمت تقویت فرآیندهای صدور گواهی پیش بروند. این کار هم خیال افراد اخلاقگرا را آسوده میکند و هم ثابت میکند که یک الماس گرانقیمت واقعاً طبیعی است. شاید فناوری بتواند کاری را انجام دهد که فرآیند کیمبرلی در آن ناکام ماند. شاید صنعت مشروع و قانونی الماس نیز همان صنعتی باشد که بانکها تمایل دارند به آن وام بدهند.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید