شیوه مناسب گسترش
شهرها
هر سال ۷۵ میلیون نفر به جمعیت شهرنشین جهان اضافه میشود. این رشد خارقالعاده که معادل اضافه شدن هشت شهر همانند لندن است امری شگفتآور مینماید. شهرها افراد را به یکدیگر نزدیک و تبادل عقاید و نظرات را تسهیل میکنند.
هر سال 75 میلیون نفر به جمعیت شهرنشین جهان اضافه میشود. این رشد خارقالعاده که معادل اضافه شدن هشت شهر همانند لندن است امری شگفتآور مینماید. شهرها افراد را به یکدیگر نزدیک و تبادل عقاید و نظرات را تسهیل میکنند. به نظر میرسد افرادی که به شهرها نقل مکان میکنند ثروتمندتر، آزادتر و دارای تحمل بیشتری هستند. اما آنچه شگفتی کمتری دارد شیوه گسترش بسیاری از شهرهای دارای رشد سریع جهان است. اما آنگونه که ادعا میشود مشکل این نیست که شهرهای کشورهای فقیر یا دارای درآمد متوسط همانند لکههای روغن رو به گسترش هستند. بیشتر این شهرها به توسعه نیاز دارند. شهرهای غربی اغلب میتوانند با متراکم بودن جمعیت میزان پذیرش خود را افزایش دهند. اما برخی شهرهای فقیر به شدت متراکم هستند. تراکم جمعیت در داکا پایتخت بنگلادش 9 برابر پاریس است علاوه بر این روند افزایش جمعیت در هیچ شهر غربی به سرعت افزایش جمعیت در شهرهای فقیر و نوظهور نیست. کلانشهرهای آفریقایی و آسیایی محکوم به گسترش افقی هستند حتی اگر اصلاحاتی مانند رفع محدودیت ارتفاع ساختمانها انجام شود.
مشکل آنجاست که شیوه گسترش این کلانشهرها اشتباه است. هر جا یک بسازبفروش بتواند با یک مزرعهدار به توافق برسد واحدهای مسکونی کوچک و منازل ویران میشوند و در مناطق بزرگ و پر از واحدهای مسکونی جدید فضای اندکی برای کوچه و خیابان باقی میماند. 36 درصد از فضای شهر در منهتن به خیابان اختصاص یافته است و در مجموع نیمی از فضای این مرکز سرمایهداری مکان عمومی است. در برخی حومههای شهرهای آفریقایی که بدون هیچ برنامهریزی ساخته شدهاند فقط پنج درصد زمین به خیابان و کوچه اختصاص یافته است و تسهیلاتی همانند پارکهای عمومی اصلاً وجود ندارد. حتی مناطق طبقه متوسط هم فاقد فاضلاب و آب لولهکشی هستند.
حومههای شهرها را میتوان به خیابان و شبکه فاضلاب تجهیز کرد اما این کار به ویژه در کشورهای فقیر بسیار پیچیده و پرهزینه خواهد بود. کار منطقیتر و ارزانتر آن است که توسعه مناسب شهرها از همان آغاز برنامهریزی شود.
مقامات شهری و کشوری باید از ابتدا دو مورد را بپذیرند: شهرهای آنها قطعاً بزرگتر خواهند شد و اینکه سرعت رشد بیشتر از آن است که بتوان آن را با برنامههای جامع شهری کنترل کرد. مقامات کشورهای فقیر اغلب سالهای زیادی را برای تدوین برنامههای دقیق صرف میکنند. تا زمانی که این طرحها به اتمام میرسند شهر آنقدر تغییر کرده است که اجرای طرحهای آنان امکانپذیر نیست. راه عاقلانه آن است که امور سادهتر شوند. حداقل کار آن است که محل خیابانهای اصلی و پارکها تعیین شوند. نیویورک نمونه خوبی برای این کار است. در سال 1811 و هنگامی که شهر تا قسمت جنوبی منهتن کنونی میرسید برنامهای برای توسعه شهر تا 17 برابر تدوین شد که در آن شبکه خیابانها کاملاً مشخص شده بودند.
راه را باز کنید
کسب و حفظ حقوق مربوط به احداث راهها و تسهیلات آینده میتواند پرهزینه و از نظر سیاسی دشوار باشد اما ارزش آن را ندارد که آنقدر به تاخیر بیفتد که زمان بگذرد. اغلب شهرهایی که سرعت رشد بالایی دارند در کشورهایی واقع شدهاند که مالکیتها کوچک هستند و مزرعهداران خردهپا دوست ندارند مالکیت خود را از دست بدهند. اما برخی کشورها به تکنیکی با عنوان تعدیل مجدد زمین روی آوردهاند. مقامات به جای بیرون راندن کشاورزان از زمینهایی که در مسیر جاده و خیابان قرار دارند به آنها پیشنهاد میدهند که یک منطقه کامل بسازند. هر کس بخشی از زمین را از دست میدهد و بزرگترین برندگان یعنی کسانی که به جاده جدید نزدیکتر هستند خسارت دیگران را جبران میکنند. هنگام رشد سریع شهرهای ژاپن از این تکنیک استفاده شد. هماکنون ایالت گجرات در هند به سراغ آن رفته است. بیشترین شهرهای دارای رشد سریع در آفریقا واقع شدهاند و محدود کردن آنها بسیار دشوار است. برخی کشورهای آفریقایی بر نوعی مالکیت جمعی زمین اصرار میورزند که برای سازندگان بسیار ناگوار است. آنها از خود میپرسند چرا باید زمینی را بخرند که به
طور رسمی مالک آن نخواهند بود. اگر به کشاورزان اختیار کامل برای زمین (مثلاً حق قانونی انتقال سند) داده نشود رشد شهرها منظم نخواهد بود. برنامهریزی مناسب و تضمین حقوق مالکیت راه را برای گسترش صحیح شهرها باز میکند.
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید