تاریخ انتشار:
بررسی جایگاه گمرک در ذهن حاکمیت در گفتوگو با اسفندیار امیدبخش
نقشی که به گمرک نمیدهند
مدیرکل اداره روابط چندجانبه معاونت بینالملل اتاق بازرگانی ایران میگوید: «به طور مشخص مهمترین نقش گمرک این است که بتواند درباره جابهجایی کالا چه صادرات و چه واردات کنترل نظاممند داشته باشد. گمرک ما نمیتواند به چنین وظیفهای عمل کند و به همین خاطر به گفته خود مسوولان، هنوز ۱۵ میلیارد دلار کالا به صورت قاچاق یعنی خارج از کنترل گمرک و بدون طی کردن تشریفات قانونی و پرداخت حقوق و عوارض گمرکی وارد کشور میشود.»
گمرک گلوگاه تجاری و دروازه ورود و خروج کالاهای وارداتی و صادراتی هر کشور است؛ دستگاهی که میتواند به عنوان بخش مهمی از نظام تجاری کشور، در سیاستگذاریهای کلان تجاری نقشآفرینی کند، اما گمرک جمهوری اسلامی ایران چه نقشی در نظام تجاری کشورمان دارد؟ اسفندیار امیدبخش، مدیرکل اداره روابط چندجانبه معاونت بینالملل اتاق بازرگانی ایران، تاکید میکند: «باید ابتدا استراتژی و جهتگیری اصلی رژیم تجاری معلوم و مشخص شود تا نقش گمرک هم در این استراتژی و در این راهبرد تعریف شود.» او با بیان این موضوع که «در حال حاضر ما چنین استراتژی و راهبردی نداریم»، میگوید: «به طور مشخص مهمترین نقش گمرک این است که بتواند درباره جابهجایی کالا چه صادرات و چه واردات کنترل نظاممند داشته باشد. گمرک ما نمیتواند به چنین وظیفهای عمل کند و به همین خاطر به گفته خود مسوولان، هنوز 15 میلیارد دلار کالا به صورت قاچاق یعنی خارج از کنترل گمرک و بدون طی کردن تشریفات قانونی و پرداخت حقوق و عوارض گمرکی وارد کشور میشود.»
یکی از بحثها درباره گمرک این است که آیا گمرک یک سازمان درآمدزا برای دولت است یا اینکه دولتها به عنوان یک ابزار سیاستگذاری اقتصادی به آن نگاه میکنند؟ به نظر شما گمرک در تجارت و اقتصاد ایران چه جایگاهی دارد؟
با توجه به تجربه و شناختی که از رژیم تجاری ایران دارم، ابتدا باید بگویم وقتی میخواهیم درباره مجموعهای صحبت کنیم که گمرک بخشی از آن است، باید خود رژیم تجاری را در نظر بگیریم و گمرک را به عنوان بخشی از این مجموعه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم نه به صورت مستقل. اگر این مجموعه خوب کار کند، گمرک هم خوب کار میکند، اما اگر این مجموعه بد عمل کند، نتیجه این نحوه عمل در گمرک هم خودش را نشان میدهد. درواقع برای ارزیابی گمرک باید ابتدا مدیریت رژیم تجارت خارجی کشور را مورد ارزیابی قرار داد. پیش از این کار هم باید ابتدا استراتژی و جهتگیری اصلی رژیم تجاری معلوم و مشخص شود تا نقش گمرک هم در این استراتژی و در این راهبرد تعریف شود. در حال حاضر ما چنین استراتژی و راهبردی نداریم. به طور مشخص مهمترین نقش گمرک این است که بتواند درباره جابهجایی کالا چه صادرات و چه واردات کنترل نظاممندی داشته باشد. گمرک ما نمیتواند به چنین وظیفهای عمل کند و به همین خاطر به گفته خود مسوولان، هنوز 15 میلیارد دلار کالا به صورت قاچاق یعنی خارج از کنترل گمرک و بدون طی کردن تشریفات قانونی و پرداخت حقوق و عوارض گمرکی وارد کشور میشود. یکی دیگر
از ابعاد مساله این است که ما در حال حاضر در کشور نهادهایی داریم که برای واردات و صادرات چندان کاری به گمرک رسمی کشور ندارند. این نهادها برای تامین لجستیک خودشان، منابع، کالا و خدماتی را که نیاز دارند، از طریق کانالهایی تامین میکنند که خودشان در اختیار دارند و خیلی به گمرک کاری ندارند.
تامین لجستیک در کشورهای دیگر چگونه انجام میشود؟
مساله این است که باید ببینیم اقتصاد پنهان و اقتصاد غیرشفاف در هر کشوری چه نقشی دارد. وقتی در اقتصاد کشوری فساد مالی وجود دارد، این فساد نشان میدهد که سیستم بد کار میکند و این بد کار کردن به صورت فساد بیرون میزند. در حالی که اگر سیستم خوب کار کند، نظم مالی به عنوان اولین نتیجه مثبت آن نمایان میشود. متاسفانه ما الان نظم مالی را نداریم و این بسیار خطرناک است. بسیاری میخواهند بدون در نظر گرفتن آینده به منابع دستاندازی کنند. اینها نشان میدهد که مجموعه دستگاههای مختلف خوب کار نمیکنند. اگر گمرک خوب عمل کرده باشد، ما نباید 15 میلیارد دلار واردات به صورت قاچاق و خارج از کنترل دولت داشته باشیم. البته به نظر من مشکل اصلی، مساله تعرفه نیست، بلکه مجموعهای از عوامل است که قاچاق را سادهتر میکند و تعرفه یکی از آنهاست که به نظر من مهمترین هم نیست. بنابراین نمیتوانیم فکر کنیم صرفاً با دستکاری تعرفهها میتوانیم جلوی قاچاق را بگیریم. ما ابتدا باید سیاستهای تجاری را متناسب با سیاستهای صنعتی خود تنظیم کنیم و ببینیم اصلاً میخواهیم در اقتصاد جهان چه کنیم. پس از آن است که میتوانیم گمرک و حتی بسیاری از سازمانهای
بزرگتر را برای تعامل با دنیا آماده و تجهیز کنیم. آن طور که ما دنبال میکنیم خوشبختانه امروز گمرک ما از لحاظ فیزیکی، امکانات و آشنایی با هنجارها و رژیمهای بینالمللی، با رعایت همه مقررات عمل میکند. گمرک ما در زمینه تمام کدها، قواعد و آییننامهها از رژیم بینالمللی سازمان جهانی گمرک تبعیت میکند و بر همین اساس میتوان گفت مدیریت گمرک تا به حال بهخوبی انجام شده و امیدواریم این روند ادامه پیدا کند. با این حال نقیصه قاچاق هم چیزی نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت. از گمرک انتظار میرود برای تحقق شفافیت نقشآفرینی کند. قاعدتاً مساله قاچاق نمیتواند به شکل کنونی تداوم داشته باشد. البته باید به دستاوردهای گمرک هم توجه کرد. گمرک تا حد امکان برای الکترونیکی کردن سیستم تلاش کرده و سالهاست دارد این موضوع را پیگیری میکند و این پیگیری تا به حال ادامه داشته است. حتماً دستاوردهایی هست، اما همه ما میدانیم که گمرک بر کل جریان واردات و صادرات کالا در ایران نظارت و کنترل ندارد. البته این موضوع چیز جدیدی نیست و بارها گفته شده، اما این نقیصه است.
اساساً گمرک در ذهن حاکمیت ما چه جایگاهی دارد که باعث چنین تبعاتی شده است؟
این بحث اقتصاد سیاسی است. هسته اصلی قدرت که مانند همه نظامها نیازمند لجستیک است و باید بتواند به کالاها و خدماتی که نیازمند حکومتداری است، دسترسی داشته باشد. اینها نکاتی است که در مباحث اقتصاد سیاسی میتوان آنها را شکافت که منابع بر اساس اولویتهایی که حاکمیت دنبال میکند، چگونه میتوانند تخصیص پیدا کنند.
ابتدا باید سیاستهای تجاری را متناسب با سیاستهای صنعتی خود تنظیم کنیم و ببینیم اصلاً میخواهیم در اقتصاد جهان چه کنیم. پس از آن است که میتوانیم گمرک و حتی بسیاری از سازمانهای بزرگتر را برای تعامل با دنیا آماده و تجهیز کنیم.
آیا میتوان گفت قدرتی که به گمرک داده شده و ابزارهایی که در اختیارش قرار دارد، تناسب چندانی با اهداف و انتظاراتی که برای این دستگاه مطرح میشود، ندارد؟
بله، این حرف درستی است، اما مقصر این وضعیت فرضاً رئیسکل گمرک نیست. حتی وزیر دارایی هم مقصر این مساله نیست، بلکه سیستم چنین نقشی را برای گمرک قائل شده است. البته این نقش خیلی هم اصلاح شده است. حسن موضوع این است که گمرک مجبور است با رژیمهای بینالمللی کار کند و هماهنگ شود. گمرک ایران در حال حاضر عضو بسیاری از کنوانسیونها و بسیاری از مقاولهنامهها و تفاهمنامههاست و تعهداتی دارد. یکی از نکات مثبت دیگر این است که هرچه به سمت این رژیمهای بینالمللی برویم، سیستم نظاممندتر میَشود. مثلاً در بحث تغییر تعرفهها، یکی از مباحث پیش روی ما این است که اگر موضوع عضویت در سازمان جهانی تجارت را دنبال کنیم، این موضوع عضویت گستره وسیعی را که گمرک هم بخشی از آن است دربر میگیرد. در آن صورت باید بدانیم که چگونه میخواهیم به مقوله تعرفه رسیدگی کنیم. به هر حال گمرک دارد روی تعرفه کار میکند و بر اساس تعرفه، یکسری درآمدهای وصولی را جمعآوری میکند. نقش درآمدی گمرک سالیان سال وجود داشته و مربوط به امروز نیست. حتی قبل از انقلاب نیز همین نقش درآمدی بوده و ما نیز هیچگاه متوجه نشدهایم که نقش حمایتی گمرک واقعاً چه بوده است. در
حالی که اگر استراتژی صنعتی و استراتژی تجاری مشخص و متناسب باشد، گمرک موظف میشود به اجرای سیاستهایی متناسب با این استراتژی برای حمایت از صنایع داخلی یا برای پیگیری هر استراتژی صنعتی که یک سیستم دنبال میکند. متاسفانه ما ایفای چنین نقشی را از سوی گمرک کمتر دیدهایم. جالب است که گمرک یک نهاد قدیمی و مربوط به زمان قاجار است. در واقع اینکه گمرک نقش گلوگاه صادراتی و وارداتی کشور را ایفا کند چیز جدیدی نیست. اما متاسفانه کالا در کشور ما همیشه مثل گوشت قربانی بوده است بهویژه هر زمان که با پول نفت، کالاهای بسیار زیادی وارد کشور شده است، هر فرد، نهاد یا سازمانی میخواسته سهم خودش را از این گوشت قربانی بردارد. اگر به قوانین پیشین تجارت خارجی ما نگاه کنید، قبل از قانون 1372 در دهه شصت، 14، 15 عوارض وجود داشته است. یعنی وقتی یک کالا میآمده، پولی که از آن میگرفتهاند با عنوان سود بازرگانی یا حقوق گمرکی به صورت عوارض شهرداری، بندری، هلالاحمر و... بین همه این دستگاهها توزیع و تقسیم میشده است. بررسی این موضوع نشان میدهد که کالای وارداتی در اقتصاد ما چه نقشی ایفا میکرده است. درواقع بخشی از واردات برای این انجام
میشده که هر سازمانی بتواند سهم خود را بگیرد و امور خودش را بگذراند. این مسائل میتواند موضوعات اقتصاد سیاسی برای مطالعه و بررسیهای بیشتر باشد.
طی روندی که گمرک از ابتدای شکلگیری تا دههها و بعد سالهای اخیر داشته، نگاه حاکمیت به این مجموعه چه تغییراتی داشته است؟ آیا این تغییرات میتواند به اصلاح جایگاه گمرک و تغییر در نظام تجاری کشورمان منجر شود؟
به نظر من با مدیریتی که اکنون بر این مجموعه حاکم شده در حال حاضر تا حدود زیادی این اتفاق افتاده است
اگر استراتژی صنعتی و استراتژی تجاری مشخص و متناسب باشد، گمرک موظف میشود به اجرای سیاستهایی متناسب با این استراتژی برای حمایت از صنایع داخلی یا برای پیگیری هر استراتژی صنعتی که یک سیستم دنبال میکند. متاسفانه ما ایفای چنین نقشی را از سوی گمرک کمتر دیدهایم.
. من از گذشته نسبت به آقای دکتر کرباسیان شناخت خوبی داشتهام، ایشان در گمرک خیلی خوب کار میکنند و واقعاً دارند هماهنگ با نظامها و رژیمهای بینالمللی هم جلو میروند حتی در زمینه تربیت نیرو و ظرفیتسازی. یکی از مسائل هم همین است. وقتی ما درباره تعامل با دنیا بحث میکنیم، سوال این است که چه کسی برود این کار را بکند؟ چه کسی برای تعامل با جهان برود؟ همین افراد، همین آدمها و همین نیروها هستند که باید بروند مذاکره کنند و در مجامع حضور داشته باشند. ولی واقعیت این است که ما پیش از این در کشور این افراد بینالمللی را تربیت نکردهایم، بهویژه در 10 سال گذشته واقعاً فاصله خیلی زیادی ایجاد شد در این زمینه که ما با دنیا حرف بزنیم و تعامل کنیم. اما خوشبختانه در این سالها در این زمینه قدمهای خوبی در حال برداشته شدن است. چارهای هم جز این نیست خصوصاً با بحث جهانیشدن که موضوعی بسیار جدی است.
چرا گمرک کمتر در سیاستگذاری نقش دارد و نقشش به وصول درآمد تقلیل پیدا کرده است؟
من علت این مساله را هم در عدم هماهنگی در سیاستهای تجاری و صنعتی کشورمان میبینم. ما باید بدانیم به دنبال چه هستیم. یکی از مباحث مهمی که در این سالها مطرح شده، بحث توسعه صادرات است که بحثی بسیار درست هم هست. توسعه صادرات زندهبودن کشور را نشان میدهد؛ اینکه کشور تا چه حد زنده است و چه کالاها و خدماتی تولید میکند. ما معتقدیم ایران چند هزار سال تاریخ دارد؛ با چنین تاریخی، نباید نفت معرف ایران باشد. در دنیای امروز باید چیزهای دیگری معرف ما باشد که نیست. هنوز هم بحث پسته و خشکبار و فرش مطرح است و همچنان کسی ایران را صادرکننده صنعتی نمیداند. بنابراین توجه به این نکته بسیار مهم است که ما چگونه میخواهیم خودمان را در دنیا نشان دهیم. باید سیاستهای ما مشخص و معلوم باشد که میخواهیم چه مسیری را دنبال کنیم و بعد از آن هم باید عملکرد دستگاههای مختلف برای اجرای این سیاستها هماهنگ شود.
اگر قوانین محکم و درستی هم وجود داشته باشد، نحوه اجرای این قوانین که باید به دست ما انسانها انجام شود مهم است. بارها گفته شده که الان ما به یک تجمع و انباشتگی قوانین رسیدهایم ولی هنوز وضعیت مناسبی نداریم. بنابراین باید به این موضوع توجه شود که داریم چگونه کشور را در عرصههای مختلف اداره میکنیم. جامعهای توسعهیافته است که نهادهای نظارتی قوی داشته باشد نه اینکه هر کسی توانست به بیتالمال دستاندازی کند و همچنان برای خودش آزاد بگردد که این بسیار خطرناک است. اینکه ببینیم کسانی که باید مورد اعتمادترین آدمها باشند، چنین افتضاحات مالی به بار میآورند، خبر بسیار بدی برای این نظام و این کشور است. امیدواریم با آگاهیبخشی بتوان جلوی این موضوع را گرفت.
با توجه به اینکه از سویی ما در آینده میخواهیم به WTO بپیوندیم و باید تعرفهها را کم کنیم و از سوی دیگر وابستگی دولت به درآمدهای گمرک به دلیل کم شدن درآمدهای نفتی میتواند بیشتر شود، به نظر شما دولت در زمینه تعرفهها باید چه تدابیری برای آینده اتخاذ کند؟
این موضوع دید وسیعتری را به اقتصاد تحمیل و حاکم میکند یعنی وقتی ما عضو سازمان جهانی تجارت شویم، تعرفه تنها یک بخش از قضیه است. همزمان اتفاقات دیگری هم میافتد که میتواند کاهش تعرفهها را جبران کند. یکی از این اتفاقات مساعد شدن فضای قوانین و مقررات ما برای تعامل با دنیاست. در آن صورت بر اساس ثبات و امنیت فضا، سرمایه زیادی به کشور میآید که درواقع اگر سیستم به چنین منابع مالی نیاز دارد، میتواند از طریق ایجاد اعتماد و ثبات، از این کانالها منابع را جذب کند. دلیلی ندارد درآمدهای گمرکی کم شود چرا که با کاهش تعرفهها، کالاهای بیشتری وارد میشود و در نتیجه درآمدهای گمرکی بیشتر هم میشود. نحوه حضور ما در نظام تجارت بینالملل مهم است. در حال حاضر تعرفههای ما واقعاً بالاست. در سازمان جهانی تجارت تعرفههای بالای 15 درصد را بالا میدانند. درحالیکه تعرفههای صنعتی و کشاورزی ما نزدیک به 30 درصد است. البته با اقدامات انجامشده، در این زمینه تحولاتی هم رخ داده، ولی اصل قضیه این است که ببینیم رژیم تجاری ما چه جهتگیریای دارد. ما در حال حاضر هیچ رژیم بینالمللی را درباره تجارت نپذیرفتهایم و هر سال تعرفهها را تغییر
میدهیم. وقتی به سازمان جهانی تجارت بپیوندیم، نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم. تعرفهها ثابت میشود و همین ثبات نشان خواهد داد که ما میخواهیم با دنیا کار کنیم، ولی ما هنوز تا آن موقعیت فاصله داریم و خیلی مانده که بخواهیم به آنجا برسیم. ترامپ هم که آمده، کل قواعد بازی را به هم زده است.
چگونه میتوان برای کنترل واردات بهجای تعرفه از راههایی مانند وضع استانداردها و اخذ عوارض استفاده کرد؟
اصلاً چرا باید تجارت را کنترل کرد؟ من معتقدم انسان آزاد آفریدهشده و تجارت هم باید آزاد باشد. نباید کسی جلوی این آزادی را بگیرد.
در حال حاضر تعرفههای ما واقعاً بالاست. در سازمان جهانی تجارت تعرفههای بیشتر از ۱۵ درصد را بالا میدانند. درحالیکه تعرفههای صنعتی و کشاورزی ما نزدیک به ۳۰ درصد است.
اگر تصور میکنند با جلوگیری از واردات کالایی، ما میتوانیم در تولید آن قوی شویم، چرا با گذشت 50 سال از این محدودیت هنوز این اتفاق نیفتاده است؟ هنوز خودرو ما نمیتواند در دنیا رقابت کند. فرانسه دارد نقش اول را در بازار خودرو ما ایفا میکند و از فقدان رقبا هم حداکثر استفاده را میبرد.
آیا اینکه گمرک از زیرمجموعههای وزارت امور اقتصادی و دارایی محسوب میشود، بر عملکرد آن تاثیر دارد؟ اگر گمرک به وزارت صنعت، معدن و تجارت بپیوندد، تغییری در این عملکرد و نقش ایجاد میشود؟
این بحث قدیمی بیش از 20 سال سابقه دارد و هنوز هم پایان نیافته است. ابعاد مختلف آن هم به سیاستهای درآمدی و حمایتی مربوط است. وقتی وزارت دارایی به تجارت و گمرک نگاه درآمدی دارد، گمرک را برای خودش میخواهد. البته اینکه این دستگاهها وصل به کجا باشند یک طرف موضوع است ولی در طرف دیگر بحث درواقع نوع مدیریت دستگاهها مهم است. از سوی دیگر اساساً ساختار مدیریت اقتصاد خارجی ما باید تغییر کند. اگر بخواهیم در نظام بینالملل حضور جدیتری داشته باشیم، باید به سرمایهگذاری خارجی و تجارت خارجی توجه کنیم تا با این کار اقتصاد ملی ما به اقتصاد جهان متصل شود. دو حوزه سرمایهگذاری خارجی و تجارت خارجی اصلیترین حوزههایی است که باید بر آن متمرکز شد که چگونه داریم کالا میفرستیم و وارد میکنیم و همچنین سرمایهگذاری که وارد کشور میشود در چه حوزههایی فعالیت میکند. در این زمینه یکی از ضعفهای ما فقدان دیپلماسی اقتصادی است که این موضوع هم برمیگردد به نقش ایران در نظام بینالملل. نقش ما یک قدرت سخت است و به همین دلیل ما هنوز با جهان تعامل اقتصادی نداریم. تعامل ما با جهان بیشتر سیاسی، امنیتی و نظامی است و همین موضوع زمینه را برای
تعامل اقتصادی فراهم نمیکند. ما باید با نظام بینالملل وارد تعامل نرم شویم و با قدرت نرم عمل کنیم که متاسفانه هنوز تا رسیدن به این جایگاه فاصله داریم.
دیدگاه تان را بنویسید