اشتغال یک موضوع فرابخشی است. همه شخصیتهای حقیقی و حقوقی موجود در جامعه در شکلگیری و ضایع کردن یک تصمیم میتواند موثر واقع شود. بنابراین اشتغال پدیدهای نیست که توسط یک دستگاه خاص بخواهد سازماندهی شود. کسانی که به دنبال این معنا هستند هم وعدههای بیخود میدهند و هم خودفریبی میکنند.
حسین کمالی / وزیر اسبق کار و امور اجتماعی
اشتغال یک موضوع فرابخشی است. همه شخصیتهای حقیقی و حقوقی موجود در جامعه در شکلگیری و ضایع کردن یک تصمیم میتواند موثر واقع شود. بنابراین اشتغال پدیدهای نیست که توسط یک دستگاه خاص بخواهد سازماندهی شود. کسانی که به دنبال این معنا هستند هم وعدههای بیخود میدهند و هم خودفریبی میکنند. چون ذات موضوع فراتر از اختیارات و سرمایهگذاریهای یک عده خاص است. شما اشتغال را در هوا، فضا، دریا و زمین و همه جا میتوانید جستوجو کنید. شما میتوانید اشتغال را در تولید کشاورزی و خدمات جستوجو کنید. در کلیه روابط اجتماعی میتوانید اشتغال را جستوجو کنید، بنابراین اشتغال پدیده خاصی نیست که بعضیها فکر میکنند. اشتغال صور مختلفی دارد و امروز در سطح بینالملل سیال شده، یعنی الان مثلاً چند میلیون آدم در هند در خانههای خودشان نشستهاند برای شرکتهای آلمانی دارند کار میکنند و حقوق میگیرند حتی بیمه هستند. به بعضی از کشورها نیروی کار اعزام میکنند. مانند سرمایه، مانند کالا که سیال شده و حرکت میکند و از مرزها عبور میکند نیروی کار هم امروز در مرزها مسکون نشده. بنابراین وقتی به اشتغال نگاه میکنیم یک پدیده وسیع و گسترده و
علمی است که از روابط اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی اثر میپذیرد. منظورم از اجتماعی نیروی انسانی است اما فرهنگ مانع ایجاد شغل یا کار کردن میشود بنابراین پدیده اشتغال پدیدهای است چندوجهی. یک کسی میآید و میگوید من مسوول هستم و کسی دیگر میآید میگوید مسوول اشتغال نیستم. این برخورد با مساله اشتغال خیلی سادهانگارانه است. حتی اشتغال زاییده اقتصاد به معنای تولید نیست، بلکه فراتر از این است. دامنه حرکت آن هم بسیار گستردهتر از آن چیزی است که فکر میکنند.
آمار و ارقامی که توسط مراکز آماری ایران گفته میشود، از حقیقت کافی برخوردار نیست. حالا بعضیها به من انتقاد میکنند که چرا به آمار انتقاد میکنید و استحکام آمار را زیر سوال میبرید و این، وضعیت را متزلزل میکند، ولی واقعیت این است که آمار و ارقام یکدست نبوده و از استحکام کافی برخوردار نیست. تورم را مثلاً فرض کنید در همین چندماهه گذشته از 29 درصد تا روزهای آخر دولت به 30 تا 31 درصد رسیده و تا الان که شنیده میشود رسیده است به 40 درصد. نرخ بیکاری هم به همین شکل است، هر دولتی که روی کار میآید ابتدای کار یک نرخ بیکاری بسیار بالایی اعلام میکند؛ بعد از آن پایینترین آمار را ارائه میکند. بعد دولت بعدی که روی کار میآید باز شروع میکند یک عدد بالایی را اعلام میکند... یعنی به نوعی آمار بر اساس سیاستها و خواستها ارائه میشود. میبینیم بعضی از مسوولان هم وقتی از دولت فاصله میگیرند، تازه شروع میکنند به گفتن آمار جدید یا بیان علتهایی که در زمان مسوولیتشان شجاعت طرح آن را نداشتند. واقعیت این است که وقتی شما یک عدد و رقمی را دریافت میکنید باید مطمئن شوید که این اعداد و ارقام چقدر استحکام دارد. نکته این است که ما
وقتی روی اعداد و ارقام کار میکنیم باید از منابع موثقی این اعداد را بگیریم. بر اساس اعداد و ارقامی که خود دولت آقای احمدینژاد ارائه داده، جمعیت فعال از 23 میلیون و 290 هزار نفر ظرف پنج سال به 23 میلیون و 840 هزار نفر رسیده است. بر اساس تحلیلهای اقتصادی یعنی سهمیه شاغل به اضافه بیکار. معنایش این است که 110 هزار نفر تغییرات داشتیم چون میزان بیکاری افزایش پیدا کرده، بنابراین آن 110 هزار نفر هم افزایش بیکار بوده و باید اشتغال را معادل صفر بگیریم. اگر بر اساس آمار خودشان هم حساب کنیم از 20 میلیون و 600 هزار نفر در ابتدای کار دولت نهم زمانی که کار را تحویل دادند 20 میلیون و 500 نفر شاغل داشتیم یعنی 100 هزار تا کاهش پیدا کرده، یعنی طبق آمار، موضوعش تغییر پیدا کرده. میخواهم این را عرض کنم که سیاستهای غلط اقتصادی فقط مربوط به دوره آقای احمدینژاد نیست. در 100 سال گذشته سیاستهای اقتصادی ما همهاش غلط بوده است. یعنی اقتصاد غیرمزیتی، غیررقابتی که توان ماندن روی پای خود را ندارد، هر چقدر در این اقتصاد منابع تزریق کنید، همهاش از بین خواهد رفت. نتیجهاش همان پولهایی است که طرح اشتغال زودبازده و بقیه طرحها دست
عدهای دادند و بعد نتیجه آن هم این بود. بعد هم فقط 9 هزار نفر ممنوعالخروج شدند. این نشان میدهد که همه این روشها و سیاستها در تمام این مقاطع غلط بوده است. هم اشتغال از بین رفت، هم منابع، هم سرمایه. نزدیک به 80 درصد واحدهای کشور مشکل دارند. شما تولید و مزیت رقابتی در صنعت کشور ندارید، در کشاورزی هم ندارید، در بخش تجارت هم مشکل دارید و لنگانلنگان دارید حرکت میکنید. بنابراین شما وقتی که بودجههای عمرانیتان به میزان
80 درصد اختصاص پیدا نمیکند و به 20 درصد اختصاص پیدا کرده و 10 درصدش عملیاتی میشود و 10 درصدش سود میکنید معنیاش این است که اشتغالی در این زمینه نخواهید داشت. شما وقتی با اقتصادی مواجه میشوید که 450 هزار میلیارد تومان سرمایه سرگردان دارد و 500 هزار میلیارد تومان بدهی دولت به پیمانکاران است، یعنی که همه جای آن با مشکل مواجه است؛ در حقیقت میخواهم بگویم برخلاف آن چیزی که شما تیزهوشی، دانش، هوشمند بودن و... میبینید، من میگویم سادهانگاری در برداشت از اقتصاد در دولتهای نهم و دهم میبینید.
***
نگاه وزیر:
|
برقراری نظام چندلایه تامین اجتماعی
|
*علی ربیعی / وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
|
- کمک به بهبود فضای کسبوکار (DBI)
- توسعه نظام تامین اجتماعی و افزایش رفاه اجتماعی
- اصلاح ساختار، بهبود بهرهوری و سالمسازی حوزه اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
- تدوین، تصویب و اجرایی کردن سند کار شایسته
- ارتقای شاخصهای کلیدی بازار کار (KILM)
- حفظ سطح اشتغال موجود و کمک به افزایش اشتغال پایدار و تلاش برای رسیدن به نرخ بیکاری مطلوب در افق چشمانداز ایران 1404
- ارتقای کیفیت زندگی جامعه کار
- تلاش برای کاهش آسیبهای اجتماعی، و ارتقای کیفیت زندگی معلولان، بیماران خاص و گروههای آسیبپذیر اجتماعی
- واقعی کردن نظام تعاونی و توسعه کارآمد و اثربخش نظام تعاونی
- حرکت در جهت افزایش سهم بخش تعاون در اقتصاد ملی به 25 درصد تولید ناخالص داخلی
- توانمندسازی اقشار متوسط و کمدرآمد جامعه با تکیه بر مشاغل خانگی و تعاونیها
- کاهش تفاوت نرخ بیکاری در استانها
- برقراری نظام چندلایه تامین اجتماعی شامل مساعدتهای اجتماعی، بیمه پایه اجتماعی و درمانی، بیمههای مکمل، بازنشستگی و درمانی؛ و افزایش ضریب پوشش بیمههای اجتماعی به آحاد مردم
- ارتقای شاخصهای توسعه انسانی کشور در حوزه فعالیتهای وزارت متبوع
- افزایش نرخ مشارکت نیروی کار و ارتقای شاخصهای بهرهوری کار و سرمایه.
|
|
نگاه نماینده:
|
توجه ویژه به حل بیکاری
|
* علیرضا محجوب / عضو کمیسیون اجتماعی
|
همان طور که در مقدمه قانون اساسی آمده است، اقتصاد وسیله است، نه هدف. مطابق ماده ۲۶ قانون برنامه توسعه، صندوقهای تامین اجتماعی از استمرار بنگاهداری منع شدهاند؛ لذا اولویت برنامههای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شرایط کنونی باید تمرکز بر فعالیتهای اجتماعی باشد. در شرایطی هستیم که عملکرد هشت سال اخیر دولت نشاندهنده نرخ بالای بیکاری است و برای همین باید آقای ربیعی به این مسائل توجه ویژه داشته باشد. به ویژه آنکه جمع جبری کارنامه اشتغالزایی دولت ایجاد سالانه تنها ۷۰ هزار فرصت شغلی را نشان میدهد و از آنجا که به دلیل مشکلات اقتصادی بسیاری از فرصتهای شغلی ایجاد شده از میان رفتهاند و برشمار بیکاران اضافه شده است، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کابینه یازدهم باید اولویت فعالیتهای خود را به امدادرسانی به بیکاران اختصاص دهد. براین اساس تنظیم روابط کار و توسعه و نظارت بر فعالیتهای تعاونیها باید در اولویت بعدی قرار گیرند. وزارت کار و تامین اجتماعی بیش از هر چیز نیاز به یک مدیر استراتژیک دارد. به نظرمیرسد با مدیریت آقای ربیعی بتوان بین سه بخش تعاون، کار و تامین اجتماعی به عنوان سه
جزیره دورافتاده از هم یک پیوند عمیق ایجاد کرد.
|
|
دیدگاه تان را بنویسید