تاریخ انتشار:
آیا خودروسازان به فعالیتهای شبه بانکی رویآوردهاند؟
پولیتیک خودروسازها
خودروسازان ایران این روزها از عرش به فرش آمدهاند؛ از اینجا مانده و از آنجا راندهاند؛ نه دولت دست آنها را میگیرد و مانند گذشته هوایشان را دارد، نه مردم. فروششان پایین آمده، تولید روزانهشان کاهش یافته و خزانه هم که خالی است و این معنایی جز رکود در دومین صنعت بزرگ ایران و خم شدن کمر غولهای جاده مخصوص ندارد.
خودروسازان ایران این روزها از عرش به فرش آمدهاند؛ از اینجا مانده و از آنجا راندهاند؛ نه دولت دست آنها را میگیرد و مانند گذشته هوایشان را دارد، نه مردم. فروششان پایین آمده، تولید روزانهشان کاهش یافته و خزانه هم که خالی است و این معنایی جز رکود در دومین صنعت بزرگ ایران و خم شدن کمر غولهای جاده مخصوص ندارد. مردم میگویند، قیمتها بالاست و کیفیت پایین؛ پس نمیارزد با این شرایط خودرو بخریم. آنها اصرار دارند که خودروسازان باید قیمت را پایین بیاورند و کیفیت را افزایش دهند، اما خودروسازان میگویند، امکان کاهش قیمت وجود ندارد، در عوض طرحهای فروش را متنوع و جذاب کردهایم تا مشتریان برای خرید خودرو انگیزه داشته باشند. اگرچه جزییات طرح جدید خودروسازان برای جذب مشتری و افزایش فروش، متفاوت از یکدیگر است، اما یک فصل مشترک میان آنها وجود دارد و آن، پرداخت سود بالا به ثبتنامکنندگان است.
اتفاقاً نقدی که کارشناسان و حتی برخی از فعالان صنعت خودرو به طرحهای جدید خودروسازان میگیرند، همین «سود بالا» است. از نظر منتقدان، شرکتهای خودروساز کشور با این طرح عملاً نقش بانکها را نیز به عهده گرفته و میخواهند با پرداخت پول به مشتریان، انگیزه آنها را برای خرید خودرو افزایش داده و سر و سامانی به خزانه تقریباً خالی خود بدهند. البته هستند کارشناسانی نیز که ضمن تایید روش جدید فروش خودروسازان، آن را طرحی جذاب برای مشتریان دانسته و عنوان میکنند شرکتهای خودروساز در شرایط فعلی، چارهای جز در نظر گرفتن طرحهایی از این دست ندارند.
نکته دیگری که کارشناسان به آن اشاره میکنند، بالا بودن هزینه تامین «پول» از سیستم بانکی است، چه آنکه خودروسازان مجبورند گاهی تا 30 درصد نیز سود بابت دریافت تسهیلات از بانکها بپردازند. در واقع اینکه خودروسازان به سمت پرداخت سودی تا 28درصد به مشتریان رفتهاند، نشان میدهد این کار (پرداخت سود کلان به مشتریان) بیش از گرفتن تسهیلات مالی از بانکها میصرفد. آنطور که محمدرضا نجفیمنش عضو هیات مدیره انجمن قطعهسازان میگوید، خودروسازان برای دریافت تسهیلات بانکی باید 30 درصد بهره بدهند، خب وقتی میتوانند با دو درصد سود کمتر، نقدینگی خود را از طریق مشتریان جذب کنند، چرا این کار را انجام ندهند.
این اقدام خودروسازان را برخی کارشناسان اقتصادی کشور، نوعی بازارسازی تلقی کرده و معتقدند وقتی هزینه تامین «پول» از مردم، به صرفهتر از سیستم بانکی است، نمیتوان بابت این کار، ایرادی به آنها گرفت. به عبارت بهتر، کاری که خودروسازان کردهاند، جایگزینی مشتریان به جای سیستم بانکی است و از این راه، هم سود کمتری (بابت تامین نقدینگی) میپردازند و هم به اصطلاح بازارسازی میکنند. این موضع موافقان طرح فروش جدید خودروسازان در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند خودروسازان با این کار، لباس بانکها را به تن کرده و عملاً به بانکداری رو آوردهاند و این موضوع میتواند به مخدوش شدن سیاستهای پولی کشور بینجامد.
آنطور که حمید تهرانفر معاون نظارتی بانک مرکزی طی یادداشتی در «دنیای اقتصاد» عنوان کرده است: «پرداخت سود 28درصدی از سوی خودروسازان، یک رقیب بسیار قدرتمند برای بانکها تلقی میشود؛ زیرا بانکها و موسسات اعتباری حداکثر 20 درصد سود سپردهگذاری میپردازند.»
به گفته معاون نظارتی بانک مرکزی، همه شواهد حاکی از بدون ریسک بودن و نبود هرگونه مخاطره برای طرح فروش خودروسازان است و این شاید مردم را بر آن دارد که بیدرنگ سپرده را از بانکها خارج و به سرمایهگذاری در خودروسازی منتقل کنند.
تهرانفر در ادامه این را هم میگوید که «در طرح جدید خودروسازان، نگرانی بابت تحویل محصول نیز وجود ندارد، زیرا در صورت انصراف بازهم 24 درصد یا 23 درصد سود انصراف را دریافت میکنند و اتفاقاً این رقم هم از نرخ سود بانکها و موسسات اعتباری بیشتر و جذابتر است.»
وی اما از بانکها به عنوان رقیب دست و پابسته خودروسازان (با توجه به طرح فروش جدید آنها) یاد کرده و میگوید: «سیستم بانکی یا باید بنشیند و نظارهگر خروج منابع و بههم خوردن کلیه برنامههای طراحیشده باشد، یا باید به دنبال راهکارهایی برای جذاب کردن سپردههای خود بگردد. بدیهی است بانکها در گام اول تلاش میکنند از ظرفیتهای موجود در قوانین و مقررات استفاده کرده، راهکارهایی برای مقابله با وضع موجود پیدا کنند (مانند ارائه نوعی بیمهنامه به سپردهگذاران)؛ اما در گام دوم امکان دارد تخلف را با تخلفی دیگر پوشش داده و تبعات و مجازاتها را نیز بپذیرند.»
معاون نظارتی بانک مرکزی در نهایت تاکید میکند که «در این میان وظیفه مقامات نظارتی خلاصه میشود در سرکوب بانکها بهنفع مصرفکنندگان تسهیلات که اینبار در قامت رقیب وارد شدهاند؛ رقیب در جذب منابع محدود سپردهای. روشن است که در این رقابت نابرابر دست و پای یک رقیب بسته شده است و دیگری آزاد از هر قیدی و با حمایت همهجانبه اطرافیان برنده رقابت میشود.»
با توجه به اظهارت تهرانفر، مشخص میشود از نظر بانکها، خودروسازان با طرح فروش جدید خود عملاً به رقیب آنها تبدیل شدهاند و این امکان وجود دارد که سرمایههای مردم از سمت سیستم بانکی به طرف صنعت خودرو تغییر مسیر بدهد.
چرایی رو آوردن خودروسازان به طرح جدید
اما چه شد که خودروسازان کشور به جذاب کردن طرحهای فروش رو آوردند؟ بدون شک پاسخ این پرسش را باید در اتفاقاتی که طی دو سه ماه گذشته در بازار خودرو کشور رخ داد، جستوجو کرد.
هرچند بازار خودرو ایران ماههاست آن رونق گذشته را ندارد و مشتریان برای خرید، به اصطلاح سر صف نمیایستند، اما به گفته فعالان بازار، طی دو، سه ماه گذشته، رکود رنگ دیگری به خود گرفته و بسیار شدیدتر از قبل شده است. در باب اینکه چرا بازار خودرو ایران به این حال و روز افتاده، دلایل مختلفی از سوی کارشناسان مطرح میشود و در این میان، سه فاکتور اصلی «بالا بودن قیمت خودرو»، «کاهش قدرت خرید» و «خوشبینی مشتریان به کاهش قیمت و همچنین انتظار ورود محصولات جدید به بازار کشور»، بیش از سایر عوامل اثرگذار بودهاند. در میان دلایلی که برای رکود بازار خودرو مطرح میشود، «بالا بودن قیمت» از اهمیت ویژهتری برخوردار است، چه آنکه حتی ارزانترین خودروها نیز برای بسیاری از مشتریان ایرانی، گران به حساب میآیند.
تا همین سه سال پیش، خودرویی مانند پراید (ارزانترین خودرو داخلی) قیمتی کمتر از 10 میلیون تومان داشت، اما همان زمان نیز مشتریان به این قیمت اعتراض داشته و آن را گران میدانستند و این در شرایطی است که حالا پراید از مرز 20 میلیون تومان هم رد شده و خریدنش برای خیلیها به رویا میماند. به باور کارشناسان، بالا رفتن قیمت خودروهای داخلی (منطقی یا غیرمنطقی)، دست مشتریان زیادی را از بازار کوتاه کرده و حتی اگر فرض کنیم قیمتهای فعلی منطقی و مطابق با هزینههای تولید بالا رفتهاند، باز هم خیلیها توان خرید آنها را ندارند. این موضوع از پایین آمدن قدرت مالی ایرانیها سرچشمه میگیرد، چه آنکه طی سالهای گذشته، به دلایلی از جمله کاهش ارزش پول ملی و تورم فزاینده، توان خرید بسیاری از مشتریان افت کرد و کار به جایی رسید که حتی ارزانترین خودروها نیز برای آنها گران شد.
کارشناسان اما یکی دیگر از دلایل رکود بازار خودرو را، خوشبینی محض ایرانیها به آینده بازار میدانند که ریشه در توافق هستهای وین میان ایران و کشورهای 1+5 دارد. این توافق، ایرانیها را از دو جهت امیدوار کرد؛ اول اینکه قیمت کالاها به دلیل لغو تحریمها، پایین میآید و دوم آنکه کالاهای جدید و به روز دنیا وارد کشور خواهند شد.
در این میان، بخشی از مشتریان بازار خودرو نیز مستثنی نبوده و آنها نیز به هوای آنکه قرار است قیمت خودرو بشکند و محصولاتی جدید و باکیفیت و دارای قیمت مناسب روانه بازار کشور شوند، خرید خودرو را تحریم کردهاند تا مبادا ضرر کرده باشند. به عبارت بهتر، مشتریان معتقدند حالا که قرار است خودرو ارزان شود و محصولات جدید بیایند، پس بهتر است دست نگه داشته و برای خرید عجله نکنند. به عبارت بهتر، این دسته از مشتریان با وجود آنکه توان مالی لازم را دارند، اما خرید خودرو در این شرایط را ریسک دانسته و میخواهند آنقدر صبر کنند، تا در بهترین زمان ممکن خودرو بخرند.
از همه اینها که بگذریم، ماجرایی دیگر نیز رخ داده و آن، تشکیل کمپین «خودرو نخرید» است، کمپینی که از حدود دو ماه پیش در شبکههای اجتماعی به راه افتاده و کارشناسان یکی از دلایل تشدید رکود بازار خودرو را همین موضوع میدانند.
اگرچه شاید خودروسازان داخلی گمان نمیکردند کمپین «خرید خودرو صفر ممنوع»، اثر چندانی بر روند کلی فروش آنها بگذارد، اما هرچه زمان میگذرد، نشانههای بیشتری از رکود و قهر مشتریان با بازار خودرو نمایان میشود.
دو ماهی میشود که کمپین موردنظر در شبکههای اجتماعی به راه افتاده و ظاهراً هنوز در حال تاختن است و حامیان زیادی را نیز به خود جذب کرده است. به باور کارشناسان، با وجود آنکه نمیتوان احتمال اداره این کمپین از سوی مخالفان دولت (یا در کل نهادهای غیرمردمی) را رد کرد، اما آنچه به هیچ وجه قابل انکار نیست، نارضایتی عمومی از عملکرد خودروسازان داخلی در حوزههای مختلف به خصوص «کیفیت» و «قیمت» است.
به عبارت بهتر، بسیاری از مشتریان ایرانی، خود به خود عضو کمپین هستند، زیرا نه از کیفیت خودروهای تولید داخل راضیاند و نه قیمت آنها را برمیتابند. اتفاقاً از همین روست که بازار خودروهای داخلی ماههاست در رکود به سر میبرد و کمپین، نه آغازکننده این رکود، که تشدیدکننده آن به حساب میآید. به عبارت بهتر، «رکود»، میهمان تازهای در بازار خودرو نیست، منتها کمپینی که طی دو ماه گذشته شکل گرفته، به آن دامن زده و خودروسازان کشور را نگران کرده است.
مسائلی مانند «توان خرید پایین»، «قیمت بالا» و «خوشبینی محض به آینده بازار خودرو»، از جمله دلایل کلی است که برای رکود بازار مطرح میشود، با این حال، کمپین «خودرو نخرید» نیز سبب شده بخشی از مشتریان حتی با وجود داشتن تمکن مالی، به سراغ خرید خودروهای داخلی نروند. این دسته از مشتریان، آنقدر از قیمت و کیفیت خودروهای داخلی ناراضیاند و به حدی از خودروسازان عصبانی هستند که اعلام کردهاند تا قیمتها پایین نیاید و کیفیت بالا نرود، کاری به کار خودروهای تولید داخل ندارند. هرچند خودروسازان تا همین دو سه ماه پیش، روندی عادی در فروش داشته و اوضاعشان نسبتاً بر وفق مراد بود، اما رفتهرفته و با اوجگیری تحریم بازار از سوی مشتریان، رکود بازار بسیار سنگینتر از قبل شد و حتی کار به کاهش تولید نیز کشید. حالا هم آنطور که از بازار خودرو خبر میرسد، مشتریان کماکان با خودروهای داخلی قهرند و میلی به خرید آنها ندارند. در این شرایط اما به نظر میرسد قیمتها تقریباً به کف رسیده و چندان خبری از ارزانی بیش از اینها در بازار نیست. این در حالی است که طی دو ماه گذشته، قیمت خودروهای داخلی افت قابل توجهی را تجربه کرد و برخی خودروها حتی تا
بالای یک میلیون تومان نیز ارزان شدند.
در حال حاضر نیز اگرچه به گفته نمایشگاهداران خودرو پایتخت، رکود هچنان در بازار پرسه میزند و مشتریان به دلایلی از جمله قیمت بالا و توان خرید پایین و امید به آینده (حضور خودروهای ارزان و باکیفیت در ایران)، همچنان از خرید خودروهای تولید داخل طفره میروند، اما قیمتها به شدت قبل ریزش نمیکنند. فعالان بازار بر این باورند که قیمت خودروهای داخلی تقریباً به کف رسیده و بعید است بیش از اینها کاهش پیدا کند. به اعتقاد آنها، هماکنون حباب بازار خودرو شکسته و در بسیاری از خودروها دیگر فاصله چندانی میان قیمت کارخانه و بازار آنها به چشم نمیآید. هرچه هست، با توجه به شرایط فعلی بازار، خودروسازان برای پر کردن خزانههای خالی خود و فروش محصولات تولیدیشان، اقدام به اجرای طرحهای جذاب فروش کردهاند تا از این راه به قهر مشتریان با بازار خودرو پایان دهند. حالا باید منتظر ماند و دید این طرحها میتوانند مشتریان ناراحت و دلخور را به بازار خودرو برگردانند و صنعت خودرو را نجات دهند، یا اینکه غولهای جاده مخصوص باید به سراغ راهکارهایی دیگر بروند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، از آنجا که مشکل اصلی مشتریان با خودروهای داخلی، کیفیت و
قیمت آنهاست، شرکتهای خودروساز کشور باید بیش از هر چیز دیگری، تمرکز خود را روی اصلاح این دو معضل بگذارند. به گفته آنها، تا وقتی قیمت خودروهای تولید داخل پایین نیامده و افزایش کیفیت، قابل لمس نباشد، نمیتوان از مشتریان توقع آشتی با بازار خودرو را داشت و اگر هم صلح و دوستی (به واسطه طرحهای جدید فروش) در کار باشد، موقتی بوده و نمیتوان تا ابد روی آن حساب باز کرد.
دیدگاه تان را بنویسید