علل کندی اعزام نیروی کار
طی سالهای اخیر در زمینه اعزام نیروی کار آنطور که باید و شاید عمل نشده و آن هدف اعزام بیش از ۱۰۰ هزار نیروی کار طی برنامه چهارم محقق نشده است.
طی سالهای اخیر در زمینه اعزام نیروی کار آنطور که باید و شاید عمل نشده و آن هدف اعزام بیش از 100 هزار نیروی کار طی برنامه چهارم محقق نشده است. در مورد علت این موضوع و همچنین کاهش نیروهای اعزامی به خارج از کشور میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد. یکسری عوامل خارجی از جمله تحریمها در یک طرف قضیه بوده و عوامل داخلی و خصوصاً منعقد نکردن تفاهمنامههای اعزام نیروی کار توسط دولتمردان کشورمان با دیگر کشورها طرف دیگر قضیه کاهش نیروهای اعزامی به خارج از کشور است. این در حالی است که با توجه به امکاناتی که ما در کشور خود داریم طی این سالها میتوانستیم نیروی کار ایرانی را به کشورهای نیروپذیر اعزام کنیم. اما روابط سیاسی که ما با برخی از این کشورهای نیروپذیر طی سالهای اخیر داشتیم و سختگیریها و گزینشهایی که این کشورها در پذیرش نیروی کار خود داشتند در مجموع سبب شد که نیروی کار کمتری از ایران به این کشورها اعزام شود. در کنار اینها، رقبای ما در زمینه اعزام نیروی کار نیز نسبت به گذشته جدیتر شدهاند و آنها معمولاً از نظر زبان هم از نیروی کار ایرانی بهتر هستند.
علاوه بر افزایش رقبای مسلط به زبان انگلیسی، نکته دیگر توجه نکردن به انعقاد تفاهمنامه با این کشورها بوده است. معمولاً در کشورهای دیگر قبل از اعزام نیروی کار ابتدا هدفگذاری میکنند و سپس با پشتیبانی دولت تفاهمنامههایی را با دولت کشور نیروپذیر منعقد میکنند و پس از آن اعزام نیروی کار شروع میشود. اما ما در چند سال گذشته حمایت لازم را از سوی دولت نداشتیم که بتوانیم تفاهمنامههایی را با کشورهای دیگر منعقد کنیم. در واقع نه حمایتهای مالی لازم از سوی دولت وجود داشته و نه تفاهمنامهای که دولت با کشورهای دیگر منعقد کرده باشد. در مجموع، این چنین وضعیتی باعث میشود اگر هم نیرویی میخواهد به خارج از کشور اعزام شود، مشکلاتی را پیشرو داشته باشد که هرکدام برای او مانعی جدی شود. به همین دلیل طی سالهای اخیر ما به هدف اعزام بیش از 100 هزار نیروی کار طی برنامه چهارم نرسیدیم اما اگر تنها توانسته باشیم یکدهم این هدف را هم محقق کرده باشیم کاری در حد معجزه بوده است. چرا که سختگیریها و شرایط این چند سال اخیر بسیار خاص بوده است. حتی در دو کشور ترکیه و عراق که در یک قدمی موقعیت جغرافیایی کشور ما قرار دارند و در مباحث سیاسی
هم پلی برای شکستن تحریمهای ایران شدند ما نتوانستیم موفق عمل کنیم و نیروی کار ایرانی به این کشورها اعزام کنیم. البته این دو کشور در گذشته اصلاً نیروی کار نمیپذیرفتند اما رشد اقتصادی شتابان ترکیه طی دو، سه سال اخیر باعث شده که این کشور به سمت پذیرش نیروی کار خارجی حرکت کند. رشد اقتصادی شتابزده ترکیه و همچنین منطقه کردستان عراق ظرفیت خوبی برای اعزام نیروی کار ایرانی فراهم کرده اما در این مورد باید توجه کرد که اجازه کار برای یک کارگر ساده در این مناطق هزار تا 1500 دلار هزینه دارد. مجموع این هزینه و هزینه اقامت و بیمه یکساله شاید معادل 14 تا 15 میلیون تومان شود که فرد با مشغول به کار شدن در ترکیه حداقل میتواند در یک سال 18 میلیون درآمد داشته باشد. شاید به دلیل پایین بودن این اختلاف درآمد و هزینه بتوان گفت برای نیروی کار ساده اعزام به این دو کشور چندان صرفه اقتصادی ندارد مگر اینکه نخواهد از طریق رسمی اعزام شود. از آن طرف اگر هم بخواهد غیررسمی از ایران به کشوری دیگر برای کار اعزام شود با مشکلات دیگری مواجه میشود و اگر هم حادثهای در حین کار رخ دهد، آن وقت باید چند برابر دریافتی خود هزینه کند. با توجه به این
مشکلات اعزام غیررسمی نیروی کار توصیه ما این است که کسی به صورت غیررسمی به کشورهایی مانند ترکیه یا عراق برای مشغول به کار شدن نرود. وقتی این چنین هزینهها بالاست و به نوعی برای نیروی کار صرفه اقتصادی نداشته باشد که به کشوری دیگر اعزام شود معلوم است که با کاهش نیروهای اعزامی به خارج از کشور مواجه میشویم. اما اگر دولت وارد شود و سیستم حمایتی در این بخش پیاده کند آن وقت میتوان امیدوار بود که مانند نیروهای نپالی مشوقهایی برای به خدمت گرفتن نیروی کار ایران اعمال کنند. در حال حاضر در کشور عراق، نیروی کار نپالی سه، چهار ماه حتی بدون حقوق کار کرده و دولت آنها از این کارگران حمایت مالی میکند. همین موضوع عامل مشوقی برای کارفرمایان شده که از نیروی کار نپالی بیشتری استفاده کنند.
دیدگاه تان را بنویسید