تاریخ انتشار:
بانکداری ایران در دوران تحریم چه خسارتهایی دید؟
هزینههای تحمیلی تحریم به بانکها
در مقطع فعلی، ما منتظر گشایشهایی در بخشهای بانکی هستیم و امیدواریم که این گشایشها به زودی اتفاق بیفتد. اما در مورد زیان بانکداری ایران در دوره تحریمها باید اشاره کنم: مسائلی که ما درگیر آن شدیم و مشکلات و هزینههایی که برای ما به بار آورد که البته عمدتاً هم به بانکها و مشتریان بانکها و فعالان اقتصادی تحمیل شد، ناشی از مسائلی بود که در ادامه توضیحاتی در این باره مطرح خواهم کرد.
در مقطع فعلی، ما منتظر گشایشهایی در بخشهای بانکی هستیم و امیدواریم که این گشایشها به زودی اتفاق بیفتد. اما در مورد زیان بانکداری ایران در دوره تحریمها باید اشاره کنم: مسائلی که ما درگیر آن شدیم و مشکلات و هزینههایی که برای ما به بار آورد که البته عمدتاً هم به بانکها و مشتریان بانکها و فعالان اقتصادی تحمیل شد، ناشی از مسائلی بود که در ادامه توضیحاتی در این باره مطرح خواهم کرد.
مساله اصلی این مشکلات عدم دسترسی به شبکه گستردهای از کارگزاران بود. ما از طریق این کارگزاران، عملیات بانکی از یک طرف با خود بانکها و از طرف دیگر با مشتریان انجام میدادیم. عملیات بانکی شامل مواردی میشد که سادهترین آن نقل و انتقال وجوه بود. یا عملیاتی مانند اعتبارات اسنادی یوزانس که سیستم بانکی برای تسهیل تجارت گشایش میکنند یا قراردادهای فاینانسی که با پوشش شرکتهای بیمه صادراتی، امکاناتی را برای بانکها فراهم میکند و بالطبع برای مشتریان بانکها تسهیلات زیادی را به همراه دارد و موارد مشابه و عدیده دیگر در دوران تحریم با مشکل مواجه شده بودند.
در این دوره، تحریمها موارد این چنینی را محدود کرده یا بعضاً مشکلاتی را برای این بخشها به وجود آورده بود. این مسائل باعث شده بود که اولاً تا حد زیادی امکانات و فرصتها فراهم نباشد، یعنی ما مدتهاست که از فاینانس یوزانس یا ریفاینانس استفاده نمیکنیم و مدتهاست از آن بهرهای نبردهایم. در واقع به جز اینکه مقدار زیادی از امکانات و فرصتهای سیستم بانکی محدود شده، مشکلاتی هم در داخل کشور ما به همراه داشت. مثلاً به همین دلیل ما در داخل کشور با مشکل تامین نقدینگی ریالی بنگاهها مواجه شدیم که به جای اینکه فرصتهای پرداخت با تاخیر را داشته باشیم یا تامین مالی ارزی برای فعالیتهای مشتریان خود را انجام دهیم، مجبور شدیم این نیازها را به ریال تامین کنیم، و از سوی دیگر مجبور شدیم حتی در برخی مواقع پیشپرداخت کنیم و به عبارتی از طریق پیشپرداخت تامین مالی صورت میگرفت. این امکان را باید فراهم میکردیم که نقدینگی مورد نیاز از قبل تامین شود. ضمن اینکه فشار روی بخش ریالی ما بیشتر شد و این آثار و تبعات به بخش ریالی هم سرایت کرد. رقابت در تاسیس موسسات مالی غیرمجاز هم از جمله تبعات آن دوران است. در همین حال در بخشهایی هم که
یک منافذی باز بود و ما میتوانستیم کارها را در آن بخشها انجام دهیم، هزینههای مبادله، نقل و انتقال، تبدیل ارزی، هزینه جابهجایی و همه فعالیتهای مربوط به مبادلات بینالمللی ما چند برابر شرایط عادی هزینه به همراه داشت. در واقع برخی از اقدامات را که نمیتوانستیم انجام دهیم و برخی از فعالیتها را هم که میتوانستیم انجام دهیم، بسیار گرانتر از شرایط عادی آن بود. حتی در برخی از بخشها این هزینهها به هفت، هشت تا 10 درصد میرسید، در حالی که هزینهای که بانکها در شرایط عادی در نظر میگرفتند، در حد دهمدرصد بود. طبیعی است که در این شرایط چون کالاها و خدمات ما از این ابزارها استفاده میکردند، با افزایش هزینه مواجه شدند.
اما حال با آغاز گشایشهای بانکی دقیقاً یک به یک این مسائل برطرف خواهد شد. هرچقدر که گشایش ایجاد شود، اولاً که امکانات، فرصتها و تجهیزات ما به شدت توسعه مییابد، ثانیاً اینکه هزینه تامین منابع مالی ما ارزان میشود. زمانی نرخ پایه در تامین مالی قراردادهای ریفاینانس ما به اضافه در فاینانسهای بلندمدت ما 75 /0 درصد و در کوتاهمدتها حداکثر یک تا 5 /1 درصد شده بود. این نرخ، عدد مناسبی و با شرایط پرریسک تحریمی قابل مقایسه نیست. به هر ترتیب، گشایشها که به تدریج ایجاد شود، هم ظرفیتها بیشتر خواهد شد و هم هزینهها کاهش مییابد و منجر به سهولت و ارزانی مبادلات میشود. این امکانات کمک میکنند فعالان اقتصادی ما بیشتر و بهتر کار کنند. وقتی که یک واحد تولیدی با ظرفیت مثلاً 80 درصد کار کند، طبیعی است که کار آن اقتصادیتر میشود اما اگر همین واحد با ظرفیت 20 درصد کار کند، با توجه به هزینههای ثابتی که دارد، دیگر آن واحد توجیه اقتصادی ندارد و نمیتواند کارش را ادامه دهد. از سوی دیگر گشایشهای پیشرو، مبادلات بینالمللی ما را هم آسان میکنند و هزینه مبادلات بینالمللی ما را کاهش میدهند. از سوی دیگر کار بانکها هم روال
طبیعی و نرمالی به خود میگیرند و قطعاً استانداردهای بینالمللی کمک میکند تا همکاران ما در حوزه بانکی بتوانند راحتتر فعالیت کنند و دانش خود را بالا ببرند و با این ارتباطات و مبادلات کار خود را ادامه دهند و از روند رشد دانش بانکی دنیا غافل نشوند.
بانکهای ایرانی و استانداردهای بینالمللی
با توجه به اینکه در سالهایی ما با سیستم بانکی در دامنه گسترده بینالمللی رابطه چندانی نداشتیم شاید برای برخی این سوال مطرح باشد که آیا بانکهای ما استانداردهای بینالمللی را دارند؟
در این مورد باید اشاره کنم که در سیستم بانکداری دو عامل اصلی تاثیراتی دارند؛ یک عامل، نیروی انسانی و دیگری ابزار. مشکل ما در مورد ابزارها در کوتاهمدت حل خواهد شد، یعنی برطرف شدن این مساله زمان زیادی را طلب نمیکند. مثلاً سوئیفت را که ما در حال حاضر داریم، البته فعلاً محدود است، اما به هر حال این امکان را داریم و در واقع امکانات و نرمافزارهای آن مهیاست. یکسری ابزارهای بینبانکی هم وجود دارد که مثلاً ابزارهای معاملات بینبانکی و اینطور تجهیزات که این موارد هم موجود است و این آسیبها به راحتی قابل التیام هستند و مشکلی برای کاربردی کردن آن توسط همکاران ما وجود ندارد. یعنی این دانش در بدنه بانکهای ما موجود است و ظرف سه تا شش ماه این ظرفیت بهروز میشود. در این مورد باید اشاره کنم یکسری بحثها مربوط به خود عملیات بانکی است که به هر حال دانش بانکی و تکنولوژی بانکی در این سالها تحولات خود را داشتند و ما هم با فاصله این تحولات را میدیدیم و خیلی هم بیگانه نیستیم اما بالاخره خیلی فرق میکند با زمانی که شما در صحنه باشید و عمل کنید یا اینکه از دور نظارهگر باشید که اینها کمی زمان میبرد. اما اینقدر فاصله نیست که
به واسطه آن نتوانیم کارهای خودمان را انجام دهیم و قطعاً شدنی است.
پیشبینی افزایش اعتماد به سیستم بانکی
یکی از مسائلی که به آسیبهای ناشی از تحریمها نسبت میدهند، کاهش اعتماد به سیستم بانکی است. بحث اینکه اعتماد به سیستم بانکی کم شده باشد، باید بگویم که این موضوع خیلی محسوس دیده نشده و برخی که مدعی این مساله هستند به صورت انتزاعی آن را بیان میکنند و تصور این را دارند. بالاخره کشور ما بانکمحور است؛ حالا هم به لحاظ تامین مالی و هم به لحاظ خدمات، اقتصاد ما به شدت بانکمحور است. ما که ندیدیم کسی عدم اعتمادی پیدا کند و از ارتباط با بانکها جدا شود و بعد هم خدمات بانکی را طلب نکند و نخواهد با سیستم بانکی ما کار کند. نهایتاً با توجه به اینکه تعداد بانکها بیشتر شده و خدمات بانکی مقداری رقابتی هم شده است، شاید به این واسطه جابهجاییهایی صورت بگیرد و فردی از بانکی به بانک دیگر برود اما واقعاً آنطور نیست که اعتماد سلب شده باشد. اما طبیعی است که در دوران تحریم بانکهای ما مشکلاتی پیدا کرده بودند که این مشکلات گرچه بانکها در صف اول آن بودند اما ترمیمپذیرند. باید توجه کرد که وقتی اتفاقی رخ میدهد چون مردم در مرحله اول، با بانک مواجه هستند، در نتیجه خواست خود را از بانکها طلب میکنند اما پشت بسیاری از این مسائل
اصلاً بانکها نیستند، فقط بانکها در حلقه پایانی حضور دارند. وقتی چنین مشکلاتی مانند دوران تحریم وجود نداشته باشد، دیگر کسی با کسی مشکلی پیدا نمیکند. اما وقتی محدودیتی ایجاد میشود، مسائل فنی بروز میکند یا بازار ارز دچار نوسان میشود، یا کمبود منابع پیش میآید، آن وقت مردم با مشکل مواجه میشوند و وقتی هم که مردم با مشکل مواجه میشوند، احساس میکنند بانکها باید همه مشکلات این چنینی را حل کنند. این درحالی است که اگر سیستم بانکی این توانمندی را داشت که اصلاً اجازه نمیداد این مشکلات بروز کند. از این مسائل و در این شرایط ممکن است تحلیل شود که بانکها در شرایط سخت با مشتریهای خود مشکل پیدا کردند اما باید توجه کرد وقتی همه امکانات بیشتر فراهم شود، متناسب با آن، برخوردها و مشکلات بینبانکها و مشتریها کمتر میشود. از این باب اگر بخواهیم بگوییم که در دوران پیشرو اعتماد بین مشتریان و بانکها بیشتر خواهد شد، درست است. آسیبهایی که به سیستم بانکی در دوران تحریم وارد شده حتماً ترمیمپذیرند و حتماً هم ترمیم پیدا میکنند و لاجرم هم ما ناچار هستیم این کار را انجام دهیم. ما باید زودتر این مسائل را حل کنیم و به نظر
من این مشکلات برطرف خواهند شد و جای نگرانی وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید