تاریخ انتشار:
هزینه روحانی برای مسیر اشتباه مجلس
در گام دوم هدفمندی یارانهها شاهد بودیم که کمتر از ۱۰ درصد مردم از دریافت یارانه صرفنظر کردند که به هیچ وجه خوب و پسندیده نبود. این امر در حالی صورت میگیرد که تبلیغات گستردهای در این زمینه شد تا مردم تشویق شوند
در گام دوم هدفمندی یارانهها شاهد بودیم که کمتر از 10 درصد مردم از دریافت یارانه صرفنظر کردند که به هیچ وجه خوب و پسندیده نبود. این امر در حالی صورت میگیرد که تبلیغات گستردهای در این زمینه شد تا مردم تشویق شوند از دریافت یارانه انصراف دهند. اما آنچه از آمار و ارقام اعلامشده از میزان ثبتنامکنندگان به گوش میرسد حکایت از آن دارد که بخش قابل توجهی از مردم در این طرح ثبتنام کردهاند. این ثبتنامها یک پیام روشن برای حاکمیت، دولت و مسوولان امر در حوزه اقتصاد دارد: «مردم مشکل معیشت دارند.» آنچه باید مورد ارزیابی قرار بگیرد این است که هر میزان مردم نیتشان همراهی با دولت آقای روحانی باشد، باز هم به خاطر مشکلات و گرفتاریهایی که دارند، خواسته دولت برای انصراف از دریافت یارانه را منطقی نمیدانند و دریافت یارانه را جزو حق و حقوق خود میدانند. بنابراین تا مشکل معیشت مردم رفع نشود، نحوه برخورد مردم با این دست موضوعات همینگونه خواهد بود. نه حتی مردم در این طرح ثبتنام میکنند بلکه افرادی که به این مبلغ نیازی ندارند، هم ثبتنام میکنند تا به حاکمیت و سیاستهایش این پیام را بدهند که نیازمند و درگیر معیشت هستند و
تا زمانی که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند از دریافت یارانه انصراف نمیدهند. حال در چنین شرایطی که مردم به دلیل ذهنیتهای منفی که از دولت قبل باقی مانده، اینگونه رفتار میکنند، وظیفه دولت چیست؟ شاید یکی از راهکارهای جایگزین این باشد که دولت نباید کمک جبرانی بپردازد بلکه باید به فکر واگذاری کمکهای جانشین باشد. به طور مثال زمانی که بنزین گران است به جای آن گاز ارائه کند. به عبارتی به فکر محصولات جانشین باشد. اگر دولت بخواهد فقط به فکر کمکهای جبرانی باشد این چرخه اشتباه تا همیشه ادامهدار خواهد بود اما اگر بخواهیم کار اساسی و درستی انجام دهیم باید به فکر کمکها و محصولات جانشین باشیم. از سوی دیگر نباید این امر را نادیده بگیریم که هدف اولیه از گران کردن حاملهای انرژی، ایجاد یک سیاست سلبی برای کاهش مصرف سوخت بود و مجلس با این ایده تصمیم به افزایش قیمت حاملها گرفت که در یک بازه زمانی هدفدار، میزان مصرف کاهش پیدا کند. اما آیا تا به حال این راه حل جوابگو بوده است؟ آیا تا به حال برای فرهنگسازی در این زمینه کار شده است؟ آیا به عوامل دیگر از جمله تولیدکنندگان پرداخته شده است؟ زمانی که بنزین مصرفی در
کشور خلوص ندارد و همچنین اتومبیلهایی که تولید میشود پرمصرف هستند، اینجا تولیدکننده مقصر است و باید برای آن فکری کرد. مردم نباید تاوان اشتباهات دولت و تولیدکنندگان را بدهند. متاسفانه اینطور حس میشود که ما در زمان تدوین این سیاست به این امر توجه نکردیم که دولت ناکارآمدی نظام تولیدی را به مردم تحمیل میکند. این روزها خیلی از افراد از بنده سوال میپرسند که آیا دولت آقای روحانی در اجرای گام دوم هدفمندی یارانهها موفق میشود یا خیر؟ بنده هم در پاسخ میگویم نه میشود گفت دولت شکست میخورد و نه میشود گفت پیروز این میدان میشود، بلکه باید صبر کرد و دید تیم دولت در این میدان چگونه عمل خواهند کرد. به نظرم اگر دولت با تدبیر و درایتی که دارد، قاعدههای این طرح را به درستی انجام دهد، اگر عمل صادقانه و شفافی داشته باشد، اگر از تجربیات دیگران استفاده کند و از یارانه برای اهداف سیاسی و تبلیغات خود استفاده نکند، قطعاً پیروز این میدان میشود. به هر روی امیدوارم در دولت تدبیر و امید شاخصههای اصل44 قانون اساسی از دولتی به خصوصی منتقل شود؛ و همانند گذشته این طرح و قانون فقط در شعار و روی کاغذ مطرح نشود بلکه در عمل هم
شاهد رشد و گسترش بخش خصوصی باشیم، چرا که اگر بخش خصوصی در کشور گسترش پیدا کند جامعه در مسیر پیشرفت و توسعه قرار میگیرد و برای تحقق این امر راهی جز این نداریم که اصل44 قانون اساسی را به درستی اجرا کنیم. امروزه دولت باید وظیفه هدایت، حمایت و نظارت داشته باشد نه اینکه در نقش کارفرما ظاهر شود.
دیدگاه تان را بنویسید