تاریخ انتشار:
دورنمای پیوند فیسبوک و جامعه
ما و فیسبوک
مروز فیسبوک خود را به عنوان یکی از انواع رایج و چهبسا رایجترین نوع روابط اجتماعی مطرح کرده است. بهرغم تمام مشکلات قانونی، اخلاقی، روانشناختی، سنتی و فرهنگی فیسبوک همچنان به حضور پررنگ خود در جامعه ما ادامه میدهد.
امروز فیسبوک خود را به عنوان یکی از انواع رایج و چهبسا رایجترین نوع روابط اجتماعی مطرح کرده است. بهرغم تمام مشکلات قانونی، اخلاقی، روانشناختی، سنتی و فرهنگی فیسبوک همچنان به حضور پررنگ خود در جامعه ما ادامه میدهد. مادری که تا همین دیروز دخترش را از حضور در فیسبوک منع میکرد، امروز از همان دختر میخواهد که در فیسبوک برایش اکانتی باز کند. همان پدری که تا دیروز فیسبوک را نماد بیبندوباری میدانست، امروز برای افزایش درآمد شرکتش در فیسبوک صفحه تبلیغاتی به راه انداخته است. کارمندانی که تا دیروز با هزار ترس و لرز با اسمهای مستعار اکانتشان را از همکارانشان مخفی میکردند، امروز یادداشتهای آقای وزیر را لایک میکنند. برای روشنتر شدن رابطه فیسبوک با روابط اجتماعی لازم است اندکی به ماهیت فیسبوک بیندیشیم. ما میدانیم که فیسبوک چیزی بیش از مشتی داده دیجیتال است. پس فیسبوک وجهی ذهنی هم دارد، اما این وجه ذهنی نه شخصی، بلکه به تعبیر دقیقتر، نوعی جهان بینالاذهانی است. در واقع حقیقت فیسبوک در اذهان انسانها و مناسبات آنهاست. حال میتوان به بحث مناسبات اجتماعی بازگشت. رابطه فیسبوک با مناسبات اجتماعی
رابطهای ذاتی و درونی است. فیسبوک چیزی جز همین مناسبات نیست و بدون مناسبات اجتماعی فیسبوک به شیئی مرده یا به مشتی عدد باینری بدل خواهد شد. فیسبوک مانند اژدهایی افسانهای مناسبات اجتماعی را میبلعد و از آنها زندگی میگیرد. اگر اندکی قدرت تخیل داشته باشیم و کمی هم بدبینی رمانتیک چاشنیاش کنیم، آینده محتوم ما زیستن در دنیای فیسبوک و هر چه بیشتر از دست دادن دنیای آشنای خودمان است. مناسبات ما بیش از پیش توسط فیسبوک و شرکتهای جدیدالتاسیس احتمالی رقیبش، بلعیده خواهد شد. میل بیمارگون ما به ثبت و به معرض نمایش گذاشتن همه چیز در فیسبوک و فضاهای مشابه و سپردن تحلیل، تخمین، پیشگویی، پیشنهاد، برنامهریزی به چنین فضاهایی، تصور آیندهای ترسناک را برایمان میسر میسازد. این صحنه یادآور جهان خیالی در فیلم ماتریکس است که در آن همه چیز مانند صفحات فیسبوک خوشرنگ و لعاب و روشن است و یک جهان سیاه واقعی نیز وجود دارد که در آن همه انسانها در قفسهای خودشان نشستهاند و مشغول انرژیرسانی به کاراکترهای منفی فیلم هستند که در اینجا احتمالاً از سهامداران فیسبوک و آگهیهای تبلیغاتی تا سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی طرف قرارداد
با آن را دربر میگیرد. هر چند زیست ما با تصاویر ترسناک فوق چندان فاصلهای ندارد، اما تحلیل را همواره نباید دچار نوعی یکجانبگی بدبینانه کرد. در عمل، به نظر میرسد به زودی قدرت فیسبوک افول خواهد کرد. این فضا که به واسطه اقدام به نوعی تخطی، شیطنت یا روابط پنهانی برای جوانان جذاب بود، اکنون با حضور والدین و فراگیرتر شدن، جذابیت خود را از دست داده است. احتمالاً جوانان به زودی به شبکههایی جدیدتر با تسهیلاتی بهروزتر و امکانات تخطی بیشتر روی خواهند آورد. فیسبوک نیز پس از نزولش به جایگاه چندم و با افت ارزش سهامش در یک جایگاه ثابت باقی مانده یا خود ترسناکتر میشود یا جای خود را به رقیبی ترسناکتر میدهد. در پایان، اگر بنا به رسالت این ستون، دورنما را از حیث زمانی به سال 1393 و از حیث مکانی به ایران محدود کنیم، میتوان پیشبینی کرد که مشخصاً در سال آینده همزمان با افت اقبال نسبت به فیسبوک در مهد آن (جوامع غربی)، اقبال ایرانیان به آن همچنان افزایش مییابد، قبح استفاده از آن کاهش پیدا میکند، هویتها و گروههای بیشتری (اعم از جمعهای کاری، دوستی، آموزشی، تجاری، فرهنگی و...) در آن به دنبال تصرف فضاهای جدید برای
بازشناسی و بازنمایی خود برمیآیند و در نتیجه استفاده و تاثیرگذاریاش در جامعه ما افزایش خواهد یافت. بحث قانونی شدن فیسبوک جدیتر خواهد شد و چهبسا به نتیجه برسد. ایرانیان زمان بیشتری را در فیسبوک سپری کرده و فعالیتهای فیسبوکی را بیش از پیش جایگزین فعالیتهای عملی و عینی واقعی خود خواهند کرد.
دیدگاه تان را بنویسید