تاریخ انتشار:
مدیرعامل سابق شاپرک از ارتباط متقابل توسعه پایدار و فناوری اطلاعات میگوید
فرصت بزرگ برای توسعه
مدیرعامل سابق شاپرک معتقد است کلید توسعه پایدار در گام نخست تقویت زیرساخت اطلاعاتی پهنای باند کشور است. سامان قطبی بر اساس آمارهای منتشرشده در این زمینه عنوان میکند در حال حاضر اگر ۱۰ درصد سرمایهگذاری در پهنای باند(Broadband) افزایش پیدا کند، تولید ناخالص داخلی معادل ۳ / ۱ واحد درصد رشد خواهد کرد.
مدیرعامل سابق شاپرک معتقد است کلید توسعه پایدار در گام نخست تقویت زیرساخت اطلاعاتی پهنای باند کشور است. سامان قطبی بر اساس آمارهای منتشرشده در این زمینه عنوان میکند در حال حاضر اگر 10 درصد سرمایهگذاری در پهنای باند (Broadband) افزایش پیدا کند، تولید ناخالص داخلی معادل 3 /1 واحد درصد رشد خواهد کرد. او گام نخست را توسعه فناوری اطلاعات میداند و تاکید میکند اگر به این دو موضوع پرداخته نشود، فرصت بزرگی را برای پیشرفت از دست خواهیم داد. به نظر او، باید در چهار سال پیش رو زمینه توسعه زیرساختها به وجود آید تا در این بستر امکان تبادل اطلاعات وجود داشته باشد، تا با استفاده از تبادل اطلاعات به سمت توسعه پایدار حرکت کرد. به گفته او، در حال حاضر بر اساس ارزیابی اتحادیه جهانی مخابرات، ایران در ردهبندی پهنای باند اینترنت ثابت، رتبه 115 جهان و در زمینه تخصیص پهنای باند به ازای هر کاربر، رتبه 158 را در بین کشورها به خود اختصاص داده است. همچنین باید گفت در شاخص توسعه IDI که کشورها را بر اساس سه پارامتر، دسترسی، کاربری و مهارت در حوزه ICT طبقهبندی میکند ایران رتبه 94 را به خود اختصاص داده و از متوسط آسیا
پایینتر است. این آمارها تایید میکند که وضعیت کشور در مقایسه با سایر کشورها مطلوب ارزیابی نمیشود.
یکی از موضوعات مهم در راه توسعه پایدار و بهبود رشد اقتصادی، توسعه زیرساختهای ارتباطی و فناوری اطلاعات است. در اینجا اهمیت مسیر بحث تجهیز زیرساختها چگونه موضوعیت پیدا میکند؟
در شرایط کنونی، برای مقاوم و پایدار بودن پایههای یک جامعه دانشبنیان و رو به توسعه، باید به موضوع پهنای باند در کشور اهمیت داد، در واقع پهنای باند در دنیای امروزی بستری را ایجاد میکند که شما میتوانید در آن عملیات مربوط به «تبادل داده» و «جابهجایی محتوا» را انجام دهید. این موضوع را میتوان به شبکه آبرسانی تشبیه کرد. هنگامی که شما شبکه پیشرفته آبرسانی داشته باشید، بهراحتی میتوانید در این بستر عملیات انتقال آب را از سد یا از هر نقطه تولید به مصرفکننده صورت دهید. هنگامی که شما داده خلق کردید، نیاز به شاهراههای ارتباط برای انتقال آن داریم، اگر این شاهراهها وجود نداشته باشد، مویرگها نیز به درستی نمیتوانند تغذیه کنند. بنابراین پهنای باند برای کاربران شاهراهها را ایجاد میکند.
اگر به قرن 19 مراجعه کنید مشاهده میکنید راه توسعه کشورها، با «تقویت شبکه راهآهن و راههای اصلی» معنا پیدا میکرد، به اصطلاح «مادر توسعه» لقب گرفته بود. در حال حاضر، میتوانیم «مادر توسعه» را تقویت پهنای باند بنامیم و هر کشور که دارای زیرساخت مناسب در این مقوله باشد، امکان توسعه پایدار را دارد. بنابراین باید تاکید کرد در حال حاضر شرط لازم برای توسعه پایدار، داشتن پهنای باند مناسب است. بنابراین باید در کشور نیز سرمایهگذارهای بزرگ و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، زیرساختها را آماده کنند و در گام بعد، فضا برای تبادل اطلاعات ایجاد شود. اگر در این نقطه قرار داشته باشیم، میتوانیم در همه موارد تحول ایجاد کنیم. زیرا ابزارهایی در اختیار ما قرار دارد، که به وسیله آن میتوان رفتار تمامی طرفهای مرتبط را تشخیص دهیم و برنامههای خود را بر اساس آن تنظیم کنیم.
آیا میتوان رابطهای میان توسعه فناوری اطلاعات با رفاه ایجاد کرد؟
در دنیای امروزی، انفجار اطلاعات، حرف اول را میزند و اگر در کشوری زمینه دسترسی به اطلاعات وجود داشته باشد و بتواند از این اطلاعات به نحو مناسب استفاده کند، بیشترین بهره را خواهند برد؛ موضوع «شکاف دیجیتالی» که به فاصله گروهی از افراد جامعه که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند در مقایسه با سایر گروهها که اصلاً دسترسی ندارد، اشاره دارد در این راستاست. این موضوعات باعث کاهش رفاه و ایجاد فقر در جامعه میشود، زیرا این گروه به دادهها دسترسی نخواهند داشت. بنابراین واقعیت این موضوع است که دسترسی به اطلاعات؛ کلیدیترین راه برای توسعه است.
در نتیجه میتوان گفت یکی از نردبانهای توسعه اقتصادی، بهبود فناوری اطلاعات و زیرساختهای ارتباطی است.
بله، البته این موضوع معطوف به یک زمینه نیست. در همه زمینهها، عاملی که ایجاد تحول میکند ICT (ابزارهای اطلاعاتی و زیرساختها ارتباطی) است. در حال حاضر ابزارهای اطلاعاتی اگر هم بخواهد تحول ایجاد کند، در صورت نبود زیرساختهای اطلاعاتی این موضوع میسر نمیشود. پس از آنکه زیرساخت حاضر شد، از اینجا تحول بر محور فناوری اطلاعات ایجاد میشود. فناوری اطلاعات عامل تمام جهشهای ناگهانی در بحث توسعه است. به این معنی که اطلاعات از یک کانال مشخص دریافت میشود و چون ابزار انفورماتیکی برای مدیریت و نهادینه کردن دانش وجود دارد، این دانش قدرت تشخیص عیبها و بهبود پیشبینی را در یک کشور افزایش میدهد. از سوی دیگر؛ باعث میشود که توانمندی برای خلق کردن نیز به وجود آید. بنابراین بهطور کلی، فناوری اطلاعات به علاوه زیرساختهای ارتباطی امن، مرتبط و بزرگ؛ تنها روش و پایه برای رشد در آینده است. بر اساس تحقیقهای صورتگرفته اگر 10 درصد سرمایهگذاری در پهنای باند (Broadband) افزایش پیدا کند، تولید ناخالص داخلی معادل 3 /1 واحد درصد رشد خواهد کرد. این موضوع نشان میدهد پل مستقیمی بین بهبود زیرساختهای ارتباطی و افزایش تولید یک کشور و
به تبع آن بهبود رفاه در یک کشور وجود دارد.
مکانیسم بهبود توسعه پایدار بر اساس بهبود فناوری اطلاعات چگونه است.
در اینجا بحثی تحت عنوان UX)User Experience) مطرح میشود. تجربه کاربر شامل مجموعهای از احساسات، نگرش فرد در مورد استفاده از محصول، سیستم یا سرویس خاص است. تجربه کاربر شامل تجربههای عملی، تجربی، عاطفی و جنبههای معنادار از ارتباط انسان و کامپیوتر و مالکیت کالاست. این موضوع به ما این امکان را میدهد که با کنترل حرکت داده؛ مانع حرکت اپیدمی در کشور شد یا اینکه میزان تقاضای یک محصول را در مقاطع مختلف زمانی، محاسبه کرد. بنابراین در اینجا رایانش ابری (Cloud Computing) مطرح میشود. این مدل بر پایه شبکههای رایانه مانند اینترنت، الگویی تازه برای عرضه، مصرف و تحویل خدمات با بهکارگیری شبکه ارائه میکند. به عنوان مثال، مشاهده میشود برای یک داروی خاص در کشور تقاضا در حال رشد است، در نتیجه اپیدمی در حال شکلگیری است و میتوان برای آن برنامهریزی کرد. یا در مثال اقتصادی از روی تقاضا و رفتار ما میتوان دریافت که علاقه برای مصرف یک کالا در داخل کشور در حال افزایش است، بنابراین میتواند عرضه در کشور را بر این کالا متمرکز کند و تقاضای داخل را با تولید داخل پاسخ دهند. بنابراین ساختار مهیاست و با شناسایی جریان گردش اطلاعات.
زمینه رشد توسعه پایدار ایجاد میشود.
در حال حاضر در کشور ما بستر ابتدایی تا حدی وجود دارد؛ اما به نظر میرسد که این رفتارشناسی صورت نمیگیرد. اشکال کار کجاست؟
نکتهای که باید توجه کرد و در کشور ما نیز مغفول مانده است، این است که ما بحث رفتارشناسی را تنها با توسعه ساختارهای فناوری اطلاعات نمیتوانیم کسب کنیم. ما به متخصصان علوم رفتاری برجسته احتیاج داریم. این متخصصان رفتارهای تقاضاکنندگان را تحلیل میکنند و میگویند چرا شخص X کالای مورد نظر خود را از عرضهکننده Y خرید میکند. بنابراین باید رفتارشناسی را به این موضوعات اضافه کرد، در حال حاضر ما ابزارها را به جای دیجیتالی کردن الکترونیکی میکنیم، اما اگر از رفتارشناسی در الکترونیکی کردن ابزارها استفاده کنیم، به سمت دیجیتالی کردن حرکت میکنیم. توجه صرف به مهندسی کردن نمیتواند به تنهایی راهگشا باشد و باید در خدمت کسانی باشیم که علوم رفتاری را میشناسند و تحول واقعی را ایجاد کنیم.
در حال حاضر، تولیدات بیش از آنکه بر اساس نظرات کارشناسان رفتارشناسی باشد، بر عهده مهندسان قرار دارد، به عنوان مثال طراحی یک برنامه کامپیوتری از عهده بسیاری از افراد برمیآید، اما برنامهای که نیازهای متقاضیان را بیشتر درک کند، نیازمند یک رفتارشناسی جامع است. به بیان دیگر، سازمانهای فنی نباید تنها از آدمهای فنی تشکیل شوند، بلکه در کنار این افراد آدمهای متخصص علوم رفتاری و اقتصاددانهای برجسته و آدمهایی که فلسفه را بهخوبی میشناسند نیز حضور داشته باشند. ما البته با این استانداردها فاصله قابل توجهی داریم و باید در چهار سال آینده برای این موضوع به شکل جدی برنامهریزی کرد و نیاز به یک سرمایهگذاری کلان در کشور است.
بنابراین اگر این تحول به وجود بیاید در همه زمینهها امکان پیشرفت ماندگار به وجود میآید. به عنوان مثال هر شخصی بانک دیجیتالی خود را بر اساس نیاز خود مدیریت میکند و حتی قبل از ایجاد تقاضا در ذهن شخص، پیشنهادهایی در راستای نیاز آن ارائه میدهد و دنیای دیجیتال این موضوعات را به تمام ارکان زندگی انسان بسط میدهد. زیرا با حضور هر فرد در فضاهای مجازی، خواسته و نیازهای آن بهخوبی شناسایی میشود، از سوی دیگر این موضوع نیز باعث میشود علاوه بر مطلوب شدن تقاضا، عرضه نیز بهینه شود و از اتلاف منابع جلوگیری شود. بنابراین با این مختصات میتوانیم بگوییم ما در راه توسعه پایدار قدم میگذاریم.
در حال حاضر، میتوانیم «مادر توسعه» را تقویت پهنای باند بنامیم و هر کشور که دارای زیرساخت مناسب در این مقوله باشد، امکان توسعه پایدار را دارد. بنابراین باید تاکید کرد در حال حاضر شرط لازم برای توسعه پایدار، داشتن پهنای باند مناسب است.
شاید برخی از سیاستگذاران معتقدند توسعه فناوری اطلاعات با مختصاتی که اعلام کردید، اولویت اصلی توسعه پایدار نیست. نظر شما در این خصوص چیست؟
این موضوعی است که ما را با چالش روبهرو خواهد ساخت، به عنوان مثال من در گزارشی مشاهده کردم که سنگآهن تولیدی کشور به دلیل تولید مشابه این کالا در استرالیا با قیمت ارزانتر با مشکل مواجه شده است، بنابراین همه محصولات با ارزش پایینتر قابل دسترس است و عرضهکنندگان بیشماری نیز وجود دارند. ما با توسعه زیرساختها و تبادل اطلاعات میتوانیم رفتار خریداران و عرضهکنندگان را پیش از آنکه به چنین مشکلی برخورد کند، پیشبینی و بر اساس آن برنامهریزی کنیم، اما همانطور که عنوان شد شرط لازم توسعه زیرساخت است.
به نظر میرسد علاوه بر توسعه زیرساختی، فنی باید بر سایر موضوعات فرهنگی و اجتماعی نیز تمرکز کرد.
بله، در جریان حرکت به سمت توسعه پایدار برخی موانع فرهنگی نیز وجود دارد. به عنوان نمونه برخی از افراد معتقدند برای دریافت خدمات بانکی، نباید هزینهای بپردازند، حال آنکه در دنیای کنونی خدمات مجانی معنا ندارد و برای پرداختها در فروشگاه نیز هزینهای توسط شرکتها دریافت میشود. بنابراین برای توجیه این موضوع هیچ مدل اقتصادی قابل درکی وجود ندارد. در دنیای امروزی موسساتی که سودده نباشند، توجیه ندارد و باید موسسات برای ارائه خدمات با دریافت هزینه آن، به سمت سوددهی حرکت کنند. البته این ایراد به عملکرد مردم نیست. بلکه در برخی موارد برخی از دخالتهای دولت باعث برهم زدن تعادل در بازار میشود و اگر اجازه داده شود این تبادلات بر اساس مکانیسم بازار صورت گیرد، عرضه و تقاضا در این بخش نیز به شکل خودکار تنظیم خواهد شد. در حال حاضر مخابرات، برای عملیات پیام کوتاه هزینهای را برای ارائه خدمات دریافت میکند. اما هنگامی که برای خرید اعتباری هزینهای دریافت شود، این موضوع مورد اعتراض قرار میگیرد. این پارادوکسی است که وجود دارد و این موضوعات باید توسط رسانهها و کارشناسان مورد تحلیل قرار گیرد. همچنین طرح این موضوعات در جامعه
نیز بسیار اهمیت دارد، به شکلی که امکان دارد با طرح بد یک موضوع و عدم شفافسازی لازم، حساسیتها افزایش یابد. ما باید توسعه پایدار را برای آحاد مردم تعریف کنیم که این موضوع نیز با ICT آسانتر میشود.
البته در کشور ما برخی از زیرساختها در مناطق خاص توسعه یافته، اما در حال حاضر امکان استفاده برای همه وجود ندارد.
در حال حاضر اطلاعات از طریق اینترنت برای همگان وجود دارد، ولی باید این توانمندسازی برای تمام مردم منافع نیز ایجاد کند، تا همگان تشویق شوند که از این دریای بیکران بهره ببرند. وقتی این توانمندسازی ایجاد شود، نسل جوان ما نیز ترغیب میشود که با استفاده از این ابزار زندگی با کیفیت و رفاه بیشتر خواهد داشت. همچنین باید تاکید کرد در عصر دیجیتال، بستر کیفیت زندگی به توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات وابسته است. در غیر این صورت ما در دنیای رقابتی امروز حرفی برای گفتن نداریم. ما با استفاده از این ابزارها، هزینهها را کاهش میدهیم، کیفیت را بهبود میدهیم، کارایی و راندمان را افزایش میدهیم. این شاخصهایی است که توسعه ایجاد میکند. علاوه بر این، یکی از موضوعات حساس برای تمامی کشورها کاهش استفاده از سوخت فسیلی است. ما با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات میتوانیم تا حدود قابل توجهی در این زمینه موفق عمل کنیم. بنابراین کشورهایی که این زمینه را ایجاد میکنند سهم بیشتری در توسعه در دنیا دارند.
این موضوع باعث کاهش هزینههای اجتماعی نیز خواهد شد؟
بله، باید تاکید کرد که تحلیل دادهها نیز به بهبود رفتارهای اجتماعی کمک قابل توجهی خواهد کرد. البته باید تاکید کرد تحلیل دادهها نیز به بهبود رفتارهای اجتماعی کمک قابل توجهی خواهد کرد و بهراحتی میتوانیم آن را مدیریت کنیم و از اصلاح رفتارها واهمهای نداشته باشیم. این باعث بهتر شدن مسیر پیشرفت و توسعه پایدار میشود همچنین جامعه نیز واکنش مثبتی نشان میدهد. به عنوان یک نمونه در اصلاح قیمت بنزین، اگر جامعه اطلاعاتی به درستی ساخته شود، لازم نیست ابتدا این کار را انجام دهیم سپس به رفتارهای اجتماعی و عکسالعملهای آن پی ببریم. پس اینجا نفعی است که دولت از دیجیتالی شدن خواهد برد، یعنی در عین حال که منابع آن بهتر خرج میشود، مصارف آن نیز بهتر تخصیص مییابد. در راه توسعه نیز نیاز به آزمون صحیح و خطا ندارد. همچنین میداند که برای هر چالش چه راهحلی اتخاذ کند.
وضعیت کشور از لحاظ پهنای باند، در مقایسه با کشورهای دنیا و منطقه چگونه است؟
در حال حاضر بر اساس ارزیابی اتحادیه جهانی مخابرات، ایران در ردهبندی پهنای باند اینترنت ثابت، رتبه 115 جهان و در زمینه تخصیص پهنای باند به ازای هر کاربر، رتبه 158 را در بین کشورها به خود اختصاص داده است. همچنین باید گفت در شاخص توسعه IDI که کشورها را بر اساس سه پارامتر، دسترسی، کاربری و مهارت در حوزه ICT طبقهبندی میکند ایران رتبه 94 را به خود اختصاص داده و از متوسط آسیا پایینتر است. این آمارها تایید میکند که وضعیت کشور در مقایسه با سایر کشورها مطلوب نیست. البته از نظر جایگاه دسترسی به منابع، رتبه ما 82 است، اما این منابع موجود نیست. در حال حاضر یکی از شاخصهای یازدهگانه توسعه پایدار، وجود زیرساخت در پهنای باند کشور است و این موضوع است که بستری برای توسعه محتوا ایجاد میکند.
در حال حاضر، فناوری ارتباطات و اطلاعات محور تحول در یک کشور است. این تحول دو محور دارد. محور نخست آن، ارتباطات است که در حال حاضر در پهنای باند معنی پیدا میکند. به این معنی که هر فرد حداقل به اندازه دو مگابایت ارتباط داشته باشد، که این مقدار در کشور ما نزدیک به صفر است. پس ما برای اینکه تحول ایجاد کنیم باید روی پهنای باند سرمایهگذاری کنیم. در حال حاضر، مخابرات و وزارت فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) برنامههایی را دنبال میکند که بتواند در یک بازه زمانی مشخص (به عنوان مثال چهارساله) این فضا را در اختیار کاربران داخلی قرار دهد. درنتیجه اگر سرمایهگذاری در پهنای باند صورت بگیرد، این موضوع عامل تحول در کسب و کار خواهد شد. به بیان دیگر، زیرساختها برای جهش اقتصادی و توسعه پایدار آماده خواهد شد. همچنین جامعه به سمتی خواهد رفت که میتواند به راحتی محتوا انتقال داده و با دنیایی از اطلاعات موجود در سراسر جهان، ارتباطات خود را توسعه دهد. در حال حاضر بررسیها نشان میدهد «اطلاعاتی که طی یک سال، در دنیا خلق میشود، معادل کل اطلاعات خلق شده از مبداء تاریخ است.» حال باید به این نکته توجه کرد که اگر بتوانیم بستری
مهیا کنیم، که طیف وسیعی از کاربران داخل کشور، امکان دسترسی به این اطلاعات را داشته باشند، میتوان گفت بستر برای توسعه آماده میشود. پس از آن بحث مدیریت داده مطرح میشود، که دادهها را بر اساس زیرساخت موجود ایجاد و طبقهبندی کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید