تاریخ انتشار:
آفتی با قدرت انطباق بالا
سال ملخ
اوضاع بهقدری وخیم بود که مردم به خوردن ملخ روی آوردند(شهر وارنزبرگ درایالت میسوری آمریکا ۱۸۷۵).
اوضاع بهقدری وخیم بود که مردم به خوردن ملخ روی آوردند (شهر وارنزبرگ درایالت میسوری آمریکا 1875).
ملخ به عنوان بحثبرانگیزترین آفت کشاورزی، بارها و بارها به محصولات کشاورزی بخشهای مختلفی از جهان هجوم برده است. این حملهها اغلب در آفریقا، خاورمیانه و آسیا متمرکز بودهاند، اما گاه در مناطق دیگر جهان هم مشاهده شده و هزینههای بعضاً گزاف مالی ایجاد کردهاند.
در سال 1733، نوعی ملخ به مزارع کشاورزی ژاپن حمله کرد که به قحطی در این کشور منتهی شد و در نهایت دوازده هزار نفر از گرسنگی جان خود را از دست دادند. اما یکی از عظیمترین (و نه قدیمیترین) هجوم ملخ ثبتشده در ایالات متحده مشاهده شده است. در بین سالهای 1874 و 1875، ملخهای راکی (گونهای که منقرض شده به نظر میرسد اما در مورد انقراض ملخ هیچگاه نمیتوان با اطمینان حرف زد) به ایالتهای غربی آمریکا هجوم بردند. بنا به روایتها حدود پنج روز طول میکشید تا ابر ملخ از روی یک منطقه گذر کند. این ابر ملخ آنچنان که تخمین زده شده است 1800 مایل طول و 110 مایل ارتفاع داشته است و بزرگترین هجوم در طول تاریخ انسانی محسوب میشود.
اما به جز این مورد تمام هجومهای دیگر، عمدتاً در آفریقا و آسیا رخ دادهاند. بین سالهای 1987 تا 1989 ملخهای صحرا به حدود 38 کشور در شمال آفریقا هجوم بردند و تنها کنترل آنها بیش از 300 میلیون دلار هزینه داشت. در سال 2004 نیز به دنبال حمله ملخها و کاهش محصولات کشاورزی، خشکسالی نیز به این کشور حمله کرد که باعث بحران مواد غذایی شد. علاوه بر همه اینها، توانایی عجیب این حشره برای حرکت در شرایط نامناسب آب و هوایی و مکانی را هم میتوان اضافه کرد که باعث میشود در صورت لزوم، هیچ بخشی از جهان به واقع دور از دسترسشان محسوب نشود. ملخها میتوانند 13 تا 20 ساعت بدون هیچ استراحتی پرواز کنند. در صورت سقوط در آب به راحتی به شناگرانی ماهر تغییر وضعیت خواهند داد اما در عین حال به نظر نمیرسد، به این کار نیازی داشته باشند چون میتوانند به راحتی حتی عرض دریای سیاه را بدون نیاز به فرود، پرواز کنند. در واقع انسان بیشتر از همه به این دلیل نیاز به شناختن و یافتن راههای کنترل این حشره دارد، که هیچ کجا امنیت صددرصد و اطمینان از عدم حضور ملخها نخواهند داشت.
اما نمیتوان محصولات کشاورزی و خصوصاً انسانها را تنها قربانیان یورش ملخها قلمداد کرد. نظریههایی وجود دارد مبنی بر اینکه علت این هجوم، بیشتر از هر چیز دخالتهای انسانی در طبیعت است. دخالتهایی که حتی کشاورزی هم یکی از آنها محسوب میشود. بر اساس این نظریه هر فعالیت منجر به بیابانزایی در هر نقطه از جهان، میتواند احتمال بروز خشکسالی و در نتیجه احتمال حمله ملخ را افزایش دهد. به همین دلیل است که این هجومها بیشتر در مناطق خشکتر جهان مانند آفریقا و بخشهایی از آسیا مشاهده میشود.
به عنوان مثال در نیجر که همیشه یکی از اهداف بالقوه حمله ملخها محسوب میشود، 85 درصد اشتغال و 40 درصد تولید ناخالص داخلی متکی به بخش کشاورزی است. آن هم در کشوری که خاک آن کیفیت مناسبی نداشته و تنها بخشهایی از آن قابل کشت است و از طرفی میانگین بارش اندکی در طی سال دارد. بدیهی است این میزان از اتکا به کشاورزی، باعث فشار بر منابع آبهای زیرزمینی و سرعت گرفتن فرآیند بیابانزایی شده و در نتیجه احتمال حمله ملخها را افزایش میدهد. علاوه بر این خصوصاً در فصلهای خشک سال، مردم در نیجر برای سوخت و همچنین تولید زغال (احتمالاً هم با هدف مصرف شخصی و کاهش هزینهها و هم شاید ایجاد درآمد) اقدام به قطع درختانی میکنند که عملاً هم مانع جابهجایی خاک میشوند و هم منابع آب را حفاظت و هدایت میکنند و قطع آنها به سرعت بیابانزایی میافزاید.
همچنین عاملی هم وجود دارد که حداقل مستقیماً ربطی به عملکرد مردم ندارد و در مقیاسی بسیار کلانتر باید بررسی شود. به عنوان مثال گرم شدن قاره آفریقا طی دهههای گذشته شدت گرفته است و هوای گرم، باعث ازدیاد سریعتر ملخها، بالغ شدن سریعتر آنها و ایجاد تعداد بیشتری از آنها میشود. به نظر میرسد هر نوع تغییر آب و هوایی در نهایت تنها میتواند این حیوانات مقاوم را جابهجا کرده یا فصل فعالیت آنها را تغییر دهد، اما در اصل فعالیت و خطری که برای انسانها دارند، بیتاثیر است.
البته تغییرات آب و هوایی، تنها نظریه موجود درباره علت هجوم ملخها نیست، اگرچه قانعکنندهترین و پرطرفدارترین آنهاست. در واقع با توجه به کتابهای آسمانی و البته نوشتههای مورخان، به نظر میرسد هجوم ملخها به مزارع همیشه بخشی از تجربه انسانی بوده است. این هجومها حتی زمانی که میزان دخالت انسان در طبیعت اگرچه وجود داشته اما بسیار کمتر از زمان حال بوده است، هم رخ میداده است. بنابراین اگرچه همه بر این نکته اتفاقنظر دارند که گیاه، باد، آب و دمای هوا چهار انگیزه اصلی ملخها در تعیین زمان مهاجرت و جهت آن هستند، اما تغییرات آب و هوایی باعث زیاد یا کم شدن این مهاجرت نشده است. در واقع کم نیستند طرفداران این استدلال که ملخها، نشان دادهاند بسیار با قدرت از پس انطباق با هر نوع تغییری برخواهند آمد و تغییرات آب و هوایی حتی به اندازه درصدی از خطری را که برای انسانها دارد برای ملخها نخواهد داشت.
اما به هرحال، اگر در مقیاس کشوری و نه جهانی، به موضوع نگاه کنیم، به نظر نمیرسد هنوز به روشی موثر برای پیشبینی حرکت ملخها دست یافته باشیم. همه اقدامات انجامشده، شامل مشاهده حضور ملخها در مناطق مختلفی که از نظر وضعیت آب و هوایی برای تکثیر مناسب به نظر میرسند، است. در صورت مشاهده تغییرات رفتاری یا اجتماع ملخها، به کشور یا کشورهای همسایه (همانند وضعیت فعلی یمن و هشدار به ایران و عربستان و امارات) هشدار داده میشود تا با سمپاشی به موقع مناطقی که ممکن است نفوذ از آنها صورت بگیرد، از حمله ملخها به مزارع جلوگیری کنند.
دیدگاه تان را بنویسید