معرفی کتاب تبهکاران اقتصادی
پایانی بر یک دهه رخوت
کتاب تبهکاران اقتصادی(فساد، خشونت و فقر ملتها) نوشته ریموند فیسمن و ادوارد میگل با ترجمه سلیس و خواندنی دکتر فرخ قبادی توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است. در مزیت این ترجمه همین بس که در هنگام مطالعه خواننده متوجه ترجمه بودن اثر نمیشود.
کتاب تبهکاران اقتصادی (فساد، خشونت و فقر ملتها) نوشته ریموند فیسمن و ادوارد میگل با ترجمه سلیس و خواندنی دکتر فرخ قبادی توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است. در مزیت این ترجمه همین بس که در هنگام مطالعه خواننده متوجه ترجمه بودن اثر نمیشود. نویسندگان کتاب استادان شناختهشده حوزه اقتصاد توسعه در دانشگاههای ممتاز آمریکا هستند که رویکرد جدیدی را به مسائل قدیمی اقتصاد توسعه برگزیدهاند و در این مسیر مشغول به تحقیق و پژوهش هستند و در اثر تلاشهای آنها این رویکرد امروزه در حوزه اقتصاد توسعه به رویکردی مسلط تبدیل شده است. پیش از این آنها یافتههای خود را به شکل مقالات علمی در نشریات دانشگاهی منتشر میکردند و همین امر مانع میشد تا عموم مردم بتوانند از آن به میزان لازم استفاده کنند. خوشبختانه با تالیف این کتاب همان محتوا اینک با زبانی ساده و همه فهم و در عین حال جذاب و خواندنی برای عموم عرضه شده است. در این کتاب دیگر از پیچیدگیهای ریاضی و آماری و مدلهای اقتصادسنجی خبری نیست. پیامی که این کتاب برای عموم مردم به طور عام و دانشآموختگان حوزه اقتصاد توسعه به طور خاص منتقل میکند این است که چگونه بهکارگیری
رویکردهای جدید و ابزارهای پژوهشی نوین در حوزه اقتصاد توسعه میتواند جان تازهای در کالبد مرده این حوزه بدمد و این حوزه را که بیش از یک دهه در رخوت به سر میبرد به عرصهای جذاب در تحقیقات اقتصادی بدل سازد. مساله فقر، فساد و خشونت از مهمترین مسائلی هستند که سالهاست جوامع در حال توسعه با آن روبهرو بوده و هنوز نتوانستهاند از آنها خلاصی یابند؛ لذا سوال در مورد اینکه چطور میتوان از تله فقر رهایی یافت، چگونه میتوان با فساد مبارزه کرد و راه حل مقابله با خشونت و ناامنیها و منازعات درونکشوری چیست، سوالاتی قدیمی اما اصیل به شمار میروند و به نظر میرسد که هنوز پاسخهای کامل و درخوری برای آنها پیدا نشده است؛ لذا اقتصاددانان جدید حوزه توسعه از جمله نویسندگان این کتاب به سهم خود تلاش کردهاند پاسخهایی بهتر برای این سوالات بزرگ بشری پیدا کنند. پیچیدگی مساله کشورهای در حال توسعه در این است که ظاهراً این مقولات به هم پیوستهاند و هر کدام مقوم دیگری است. با گسترش فقر خشونت تشدید میشود. تا وقتی منازعات درونکشوری هست، به طور طبیعی فقر رشد میکند نه تولید. نقش زیانبار فساد در رشد اقتصادی نیز مسالهای نیست که
ناشناخته باشد.
فصل اول کتاب رابطه سه موضوع یادشده را تشریح کرده و میان دو رویکرد سیاستگذارانه برای مقابله با آنها تفکیک قائل میشود. یک رویکرد که نماینده سرشناس آن جفری ساکس است بر مداخله از بیرون خصوصاً توسط نهادهای بینالمللی و کمکهای مالی کشورهای توسعهیافته تاکید دارد. رویکرد دیگر که نماینده آن ایسترلی است عکس این موضع را اتخاذ کرده و بیحاصلی کمکهای خارجی و مداخله نهادهای بینالمللی را یادآور شده و تقویت نهادهای حکمرانی را شرط لازم (و حتی کافی) برای اثربخشی کمکهای خارجی برمیشمرد. فصل دوم کتاب تلاش برای یافتن پاسخ به این سوال است که چگونه میتوان تاثیر فساد مسوولان سیاسی را شناسایی کرد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه عرصه کسبوکار با روابط سیاسی پیوند خورده است. در نبود نهادهای حامی حقوق مالکیت و امنیت سرمایهگذاری، مسوولان سیاسی هستند که تعیین میکنند از کدام بنگاه اقتصادی حمایت صورت گیرد. همین امر تقاضا برای حمایت سیاسی را ایجاد کرده و به تبع آن زمینه برای روابط میان بنگاههای اقتصادی و مسوولان سیاسی فراهم میشود. طی این فصل روی کشور اندونزی در زمان حاکمیت سوهارتو به عنوان نمونهای از این مساله تمرکز شده و
مداخلات پسر سوهارتو در فضای کسب و کار را در کانون تحقیق خود قرار داده است. سوال محقق این است که این پیوندهای سیاسی تا چه حد در اقتصاد اندونزی گسترده است؟ آیا راهی برای شناسایی این تاثیر وجود دارد. راه حل بدیعی که نویسندگان یافتهاند این است که هرگاه حیات و سودآوری شرکت منوط به پیوندهای سیاسی باشد، تلاطمات سیاسی باید اثر خود را روی ارزش سهام آن شرکت منعکس کند؛ لذا محققان تغییر قیمت سهام برخی از شرکتها را به تبع طرح اخباری مبنی بر مریضی و یا مرگ سوهارتو علامتی از این رابطه نامیمون قلمداد کرده و دریافتهاند ابعاد این مشکل بسیار بزرگ و قابل توجه است. به احتمال زیاد خوانندگان ضمن مطالعه شرح دلکش و جذابی از فعالیتهای اقتصادی خاندان سوهارتو از گستره فساد در این کشور شوکه خواهند شد. فصل سوم کتاب به مقوله قاچاق میپردازد. قاچاقنمایی از پدیده اقتصاد غیررسمی است و از اینرو تخمینهای مربوط به ابعاد آن همواره محل مناقشه بوده است. این فصل روی قاچاق میان هنگکنگ و چین متمرکز شده و شرح جالبی از فعالیتهای قاچاق یکی از بزرگترین قاچاقچیان چینی عرضه میکند. در این فصل نویسندگان به خوبی نشان میدهند که اولاً وقتی
تعرفههای بالا وجود دارد زمینه قاچاق فراهم میشود و ثانیاً وقتی نرخهای تعرفه برای کالاهای مشابه متفاوت باشد زمینه اظهار کذب کالا متناسب با تعرفه پایینتر فراهم میشود. به عنوان مثال وقتی تعرفه واردات گوشت بوقلمون کمتر از مرغ باشد، قاچاقچیان انگیزه مییابند تا گوشتهای مرغ وارداتی خود را گوشت بوقلمون جا زنند. راه حل بدیع نویسندگان برای تخمین میزان قاچاق مقایسه آمار صادرات کشور الف به کشور ب از فلان کالا با آمار میزان واردات کشور ب از کشور الف از همان کالاست. هر گاه این دو رقم با هم همخوان نباشند مشخص میشود که پدیده کماظهاری و قاچاق رخ داده است. فصل چهارم کتاب سوال قدیمی تاثیر فرهنگ یا مکانیسمهای اقتصادی بر رفتارهای انحرافآمیز را در کانون توجه قرار میدهد. بسیاری از مردم فرهنگ را عامل رفتارهای انحرافآمیز و ناهنجار میدانند در حالی که اقتصاددانان بر اهمیت نظام انگیزشی تاکید میکنند.
نویسندگان موردی را یافتهاند که در آن هیچ مکانیسم تشویق یا تنبیه برای رفتار ناهنجار وجود نداشته اما این رفتار ناهنجار به میزان مختلف رخ داده است. مثال مورد توجه آنها تخلف دیپلماتهای مستقر در سازمان ملل در پارک خودروهایشان است. از آنجا که شهرداری نیویورک نمیتواند خودروهای متخلف دیپلماتها را ملزم به پرداخت جریمه کند میتوان به بررسی این مساله پرداخت که دیپلماتهای کشورهای مختلف با فرهنگ متفاوت نسبت به فساد و نقض قانون در چنین وضیعتی چگونه رفتار میکنند. یافته هیجانانگیز این نویسندگان این است که بسیاری از کشورها که بر اساس شاخصهای متعارف جهانی فاسد قلمداد میشوند، دیپلماتهایشان نیز به دفعات بیشتری تخلفات راهنمایی و رانندگی به شکل پارک غیرمجاز مرتکب میشوند. فصل پنجم کتاب بر مساله منازعات مسلحانه داخلی متمرکز است. اینکه دلیل منازعات درونکشوری چیست سالهاست که محل نظریهپردازی قرار داشته اما تنها این اواخر است که اقتصاددانان به این عرصه وارد شده و تحلیلهای مبتنی بر مدلهای اقتصادی را عرضه کردهاند.
تحلیل جامعهشناختی رایج این است که فقر و فلاکت موجب بروز منازعات قومی و نژادی و استقلالطلبیها میشود و اینگونه منازعات نیز به سهم خود فقر و فلاکت را تشدید میکند. یک بار دیگر مساله مرغ و تخم مرغ ظاهر میشود اما در این میان نویسندگان یک عامل برونزا را پیدا کردهاند و حول آن نظریه خود را مطرح میکنند. این عامل برونزا میزان بارندگی است. چگونگی تاثیر این عامل را به تخیل خوانندگان و مطالعه کتاب واگذار میکنم. فصل ششم کتاب بر یک مساله رایج در آفریقا یعنی کشتن سالخوردگان متمرکز است. بسیاری با عینک انسانشناسانه به مساله مینگرند اما نویسندگان کتاب یک بار دیگر نشان میدهند رویکرد اقتصادی چه قدرتی در تحلیل مسائل اجتماعی دارد. آنها میگویند زنده نگه داشتن یا کشتن افراد بیش از اینکه به سنت صیانت از نفس در فرهنگها برگردد به محاسبه سود و زیان بازمیگردد. وقتی زیان زنده ماندن افراد پیر بیشتر باشد فرهنگ متناسب با کشتن آنها شکل میگیرد. پیچیدگیهای تحلیل این مساله حساس در فصل ششم به تفصیل آمده است. نکته مهمتر آن است که راهحلی نیز در نهایت برای حل این مشکل عرضه میشود. فصل هفتم کتاب به تبعات جنگ و منازعات نظامی
بینالمللی توجه دارد. آیا همانگونه که عموم مردم میاندیشند جنگها جز خرابی چیزی به دنبال ندارند؟ آیا ملتها میتوانند به سرعت کشورشان را بازسازی کنند؟ اگرچه تخریب سرمایههای ملی از رشد و رفاه میکاهد اما بازسازی زمینه رشد را فراهم میکند. کدام عامل غالب میشود. نرخ رشد مناطق تخریبشده در جنگ در سالهای پس از جنگ چگونه است؟ نویسندگان کتاب آمار مربوط به بمباران مناطق مختلف در ویتنام را از آرشیو ارتش آمریکا مورد استفاده قرار داده تا شاخصی از تخریب مناطق گوناگون ویتنام فراهم کنند. سپس نرخ رشد مناطق مختلف را به دست آورده و مقایسه جالبی بین آنها انجام دادهاند که نتیجه آن برای همه افراد کنجکاو جالب توجه خواهد بود.
فصل هشتم به معرفی شیوه جدید تحقیق در حوزه اقتصاد توسعه یعنی شیوه آزمایشی میپردازد. بنا به توصیف نویسندگان، همانگونه که محققان عرصه دارویی و پزشکی شرایط آزمایشگاهی برای سنجش اثرات داروهای جدید را فراهم میکنند، محققان اقتصاد توسعه نیز میتوانند از همین روشهای آزمایشگاهی و تجربی برای سنجش اثرات سیاستهای فقرزدایی استفاده کنند. به عنوان مثال نویسندگان آزمایشی را شرح میدهند که در آن راه حلهای مختلف برای کاهش فساد در انجام پروژههای عمرانی نظیر راهسازی در روستاهای آفریقا مورد سنجش قرار میگیرد.
در برخی مناطق روستایی وعده داده میشود که کمکهای خارجی برای ساخت راه بعداً توسط متخصصان حسابداری و حسابرسی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در برخی مناطق دیگر مردم عادی نیز در تصمیمگیری پیرامون ساخت راه مشارکت داده شده و نهایتاً در برخی مناطق هیچ اقدام جدیدی جز واگذاری کمکهای خارجی صورت نمیگیرد. بررسیهای موشکافانه نشان داده که در روستاهای دسته اول میزان فساد در انجام پروژههای عمرانی به شدت کاهش یافته و کیفیت خدمات ارائهشده افزایش داشته است. این مثال از این جهت عرضه شده تا کارایی شیوه «ارزیابی برنامه تصادفیشده» تشریح شود. این روش عرصه جدیدی پیش روی محققان اقتصاد توسعه قرار میدهد تا به ارزیابی توصیههای سیاستی خود بپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید