سیاستهای دولت جدید ایران چیست؟
طعمی کاملاً متفاوت
از زمان مراسم تحلیف در یک ماه گذشته، حسن روحانی اولین گامهایش را به سمت اصلاح اقتصاد بیمار ایران آغاز کرده است.
از زمان مراسم تحلیف در یک ماه گذشته، حسن روحانی اولین گامهایش را به سمت اصلاح اقتصاد بیمار ایران آغاز کرده است. در طول هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد قیمت نفت دو برابر شد اما پول آن برای واردات ارزانقیمت و ارائه اعتبارات به مصرف رسید. تولیدکنندگان آسیب دیدند، تورم و بیکاری اوج گرفت و طبقه متوسط ایران بسیار فقیرتر شد. آقای روحانی باید جهت این روند را برگرداند. او برای شروع کابینهای از افراد فنسالار معرفی کرد که بیشتر آنها در دوران رئیسجمهورهای اصلاحگرا - اکبر هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی - دارای مسوولیت بودند. گفته میشود آن دو نفر به مکتب راست مدرن ایران تعلق دارند، تلاش میکنند اقتصاد را به سمت بازار آزاد بکشانند، پایه مالیاتی را افزایش دهند، و از نهادهای جهانی مانند بانک جهانی اعتبار بگیرند.
وزیر جدید اقتصاد، علی طیبنیا، که دورهای را در مدرسه اقتصاد لندن گذرانده است اعلام کرد قصد دارد نظام مالیات بر ارزش افزوده و نظام مالیات بر درآمد را بازسازی کند تا اتکای کشور به درآمدهای نفتی کاهش یابد. صادرات نفت کشور از زمان اعمال تحریمهای غرب در اواخر سال 2011 به نصف کاهش یافته است. وزیر نفت، بیژن زنگنه که خود اصلاحطلب است قصد دارد قراردادهای سخاوتمندانهتری را به شرکتهای نفتی جهان پیشنهاد دهد و از هماکنون در جستوجوی سرمایه و دانش خارجی است. آقای روحانی همچنین قصد دارد سازمان مدیریت و برنامهریزی را بازگشایی کند. این سازمان که در سال 2007 توسط محمود احمدینژاد منحل شد نوعی حسابرس مستقل بودجه به شمار میآید. محمد نهاوندیان رئیس دفتر جدید رئیسجمهور اصلاحات اقتصادی بیشتری را پیشنهاد داده است تا بتوان سفتهبازی در بازار ارز را به حداقل رساند. در اطراف مناطق مرکزی و بازار بزرگ تهران همیشه میتوان دلالهایی با بستههای دلار در دست مشاهده کرد که سعی میکنند از تلاطمهای بازار و نرخ ریال به نفع خود استفاده کنند.
ولیالله سیف رئیس جدید بانک مرکزی ایران تلویحاً اشاره کرد برای کنترل تورم لازم است نرخ سود بانکی افزایش یابد. به گفته کیوان هریس از دانشگاه پرینستون این کار به ورشکستگیهای زیادی منجر خواهد شد چرا که در چند سال گذشته سیاست تسهیل پول به اجرا گذاشته شده بود. بنابراین لازم است دولت وارد عمل شود و صرفاً به امید آن نباشد که بازار بتواند اوضاع را ساماندهی کند. در هر حالت اگر آقای روحانی نتواند تحریمهای آمریکا و اروپا علیه بانکها و صنعت نفت ایران را بردارد اقدامات اصلاحی او متوقف خواهند شد. موفقیت او در انتخابات بیشتر به آن دلیل بود که رایدهندگان عقیده داشتند او بهترین شانس برای رفع تحریمهاست. اما اکنون با تهدید آمریکا برای بمباران سوریه - نزدیکترین متحد ایران - روحانی چشمانداز ورود به جنگی منطقهای را پیش روی خود میبیند. چیزی که او اصلاً مایل به آن نیست. سخنگویان دولت بارها شورشیان سوریه را مسوول حملات شیمیایی 21 آگوست معرفی کردهاند اما در مقایسه با دولت احمدینژاد لحن آنها محتاطانهتر است. آنها به طور کلی استفاده از سلاحهای شیمیایی را محکوم و به جهان یادآوری میکنند که کشورشان در طول سالهای جنگ با
عراق قربانی سلاحهای شیمیایی بوده است. حتی گفته میشود آقای رفسنجانی دولت سوریه را به خاطر حملات شیمیایی مورد سرزنش قرار داده است.
در واقع، از گوشه و کنار زمزمههایی به گوش میرسد که ایران میتواند به جای اتحاد متعصبانه با بشار اسد از قدرت سیاسی و مالی خود استفاده کند و او را به پای میز مذاکره با شورشیان متخاصم بکشاند. اگر خشونتها به لبنان کشیده شود حزبالله که طرفدار ایران است نیز آسیب خواهد دید و در نتیجه نفوذ ایران در منطقه کمتر میشود. اما اگر ایران بتواند اسد را به مذاکره ترغیب کند ممکن است راهی برای بهبود روابط ایران و آمریکا گشوده شود و حتی موضوع برنامه هستهای ایران وضعیت بهتری پیدا کند.
تماسهای غیرمستقیم شاید از قبل آغاز شده باشند. دیدار سلطان قابوس پادشاه عمان از ایران با سفر غیرمنتظره جفری فلتمن به تهران دنبال شد. سلطان قابوس در گذشته به عنوان پیامآور و میانجیگر بین دو دولت عمل کرده است و جفری فلتمن در سالهای 2009 تا 2012 معاون باراک اوباما در امور شرق نزدیک بوده و هماکنون مشاور دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی است. به گفته یکی از روزنامههای ایران، سلطان قابوس در خفا پیشنهادی از جانب آمریکا مطرح کرد که مطابق آن در صورت کاهش غنیسازی اورانیوم ایران مجدد میتواند به شبکه بانکی سوئیفت بپیوندد. هنوز طرف آمریکایی چنین پیشنهادی را تایید نکرده است اما شایعات در تهران گسترده شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید