افزایش شکاف طبقاتی
نابرابری
آمارهای جدید درباره استانداردهای زندگی آمریکایی زمینههایی را برای خوشبینی فراهم کرده است. پس از پنجسال روند نزولی درآمد خانوارهای معمولی آمریکایی متوقف شده است و نرخ فقر دیگر بالا نمیرود. سرانجام، چنین به نظر میرسد که رشد اقتصادی حداقل آنقدر قدرتمند شده است که بتواند درآمد مردم عادی را ثابت نگه دارد.
آمارهای جدید درباره استانداردهای زندگی آمریکایی زمینههایی را برای خوشبینی فراهم کرده است. پس از پنجسال روند نزولی درآمد خانوارهای معمولی آمریکایی متوقف شده است و نرخ فقر دیگر بالا نمیرود. سرانجام، چنین به نظر میرسد که رشد اقتصادی حداقل آنقدر قدرتمند شده است که بتواند درآمد مردم عادی را ثابت نگه دارد. اما پیام اصلی این داستان غمانگیز است. بیشتر منافع حاصل از رشد نصیب درصد بسیار کوچکی از جمعیت میشود: 95 درصد منافع بهبود اقتصاد به جیب یک درصد ثروتمند سرازیر میشود. کسانی که سهمشان از درآمد کل به بالاترین میزان در طول یک قرن رسیده است. کشوری که بیشترین نابرابری را در جهان ثروتمند دارد هماکنون این نابرابری را به شدت افزایش میدهد. دلیلی ندارد که فقط افراد انساندوست نگران این شرایط باشند. درست است که اندکی نابرابری برای اقتصاد مفید بوده و انگیزههایی برای سختکوشی و خطرپذیری ایجاد میکند اما تمرکز درآمدها در بخش ثروتمند جامعه در سالهای اخیر میتواند از نظر سیاسی خطرناک و از دیدگاه اقتصادی زیانآور باشد. از نظر سیاسی خطر آن است که جامعه خشمگین شود. قرار نیست آمریکاییها ثروتمندان را مورد حمله قرار دهند
اما نشانههای خشم و عصبانیت مردم از هماکنون آشکار است. به عنوان نمونه میتوان به وضعیت لاری سامرز از حزب دموکرات چپ اشاره کرد. او که اقتصاددانی پیشرو است هفته گذشته مجبور شد نامزدی خود برای ریاست فدرال رزرو را پس بگیرد چرا که از دیدگاه دیگران او نظر بسیار ملایمی درباره والاستریت داشت. نابرابری میتواند نشانه بیکفایتی باشد. یارانه پنهانی که دولت به بانکهای بسیار بزرگ میپردازد تا از سقوط آنها جلوگیری کند باعث شده است بانکداران حقوق و مزایای بالایی برای خود در نظر بگیرند. این در حالی است که توزیع نابرابر و عدم مساوات در فرصتهای پیشروی نسل آینده میتواند به کاهش رشد منجر شود. ظاهراً چنین اتفاقی در حال وقوع است. شکاف بین نمرات دانشآموزان ثروتمند و فقیر در مقایسه با 25 سال پیش به 30 تا 40 درصد رسیده است. با توجه به اینکه توزیع استعداد و هوش طی یک نسل تغییری نداشته است تفاوت بین دانشآموزان ثروتمند و فقیر حاکی از آن است که نوجوانان طبقه ثروتمند بیش از هر زمان دیگری از مزایای اجتماعی و اقتصادی بیشتر بهرهمند هستند. پویایی و تحرک اجتماعی بین نسلها که قبلاً هم در آمریکا کمتر بوده اکنون به حالت رکود رسیده
است.
به جوانان کمک کنید
بسیاری از عوامل ایجاد شکاف بین فقیر و ثروتمند همانند تحولات سریع فناوری و جهانیسازی اقتصاد ریشههای عمیقی دارند و تا مدتها ثابت خواهند ماند. تایلر کوون از دانشگاه جرج میسون عقیده دارد جامعه به زودی به دو گروه تقسیم خواهد شد: کسانی که میتوانند با دستگاههای هوشمند کار کنند و کسانی که توسط این دستگاهها کنار گذاشته میشوند. گروه اول به شکوفایی میرسند و گروه دوم زمان خود را صرف بازیهای ویدئویی خواهند کرد. تعداد زیادی از سیاستمداران آمریکا نگران نابرابری هستند اما شمار اندکی از آنان روشهای سازندهای برای مقابله با آن ارائه میدهند. دموکراتها به راه حلهای چپگرایانه مانند افزایش سطح حداقل دستمزدها یا بالا بردن مالیات ثروتمندان تمایل دارند. در مقابل بسیاری از جمهوریخواهان وجود چنین مشکلی را در اصل انکار میکنند. در گذشته هم نابرابری از موضوعات مهم در سیاست بوده است اما افزایش نرخ حاشیهای مالیات نتوانسته راه حل مناسبی برای مقابله باشد. باید گروههای چپ و راست با یکدیگر به توافق برسند و با کاهش فرصتهای تبعیضآمیز برای ثروتمندان و افزایش سرمایهگذاری
در نسل جوان دستاوردهای بهتری حاصل کنند. مقابله با مزایای ویژه ثروتمندان را باید از بودجه آغاز کرد. قانون مالیات آمریکا زمینههای انحراف زیادی به نفع ثروتمندان دارد. در این قانون روشهای دور زدن به نفع داراییهای خصوصی و کاهش نرخ بهره وام مسکن (که نوعی یارانه برای خریداران املاک بزرگ است) به وفور دیده میشوند. بنابراین قانون سادهتر و شفافتر میتواندکارایی بیشتری داشته باشد. مقرراتزدایی نیز میتواند مفید باشد. بسیاری از مشاغل پردرآمد آمریکا مانند پزشکی و وکالت با قوانین محدودکننده غیرمنطقی مورد حمایت قرار گرفتهاند. سرمایهگذاری بر روی نسل جوان باید با تمرکز بر تحصیلات اولیه آغاز شود. آموزش پیشدبستانی میتواند اولین و مهمترین گام در جهت بهبود وضعیت گروه زیادی از طبقات محروم باشد. امری که آمریکا بیش از هر کشور دیگری در آن عقب مانده است. طبق گزارش سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه رتبه آمریکا از نظر تحصیل کودکان چهار ساله در میان 38 اقتصاد برتر جهان بیست و هشتم است. اوباما طرحهایی برای تقویت دوران پیش دبستانی دارد اما جزییات آن هنوز کامل نیست. جمهوریخواهان باید از این طرحها استقبال کنند. برابری درآمدی
همیشه یک آرمان و رویا بوده است اما آمریکا باید در جهت گسترش و توزیع بیشتر فرصتها گام بردارد. جامعهای که دچار نابرابری شود امیدهای خود را از دست خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید