فرازها و فرودهای پنجاه کنشگر اقتصاد ایران
بازآفرینی پنجاه برند ایرانی
سیر تحولات مربوط به صنایع ایران، بیشتر از آن جهت که معرف فعالیت پرشمار نیروی انسانی از ساکنان این مرز و بوم است یا منشاء ثروت و سرمایه کشور یا منبع شناختی برای وضعیت اقتصاد کلان و شاخصهای اقتصادی از جمله تورم، اشتغال، بیکاری، سرانه ملی، … است همیشه مورد توجه قرار میگیرد.
سیر تحولات مربوط به صنایع ایران، بیشتر از آن جهت که معرف فعالیت پرشمار نیروی انسانی از ساکنان این مرز و بوم است یا منشاء ثروت و سرمایه کشور یا منبع شناختی برای وضعیت اقتصاد کلان و شاخصهای اقتصادی از جمله تورم، اشتغال، بیکاری، سرانه ملی،... است همیشه مورد توجه قرار میگیرد. بخشی از این تصویر، قطعاً متعلق به کسانی است که طی سالهای گذشته مولد چنین ساز و کاری بودهاند. این ساز و کار عمدتاً از سوی مردانی هدایت میشود که همه عمر مفید خود را در این مسیر نهادهاند. سیر تحولات این کنشگران، طی 100 سال اخیر با رویکردهای مختلفی صورت گرفت که برخی از آن به کامیابی و برخی نیز به ناکامی اقتصاد ملی انجامید. گاه این رویکردها، به تجاری کردن صنعت و گاه به تقویت صنایع سنگین، و گاه به بیمهری کردن به صنعتگران و گاه به مصادره اموال آنان انجامید.
در سالهای اخیر، عنوان جدید کارآفرین برای کوشندگان صنایع، مشرب جدیدی در ساختار حاکمیت انتخاب شد تا از این طریق اعاده حیثیتی از دودمان صاحبان صنایع انجام گیرد تا بلکه بخشی از اجحاف و ستمهایی که بر قاطبه این قشر از جامعه صورت گرفته به نوعی به وضعیت گذشته برگردد. از همین سو، بنا به اقبال و توجه بخش مهمی از حاکمیت و استقبالی که مردم از این طبقه اجتماعی-اقتصادی کردند آثاری پیرامون زندگی، زمانه و کسب و کار این کنشگران اقتصادی منتشر شده است تا آنچه طی 100 سال اخیر روی داده به نوعی بازخوانی شود.
کتابهای سرگذشت امینالضرب، رفوگران، خاندان لاجوردی، کاظم خسروشاهی، محمدعلی گرامی، محمدتقی برخوردار، رحیم ایروانی و تنی چند از صاحبان صنایع بزرگ طی یک قرن گذشته بخشی از همین کوششها بود که اغلب طی دو دهه گذشته انجام گرفته است.
در کتاب پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، از مردانی چون حاجمحمدحسن امینالضرب، حاجمعینالتجار بوشهری، حاجزینالعابدین تقییوف، ابوالحسن ابتهاج، محمود خلیلی، محسن خلیلی، همایون صنعتیزاده، اسدالله عسگراولادی، فاتح، همدانیان، تفضلی، آزمایش، ارجمند، محمدعلی نوید، عالینسب و میرمحمد صادقی، صرافزاده و هراتی، آهارونیان، خلیل طالقانی، کازرونی و... نام برده شده است اگرچه این عده اغلب از نامآوران صنایع ایران طی دهههای گذشته بودهاند اما به سختی میتوان آنان را معرف همه صنایع مقاطع مختلف ایران دانست. بخشی از این کاستیها قطعاً به فقدان اسناد و مستندات تاریخی اشاره دارند و برخی به انزوا و گوشهگیری صاحبان ثروت که اهتمام آنان اغلب در این است که در حاشیه بمانند و کمتر در چشمها ظاهر شوند. با این همه، میتوان این اثر را یکی از مهمترین اتفاقها در حوزه تاریخ نشر کارآفرینان اقتصادی ایران دانست که پس از سالها، بخش مهمی از رویدادها، شکستها و موفقیتها، توسعه و گسترش کسب و کارهای صنایع ممتاز کشور در یک مجموعه نفیس گردآوری شده است. اطلاعات و دادههایی که به نوعی میتوان به وضعیت اقتصاد ملی کشور و نیز به رفتارهای اقتصادی و
گرایشهای کارآفرینان برتر کشور نسبت به حرفه و صنعت خود پی برد. امری که شاید بتواند برای کارآفرینان آتی کشور و نیز نسل آینده صنایع ملی الگوی درخوری محسوب شود. الگویی که اگر در سالهای دهههای 50 و 60 مورد توجه قرار میگرفت شاید از برخی آسیبها و خسارتهای ملی صنایع در این سالها پرهیز میشد.
دیدگاه تان را بنویسید