پازل مشاغل و شاغل ناقص نمیماند
سخنان مقامات مسوول مبنی بر وجود مشاغل بدون متصدی در کشور حرف جدیدی نیست و پیش از این هم برخی مقامات میگفتند کارهایی در کشور ما وجود دارد که متقاضیان علاقهمند نیستند در آن مشاغل مشغول به کار شوند اما بنده با توجه به حجم تقاضا برای اشتغال در کشور بعید میدانم اینچنین مشاغلی مانده باشند.
سخنان مقامات مسوول مبنی بر وجود مشاغل بدون متصدی در کشور حرف جدیدی نیست و پیش از این هم برخی مقامات میگفتند کارهایی در کشور ما وجود دارد که متقاضیان علاقهمند نیستند در آن مشاغل مشغول به کار شوند اما بنده با توجه به حجم تقاضا برای اشتغال در کشور بعید میدانم اینچنین مشاغلی مانده باشند. ما در حال حاضر بخشهای زیادی داریم که در آن بخشها به راحتی افرادی از کشورهای خارجی وارد شدهاند و به سرعت این مشاغل را پر کردهاند، بنابراین به نظرم اینطور نیست که عرضه و تقاضا در بازار کار به گونهای باشد که بهاندازه دو میلیون شغل در بازار کار بماند و متقاضی برای آنها وجود نداشته باشد. حتی اگر اینطور باشد آنوقت یکی از اساسیترین پرسشها را باید از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پرسید و در واقع این دستگاه دولتی زیر سوال میرود که چرا سازمان زیرمجموعه آن یعنی سازمان آموزشهای فنی و حرفهای نتوانسته به کارگران ساده ما آموزشهایی را بدهد که اکنون این مشاغل بدون متصدی باقی نماند یا اینکه چرا این سازمان نتوانسته مهارت افرادی را که در آموزش عالی تربیت شدهاند آنقدر افزایش دهد که آنها بتوانند متصدی شغلی شوند. در واقع در این بخش اگر مشاغلی هم مانده باشند که افراد آنها را نمیتوانند انجام دهند مقصر سازمان آموزشهای فنی و حرفهای خواهد بود که باید افراد را برای پذیرش همه مشاغل آماده میکرد. در عین حال بنده باز هم اشاره میکنم که در بازار کار کشور ما آنقدر متقاضی شغل وجود دارد که این موضوع نمیتواند چندان صحت داشته باشد. اکنون مشاهدات نشان میدهد حتی افراد با مهارتهای بیشتر و بالاتر حاضر هستند کارهای یدی انجام دهند. چرا که در همین شرایط که بازار کار رکود کامل دارد، آنقدر نیروی کار زیاد است که اگر آنها هم نتوانند افراد دیگری تصدی این مشاغل را بر عهده میگیرند. از سوی دیگر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی عنوان کرده است که این مشاغل به دلیل سخت بودن بدون متصدی مانده است. اگر ما تعاریف مشاغل سخت را نگاه کنیم میبینیم که مشاغل سخت در کشور ما عمدتاً مشاغل مربوط به بخش معدن یا بخشهای مانند آن است. در کنار این مشاغل، برخی شغلهای سخت دیگر هم هستند که معمولاً در حوزه شهرداریهاست که در آن کارها معمولاً پیمانکاران از نیروهای کار اتباع خارجه بهره میبرند و به آنها کمترین حقوق ممکن را پرداخت میکنند و معمولاً چون در این حوزه بازرسیها به میزان حداقل است، از وضعیت موجود راضی هستند. بنابراین معمولاً در این مشاغل سخت هم اگر پیمانکاران مشاغلی بدون متصدی داشته باشند سراغ نیروی کار اتباع بیگانه میروند و از آنها با پایینترین دستمزد بهره میبرند و در واقع اجازه نمیدهند که مشاغلی بدون متصدی باقی بماند. اما در سوی دیگر به گفته رئیس دانشگاه جامع علمی-کاربردی این مشاغل بدون متصدی، شغلهایی هستند که افراد مهارت لازم را برای انجام آنها ندارند. اگر ما بخواهیم این سخن را ملاک اصلی قرار دهیم آنوقت باید سراغ متولی اصلی آن یعنی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برویم و از آنها سوال کنیم چرا نتوانستهاند با توجه به مشاغل موجود به افراد آموزش مهارتهای لازم را بدهند تا اکنون اینطور نشود که افراد به واسطه نداشتن مهارت نتوانند در فرصتهای شغلی مشغول به کار شوند. چرا که این وظیفه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که مشاغل را رصد و طوری برنامهریزی کند که برای همه فرصتهای شغلی موجود متفاضیای وجود داشته باشد. البته این را هم نباید نادیده گرفت که در سالهای اخیر همین وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی مدعی تربیت افراد برای پذیرفتن مشاغل موجود کشور بوده و با وجود این، اکنون مقامات مسوول اینطور میگویند. به همین دلیل شاید نیاز باشد ابتدا بررسی صورت گیرد که در سالهای اخیر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افراد را برای پذیرفتن چه مشاغلی تربیت کرده و از سوی دیگر دانشگاهها دانشجویان را برای پذیرفتن کدام مشاغل آماده کردهاند و در کدام بخشها دانشجویان و فارغالتحصیلان آنها نیاز به آموزش مهارت دارند. با این حال در مجموع بنده اعتقاد ندارم که اکنون در بازار کار کشور ما مشاغلی مانده باشد که افراد حاضر به انجام آن نباشند یا مهارت لازم را برای انجام آن کار نداشته باشند. چرا که در شرایط موجود به دلیل وضعیت نامتوازن بازار کار، افراد وقتی میبینند شغل مدنظر آنها وجود ندارد حاضر هستند هر شغلی را انجام دهند.
دیدگاه تان را بنویسید