پرواز بر فراز
قیمت سهام در چین
اگر شما یک کارگر چینی باشید، احتمالاً سال گذشته برای امرار معاش تقلای زیادی کردهاید یا اینکه سهام خریدهاید و به آرامی بر روی کاناپه نشستهاید.
اگر شما یک کارگر چینی باشید، احتمالاً سال گذشته برای امرار معاش تقلای زیادی کردهاید یا اینکه سهام خریدهاید و به آرامی بر روی کاناپه نشستهاید. سهام چین روندی افزایشی با نسبتهای افسانهای داشتند. در طول سال گذشته شاخص CSI300 که شاخص بزرگترین سهام سرزمین اصلی است بیش از دو برابر شد. این افزایش در مقایسه با شاخص چاینکست (ChiNext) ناچیز است. این شاخص که نشانگر شرکتهای تازهکار است ظرف 12 ماه سه برابر شد. از آن جالبتر سهام کیوتون (Qtone) شرکت آموزش آنلاین است که از زمان ثبت در بورس در اوایل سال 2014 تا اواسط ماه جاری 1300 درصد افزایش داشت. مدیران این شرکت به سهامداران درباره «صعود ناآگاهانه» هشدار دادند.
نشانههای قیمتگذاری بیش از حد در همهجا دیده میشود. سهام ثبتشده در بازار بورس شنژن که عرضهکننده سهام بنگاههای فناوری است، به طور متوسط نسبت قیمت به درآمدی معادل 64 دارند. این نسبت برای شرکتهای کوچک و متوسط بازار بورس 80 است. این در حالی است که نسبت قیمت به درآمد 25 برای اکثر سهام میزانی گران قلمداد میشود. چاینکست اکنون 140 برابر درآمد سال گذشتهاش قیمتگذاری میشود. این ارزشگذاری معادل شاخص نزدک (NASDAQ) شاخص بورس فناوریهای بزرگ آمریکا در دوران اوجگیری صنعت داتکام است. شرکتهایی که سهام آنها در هنگکنگ و شانگهای ثبت شدهاند در سرزمین اصلی با بهایی 30 درصد بیشتر از قیمت اولیه معامله میشوند که بیشترین مقدار در چهار سال اخیر است. ارزش برخی سهام در چین دو برابر شده است. هر چند پول سرزمین اصلی هماکنون میتواند به سادگی به سمت جنوب و بازار هنگکنگ روانه شود.
سرمایهگذاران خرد که مدتها جسوران بزرگ فراز و نشیبهای بازار سهام بودهاند به دور هم جمع میشوند. سفتهبازان چینی ظرف یک هفته در ماه آوریل بیش از چهار میلیون حساب کارگزاری جدید افتتاح کردند. طبق یک مطالعه انجامشده، بیش از دوسوم از تازهواردان به بازار قبل از 15سالگی مدرسه را ترک کردند. شرکتهای ساختمانی که خود را در جایگاه بنگاههای دارای فناوری بالا قرار دادهاند شاهد دو برابر شدن ارزش سهام خود بودند.
روند صعودی بازارها بیش از اندازه است و بالاخره در نقطهای آنها سقوط خواهند کرد. نمیتوان به طور دقیق این زمان را پیشبینی کرد. اما نشانههای هشداردهنده زیاد شدهاند. تحولات شدید اخیر در بهای سهام هانرژی (Hanergy) و گلدین (Goldin)، دو شرکت چینی که در بورس هنگکنگ ثبت شدهاند میتوانند اولین نشانههای دردسر باشند. بازار مسکن شهرهای بزرگ دوباره در حال داغ شدن است: این وضعیت احتمالاً سرمایهگذاران را از سمت سهام به سمت املاک میکشاند. حتی مقامات چین هم در مورد خطرات هشدار میدهند. هر چند در گذشته هر گاه بازار به سمت اصلاح قیمتها پیش میرفت، آنها خونسردی خود را از دست میدادند و با صحبتهایشان ارزش سهام را بالا میبردند. اما مهمتر از پیشبینی زمان سقوط، این سوال است که اثرات اقتصادی آن تا چه اندازه جدی خواهد بود. ظاهراً این اثرات در درازمدت بیشتر مخرب خواهند بود تا در کوتاهمدت.
رانندگان رالی
قطعاً این سقوط قریبالوقوع برای برخی دردناک خواهد بود. اگر بازار سقوط کند، سرمایهگذارانی که بیش از حد سرمایهگذاری کردهاند (چه افراد و چه بنگاهها) با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد. بسیاری از مردم چین با استفاده از وام سهام خریدهاند. میزان تامین مالی حاشیهای -یعنی زمانی که سرمایهگذاران در هنگام کاهش قیمتها از کارگزاران قرض میگیرند و در مقابل بدهی خود وثیقه میگذارند- در ظرف دو سال گذشته بیش از پنج برابر شد و به رقم دو تریلیون یوان (325 میلیارد دلار) رسید. موسسه کردیت سوئیس با اضافه کردن اشکال دیگر تامین مالی بدهیها برآورد میکند که خرید سهام بر مبنای اعتبار به میزان 9 درصد سرمایه بازار رسیده است که پنج برابر از سطح موجود در بازارهای کشورهای پیشرفته بیشتر است.
حتی با این وجود تاثیر اصلاح قیمتها بر اقتصاد در مقایسه با ترکیدن حباب مشابهی در آمریکا و اروپا کمتر خواهد بود. بورسهای چین در مقایسه با اندازه اقتصاد کوچک هستند. سرمایه بازار شناور آزاد حدود 40 درصد تولید ناخالص داخلی و ارزش بازار چاینکست کمتر از 10 درصد تولید ناخالص داخلی است. این رقم در اکثر کشورهای پیشرفته بیش از 100 درصد تولید ناخالص داخلی است. این رقم در اکثر کشورهای پیشرفته به بیش از 100 درصد تولید ناخالص داخلی میرسد. در نتیجه شکوفایی بازار سهام چین کمتر از آن چیزی که تصور میشود در رشد اقتصادی کشور نقش داشته است. بسیاری عقیده داشتند با ثروتمندتر شدن سرمایهگذاران این رالی به سمت افزایش مصرف کشیده خواهد شد. در واقع، خانوارها کمتر از 10 درصد از ثروت خود را به سهام اختصاص داده بودند.
ساختار روند معکوس بازار بورس نیز میتواند تاثیرات را کاهش دهد. بازارهای هنگکنگ فاقد ابزارهایی درونی هستند که میزان صعود یا نزول یک سهم را بدون تعلیق معامله محدود میکنند. این امر توضیح میدهد چرا حرکات تند و شدید در سهام هانرژی و گلدین مشاهده شد. در مقابل، بازارهای سرزمین اصلی سود یا ضرر روزانه بیش از 10 درصد را محدود میسازند. بنابراین روند اصلاح قیمتها یک روند چرخشی خواهد بود نه سقوط عمودی.
سقوط یا انفجار بزرگ
نگرانکنندهترین امر سایه درازمدتی است که سقوط میتواند بر توسعه بازارهای سهام چین بیندازد. تاریخ نمونههای خوبی ندارد. پس از آخرین سقوط بازار بورس کشور در سال 2007، قیمت سهام به مدت تقریباً هفت سال راکد ماند. سرمایهگذاران اطمینان خود را از دست دادند، مقرراتگذاران کند شدند و به دنبال آن ثبت در بورس متوقف شد.
رکودی مشابه میتواند به دو دلیل پرهزینه باشد: اول اینکه اقتصاد چین در سالهای اخیر به نحو نامتناسبی به وامگیری وابسته بود. کل بدهیها از 15 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 2008 به بیش از 25 درصد کنونی رسید. برای تنوع بخشیدن به تامین مالی شرکتها به تامین مالی بیشتر از طریق سهام نیاز است تا فشار بر نظام بانکی کمتر شود. نظامی که زیر بار وامهای معوق خم شده است. دوم آنکه ممکن است روند آزادسازی مالی کندتر شود. به تازگی مقرراتگذاران چینی پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. به عنوان مثال، آنها نرخ سود وامهای بانکی را آزاد کردند، آنها را به سمت محصولات پساندازی کشاندند و اهرمهای کنترل سرمایه را ملایمتر کردند. سقوط بازار ممکن است آنها را از پیشروی بیشتر باز دارد و به سمت سیاستهای مبتنی بر بازار بکشاند.
این کار اشتباه خواهد بود. برای تثبیت و استحکام بازار بورس چین، اصلاحات بازاری بیشتری لازم هستند. تسهیلسازی کاهش ارزی سهام باعث میشود سرمایهگذاران بدبین فشار معکوسی بر سهام صعودی وارد کنند.
فراهم ساختن دسترسی بیشتر سفتهبازان سرزمین اصلی به بازارهای بورس خارج میتواند مقداری از پول نقد سفتهبازی را از چین خارج سازد. سرعت بخشیدن به فرآیند ثبت شرکتها در بورس متضمن آن خواهد بود که عرضه سهام با تقاضای روزافزون منطبق باشد.
در غیر این صورت پول فقط در خرید و فروش سهام موجود به گردش در میآید. چین نمیتواند فراز و فرودها را از بازارهای مالی خود حذف کند. اما میتواند انحرافات رایج در آن را از میان بردارد.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید