مردی که میتوانست نلسون ماندلا باشد
دیکتاتور سالخورده
بعد از گذشت بیش از سه دهه رابرت موگابه رئیسجمهور زیمبابوه برنامهای برای واگذاری قدرت ندارد.
بعد از گذشت بیش از سه دهه رابرت موگابه رئیسجمهور زیمبابوه برنامهای برای واگذاری قدرت ندارد. بر اساس آنچه گروههای حقوق بشری میگویند رهبر 89سالهای که اکنون به زحمت قدم از قدم برمیدارد و مردم بومی او را پیرمرد خطاب میکنند با سرکوب رسانهها و مرعوب کردن مخالفان خود همچنان بر صندلی ریاستجمهوری نشسته است. موافقان او اما این ادعا را رد میکنند و میگویند رئیسجمهور عینکی محبوب است و سیاستهایش قلوب را تسخیر کرده است. چندی قبل کمیسیون انتخابات زیمبابوه یک دوره پنجساله دیگر موگابه را در قدرت نگه داشت و اعلام کرد او توانسته 61 درصد آرای انتخابات ریاستجمهوری کشور را کسب کند. اما مورگان تسوانگیرای نخستوزیر و رقیب او در انتخابات از تخلف در انتخابات صحبت و تهدید به اقامه دعوی قانونی کرد. ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا هم نتایج انتخابات را زیر سوال بردهاند. موگابه هیچگاه از چنگ زدن به قدرت شرمنده نبوده است. او زمانی گفته بود «این قلمرو من و چیزی است که تا زمان مرگ به آن چسبیدهام».
مسیرهای متفاوت
موگابه و نلسون ماندلا نماد ضدنژادپرستی آفریقای جنوبی هر دو مبارزه کردند تا ملتهایشان را از اقلیت سفید حاکم آزاد کنند. اما ماندلا که در سال 1994 بعد از آزاد شدن از زندان رئیسجمهور شد، تعهد کرد که بعد از یک دوره از قدرت کنارهگیری کند. هر دو آنها به عنوان قهرمانان آزادی شناخته میشدند و ماندلا به عنوان یک سیاستمدار نمادین در کانون توجه قرار گرفت. در طرف دیگر موگابه از طرف برخی رهبران جهان مورد بدگویی قرار گرفت.
روی آگیمانگ در روزنامه گاردین مینویسد: «در فرهنگ غرب موگابه یک تروریست، ایدئولوگ مارکسیست بوده و اکنون یک ستمگر خونخوار شده که به تنهایی موجبات تمسخر و استهزای قاره را ایجاد کرده است.» آگیمانگ که فیلم «موگابه: قهرمان یا شرور» را تهیه کرده است میگوید این رهبر با توصیفات شخصی درهم ریخته شده است. موگابه زمانی گفت: «اگر ایستادگی برای آمال مردمم مرا هیتلر میکند بگذارید من هزاران بار هیتلر باشم.»
روزهای خوب گذشته
اقتصاد زیمبابوه در سالهای اول حکومت موگابه اقتصادی قوی بود. این کشور به خاطر بخش کشاورزی قوی به سفره جنوب آفریقا مشهور بود. اما با شروع دهه 1990 شرایط تغییر کرد و اقتصاد در روند نزولی افتاد و دولت موگابه با فشار نخبهسالاری، خویشاوندسالاری و فساد مواجه شد. آزادیخواهی او در دوره اول رهبریاش برای او احترام فراوانی به ارمغان آورده بود و بسیاری او را یک چهره منحصربهفرد که به نیازهای طبقه متوسط متعهد است، میدیدند.
حسننیت به آخر رسید اما حسننیت آزادیخواهی او به آهستگی دچار چالش شد و به انتها رسید. موگابه در سال 2000 به دلیل اجرای برنامه اصلاحات ارضی مورد انتقاد قرار گرفت. این برنامه کشاورزان سفید را خلع ید کرد و زمینها را به کشاورزان فقیر زیمبابوهای داد که بسیاری از آنها سربازان حاضر در مبارزات استقلال بودند. اغلب آنها با کشاورزی تجاری آشنا نبودند. موگابه در یک مصاحبه با کریستین امانپور در تلویزیون سیانان گفت: «زیمبابوه به زیمبابوهایهای خالص و ساده تعلق دارد. زیمبابوهایهای سفید حتی آنهایی که در داخل کشور به دنیا آمدهاند و مالکیت قانونی زمینهایشان را دارند، قرضی دارند که باید بپردازند.» مدت کمی بعد از این اصلاحات تولیدات کشاورزی به شدت کاهش یافت.
یکی از پسران بد آفریقا
تحلیلگران میگویند موگابه بهرغم چهره منفور در غرب سهگانه ضدغربیاش محبوبیت او را در کشورش افزایش داده است. آیو جانسون مدیر «چشمانداز آفریقا» که به رسانهها اخبار و گزارش میدهد، گفت: «برای برخیها او قابل احترام است چون وضعیت موجود را به چالش میکشد و چهره خود را به عنوان یک منتقد قدرتهای استعماری پیشین حفظ میکند. موگابه یکی از پسران بد آفریقاست که مدالهایش را با غرور به خود آویزان کرده است. او ایستاد و چیزهایی را فریاد زد که معمولاً قابل احترام هستند.» عده کمی از رهبران آمریکایی مشتاقانه و از روی کینه غرب را به عنوان منبع اصلی کمککننده به موگابه مورد انتقاد قرار دادند. سخنرانیهای ضدغربی طولانی او به ویژه بریتانیا و ایالات متحده را هدف گرفته که در آن آنها را به استعمارگری متهم میکند.
دیدگاه تان را بنویسید