تاریخ انتشار:
به بهانه راه افتادن موج جدید ناامیدسازی مردم نسبت به دولت
مخالفخوانی
برخی از منتقدان دولت احتمالاً در توجیه اقدامات خود به پیشبینیهای منتقدان محمود احمدینژاد در دوره زمامداری او اشاره و تصریح میکنند که این حربه تنها از سوی آنان مورد استفاده قرار نگرفته است و در دوره پیشین جناح مقابل و بسیاری از کارشناسان نیز در همین مسیر گام برداشتهاند. در اینزمینه باید تاکید کرد اگر جناح مقابل هم این اشتباه را مرتکب شده باشد، مجوزی برای تکرار آن اشتباه نیست
«من میدونم!... من میدونستم!...» اگر از کودکان و نوجوانان دهه 50 و 60 باشید حتماً با شنیدن این جملات به یاد «گلام» در سریال کارتونی «گالیور» خواهید افتاد. کاراکتر بانمکی که نسبت به هر رویدادی بدبین بود و به محض وقوع هر اتفاق بد، تاکید میکرد که آن را پیش از این پیشبینی کرده بود. با همه این احوال مخاطبان این چهره را بخشی از چهرههای منفی این سریال ارزیابی نمیکردند. «گلام» موجودی دلواپس بود که همیشه بدترین حالتهای ممکن را مورد نظر قرار میداد، با این حال هیچگاه از وقوع پیشبینیهای خود ذوق نمیکرد و مانند سایر اعضای گروه در بحرانها پا به پای بقیه برای حل بحران تلاش میکرد.
این روزها با مرور موضعگیری برخی از چهرههای منتقد دولت و همچنین مطالب منتشرشده در رسانههای این جریان به نوعی با تکثیر اعجابآور کاراکتر گلام مواجه میشویم. از آلودگی هوا بگیرید تا کوچکترین تنش در روابط دیپلماتیک، این عزیزان با تلاش برای فرو رفتن در نقش نوستراداموس -پیشگوی مشهور اروپا در قرون وسطی- از همان واژههای آشنای گلام بهره برده و تاکید میکنند که «من میدونم!... من میدونستم!...» با این حال آنها به کلی با این شخصیت کارتونی متفاوتند.
به نظر میرسد برخی از منتقدان دولت در بزنگاههایی که تصور میکنند دولت یازدهم با چالش یا ناکامی مواجه شده است، با ذوقزدگی از صحت پیشبینی خود- در بسیاری از موارد ادعای پیشبینی- سخن گفته و به استقبال آن میروند. این روند قاعدتاً سبب میشود برخلاف کاراکتر گلام که بخشی از تیم قهرمانان داستان بود، افکار عمومی و بسیاری از دولتمردان نتوانند این منتقدان را یاران شاطر کاروان خود ارزیابی کنند. این نوع موضعگیریهای سیاسی که عملاً تلاش عمده خود را روی ناامیدسازی شهروندان از اقدامات دولت یازدهم متمرکز کردهاند، پیامی مهم را نیز در خود مستتر دارد. پیامی که برای بسیاری از علاقهمندان به این کهندیار نگرانکننده است. خرسندی از ناکامی دولت در برنامههای خود به نوعی بیانگر عدم بلوغ جریانهای سیاسی و ترجیح منافع حزبی بر منافع ملی ارزیابی میشود.
در دموکراسیهای کارآمد و بالغ فارغ از همه دعواهای سیاسی، مهمترین خط قرمز بازیگران، منافع ملی و مصالح شهروندان است. این بازیگران اگرچه تلاش میکنند به صور گوناگون قدرت را به کف آورند، اما برخلاف برخی جریانهای قدرت در دموکراسیهای نوپا که معتقد به زمین سوخته در بازی سیاست بوده و از هیچگونه کارشکنی در مقابل حریف به قدرترسیده کوتاهی نمیکنند، حکمرانی را دوی امدادی دانسته و هرگام جهت منافع ملی و زندگی بهتر شهروندان را فرصتی برای حکمرانی بهتر خود در آینده ارزیابی میکنند. حکمرانی به شیوه و روشی که به احتمال زیاد در بسیاری از مولفهها با روش اداره امور از سوی جناح یا حزب مقابل متفاوت خواهد بود.
برخی از منتقدان دولت احتمالاً در توجیه اقدامات خود به پیشبینیهای منتقدان محمود احمدینژاد در دوره زمامداری او اشاره و تصریح میکنند که این حربه تنها از سوی آنان مورد استفاده قرار نگرفته است و در دوره پیشین جناح مقابل و بسیاری از کارشناسان نیز در همین مسیر گام برداشتهاند. در اینزمینه باید تاکید کرد اگر جناح مقابل هم این اشتباه را مرتکب شده باشد، مجوزی برای تکرار آن اشتباه نیست.
در کنار این امر نباید از حق گذشت بسیاری از جریانهای سیاسی، استادان دانشگاه و اقتصاددانان در آن دوره با مشاهده اشتباهات فاحش و آشکار احمدینژاد و همراهان او نتیجه منطقی این مسیر را پیشبینی کرده و خواهان جلوگیری از آن نتایج محتوم بودند. بعید به نظر میرسد چهرههایی که از احتمال بروز فسادهای چندهزار میلیاردی، تورم 40درصدی، تحریم، قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران و... سخن میگفتند، هنگامیکه پیشبینی آنها جامه عمل پوشید، لبخندی از رضایت بر صورتشان نشسته باشد.
به نظر میرسد برخی از منتقدان دولت در بزنگاههایی که تصور میکنند دولت یازدهم با چالش یا ناکامی مواجه شده است، با ذوقزدگی از صحت پیشبینی خود- در بسیاری از موارد ادعای پیشبینی- سخن گفته و به استقبال آن میروند. این روند قاعدتاً سبب میشود برخلاف کاراکتر گلام که بخشی از تیم قهرمانان داستان بود، افکار عمومی و بسیاری از دولتمردان نتوانند این منتقدان را یاران شاطر کاروان خود ارزیابی کنند. این نوع موضعگیریهای سیاسی که عملاً تلاش عمده خود را روی ناامیدسازی شهروندان از اقدامات دولت یازدهم متمرکز کردهاند، پیامی مهم را نیز در خود مستتر دارد. پیامی که برای بسیاری از علاقهمندان به این کهندیار نگرانکننده است. خرسندی از ناکامی دولت در برنامههای خود به نوعی بیانگر عدم بلوغ جریانهای سیاسی و ترجیح منافع حزبی بر منافع ملی ارزیابی میشود.
در دموکراسیهای کارآمد و بالغ فارغ از همه دعواهای سیاسی، مهمترین خط قرمز بازیگران، منافع ملی و مصالح شهروندان است. این بازیگران اگرچه تلاش میکنند به صور گوناگون قدرت را به کف آورند، اما برخلاف برخی جریانهای قدرت در دموکراسیهای نوپا که معتقد به زمین سوخته در بازی سیاست بوده و از هیچگونه کارشکنی در مقابل حریف به قدرترسیده کوتاهی نمیکنند، حکمرانی را دوی امدادی دانسته و هرگام جهت منافع ملی و زندگی بهتر شهروندان را فرصتی برای حکمرانی بهتر خود در آینده ارزیابی میکنند. حکمرانی به شیوه و روشی که به احتمال زیاد در بسیاری از مولفهها با روش اداره امور از سوی جناح یا حزب مقابل متفاوت خواهد بود.
برخی از منتقدان دولت احتمالاً در توجیه اقدامات خود به پیشبینیهای منتقدان محمود احمدینژاد در دوره زمامداری او اشاره و تصریح میکنند که این حربه تنها از سوی آنان مورد استفاده قرار نگرفته است و در دوره پیشین جناح مقابل و بسیاری از کارشناسان نیز در همین مسیر گام برداشتهاند. در اینزمینه باید تاکید کرد اگر جناح مقابل هم این اشتباه را مرتکب شده باشد، مجوزی برای تکرار آن اشتباه نیست.
در کنار این امر نباید از حق گذشت بسیاری از جریانهای سیاسی، استادان دانشگاه و اقتصاددانان در آن دوره با مشاهده اشتباهات فاحش و آشکار احمدینژاد و همراهان او نتیجه منطقی این مسیر را پیشبینی کرده و خواهان جلوگیری از آن نتایج محتوم بودند. بعید به نظر میرسد چهرههایی که از احتمال بروز فسادهای چندهزار میلیاردی، تورم 40درصدی، تحریم، قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران و... سخن میگفتند، هنگامیکه پیشبینی آنها جامه عمل پوشید، لبخندی از رضایت بر صورتشان نشسته باشد.
امروز نیز باید گفت چه علاقهمند به حسن روحانی و تیم او باشیم و چه نباشیم، باید بپذیریم که سکان کشتی کشور در اختیار اوست و باید امیدوار باشیم که با تدبیر او کشور به دریای امن و آرام پا بگذارد. مخالفان دولت نیز اگر حسابگرانه بیندیشند، برای قدرتگیری در آینده هم که شده باید امیدوار باشند که او گامی بزرگ در جهت منافع ملی و مصالح شهروندان این سرزمین پر گهر بردارد. در آن صورت حکمرانی برای آنان نیز آسانتر و کمتنشتر خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید