تاریخ انتشار:
کارشناس گروه مدلسازی پژوهشکده پولی و بانکی ارتباط دو شاخص مهم قیمتی را بررسی کرد
تایید پیشرانی با کمک بازسازی شاخص
مقاله سیاستی بهادر، کرمی، بیات و مدنیزاده که در همایش سیاستهای پولی و ارزی سال جاری ارائه شد نشان میدهد یکی از الزامات هدفگذاری تورم و پایدار نگه داشتن آن در سطوح پایین مساله کنترل انتظارات تورمی مردم از طریق رفتار معتبر دولت و بانک مرکزی است.
تورم تولیدکننده در دو سال گذشته همسو با تورم مصرفکننده در حال کاهش بوده و در آذرماه کمترین میزان نقطه به نقطه ثبت شده است. در ادبیات اقتصادی فرض بر این است که این شاخص یک نشانهگر پیش رو برای تورم شاخص بهای تولیدکننده بوده و میتوان بر اساس تغییرات تورم تولیدکننده، رفتار تورم مصرفکننده را پیشبینی کرد. کارشناسان موسسه عالی آموزش و پژوهش، مدیریت و برنامهریزی در یک پژوهش به بررسی نقش پیشرانی تورم تولیدکننده در اقتصاد ایران پرداخته اند. به همین بهانه «تجارت فردا»، در گفت و گویی با یکی از تهیهکنندگان این پژوهش، به بررسی ارتباط شاخص بهای تولیدکننده و مصرفکننده پرداخته است. به گفته این کارشناس گروه مدلسازی پژوهشکده پولی و بانکی، به دلیل وجود اقلام مشترک در سبد مصرفی دو شاخص تولیدکننده و مصرفکننده، همبستگی همزمان این دو شاخص بالاست. وی براساس نتایج این یافتهها و مطالعات مشترک خود با هومن کرمی، در خصوص شدت درجه رابطه بین دو شاخص تورم میگوید: شدت رابطه این دو شاخص در هرماه تابع این است که چه سهمی از تورم تولیدکننده از تورم اقلام مشترک و چه سهمی از آن از اقلام غیرمشترک نشات میگیرد و هرچه سهم
تورمی اقلام غیرمشترک بیشتر باشد، آنگاه باید منتظر رابطهای قویتر میان تورم تولیدکننده و مصرفکننده باشیم. این پژوهشگران در پژوهش خود، پس از حذف اقلام مشترک و بازسازی شاخص بهای تولید کننده، پیشرانی شاخص بهای تولید کننده بازسازی شده را در شاخص بهای مصرفکننده تایید میکنند.
آمارها نشان میدهد تورم نقطه به نقطه آذر با ثبت 4 /3 درصد از ابتدای انتشار شاخص بهای تولیدکننده در سال 1369 کمترین مقدار مینماید، این آمار چه مطلبی را در اقتصاد ایران بازگو میکند و آیا این روند برای اقتصاد کشور اتفاق خوشایندی است؟
اگر از دید مصرفکننده به موضوع نگاه کنیم، کاهش تورم تولیدکننده حتماً اتفاق خوشایندی است چرا که وقتی رشد قیمت کالاها در آغاز زنجیره تولید با رشد کمتری روبهرو باشد در نقطه انتهایی این زنجیره که مصرفکننده محصول را دریافت میکند نیز از رشد قیمت کاسته خواهد شد. اما اگر از دید تولیدکننده نگاه کنیم موضوع قدری متفاوت است. در این شرایط تا وقتی که تورم مصرفکننده بیشتر از تورم تولیدکننده باشد، هزینههای بنگاه نسبت به درآمدهایش شتاب بیشتری پیدا میکند، چون بنگاه ناچار است دستمزد کارگر را با دستور دولت حداقل به اندازه تورم مصرفکننده بالا ببرد در حالیکه رشد قیمت محصولش فقط به اندازه تورم تولیدکننده (و حتی کمتر از آن) است. این اتفاق حاشیه سود بنگاه را کاهش داده و ممکن است فعالیت اقتصادی بنگاه از حیز انتفاع خارج شود که اگر چنین اتفاقی بیفتد میتواند بر عمق رکود فعلی بیفزاید. اما هرچه شکاف موجود بین تورم مصرفکننده و تولیدکننده کمتر شود و تورم مصرفکننده با شتاب بیشتری به دنبال تورم تولیدکننده حرکت کند، از احتمال تشدید رکود کاسته میشود. مساله دیگری هم که باید به آن توجه داشته باشیم این است که تجربه دنیا وجود یک تورم
مثبت حداقلی را مقبولتر از تورم منفی (Deflation) میداند. مثلاً بانک مرکزی اروپا (ECB) تورم خود را در سطح دو درصد هدفگذاری کرده است و بانک مرکزی ژاپن نیز مدتهاست میکوشد به تورم مثبت دست پیدا کند. بنابراین اگر کاهش تورم تولیدکننده تا جایی ادامه پیدا کند که با تورم منفی روبهرو شویم آنجاست که با خطر تعمیق شدید رکود مواجه خواهیم شد.
مطابق آمارهای بانک مرکزی، علاوه بر ثبت رکورد کمترین مقدار، شیب کاهشی تورم تولیدکننده نیز قابل توجه بوده و نرخ تورم نقطه به نقطه از حدود 50 درصد به 4 /3 درصد کاهش یافته است. دلایل افت تورم شاخص بهای تولیدکننده با این شیب تند چیست؟
محاسبات تیم پژوهشی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نشان میدهد دقیقاً از فصل اول سال ۱۳۹۲ به بعد (آغاز دولت یازدهم) رشد شاخص قیمت کالاهای وارداتی بسیار کاهش یافت و در بسیاری از فصول منفی شد و همین امر کمک شایانی به کاهش تورم تولیدکننده کرد چرا که تعداد زیادی از اقلام سبد تولیدکننده از جنس کالاهای واسطهای و سرمایهای هستند و کاهش قیمت جهانی این کالاها در تورم تولیدکننده منعکس میشود. مساله دیگر، تلاش دولت محترم برای ثبات بازار ارز بود که سبب شد بنگاهها بتوانند برای خرید مواد اولیه، کالاهای واسطهای و سرمایهای خود برنامهریزی مناسبی داشته باشند و از القای شوکهای قیمتی به بازار محصول خود پرهیز کنند. مساله سوم، ادامهدار شدن رکود اقتصادی و افزایش موجودی انبار بسیاری از بنگاههای تولیدی است که آنها را ناچار کرده برای فروش محصول خود تخفیف قائل شوند. مساله چهارم که یک بار در ششماهه اول دولت یازدهم و بار دیگر پس از تصویب برجام به خوبی نمود پیدا کرد، مساله انتظارات در بخش تقاضاست. متقاضیان انتظار دارند تصویب برجام امکان دسترسی آنها به محصولات باکیفیت بالاتر و قیمت پایینتر را که در سطح دنیا در
حال مبادله است افزایش دهد، بنابراین دیگر حاضر نیستند الگوی مصرف گذشته را حفظ کرده و فقط کالاهای موجود در بازار را با کیفیت و قیمت فعلی مصرف کنند.
فرضیه برخی اقتصاددانان این است که تورم شاخص قیمت تولیدکننده پیشرانی برای تورم شاخص قیمت مصرفکننده است. به این معنا که وقتی تورم ماهانه شاخص قیمت تولیدکننده کاهش یا افزایش یابد، انتظار بر این است که در ماههای آتی، تورم شاخص قیمت مصرفکننده نیز متناسب با آن، کاهش یا افزایش پیدا کند. شما در پژوهش خود معتقدید این اثرگذاری به شکل همزمان رخ میدهد؛ بنابراین آیا نقش پیشرانی برای تورم تولیدکننده وجود ندارد؟
پژوهش ما نشان داد به این دلیل که حدود ۴۰ درصد از اقلام سبد مصرفکننده و تولیدکننده یکسان هستند همبستگی همزمان بین تورم مصرفکننده و تولیدکننده بیشتر از همبستگی با وقفه میان این دو سری است. اما بعد از حذف اقلام مشترک از سبد تولیدکننده و بازسازی شاخص قیمت تولیدکننده مشاهده میشود همبستگی با وقفه تورم مصرفکننده با تورم سبد بازسازیشده تولیدکننده از همبستگی همزمان دو سری بیشتر میشود. همانطور که انتظار داریم اقلام مشترک از جنس کالاها و خدمات نهایی هستند و اقلام غیرمشترک که در سبد بازسازیشده تولیدکننده باقی میمانند از جنس مواد اولیه، کالاهای واسطهای و سرمایهای است و بدیهی است که تورم این اقلام با گذشت زمان و پس از طی زنجیره تولید به تورم مصرفکننده تبدیل میشود. بنابراین تورم سبد بازسازیشده تولیدکننده را میتوان پیشران تورم مصرفکننده محسوب کرد و نه تورم سبد تولیدکننده. در مجموع باید گفت شدت رابطه تورم تولیدکننده و مصرفکننده در هر ماه تابع این است که چه سهمی از تورم تولیدکننده از تورم اقلام مشترک نشات میگیرد و چه سهمی از آن از اقلام غیرمشترک. هرچه سهم تورمی اقلام غیرمشترک بیشتر باشد آنگاه باید منتظر
رابطهای قویتر میان تورم تولیدکننده و مصرفکننده باشیم.
اگر کاهش تورم تولیدکننده تا جایی ادامه پیدا کند که با تورم منفی روبهرو شویم آنجاست که با خطر تعمیق شدید رکود مواجه خواهیم شد.
بنابراین به اعتقاد شما بخش قابل توجهی از همبستگی بالا به دلیل وجود اقلام مشترک بین دو شاخص است، آیا اقلام مورد استفاده شاخص بهای تولیدکننده در کشورهای دیگر نیز مشابه کشور ماست و این موضوع با استانداردها مطابقت میکند؟
در اغلب کشورهای دنیا قیمت اقلام مربوط به بخش خدمات در سبد تولیدکننده وجود ندارد و فقط قیمت مواد اولیه، کالاهای واسطهای، کالاهای سرمایهای و کالاهای نهایی در سبد تولیدکننده منظور میشود که این شاخص قیمت را PPI میدانند. همچنین شاخص قیمت دیگری تحت عنوان SPPI 1 (شاخص قیمت تولیدکننده خدمات) محاسبه میکنند که تنها قیمت بنگاههای تولیدکننده خدمت از جمله حمل و نقل، خدمات حقوقی و حسابداری، تبلیغات و تحقیقات مربوط به بازار را در خود جای میدهد. به همین دلیل است که غالب گزارشهای پژوهشی و مقالاتی که در مورد رابطه تورم تولیدکننده و مصرفکننده در دنیا به چاپ رسیده است رابطهای با وقفه میان این دو سری مشاهده کردهاند. اما شاخص قیمت تولیدکننده در ایران علاوه بر قیمت کالاها، قیمت خدمات را نیز در خود جای داده است و جالب اینکه قیمت اقلام خدمات در سبد مصرفکننده و تولیدکننده دقیقاً یکی است. مثلاً قیمت قلم هزینه آرایش مردانه در سبد مصرفکننده و تولیدکننده کاملاً یکسان است. همین امر سبب میشود رابطه همزمان میان تورم تولیدکننده و مصرفکننده تقویت شود. اما با حذف اقلام مشترک از سبد تولیدکننده، تورم سبد بازسازی شده تولیدکننده
پیشران تورم مصرفکننده خواهد بود.
شما معتقدید که با بازسازی شاخص بهای تولیدکننده و انتخاب اقلامی که نقش واسطهای دارد، میتوان اثرگذاری وقفهای را در شاخص بازسازیشده مشاهده کرد، آیا محاسباتی دارید که نشان دهد تورم شاخص بازسازیشده در مسیر نزولی حرکت میکند؟
برای ساخت سبد بازسازیشده تولیدکننده در هر ماه نیازمند دسترسی بهنگام به شاخص قیمت ۷۵۱ قلم موجود در سبد تولیدکننده هستیم و چون مدتی امکان دسترسی بهنگام به دادهها برایمان میسر نبود نتوانستیم تورم شاخص قیمت تولیدکننده را برای ماههای اخیر بازسازی کنیم. اما با توجه به مساعدتهایی که مسوولان محترم بانک مرکزی با ما دارند بلافاصله پس از دریافت دادههای مزبور، سری زمانی تورم سبد بازسازیشده تولیدکننده را محاسبه کرده و از طریق روزنامه دنیای اقتصاد به اطلاع علاقهمندان میرسانیم.
شما در پژوهش منتشرشده خود از مدلسازی اقتصادسنجی استفاده کردید تا بتوانید اظهارنظری در خصوص مقدار و جهت این اطلاعات کسب کنیم، به این صورت آیا میتوان عنوان کرد که یک واحد درصد در تورم تولیدکننده چه اثری در تورم مصرفکننده دارد؟
در پژوهش صورت گرفته به بررسی رابطه علیت و محتوای اطلاعاتی تورم شاخص قیمت تولیدکننده برای پیشبینی تورم شاخص قیمت مصرفکننده پرداختیم. در ادامه پژوهش که همچنان با راهنمایی آقای دکتر برکچیان در حال انجام است، در مورد شدت اثر تورم تولیدکننده و تورم مصرفکننده به صورت کمی محاسباتی نیز به صورت مقدماتی و تایید نشده انجام دادهایم که ترجیح میدهیم تا زمان قطعی شدن نتایج و قابل استناد شدن از ذکر نتایج خودداری کنیم.
اگر در شاخص بهای تولیدکننده روند اجزا را به دو بخش کالا و خدمات تفکیک کنیم درمییابیم که تورم کالایی در سطح پایینی قرار دارد، اما تورم بخش خدمات نسبتاً بالاست، دلیل این دودستگی در بین اجزای تولیدکننده چیست و آیا این اثر بر تورم مصرفی نیز به همین شکل منعکس میشود؟
به نکته مهمی اشاره کردید. مشاهده مسیر زمانی تورم مصرفکننده نیز بهطور مشابه نشان میدهد کاهش تورم در دولت یازدهم بهطور عمده از ناحیه تورم گروه کالا بوده است. تورم گروه خدمت در طول دولت یازدهم همواره بین ۱۰ تا ۱۲ درصد بوده است اما تورم گروه کالا با کاهش چشمگیری مواجه شده و تورم کل شاخص قیمت مصرفکننده را نیز با خود به پایین کشیده است. یکی از دلایل کاهش تورم گروه کالا در سبد مصرفکننده این است که تورم کالاهای واسطهای و سرمایهای وارداتی همواره در حال کاهش بوده و به شکل کاهش تورم گروه کالا در سبد تولیدکننده منعکس شده و با گذر زمان به کاهش تورم گروه کالای مصرفکننده کمک کرده است. دلیل دیگر برای کاهش تورم گروه کالای مصرفکننده مربوط به کالاهای نهایی وارداتی است که به صورت همزمان سبب کاهش تورم گروه کالای مصرفکننده شده است. بنابراین هرچند کاهش تورم گروه کالای تولیدکننده به صورت همزمان و با وقفه سبب کاهش تورم گروه کالای مصرفکننده میشود اما همه کاهش تورم گروه کالای مصرفکننده از ناحیه تورم تولیدکننده نیست.
با توجه به اقلام شاخص بهای تولیدکننده نیمی از وزن شاخص کل دراختیار گروه صنعت یا ساخت است که در ماههای اخیر تورم نقطه به نقطه منفی داشته، آیا میتوان این نکته را نشانه رکود دانست؟ و اینکه آیا این اتفاق بر تولید کشور اثرگذاری منفی خواهد داشت؟
همانطور که در ابتدای مصاحبه عنوان شد تا وقتی که تورم مصرفکننده بیش از تورم تولیدکننده باشد کاهش بیشتر تورم تولیدکننده (و بدتر از همه منفی شدن آن) به ضرر تولیدکننده است و در صورتی که اقتصاد در رکود باشد میتواند عمق آن را افزایش دهد. اما توجه داشته باشید که منفی شدن تورم تولیدکننده به تنهایی نمیتواند نشانه رکود باشد بلکه باید سایر شاخصهای اقتصادی نظیر میزان تولید، میزان فروش و موجودی انبار بنگاههای اقتصادی را نیز مشاهده کرد. برای نمونه یافتههای آقای دکتر سجاد ابراهیمی نشان میدهد در فصل اول ۱۳۹۴ تولیدات صنعتی وضعیت مطلوبی نداشته و تولید برخی صنایع با کاهش روبهرو بوده است. همچنین شاخص تولید صنعتی شرکتهای بورسی در ششماهه اول ۱۳۹۴ نسبت به ششماهه اول قبل، 9 /7 درصد کاهش یافته است. کنار هم قرار دادن تورم کاهشی بخش صنعت و شاخص در حال کاهش تولید صنعتی گواهی بر دوام رکود است.
در اثرگذاری شاخص بهای تولیدکننده بر مصرفکننده عوامل دیگر مانند قیمتگذاری و تعرفه و قیمت کالای جانشین مصرفکننده نیز اثر گذار است، به طور کلی در اقتصاد ایران نقش این عوامل تا چه حد پررنگ است؟
آنچه تاکنون در مورد علل کاهش تورم تولیدکننده و همچنین رابطه تورم تولیدکننده و مصرفکننده بیان کردیم در فضای اقتصاد کلان بود. به این معنا که عواملی را مورد اشاره قرار دادیم که غالب اقلام موجود در سبد تولیدکننده و مصرفکننده از آن متاثرند. برای نمونه، شاخص قیمت کالاهای وارداتی یا نرخ ارز متغیرهایی هستند که غالب اقلام سبد تولید و مصرف نسبت به آنها واکنش نشان میدهند اما عواملی که شما به آنها اشاره میکنید نوعاً در فضای اقتصاد خرد مطرح میشوند و درجه اهمیت هریک از آنها و شدت اثرگذاری آنها از قلمی به قلم دیگر متفاوت است. به همین دلیل نمیتوان در مورد نقش این عوامل در اقتصاد ایران اظهار نظر کلی کرد. در مورد قلمی مثل آموزش مطمئناً مساله قیمتگذاری دولتی اهمیت زیادی دارد و اگر شما به رفتار سری زمانی این قلم نگاه کنید رفتاری پلکانی مشاهده میکنید. به این علت که قیمت این قلم فقط در پاییز هر سال که موعد آغاز سال تحصیلی جدید است با افزایش روبهرو میشود. معروف است که این نوع اقلام از مدل قیمتگذاری تیلور تبعیت میکنند. در مورد این قلم مشاهده میکنید که عوامل اقتصاد کلان هیچ تاثیری بر رفتار قیمتگذاری ندارند و فقط
قیمتگذاری دولتی است که نقش ایفا میکند. اما در مورد اقلامی که مثلاً در گروه کشاورزی، شکار و جنگلداری قرار میگیرند نمیتوان سهم عواملی نظیر تعرفه یا قیمت کالاهای جانشین را به سادگی اندازه گرفت.
اصولاً تعیین وقفه بهینه اثرگذاری تورم تولیدکننده بر مصرفکننده چه اطلاعاتی را به سیاستگذار میدهد؟ منظور این است که آیا میتوان هدفگذاری تورمی را با تعیین وقفه بهینه تغییر داد؟
اهمیت تعیین وقفه بهینه از این جهت است که وقفه بهینه تورم تولیدکننده همانند یک نشانگر پیشرو (Leading Indicator) برای تورم مصرفکننده عمل میکند. اگر مثلاً به این نتیجه برسیم که کاهش تورم تولیدکننده در ماه جاری با یک ماه وقفه سبب کاهش تورم مصرفکننده میشود آنگاه سیاستگذار میتواند رفتار امروز تورم تولیدکننده را رصد کرده و سیاست پولی و ارزی مناسب برای هدایت تورم مصرفکننده در جهت مطلوب را اتخاذ کند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر میشود که دولت و بانک مرکزی بپذیرند در چارچوب هدفگذاری تورمی حرکت کرده و انحراف از هدف تورمی برایشان هزینههای سیاسی و از دست رفتن اعتبار را به همراه داشته باشد.
آیا بانکهای مرکزی کشورهای دنیا برای کنترل نرخ تورم مصرفکننده و همچنین حصول هدفگذاری از شاخص بهای تولیدکننده بهره میگیرند؟ اگر پاسخ مثبت است این روند باید به چه شکل باشد؟
مقاله سیاستی بهادر، کرمی، بیات و مدنیزاده که در همایش سیاستهای پولی و ارزی سال جاری ارائه شد نشان میدهد یکی از الزامات هدفگذاری تورم و پایدار نگه داشتن آن در سطوح پایین مساله کنترل انتظارات تورمی مردم از طریق رفتار معتبر دولت و بانک مرکزی است. همانطور که قبلاً گفتم اعتبار در شرایطی به دست میآید که رفتار تورم مصرفکننده در مسیر از پیش اعلامشده توسط بانک مرکزی باقی بماند. این نیازمند این است که بانک مرکزی پیشبینیهای دقیقی از رفتار آتی تورم مصرفکننده در اختیار داشته باشد و سیاستهای خود را متناسب با پیشبینیها بهگونهای تنظیم کند که تورم در مسیر هدف باقی بماند. بانکهای مرکزی یا از پیشبینیهای مبتنی بر مدل استفاده میکنند یا پیشبینیهای مبتنی بر نشانگر پیشرو. ویژگی پیشبینیهای مبتنی بر مدل این است که پیشبینیهای عددی برای تورم ارائه میدهند که البته طبعاً با مقداری خطا هم روبهرو هستند اما پیشبینیهای مبتنی بر نشانگر پیشرو جهت آتی تورم را نشان میدهند و خطای آن نیز معمولاً زیاد نیست. اطلاعات موجود در تورم تولیدکننده همانند نشانگر پیشرو عمل میکند و به همین دلیل شناخت رابطه تورم تولیدکننده و
مصرفکننده برای بانکهای مرکزی از اهمیت خاصی برخوردار است.
پینوشت:
1- Services Production Price Index
دیدگاه تان را بنویسید