تاریخ انتشار:
کاهش «حسگر تورم» چه اطلاعاتی را منعکس میکند؟
رکورد ۲۵ سال تورم تولید
آمارهای بانک مرکزی در بخش شاخص بهای تولیدکننده از ابتدای سال ۶۹ تاکنون به صورت ماهانه منتشر شده و جدیدترین این شاخص بر اساس سال پایه ۱۳۹۰ تا پایان آذرماه سال ۱۳۹۴ در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
آمارهای بانک مرکزی در بخش شاخص بهای تولیدکننده از ابتدای سال 69 تاکنون به صورت ماهانه منتشر شده و جدیدترین این شاخص بر اساس سال پایه 1390 تا پایان آذرماه سال 1394 در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. آخرین آمارها نشان میدهد تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در آذرماه به 4 /3 درصد رسیده و شاخص نسبت به آذرماه سال قبل به این میزان افزایش یافته است. شاید در خرداد 92، وقتی که تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در مرز 50 درصد قرار داشت، در فکر کسی نمیگنجید که پس از دو سال و نیم، این رقم به کمترین مقدار در عمر 25ساله خود برسد. اما مجموع عوامل مانند «کنترل نوسان قیمت ارز»، «تغییرات انتظار تورمی»، «کاهش یا تعویق تقاضای مصرفکنندگان»، «افت قیمت جهانی کالاها» و «کاهش رشد اقتصادی برخی از کشورهای در حال توسعه» دست به دست هم داد، تا میزان تورم تولیدکننده با شیب قابل توجهی کاهش یابد. اما کاهش شاخص بهای تولیدکننده، چه اثری در تورم مصرفکننده ایجاد میکند و چه پیامدی در اقتصاد دارد. در این گزارش به بررسی جزییات تغییرات تورمی از نگاه دو شاخص تولیدکننده و مصرفکننده میپردازیم.
تعریف شاخص بهای تولیدکننده
شاخص بهای تولیدکننده (Producer Price Index) که به شکل اختصار به PPI مشهور است، یکی از شاخصهای قیمتی است که اطلاعاتی را در خصوص قیمت گروهی از کالاها و خدمات ارائه میکند. این شاخص میزان تغییر قیمت کالا و خدمات را که توسط تولیدکنندگان خرید و فروش میشود، اندازهگیری میکند. از اینرو، برای برخی از سرمایهگذاران، صاحبان صنایع و سیاستگذاران اقتصادی شامل اطلاعات مفیدی خواهد بود. بهطور کلی دو نوع شاخص بهای تولیدکننده در اکثر موسسههای آماری دنیا منتشر میشود. شاخص بهای تولیدکننده بازده (Output PPI) که این شاخص، معیاری است که قیمت کالا و خدمات فروختهشده توسط تولیدکنندگان را در نظر میگیرد و بر این اساس، اصل بر آن است که این شاخص قیمتی را که از تولیدکنندگان دریافت میکند، اندازهگیری کند. همچنین شاخص بهای تولیدکننده نهاده (Input PPI) که قیمت کالا و خدمات فروختهشده توسط تولیدکنندگان را در نظر میگیرد. ارزش افزوده شاخص بهای تولیدکننده یک میانگین وزنی از دو شاخص مذکور است. اما در ادبیات اقتصادی از این شاخص به عنوان یک شاخص پیشنگر (Leading Indicator) یاد میشود، به این معنی که هر افزایش یا کاهش قیمت در
شاخص بهای تولیدکننده میتواند با یک وقفه زمانی در شاخص بهای مصرفکننده نیز مشاهده شود. از این رو تغییرات شاخص بهای تولیدکننده به عنوان حسگر شاخص بهای مصرفکننده نیز نامگذاری میشود. البته تاثیرپذیری شاخص بهای مصرفکننده از شاخص بهای تولیدکننده با توجه به عوامل موثر در هر اقتصاد متفاوت است و جهت و اندازه آن باید در مطالعات اقتصادی مشخص شود.
وجه تمایز CPI از PPI
شاخص بهای تولیدکننده و مصرفکننده، دو نوع شاخص هستند که تغییرات قیمتی در مجموع کالاها و خدمات را محاسبه میکنند. اما این دو شاخص برخی تفاوتها را دارد. بهطور کلی همانطور که عنوان شد شاخص بهای تولیدکننده تنها قیمت کالا و خدمات خریداریشده توسط تولیدکنندگان را در نظر نمیگیرد، بلکه قیمت کالا و خدمات فروختهشده توسط این گروه را مدنظر دارد، این در حالی است که شاخص بهای مصرفکننده قیمت کالا و خدمات فروختهشده در بازار مصرفکننده را در نظر میگیرد، که این قیمت نیز هزینههای مربوط به حمل و نقل، انبارداری و سود را شامل میشود، حتی این امکان وجود دارد که وضع تعرفهها در شاخص بهای مصرفکننده اثرگذار باشد. نکته دیگر آن است که کالاهای وارداتی بهطور مستقیم در شاخص بهای تولیدکننده اثر نمیگذارد، مگر آنکه در آن ارزش افزودهای ایجاد شود. این در حالی است که امکان دارد در بازار مصرفکننده سبد مورد نظر از کالاهای وارداتی نیز تشکیل شده باشد.
همچنین نوع کالا و خدمات مورد استفاده در دو شاخص تفاوتهایی را ایجاد میکند. کارشناسان معتقدند در بخش خدمات شباهت ویژهای میان کالا و خدمات وجود دارد، اما در بخش کالایی شاخص بهای تولیدکننده و مصرفکننده تفاوتها بیشتر نمود پیدا میکند. برای برررسی دقیقتر میتوان اجزای شاخص بهای تولیدکننده را در ایران مورد بررسی قرار داد.
جزییات شاخص بهای تولیدکننده
در گزارش شاخص بهای تولیدکننده که از سوی بانک مرکزی منتشر میشود، 708 قلم کالا و خدمات تولیدی در هشت گروه اصلی و سه گروه اختصاصی تقسیمبندی شده است. در این تقسیمبندی، کالاها و خدمات تولیدی در سه دستهبندی «کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری» (در این گزارش این گروه را به اختصار کشاورزی مینامیم)، «ساخت (صنعت)» و «خدمات» قرار میگیرند. در گزارش شاخص بهای تولیدکننده، وزن هر یک از گروهها اهمیت آن را در محاسبه شاخص بهای تولیدکننده مشخص میکند. در این محاسبات، ضریب اهمیت کل شاخص مساوی عدد 100 قرار میگیرد. به عنوان مثال گروه ساخت یا صنعت با ضریب اهمیت 52 واحد در حدود نیمی از وزن کل شاخص بهای تولیدکننده را تشکیل میدهد. علاوه بر این، در گزارش شاخص بهای تولیدکننده، گروه کشاورزی معادل 17 درصد و کل خدمات نیز 31 درصد از وزن کل را در اختیار دارند. بنابراین میتوان عنوان کرد در مجموع حدود دوسوم وزن شاخص بهای تولیدی از کالاهای تولیدکننده و حدود یکسوم وزن کل شاخص را خدمات تشکیل میدهد.
در ایران مانند شاخص بهای تولیدکننده؛ شاخص بهای مصرفکننده نیز بهطور کلی از دو بخش کالا و خدمات تشکیل شده است. با این تفاوت که وزن گروه کالا در شاخص بهای مصرفکننده کمتر از 53 درصد و وزن گروه خدمات بیشتر از 47 درصد است. بنابراین اثرگذاری بخش خدمات در تورم تولیدکننده از تورم مصرفکننده بیشتر است.
تغییرات تورم تولید و مصرف
پس از بررسی اجزای شاخص تولیدکننده و مصرفکننده میتوان مسیر حرکتی آنها را در دو سال اخیر مشاهده کرد. آخرین آمار بانک مرکزی نشان میدهد در آخرین ماه پاییز تورم نقطه به نقطه مصرفکننده به 4 /9 درصد رسیده و تکرقمی شده است. اما تکرقمی شدن تورم نقطه به نقطه در فروردینماه سال جاری اتفاق افتاد. بنابراین با رصد آماری میتوان عنوان کرد این تغییرات با یک وقفه هشتماهه رخ داده است، اما باید توجه کرد که تعیین وقفه بهینه نیاز به یک کار پژوهشی دارد.
بهطور کلی اگر تغییرات تورم شاخص بهای مصرفکننده و تولیدکننده را در دو سال و نیم گذشته مورد بررسی قرار دهیم، میتوان دریافت روند تورمی کاهشی بوده است. اما سرعت کاهش در این دو تورم متفاوت بوده است و این موضوع باعث شده در برخی بازههای زمانی تورم نقطه به نقطه تولیدکننده بالاتر از تورم نقطه به نقطه مصرفکننده قرار گیرد و در برخی مواقع این روند متفاوت باشد. به عنوان مثال، در ابتدای سال 92، که نوسانات نرخ ارز هنوز در سطح بالایی قرار داشت و انتظارات تورمی در جهت پایین شکل نگرفته بود، میزان تورم تولیدکننده در سطح بالاتری از تورم مصرفکننده گزارش میشد. در خرداد 92 تورم نقطه به نقطه تولید معادل 49 درصد بود، اما تورم نقطه به نقطه مصرفکننده 1 /45 درصد ثبت شده بود. با آغاز روند نزولی در این دو شاخص، شیب کاهش تورم در شاخص بهای تولیدکننده بیشتر شد. این روند باعث شد در مهرماه سال92، تورم تولیدکننده در مسیر کاهش از تورم مصرفکننده سبقت بگیرد. این روند تا فروردین سال 93 نیز ادامه یافت، اما در بهار سال 93 اجرای فاز دوم هدفمندی باعث شد قیمتهای حاملهای انرژی افزایش بیابد، اثر افزایش این قیمت، در شاخص بهای
تولیدکننده بیشتر از تورم شاخص بهای مصرفکننده منعکس شد. در نتیجه این موضوع باعث شد تورم نقطه به نقطه تولیدکننده تغییر جهت دهد و مسیر افزایشی در پیش گیرد.
بهرغم نگرانی برخی از اقتصاددانان مبنی بر پایدار بودن اثر تورمی افزایش قیمت حاملهای انرژی، پس از یک فصل بازهم تورم نقطه به نقطه تولید به مسیر نزولی بازگشت و تغییر قیمت حاملهای انرژی نیز نتوانست، در افزایش تورم اثر پایدار ایجاد کند. آخرین تلاقی تورم نقطه به نقطه تولید و مصرف انتهای تابستان سال 93 رخ داد و پس از آن همواره تورم نقطه به نقطه تولیدکننده نسبت به تورم مصرفکننده سطح پایینتری را ثبت کرد. در یک سال اخیر، شوک ناگهانی به اقتصاد وارد نشده و در این روزهای آرام، تورم تولیدکننده و مصرفکننده با یک شیب ملایم در مسیر نزولی قدم میگذارند. این دو شاخص با تکرقمی شدن در سال 94، باعث شدند که مهمترین چالش اقتصاد کشور در سالهای اخیر، تا حدودی حل شود. اما آنچه مشخص است اینکه باید با اعمال سیاستهای مناسب، به تورم تکرقمی پایدار دست پیدا کرد و لمس تورم تکرقمی دغدغه اصلی قرار نگیرد.
بهرغم نگرانی برخی از اقتصاددانان مبنی بر پایدار بودن اثر تورمی افزایش قیمت حاملهای انرژی، پس از یک فصل بازهم تورم نقطه به نقطه تولید به مسیر نزولی بازگشت و تغییر قیمت حاملهای انرژی نیز نتوانست، در افزایش تورم اثر پایدار ایجاد کند. آخرین تلاقی تورم نقطه به نقطه تولید و مصرف انتهای تابستان سال 93 رخ داد و پس از آن همواره تورم نقطه به نقطه تولیدکننده نسبت به تورم مصرفکننده سطح پایینتری را ثبت کرد. در یک سال اخیر، شوک ناگهانی به اقتصاد وارد نشده و در این روزهای آرام، تورم تولیدکننده و مصرفکننده با یک شیب ملایم در مسیر نزولی قدم میگذارند. این دو شاخص با تکرقمی شدن در سال 94، باعث شدند که مهمترین چالش اقتصاد کشور در سالهای اخیر، تا حدودی حل شود. اما آنچه مشخص است اینکه باید با اعمال سیاستهای مناسب، به تورم تکرقمی پایدار دست پیدا کرد و لمس تورم تکرقمی دغدغه اصلی قرار نگیرد.
بهطور کلی از مجموع روند شاخص بهای تولیدکننده و مصرفکننده میتوان چند نکته عنوان کرد: نخست آنکه اگر چه سرعت تغییرات تورم در این دو شاخص در برخی از بازههای زمانی تغییر میکرد، اما میتوان مشاهده کرد که در بلندمدت جهت حرکتی این دو شاخص همسو بوده است. نکته دوم آن است که با اعمال سیاستهای مناسب پولی و بهرهگیری از انتظارات کاهشی در تورم، نرخ تورم در این دو شاخص کاهش یافته و حتی افزایش قیمتهای حاملهای انرژی پس از چند ماه در شاخصهای تورمی تخلیه شده و پایدار نبوده است. این موضوع میتواند دست سیاستگذار را برای اصلاح قیمتهای حاملهای انرژی باز بگذارد. نکته آخر این است که در حال حاضر فشار تورمی از سمت هزینههای تولید در شاخص مصرفکننده وجود ندارد، بنابراین میتوان با کنترل دیگر شاخصهای اثرگذار در تورم مصرفکننده برای همیشه سایه شوم تورم بالا را از سر اقتصاد دور کرد.
دیدگاه تان را بنویسید