تاریخ انتشار:
تحلیل سعید لیلاز از ادامه تولید خودروهای قدیمی در ایران
از اعدام پیکان درس بگیریم
صنعت خودرو ایران در حالی بیش از نیمقرن از عمر خود را میگذراند که هنوز نتوانسته در پیچ و خم تولید برای خود نام و نشانی معتبر در بازارهای جهانی دست و پا کند و حتی مشتریان داخلی خود را راضی نگه دارد. این صنعت در طول دهههای گذشته به سبب بدعهدیهایی که نسبت به مردم روا داشته، مورد انتقاد بوده و امروز به جایی رسیده که اگر بهترین خودروها نیز در خودروسازیهای بزرگ کشور به تولید برسند، مردم خرید آن را از روی اجبار میدانند و همواره محصولات داخلی را با بهترینهای خارجی مقایسه میکنند. صنعت خودرو ایران در حالی یک سال از «کمپین نه به خرید خودرو داخلی» عبور کرده که دوباره موجی از سوی برخی تشکلها برای به حاشیه بردن این صنعت ایجاد شده است.
صنعت خودرو ایران در حالی بیش از نیمقرن از عمر خود را میگذراند که هنوز نتوانسته در پیچ و خم تولید برای خود نام و نشانی معتبر در بازارهای جهانی دست و پا کند و حتی مشتریان داخلی خود را راضی نگه دارد. این صنعت در طول دهههای گذشته به سبب بدعهدیهایی که نسبت به مردم روا داشته، مورد انتقاد بوده و امروز به جایی رسیده که اگر بهترین خودروها نیز در خودروسازیهای بزرگ کشور به تولید برسند، مردم خرید آن را از روی اجبار میدانند و همواره محصولات داخلی را با بهترینهای خارجی مقایسه میکنند. صنعت خودرو ایران در حالی یک سال از «کمپین نه به خرید خودرو داخلی» عبور کرده که دوباره موجی از سوی برخی تشکلها برای به حاشیه بردن این صنعت ایجاد شده است. دعوت مدیرعامل انجمن حمایت از مصرفکنندگان به نخریدن دو خودرو پراید و پژو405 سبب شده تا برخی از مصرفکنندگان خودرو نسبت به خرید این دو خودرو ارزان با تردید مواجه شوند. اما به راستی واقعیتهای تولید این دو خودرو در چیست و چگونه میتوان محصولات جدیدی را در همین رنج قیمتی به تولید رساند. سعید لیلاز در گفتوگو با تجارت فردا شرح میدهد که چرا کنار گذاشتن تولید پژو405 و پراید
به راحتی امکانپذیر نیست و به زودی نمیتوان جایگزینهای مناسبی برای این دو خودرو روانه بازار کرد.
دعوت به نخریدن خودروهای داخلی امروز وارد جزییات بیشتری شده و مدیرعامل انجمن حمایت از مصرفکنندگان در اظهاراتی خواسته که مردم از خرید دو خودرو پژو405 و پراید روی گردانند تا خودروساز مجاب به تولید محصولات جدیدی شود. این اظهارات تا چه اندازه با واقعیتهای موجود در صنعت خودرو کشور همخوانی دارد؟
در ابتدا باید این موضوع را بررسی کنیم که این اظهارات بر چه پایهای ایراد شده است. آنگونه که بنده متوجه شدهام، مدیرعامل سازمان حمایت از حقوق مصرفکنندگان بر اساس مصوبه سال 89 شورای سیاستگذاری خودرو خواسته است تا خودروهایی که بالای 10 سال از تولیدشان میگذرد متوقف شوند و در این میان هم به پراید و پژو405 اشاره کرده است. در این رابطه دو موضع مطرح است. اگر ساختار اقتصاد ایران به گونهای بود که پس از سال 89 که تولید خودرو در اوج خود قرار داشت، توسعه همکاری با شرکای تجاری در دستور کار قرار میگرفت میتوانستیم بگوییم که در مدت زمانی ششساله قادر خواهیم بود محصولات جدیدی را وارد خطوط تولید خود کنیم اما این اتفاق نیفتاده و بر همگان روشن است که تحریمهای اعمالشده تا چه اندازه توانست صنعت خودرو کشور را مورد هدف قرار دهد و حتی شرکای تجاری ما را وادار به ترک کشورمان کند. در برخی اظهاراتی که عنوان میشود، گویی فراموش کردهاند در فاصله سالهای 90 تا 93 چه بر سر اقتصاد ایران آمد و اگر توافق ژنو حاصل نمیشد معلوم نبود کشور از نظر اقتصادی به کدام سو میرفت و چه بر سر بخش تولید میآمد. تولید خودرو در این سالها به نصف
رسید و سبب شد تا رشد اقتصادی به تبع این کاهش تولید، کاهش یابد. بنابراین صنعت خودرو با مشکلات مالی زیادی مواجه شد و به جایی رسید که نتوانست به تقاضای موجود در بازار پاسخ دهد تا برخی مشتریان به سمت استفاده از خودروهای چینی روی آورند. در این سه سال شما میبینید که استفاده از خودروهای چینی با برندهای گوناگون به اوج خود رسیده و سبب شده تا در خلأ تولیدات داخلی، چینیها اقدام به سرمایهگذاری برای توسعه خطوط تولید خود کنند. اما هرگز نتوانستند خودرویی را به تولید برسانند که بتواند همپای پراید و پژو405 از نظر قیمتی رقابت کند.
اگر توافق ژنو حاصل نمیشد معلوم نبود کشور از نظر اقتصادی به کدام سو میرفت و چه بر سر بخش تولید میآمد. تولید خودرو در این سالها به نصف رسید و سبب شد تا رشد اقتصادی به تبع این کاهش تولید، کاهش یابد.
البته لزومی نداشت تا چینیها در آن مقطع به کاهش قیمت دست بزنند چون در بازار تقاضا وجود داشت.
گفته شما کاملاً صحیح است و در آن مقطع چینیها هوشمندی به خرج داده و محصولات خود را با قیمت بالایی به فروش رساندند که پس از توافق ژنو و برداشته شدن تحریمهای صنعت خودرو دیدیم به قیمتشکنی روی آورده و محصولات خود را با تسهیلات بالاتر و قیمت کمتری روانه بازار کردند. اما به هر حال مثل روز روشن است که آنها بسیار تمایل دارند که در عرصه خودروهای ارزان وارد شوند. چطور است که توانستهاند در بازارهای گوناگون رقیب اصلی تولیدکنندگان داخلی شوند و با استفاده از شگردهای دامپینگ محصولاتشان را ارزانتر از کالاهای داخلی به بازار بفرستند اما در بازار خودرو قادر به چنین کاری نبودهاند؟ چون این بازار در تولید خودروهای زیر 40 میلیونتومانی تقریباً بیرقیب است و حتی خودروسازان چینی هم نتوانستهاند محصولاتی مانند پراید و پژو405 را وارد این بازار کنند چرا که هم به سرمایهگذاری بالایی نیاز دارد و هم اینکه بعید است که مردم انتخاب نهاییشان از میان همین دو خودرو پژو و پراید، یک خودرو چینی باشد. توجه داشته باشید که تولید خودرو در دنیای امروز تنها ملاک نیست بلکه بحث خدمات پس از فروش آن نیز مطرح است. بنابراین اگر میبینید که مردم پراید
و پژو405 را هنوز ترجیح میدهند به این دلیل است که عمده تعمیرکاران کشور با عیوب این دو خودرو آشنا بوده و قطعات آن به وفور در کشور یافت میشود.
یکی از دلایل دعوت به نخریدن پراید و پژو این بوده که خودروسازان هیچ کاری روی این دو خودرو انجام ندادهاند. آیا چنین ادعایی صحت دارد؟
در این رابطه دعوت میکنم تا اصول 55گانه استانداردهای خودرو در ایران را مطالعه بفرمایید. این اصول تقریباً به روز بوده و بر اساس آخرین آییننامههای مربوط به استاندارد خودرو در جهان نوشته شده است. همین پراید و پژو توانستهاند استانداردهای لازم را در این رابطه پاس کرده و مهر تایید سازمان ملی استاندارد را دریافت کنند. بیانصافی است که بگوییم روی این دو خودرو کاری انجام نشده است. حتماً پراید و پژو امروز با محصولاتی که طی 15، 10 و 5 سال گذشته به تولید میرسید فرق کرده است. موتور این خودروها تقویت شده و تغییرات زیادی در سیستم تعلیق و پلتفورم آنها به وجود آمده است. همین که استانداردهای یورو4 را پاس میکنند نشان میدهد آنها از سطح یورو2 خود را ارتقا داده و به یورو4 رساندهاند و حتی با بهبود وضعیت سوخت کشور مشکلی در بالا بردن این استانداردها به یورو5 و 6 ندارند. بنابراین به نظرم بهتر است درباره تولید با نگاه واقعبینانهای صحبت کنیم. بنده از اول هم که این کمپینها تشکیل شد به اثربخش بودن آنها به نفع مردم اعتقادی نداشتم. شاید در مقطعی باعث شدند فروش خودرو کاهش یابد اما این کمپین برای مردم چه ماحصلی در پی
داشت؟
دولت در این رابطه چگونه میتواند نقشآفرینی کرده و زمینه نوسازی خودروهای موجود و تولید خودروهای جدید را در بازار فراهم آورد؟
در شرایط کنونی مهمترین وظیفه دولت این است که رقابت را بین همه بازیگران اقتصاد برقرار کرده و به ثبات در فضای اقتصاد کلان کمک کند. بقیه عوامل را بهتر است به دست بازار بسپارد و خود را درگیر خروج یک خودرو نکند. بنده بارها گفتهام که پیکان در سال 1384 اعدام شد چون در اوج تقاضا قرار داشت و هرگز هم خودروسازان ما نتوانستند مانند این خودرو محصولی را وارد کنند که از نظر قیمتی همرده پیکان باشد. پیکان میتواند به نوستالژی همه ما ایرانیان تبدیل شود همانگونه که فولکس قورباغهای امروز در بازار اروپا بازتولید شده و یک نوستالژی را برای مردم این قاره به ویژه آلمانیها تداعی میکند. چه اشکالی داشت که پیکان با موتور جدید و اعمال تغییرات در بدنه و پلتفورم آن به تولید میرسید. بهتر نبود که این خودرو با استانداردهای روز خود را تطبیق میداد و تولیدش ادامه مییافت؟
تفکری که پیکان را از رده خارج کرد امروز به دنبال از رده خارج کردن خودروهای ارزان ماست در حالی که معتقدم اگر این خودروها به دلیلی غیر از عامل بازار از رده خارج شوند در نهایت مصرفکنندگان هستند که ضرر آن را میپردازند. اگر شما به تولید دو خودرو پراید و پژو405 در سالهای گذشته توجه کنید خواهید دید که سیری نزولی بر تولید این دو خودرو حاکم شده و رفتهرفته محصولات جدیدی وارد بازار شده و از تیراژ تولید این دو خودرو کاسته شده است. دیگر مثل گذشته خودروسازان ما نمیتوانند سالانه 400 تا 500 هزار دستگاه پراید یا پژو405 را به تولید برسانند و وضع به جایی رسیده که تولید سالانه این دو خودرو در مجموع حدود 300 هزار دستگاه تا پایان سال 1393 بوده است. بنابراین میبینید بازار است که تعیین میکند چه خودرویی در چه تیراژی تولید شود نه دستورات دولتی و کمپینهای اجتماعی.
کاهش سطح درآمد مردم چه نقشی در تثبیت تیراژ این خودروها دارد؟
اگر شما به آمار فروش خودروها در جریان وام میلیونی توجه کنید متوجه خواهید شد که بیشترین تقاضا برای دو خودرو پژو405 و پراید وجود داشته است. این بدان دلیل است که سطح درآمدی مردم ما کاهش یافته و آنها نمیتوانند خودرویی بالاتر از 20 تا 30 میلیون تومان را خریداری کنند و این موضوع هم در طبقه متوسط به پایین به وضوح قابل مشاهده است. اتفاقی که در بازار رخ داده این است که از تعداد خریداران خودرو کاسته شده و خودروسازان هم به همین خاطر تصمیم گرفتهاند بهرغم داشتن ظرفیت بالا از حجم تولید خود بکاهند. در چنین شرایطی طبیعی است که میزان تولید انواع خودرو کاهش یابد و خودروسازان کشور تولیدات خود را بر اساس نیاز بازار تامین کنند.
با توجه به اوضاع کنونی بازار پیشبینی میکنید خودروسازان ما چه میزان تولید داشته باشند؟
به نظر من تا پایان سال جاری بیشترین تقاضا برای خودروهای ساخت داخل از یک میلیون و صد هزار دستگاه عبور نخواهد کرد. در بهترین شرایط هم این میزان تولید حداکثر به 5 /1 میلیون دستگاه در سال خواهد رسید که با توجه به وضعیت اقتصادی کشور فعلاً رسیدن به چنین تولیدی مقدور نیست. خوشبختانه این دولت به نوعی سیاستگذاری کرده که درجه آزادسازی فعالیتهای اقتصادی افزایش یافته است. امروز دیگر نمیتوان مدعی بود که در تولیدات ما انحصار وجود دارد. بازار به سمت رقابتی شدن در حال حرکت است که این موضوع را در بازار متوسطی مثل بازار خودرو ایران میتوانید مشاهده کنید. تحولات اقتصادی در عمق بازار اتفاق میافتد و این بازیگران بازار هستند که تصمیم میگیرند با توجه به سطح درآمدشان چه کالایی را بخرند یا نخرند. کمپین و دستور و خواهش اثری در اقتصاد ندارد و مردم از آن سودی نخواهند برد. تولید دو بعد دارد. اول اینکه نباید به زور به تولیدکننده گفت که فلان محصول را تولید کن و دوم هم نباید مردم را وادار به نخریدن کرد. ویترین بازار بهترین جا برای نمایش مصرف انواع کالاست.
آیا دولت توانسته صنعت خودرو ایران را به سمت خصوصیسازی پیش برد و از حجم دخالتهای خود در این صنعت بکاهد؟
میتوان گفت فضا نسبت به گذشته بهتر شده و خودروسازان کشور با آزادی عمل بیشتری نسبت به تولید خودرو و نقشآفرینی در بازار اقدام میکنند. اما این معنای خصوصیسازی را نمیدهد. به نظر من اگر دولت تمام سهام صنعت خودرو را به بخش خصوصی واگذار کرده و در سیاستگذاریهای بنگاه دخالت نکند صنایع خودروسازی ما با نیروی کمتر و با استفاده از همین مدیران و متخصصان میتواند در این صنعت به فعالیت بپردازد. خودروسازان ایرانی با تغییر مخالف نیستند و اگر دیده میشود که محصولی مانند پراید و پژو405 نزدیک به دو دهه تولید میشوند به این خاطر است که سیاستگذاریهای کلان اقتصادی دولت آنها را به این نوع تولید سوق داده است. ریشه در مدیریت خودروسازان نیست بلکه بخش عمدهای از ناتوانیها و عدم کامیابیهای صنعت خودرو کشور در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی ریشه دارد. از اینرو تغییرات پایهای در صنعت خودرو ایران وابستگی شدیدی به تغییرات عمیق در ساختار اقتصادی کشور دارد و هر چه فعالیتهای اقتصادی به سمت آزادسازی پیش برود، صنعت خودرو ایران هم در این راه خواهد توانست توفیقاتی به دست آورد.
رئیس دولت قبل در یکی از سخنرانیهایش خطاب به خودروسازان میگفت که سالی دو اتاق بسازید اینکه دیگر کاری ندارد. به نظر شما چنین نگاهی در ذهن کنونی سیاستگذاران و مدیران ارشد دولت وجود دارد؟
متاسفانه چنین دیدگاههایی سبب شده تا صنعت خودرو را که صنعتی پیچیده بود و دهها عامل اقتصادی بر آن اثر دارد با صنایع ساده و دمدستی اشتباه بگیرند. اینکه گفته میشود سالی دو اتاق بسازید نشان میدهد مدیران دولت گذشته شناخت خوبی از پیچیدگیهای این صنعت نداشتند وگرنه چنین سخنانی را به زبان نمیآوردند. تولید یک خودرو نیازمند تکنولوژی بالایی است. هر نوع تغییر در پلتفورم یا فیس لیفت خودرو نیازمند هزینههای بالایی است که گاه برای یک خودروساز صرفه اقتصادی ندارد. اینکه میبینیم در تولید خودرو تنوع کم است به این خاطر است که تغییر در پلتفورم و فیسلیفت خودروها هزینهبر بوده و سرمایه بالایی را میطلبد. در این صورت هر خودروساز باید برای تولید هر خودرو حداقل 100 هزار دستگاه تولید داشته باشد که بتواند در عرض 10 سال به نقطه سوددهی برسد. بنابراین تولید خودروهای جدید و خروج آنها کار راحتی نیست و باید در تیراژهای بالا صورت گیرد.
ویژگیهای بازار خودرو ایران در چیست. آیا این بازار میتواند برای تولید خودرو جذاب باشد؟
بازار خودرو ایران نه آنقدر بزرگ است که بتوان سرمایهگذاریهای کلان را انجام داد و از هر نوع خودرو سالانه حداقل 200 هزار دستگاه به تولید رساند و نه آنقدر کوچک است که بتوان نیاز مردم را از طریق مونتاژکاری و واردات تامین کرد. سه عامل تولید داخل، مونتاژ و واردات باید در کنار هم قرار گیرند تا بتواند به نیازهای این بازار پاسخ دهد. بنابراین در بازار متوسطی همچون ایران طبیعی است که تنوع محصولات از سوی تولیدکنندگان داخلی به کندی صورت میگیرد چون برای آنها نمیصرفد که یک خودرو را در تیراژهای 50 هزار دستگاهی به تولید برسانند و روانه بازار کنند. وضع صادرات هم که مناسب نیست و خودروسازان ایرانی نتوانستهاند سهم بالایی از بازار خودروهای دنیا بگیرند. بنابراین به همین میزان تولید یک تا 5 /1 میلیون دستگاه خود را عادت دادهاند تا بتوانند به نقشآفرینی در این صنعت بپردازند. تولید خودرو از سال 75 تا به امروز حدود 10 برابر افزایش داشته است که این نشان میدهد حجم زیادی از تقاضای جامعه به خودرو از سوی خودروسازان داخلی پاسخ داده شده وگرنه مجبور بودیم ارز بسیار بالایی را از کشور خارج کنیم تا خودروهای خارجی وارد کشور شود و ما فقط
مصرفکنندگانی بیش نباشیم.
آیا این امکان وجود دارد که به زودی صنعت خودرو ایران به دست بخش خصوصی واقعی سپرده شده و از نقش دولت در آن کاسته شود؟
این اتفاق در آینده بهطور طبیعی رخ خواهد داد همانگونه که شما در جریان واگذاری سهام گروه بهمن به شرکت کروز این موضوع را دیدید. به هرحال خرید سهام گروه بهمن از یک شرکت شبهدولتی توسط یک شرکت خصوصی اتفاق قابل توجهی در اقتصاد ایران بود و نشان داد بخش خصوصی در کشور تا حدی رشد کرده که میتواند شرکتهای بزرگ را بدهکار خود کرده و به جای طلبش سهام شرکتها را بردارد. بنده معتقدم با کمرنگ شدن دخالتهای دولت در قیمتگذاری خودرو و سیاستگذاری برای بنگاههای خودروساز، صنعت خودرو ایران خواهد توانست به سمت رشد و بهرهوری بالا حرکت کند و بخش خصوصی با گرفتن مالکیت این صنعت به بازیگر اصلی و ناخدای کشتی خودروسازی ایران تبدیل شود. در چنین شرایطی طبیعتاً هم محصولات اقتصادیتر تولید خواهد شد و هم اینکه بخش خصوصی بنابر واقعیتهای اقتصادی و نه سیاسی اقدام به تولید انواع محصولات کرده و به نیاز بازار پاسخ خواهد داد. در غیر این صورت صنعت خودرو به همین شکل چرخ خود را خواهد چرخاند و برای تولید یک خودرو همه مسوولان و نمایندگان مجلس نظر خواهند داد و با پیش کشیدن مباحثی همچون منافع ملی اجازه ورود سرمایهگذاران خارجی را به این صنعت
نخواهند داد کمااینکه در جریان قرارداد ال90 دیدیم که چگونه مخالفان این قرارداد از حربه مجلس استفاده کردند و اجازه ندادند تا این قرارداد به درستی اجرا شود بهطوری که امروز میبینید سالانه تعداد تولید خودروهای ال90 به 50 هزار دستگاه هم نمیرسد. در چنین شرایطی چگونه توقع دارید که تولید خودرو در ایران اقتصادی شده و با توجه به دخالت سیاسیون در آن به رشد و توسعه دست یابد؟
دیدگاه تان را بنویسید