تاریخ انتشار:
چرا برجام۲ برای اقتصاد ایران حیاتی است؟
وقت مصالحه
برجام۲ در شرایطی میتواند اجرایی شود که خود دولت هم بخواهد از اختیارات خود استفاده کرده و در بخشهایی از اقتصاد اصلاحاتی را انجام دهد.
رئیسجمهوری اخیراً در بخشی از سخنان خود «برجام2» را به ادبیات اقتصادی-سیاسی کشور اضافه کرده و به صورت کاملاً سربسته توضیحاتی در این خصوص ارائه کرده است. طبیعتاً شخص رئیس دولت به خوبی فضای سیاسی و تقابلهای اقتصادی پساتحریم را درک کرده و شاهد دعواهایی است که ریشه اصلی آن به اقتصاد برمیگردد. از اینرو سخن از برجام2 به میان آورده که معنای آن در یک کلمه و آن هم «وفاق» خلاصه شده است. حال اینکه چنین وفاقی به وجود میآید یا خیر و دولت قادر است از دریای اختلافات سیاسی برای حل مشکلات اقتصادی مروارید صید کند یا خیر، خود پرسش دیگری است که میتوان پاسخ آن را در تحلیل فضای اقتصادی و سیاسی پسابرجام جستوجو کرد.
بررسی تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی نشان میدهد که معمولاً هرگاه فضای سیاسی خارجی باز شده فضای داخلی به لحاظ سیاسی محدودتر شده است. از اینرو با اجرایی شدن برجام نمیتوان زیاد امیدوار بود که انعطافی که در مذاکرات هستهای صورت گرفت، در فضای سیاسی و اجتماعی کشور به وجود آید، از اینرو وفاق گروههای سیاسی برای حل مشکلات اقتصادی کمی سخت به نظر میرسد.
در چنین فضایی خود دولت نیز به صورت محافظهکارانهای برنامههای خود را به پیش میبرد و تکلیف خود را با برخی از مسائل روشن نمیکند.
انتظار از دولت
انتظار این است که خود دولت در فضای پساتحریم با استفاده از اختیاراتی که دارد تکلیف برخی امور را روشن کند، آنگاه در کنار آن نیز با چانهزنی، اهداف سیاسی و اقتصادی خود را به پیش ببرد.
به عنوان مثال پس از مدتها نرخ خوراک پتروشیمی را تعیین و برای اجرا ابلاغ کرد. در خصوص حذف یارانهها سرعت عمل به خرج نمیدهد و با اینکه قیمت نفت به پایینترین حد خود ظرف یک دهه اخیر رسیده و منابعش کم شده دست از پرداخت یارانهها برنمیدارد و آن را هدفمند نمیکند.
بنده پیشنهاد دادهام که برای خروج از رکود نرخ دستمزدها برای سال 95 افزایش یابد تا قدرت خرید کارگران بالا رود و آنها بتوانند از محل این افزایش حقوق، خرید بیشتری انجام داده و برخی بازارها را از رکود خارج کنند. دولت اصولاً با چنین تصمیمهایی مخالف بوده و برخی از اعضای تیم اقتصادی دولت گمان میکنند که چنین اقدامی تورمزاست در حالی که با توجه به شرایط خاص سیاسی امسال نیاز است دولت به فکر معیشت کارگران باشد و استثنائاً افزایش حقوق قابل توجهی را در حقوق آنان اعمال کند. این در حالی است که اصولاً در بنگاههای اقتصادی هزینه پرسنل در ردههای پایین هزینه یک شرکت قرار میگیرد و آنچنان در قیمت تمامشده تاثیری ندارد. در عوض دولت میتواند به ازای این افزایش حقوق تمام تلاش خود را به کار گرفته و ثبات در فضای اقتصاد کلان را افزایش دهد و از برخی هزینههای تحمیلی به بنگاهها بکاهد.
از سوی دیگر پیشنهاد میشود که دولت بودجه سال 95 را منضبطتر و سختگیرانهتر در نظر بگیرد اما مشاهده جداول بودجه چنین موضوعی را نشان نمیدهد. بنده به شدت با کاهش بودجههای دفاعی مخالفم و معتقدم که دولت بهتر است حتی در صورت امکان به افزایش این بودجه تن دهد، اما اینکه برای رسانهای خاص بودجه در نظر بگیرد به نظر من در شرایط کنونی کاری منطقی نیست. دلیلی ندارد دولت در حال حاضر که با منابع کم بودجهای مواجه است، بودجه صدا و سیما را بالا ببرد و بهتر است از این سازمان بخواهد که با تغییر ساختار و کم کردن برخی برنامههای غیرکاربردی خود از هزینههایش بکاهد.
همین خردههزینهها خود چند ده میلیارد تومان میشود که دولت میتواند بدهی خود به برخی پیمانکاران را تسویه کرده و از محل آن بخشهایی از اقتصاد را وارد رونق کند.
یکی دیگر از اقداماتی که دولت میتواند انجام دهد این است که مالیات خروج از کشور را افزایش دهد و از این راه درآمدهایی را نصیب خود کند. اما دیده میشود که در کسب این هزینهها و حذف هزینههای اضافی جسارت لازم را ندارد و بودجه 95 را در شرایطی که با کاهش قیمت نفت روبهرو است دست و دلبازانه بسته است.
شرط اجرای برجام 2
برجام2 در شرایطی میتواند اجرایی شود که خود دولت هم بخواهد از اختیارات خود استفاده کرده و در بخشهایی از اقتصاد اصلاحاتی را انجام دهد. حرکت به سمت رقابتیسازی، کاهش هزینههای جاری، افزایش حقوق کارگران، افزایش بهرهوری و بالا بردن برخی از مالیاتها میتواند اقداماتی جزیی باشد که دولت در آن واحد در دستور کار قرار دهد و کلید برخی اصلاحات را بزند. طبیعتاً برخی اقدامات نیاز به جسارت و شهامت بیشتری دارد و دولتمردان بهتر است قدری از محافظهکاری خود بکاهند و به سمت رفتارهای جسورانهتر حرکت کنند.
یکی از مواردی که این روزها بسیار درباره آن بحث میشود این است که آیا میتوان با الگوبرداری از مذاکرات هستهای نقشه راهی برای حل مشکلات اقتصادی طراحی کرد یا خیر. همانطور نیز که قبلاً اشاره کرده بودم همراهسازی مردم در اقتصاد نسبت به مذاکرات بسیار سختتر است. چرا دکتر ظریف توانست موضع مذاکرات هستهای و لغو تحریمها را به میان مردم ببرد و آنها را همراه خود کند اما مردان بزرگی که در اقتصاد داریم، نتوانستهاند این کار را انجام دهند؟ مثال بارز آن طرح انصراف داوطلبانه از یارانهها بود. دولت، هنرمندان، نخبگان، اقتصاددانان و... از مردمی که یک سال قبل این دولت را سر کار آوردند، خواستند در صورت امکان از یارانهها انصراف دهند و دولت را یاری کنند تا از منابع یارانهها برای کارهای بزرگتر و افزایش پروژههای بودجه عمرانی استفاده کنند. اما نتیجه چه شد؟ دیدیم که تعداد کمی از مردم به این خواسته دولت اعتنا کردند و دریافت یارانه را نهتنها حق خود میدانستند بلکه احساس میکردند که دولت قصد دارد حق آنها را پایمال کند.
وفاق علیه نفاق
اینکه چرا سیاستگذاران اقتصادی ما نتوانستند در بخشهایی از اقتصاد که اتفاقاً پاشنه آشیل نیز است، با دولت همراه شوند، نیاز به بحث و بررسی بیشتر دارد که ریشه آن به هماهنگ نبودن بازیگران اقتصاد با یکدیگر و تضاد منافع برمیگردد. مردم در دولت روحانی با برخی سیاستهای اقتصادی همراه نشدند که اگر همراه میشدند این دولت نظام پرداخت یارانه را ادامه نمیداد و به سمت واقعیسازی قیمتها میرفت اما نکته اینجاست که همین واقعیسازی قیمتها که به نفع مردم و اقتصاد ملی ماست، پشتوانه مردمی ندارد.
نمونه بارز آن همین واقعیسازی بلیت قطار و هواپیماست که دیده میشود با اینکه منطق اقتصادی داشته و در نهایت به نفع مردم است، اما چون همراهسازی مردم در آن کمرنگ است، نمیتوان آن را تماماً اجرایی کرد. ما امروز یکی از قویترین تیمهای اقتصادی را به ریاست حسن روحانی در کشور داریم اما میبینیم که دولت برای تغییر ساختار کوچکترین مساله اقتصادی دست به عصا راه رفته و محافظهکاری بیش از حد
به کار میبرد.
این در حالی است که ما شاهد انجام اقدامات بزرگی با همین بضاعت در دولت بودهایم که از نظر ابعاد بزرگتر از حل مساله هستهای است. بنابراین اگر فردی چون ظریف در اقتصاد ایران ظهور پیدا نمیکند به این دلیل است که بستر سیاسی و اجتماعی آن فراهم نیست و هرگونه خطا در این باره میتواند دولت را دچار دردسرهای زیادی کند.
حال سوال اینجاست در چنین شرایطی که دولت به سختی میتواند مردم را در بازسازی ساختار اقتصاد همراه خود کند آیا قادر خواهد بود در سطح بالا به چانهزنی بپردازد و همگرایی برای رفع مشکلات اقتصادی ایجاد کند؟
دیدگاه تان را بنویسید