تجدید نظر در تعداد روزهای تعطیل چه اهمیتی دارد؟
غفلت از مدیریت اوقات فراغت در ایران
صنعت گردشگری جزو بزرگترین و پربازدهترین فعالیتهای اقتصادی دنیا بوده و به طور مستقیم و غیرمستقیم، سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار میدهد.
صنعت گردشگری جزو بزرگترین و پربازدهترین فعالیتهای اقتصادی دنیا بوده و به طور مستقیم و غیرمستقیم، سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار میدهد. این صنعت نقش مهمی در ترغیب سرمایهگذاری در زیرساختها و ایجاد درآمدها برای دولتها داشته است و امروزه در ردیف صنایع پردرآمد، پاک و کمهزینه دنیا قرار دارد. در این میان ایران، سهم اندکی از این خوان پرنعمت به خود اختصاص داده و منشاء این ناکامی، نگاه جزیرهای و مقطعی به مقوله گردشگری است؛ در ایران همواره چنین مرسوم بوده که با تغییر دولتها، مسوولان جدید با این تصور روی کار میآیند، که نقطه آغاز، خود آنها هستند و ایدههای مورد نظر خود را پیاده میکنند. به همین سبب، با وجود آنکه به نظر میرسد، مسوولان در دورههای مختلف نسبت به ساماندهی تعطیلات اهتمام داشتهاند، اظهارات یا طرحهای آنان منتهی به نتیجه نشده است. به عنوان مثال، 16 سال پیش که در قالب برنامه ملی توسعه گردشگری، مقرر بود بخش جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی ملحق شده و جایگاه رئیس این سازمان به معاونت ریاست جمهوری ارتقا داده شود، برنامه جامعی با همکاری کارشناسان سازمان جهانی جهانگردی تهیه شد و این
کارشناسان بر این باور بودند که توسعه گردشگری در ایران مستلزم اجرای برنامهای پنج یا 10ساله است. اما با تغییر دولت، این برنامه که حاصل 200 هزارنفر- ساعت کار کارشناسی بود به بایگانی رفت و سازمان گردشگری به آفت انتصابات پی در پی و بیثباتی در مدیریت دچار شد.
اکنون که قرار است در برنامه ششم توسعه بار دیگر، طرحی جامع برای بخش گردشگری تدوین شود، خالی از لطف نیست که در تدوین این طرح، برنامه ملی توسعه گردشگری نیز مورد بازبینی قرار گرفته و به موجب آن معاونت ریاست جمهوری وظیفه توزیع وظایف دستگاهها را بر عهده بگیرد. در این صورت بخشی به نام گردشگری در کشور شکل خواهد گرفت که امر ساماندهی تعطیلات نیز میتواند در این قالب جامه عمل بپوشد. در این صورت متناسب با ماهیت این صنعت اقداماتی صورت میگیرد و نه بر مبنای تصمیمات خلقالساعه. مقولهای به نام «مدیریت اوقات فراغت» (Recreation Management ) در گردشگری وجود دارد که حوزهها و موضوعات مختلفی را از جمله مباحث امنیت ملی، اجتماعی و هنجارها و ناهنجارها دربرمیگیرد. این مفهوم حتی به عنوان رشته دانشگاهی در سراسر جهان تدریس میشود. حتی در دوره کارشناسی جهانگردی در دانشگاههای ایران نیز سرفصلی به نام «گذراندن اوقات فراغت» تعبیه شده و تدریس میشود. اوقات فراغت در حقیقت از این جهت حائز اهمیت است که ارتباط مستقیمی با ارزشها و باورهای افراد دارد؛ چرا که افراد در این اوقات، کار مورد علاقه خود را انجام میدهند و از این طریق، شخصیت آنها
شکل میگیرد. ضمن آنکه امکان واکاوی شخصیت آنها از بررسی نحوه گذرانیدن اوقات فراغت نیز وجود دارد. از یک طرف نیز میتوان گفت با بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت مردم یک کشور، میتوان تا حدود قابل توجهی فرهنگ و میزان توسعهیافتگی آن کشور را مورد مطالعه قرار داد. تفریح تنها یکی از جنبههای اوقات فراغت محسوب میشود و در بسیاری از کشورها، برنامهریزی و مدیریت اوقات فراغت، جزو اولویتها به شمار میرود و در تمامی طول سال اعمال میشود و نهفقط در بخشی از سال (مانند سه ماه تابستان). در این کشورها از گردشگری به منظور توسعه پایدار استفاده شده و تعطیلات یکی از مولفههایی است که میتواند به ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم بینجامد، هنجارها و ناهنجاریهای جامعه را مدیریت کند و منافع دیگری را نیز به ارمغان بیاورد. به طورکلی هدف نهایی مدیریت اوقات فراغت، بررسی و فراهم آوردن شرایطی است که میتواند سبب ارتقای کیفیت اوقات فراغت افراد شود. اما این مقوله، یعنی مدیریت اوقات فراغت در ایران به دست فراموشی سپرده شده است.
تعطیلات رسمی ایران، به دلایل خاصی ایجاد شده و مدت مدیدی است که همچنان به شکل سنتی و دستنخورده باقی مانده است. به نظر میرسد سازمان گردشگری در میان سایر نهادها، از وجاهت بیشتری برای مدیریت تعطیلات کشور برخوردار است و البته باید توجه داشت که تغییر در روال فعلی تعطیلات بسیار حساس بوده و نیازمند بررسیهای فراوانی است. به این دلیل که ممکن است یک تصمیم اشتباه یا یک تغییر آنی، تبعات نامبارکی برای کشور به همراه داشته باشد. در مقابل اما مدیریت صحیح تعطیلات میتواند اسباب قوام بنیان خانواده را فراهم آورد. در دنیای ماشینی و پرمشغلهای که زمان در کنار هم بودن افراد خانواده به کمترین میزان رسیده، یکی از راهکارهای برقراری ارتباط بیشتر میان اعضای خانواده، توسعه سیر و سفر در سایه مدیریت تعطیلات است، که در عین ایجاد آثار مثبت اقتصادی برای کشور جامعه نیز از آن منتفع میشود. اخیراً پیشنهاداتی مبنی بر بازنگری در روزهای تعطیل رسمی، افزایش تعداد روزهای تعطیل پایان هفته و تغییر آن به روزهای جمعه و شنبه مطرح شده که به نظر میرسد این ایده تا حدودی عجولانه و یکجانبه مطرح شده است. باید پذیرفت که متولیان ساماندهی تعطیلات در ایران
البته مسیر دشواری را در پیش دارند؛ چرا که باید به حساسیتهای دینی، ملی و سنتی ایرانیان که منشاء شکلگیری بسیاری از تعطیلات رسمی ایران بوده، توجه کنند. حال آنکه برخی از کشورهای توسعهیافته، تعطیلی دو روز، پنجشنبه و شنبه را به صورت شناور قرار دادهاند؛ به این معنا که برخی دستگاهها و سازمانها - به واسطه ماهیت و ارتباطات کاری خود- میتوانند روز پنجشنبه را فعال و روز شنبه را غیرفعال یا نیمهوقت فعالیت کنند و برخی دیگر برخلاف این روند باشند. اما باید توجه داشت که چنانچه این شیوه به صورت دستوری به سازمانها تحمیل شود، تبعات منفی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دنبال خواهد داشت. لذا با توجه به حساسیتهای این امر، لازم است در مورد آن، کار کارشناسی صورت گیرد. ضمن آنکه در گردشگری مبحث بااهمیتی به نام حسابهای اقماری گردشگری وجود دارد، با این سازوکار که هر تصمیمی که اتخاذ میشود اثرات اقتصادی آن روی اقتصاد مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین لازم است موضوع ساماندهی تعطیلات از این منظر نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اما یکی دیگر از موضوعات مورد تامل در این حوزه، اثر تعطیلات بر راندمان یا بهرهوری مشاغل است و این
انگاره که به حداکثر رساندن تعداد ساعات کار لزوماً منجر به بهرهوری بیشتر میشود، گزارهای مردود به نظر میرسد و ضعف شایستهسالاری در مشاغل و کسب و کارها را نمیتوان با افزایش ساعات کاری جبران کرد. حال آنکه یکی از عوامل ارتقای سطح راندمان کاری، وجود تعطیلات و اوقات فراغت برای افراد است. در بسیاری از کشورها مشاهده میشود که تعطیلات آخر به عنوان مجالی برای تفریح، فراغت از کار و استراحت افراد تلقی میشود و افراد به گونهای برنامهریزی میکنند که نهایت بهرهبرداری را از روزهای تعطیل خود کسب کنند. در ایران اما به دلیل وجود مسائل اقتصادی، تمامی شاغلان -بعضاً بدون افزایش در بهرهوری- به دنبال اضافه کارند و اهمیت فراغت از کار به دست فراموشی سپرده شده است.
دیدگاه تان را بنویسید