تاریخ انتشار:
پس از تاکید رئیسجمهوری، معاون اول وی دستور برخورد با امضاهای طلایی را صادر کرد
پیدا و پنهانِ امضاهای طلایی
احمد توکلی میگوید فیشهای حقوقی نجومی مانند یک زلزله 8 ریشتری بود. زلزلهای که هم دولت را تکان داد و هم مردم را به مساله فساد حساس کرد و همین مساله فرصتی تاریخی برای مقابله با فساد در اقتصاد ایجاد کرده است. به نظر میرسد این فرصت تاریخی آن زمان که اختلاس محمود خاوری از بانک ملی به اختلاس بزرگ تاریخ ایران مشهور شد هم به وجود آمد. یا حتی آن زمان که پای بابک زنجانی به دادگاه باز شد. یا قبل و بعد از آن وقتی مسوولان از پروندههایی یاد میکردند که اعداد نجومیشان، به فسادهای پیشین طعنه میزد. اما نه آن فرصتهای تاریخی برای مقابله با فساد به نتیجه رسید و نه راهکارها موثر واقع شد. حالا رئیسجمهور روحانی میگوید کار فساد «با بگیر و ببند و شلاق درست نمیشود، باید به ریشهها بپردازیم».
هفته گذشته روحانی در مراسم اختتامیه جشنواره شهید رجایی اشارهای به این ریشهها کرد. روحانی قوانین و مقررات مبهم را یکی از عوامل فساد دانست. قوانینی که منجر به ایجاد امضاهای طلایی میشود. روحانی در این همایش گفته بود: «امضای طلایی درست نکنیم که این امضا فسادآفرین و مشکلزاست.» وی گفته بود عدم شفافیت سیستم، وجود ابهامات قانونی، وجود استثناهایی در قانون و برخی موارد دیگر از جمله دلایل ایجاد فساد است که آن هم مشکل یک یا دو قوه نیست. این موضوع مشکلی سراسری است و تا زمانی که در کشور ما قوانین و پرداختها و درآمدها شفاف نیستند و بخشهای خصولتی وجود دارد فساد نیز خواهد ماند و مشکلات مربوط به آن حل نخواهد شد.
کلیدواژهای که روحانی به آن اشاره کرد به این مفهوم میپردازد که چگونه در برخی از نهادها و سازمانها قوانین و مقررات زائد، فردی را صاحب امضای طلایی میکند. پس از این سخنان رئیسجمهور، معاون اول وی دستور شناسایی صاحبان امضاهای طلایی را صادر کرد. اسحاق جهانگیری امضاهای طلایی را به گلوگاه فساد تشبیه کرد و گفته بود: «مقابله با این گلوگاهها نیازمند شجاعت است؛ زیرا همواره برخی از افراد دهها دلیل قانعکننده مطرح میکنند تا مقابله با این گلوگاهها را خلاف مصلحت جلوه دهند.»
جهانگیری اما از منظر دیگری به مساله حل نشدن فساد توجه میکند. وی میگوید «فساد مانند موریانهای است که به جان جمهوری اسلامی افتاده و به اعتماد مردم آسیب زده. اما مشکل اینجاست که هرگز با آن از موضع یک بلیه برخورد نشده است.» به گفته جهانگیری «فساد همواره ابزاری برای انگ زدن به حزب مخالف بوده تا آن را از صحنه خارج کنند» و اگر نوک این پیکان به سمت حزب موافق گرفته شده «همه رفقا سعی کردهاند آن را کوچک جلوه دهند». یعنی وجود فساد سیاسی پنهان و نمود آن در اقتصاد.
ریشه فساد همان است که هم روحانی و هم جهانگیری عنوان کردهاند. امضاهای طلایی و صاحبان این امضاها که قدرت سیاسی دارند و منشأ فسادند. اما واقعاً آیا راهی برای حل فساد در حال گسترش در ایران وجود دارد؟ فسادی که احمد توکلی در گفتوگوی این پرونده آن را یک مساله اجتماعی میداند که مانند دیگر پدیدههای اجتماعی ایستا نیست. بلکه اگر با آن مقابله نشود پویا و مدام در حال افزایش است. یحیی آلاسحاق هم در تحلیل خود میگوید منشأ اصلی، بروز فساد سیاسی در اقتصاد است. مشکلی که به راحتی قابل حل نیست. یعنی اگر به خواسته رئیسجمهور قوانین و مقررات زائد اصلاح شود و اگر به خواسته معاون حقوقی رئیسجمهوری تجارت الکترونیک چانهزنیها را کاهش دهد، اما فساد سیاسی در عرصه اقتصاد دست آخر کار خود را میکند. برای همین است که آلاسحاق میگوید در جریان شناسایی امضاهای طلایی تنها نباید به صاحبان امضاهای مرئی توجه شود. شناسایی صاحبان امضای نامرئی در این جریان مهمترند.
دیدگاه تان را بنویسید