تاریخ انتشار:
بررسی تغییرات سهم استانها از تولید ناخالص داخلی
مناطق پیشران رشد
دستیابی به توسعه متوازن منطقهای، یکی از کلیدیترین اهداف ترسیمشده در سند چشمانداز ایران و یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ایران بوده است. حالا بعد از گذشت ۳۸ سال از انقلاب اسلامی این سوال مطرح میشود، که این هدف تا چه حد به نقطه بهینه خود نزدیک شده است.
دستیابی به توسعه متوازن منطقهای، یکی از کلیدیترین اهداف ترسیمشده در سند چشمانداز ایران و یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ایران بوده است. حالا بعد از گذشت ۳۸ سال از انقلاب اسلامی این سوال مطرح میشود، که این هدف تا چه حد به نقطه بهینه خود نزدیک شده است. یافتن پاسخی مناسب برای سوال مذکور میتواند، نقشه راهی برای ادامه راه سیاستگذار و استمرار سیاستها و برنامههای پیشین یا اصلاح آنها در دستور کار قرار دهد. در این راستا در دسترسترین ابزار برای پاسخ به سوال مذکور و به عنوان شاخصهای مهم و مطرح نماینده توسعه منطقهای، تولید ناخالص داخلی سرانه، بودجه خانوار، وضعیت مصارف و منابع بانکی، سطح عمومی قیمتها و میزان اعتبارات تخصیصی هر دولت به استانهاست. در این نوشته متغیرهای کلیدی تولید ناخالص داخلی سرانه از نظر رشد و همچنین سهم از کل تولید ناخالص داخلی سرانه کشور در بازه زمانی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۲ که آمارهای استانی تولید و منتشر شده، به عنوان دو شاخص مهم بررسی شده است. برای تصمیمگیری نهایی در مورد وضعیت استانی، صرف اتکا به این دو متغیر کفایت نخواهد کرد، و حتماً باید پازل توسعهیافتگی یا عدم آن را در حضور
سایر متغیرهای نمایانگر توسعه مشاهده کرد، تا با استفاده از آن بتوان یک تصویر مطلوب از وضعیت موجود به دست آورد و توصیههای لازم سیاستگذاری را پیشنهاد کرد.
بررسی تولید ناخالص داخلی استانها و مقایسه وضعیت فعلی و گذشته از نظر درآمد-هزینه، سهم هر استان در رشته فعالیتهای مختلف و... مزایای زیادی دارد. با داشتن ارزش تولیدات هر منطقه از کشور، ضمن اینکه امکان مقایسه وضعیت هر استان با سایر استانها و با میانگین کل کشور فراهم میشود، از این طریق زمینه و بستری برای برنامهریزی منطقهای نیز فراهم میشود. در این یادداشت قصد داریم تا به طور مختصر، روند تولیدات ناخالص داخلی به عنوان شاخص زایندگی تولید و درآمد هر استان را در طول زمان بررسی کنیم. این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که نشان میدهد، یک استان در طول زمان و با توجه به رشد جمعیت و دیگر عوامل تولید، دوران گذارش چگونه طی شده و به نسبت رشد در طول کل کشور آیا اوضاعش به مراتب بدتر شده است یا بهتر؟
برای اینکه رشد جمعیت را از تحلیل خارج کنیم، تولید ناخالص داخلی سرانه را مبنای بحث قرار میدهیم. تولید ناخالص داخلی سرانه کل کشور به قیمت جاری، طی سالهای 13۷۹ تا 13۹۲ به طور متوسط 18 درصد رشد داشته است. البته برای مقایسه حتماً باید سطح قیمتها را از صورت مساله حذف کرد، که به دلیل در دسترس نبودن تولید ناخالص داخلی استانی به قیمتهای ثابت، بررسی با قیمتهای جاری انجام شده است. بررسی همین مدت زمان برای تمامی استانهای کشور نشان میدهد، استان بوشهر با رشد متوسط 40 درصد، ایلام 3 /28 درصد، یزد 27 درصد، و کرمانشاه 25 درصد، چهار استانی هستند که نسبت به کل کشور از نظر رشد درآمد سرانه وضعیت بهتری دارند. طی این مدت اوضاع استانهای کهگیلویه و بویراحمد با 13 درصد، آذربایجان غربی و شرقی با 17 درصد، اصفهان با 18 درصد و اردبیل با 19 درصد نسبت به سایر مناطق کشور از وضعیت مساعدی برخوردار نیست. جدول ۱ اطلاعات 10 استان کشور از نظر بالاترین و کمترین مقدار رشد تولید ناخالص داخلی سرانه طی مدت مذکور را نشان میدهد.
شاخص دومی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرد، سهم تولید هر استان از تولید ناخالص داخلی کل کشور است. سهم از این جهت نسبت به رشد برتری دارد که نشاندهنده ظرفیتهای بلندمدت یک اقتصاد و میزان کارایی و سلامت ساختارهای موجود در منطقه یا استان است. بالا بودن سهم یک استان از کل تولید ناخالص داخلی به متغیرهای زیادی از جمله منابع خدادادی، آب و هوا، میزان نزدیکی به پایتخت، سرمایههای فیزیکی و انسانی بالاتر و مهمتر از همه کارایی فرآیندها و ساختارهای هر منطقه ارتباط پیدا میکند. از جهت سهم از تولید ناخالص داخلی در سال 13۷۹، استان تهران با سهم ۲۴درصدی، خوزستان با سهم ۱۴درصدی، خراسان رضوی و اصفهان با سهم ششدرصدی، کهگیلویه و بویراحمد با سهم پنجدرصدی و فارس با سهم چهاردرصدی، شش استان اول کشور هستند و استانهای کردستان، قم، ایلام، زنجان، چهارمحال و بختیاری و سمنان با مجموع سهم چهاردرصدی جزو ضعیفترین و کمبرخوردارترین استانهای کشور، در سال 13۷۹ تلقی میشوند. جدول 2 وضعیت سهم این 12 استان را در سال 13۷۹ نشان میدهد. برای اینکه نشان دهیم در یک بازه بلندمدتتر چه اتفاقی افتاده است، سهم از تولید ناخالص داخلی را برای سال
13۹۲ محاسبه میکنیم. در سال 13۹۲ استان تهران با سهم ۲۲درصدی، خوزستان با سهم ۱۰درصدی، اصفهان با سهم هفتدرصدی و خراسان و فارس به ترتیب با سهم پنجدرصدی و چهاردرصدی بیشترین سهم را از کل تولیدات کشور به خود اختصاص دادهاند. نکته قابل توجه کاهش دودرصدی سهم تهران، چهاردرصدی سهم خوزستان، و یکدرصدی خراسان رضوی در بازه مورد نظر است، که بررسی مساله نیاز به موشکافی بیشتری در اجزای تولید ناخالص داخلی این مناطق و سیاستهای اتخاذی گذشته در این دوره دارد. اما نکته مهم این است که آیا طی این مدت سهم استانهای کمتربرخوردار از تولید ناخالص داخلی افزایش قابل توجهی داشته است یا نه؟
در سال 13۹۲، وضعیت استان کردستان بهبود یافته است و سهم این استان از 9 /0 درصد به یک درصد ارتقا یافته است. همچنین سهم استان قم از 9 /0 درصد به یک درصد و سمنان از 7 /0 درصد به 9 /0 درصد طی این مدت افزایش پیدا کرده است. اما استانهای ایلام و چهارمحال و بختیاری تغییر محسوسی نداشتهاند. جدول ۳ وضعیت 12 استان از نظر بالاترین و پایینترین سهم از تولید ناخالص داخلی را در سال 13۹۲ به تصویر کشیده است. در پایان ذکر این نکته حائز اهمیت است، که بررسی بیشتر در مورد توسعه مناطق و استانهای کشور، نیازمند یک بررسی جامعتر از تمامی نماگرهای توسعه است و صرف بررسی رشد اقتصادی و سهم از تولید ناخالص داخلی کل کشور کفایت نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید