تاریخ انتشار:
درباره نظرسنجی دانشگاه مریلند
مصائب صیانت از امید
یکی از مهمترین بخشهای این نظرسنجی، سنجش میزان محبوبیت حسن روحانی رئیسجمهوری ایران است. طبق اطلاعات این نظرسنجی در حالی که به انتخابات مجلس ایران نزدیک میشویم، رئیسجمهور روحانی یکی از قدرتمندترین سیاستمداران ایران است.
هفته پیش نتایج یک نظرسنجی درباره نوع نگاه شهروندان ایرانی به دولت یازدهم و عملکرد آن در بخشهای مختلف اقتصادی، دیپلماسی، سیاسی و... روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. به گزارش «دیپلماسی ایرانی» این نظرسنجی از طریق تلفن و با جامعه آماری هزارنفری در روزهای 12 تا 28 می، از سوی مرکز پژوهش افکار عمومی دانشگاه تهران و یک سازمان مستقل نظرسنجی مستقر در تورنتو که با مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند همکاری میکند، انجام شده است. طبق این نظرسنجی آشکار شده است اکثریت قاطع شهروندان ایرانی حامی توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی هستند و 57 درصد شهروندان از توافقی که بر اساس توافق لوزان، برنامه هستهای را محدود میکند، حمایت میکنند. 63 درصد از شهروندان نیز بر این باورند که همه تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی لغو خواهد شد. طبق این نظرسنجی تنها 23 درصد دریافتهاند که همه تحریمها با اجرای برجام از میان نخواهد رفت. اکثریت قاطع ایرانیها همچنان میگویند که برای ایران بسیار مهم است تا برنامه هستهای داشته باشد. برنامه هستهای به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای ایران دیده میشود و به نظر میرسد با
حیثیت ملی کشور آمیخته شده باشد.
یکی از مهمترین بخشهای این نظرسنجی، سنجش میزان محبوبیت حسن روحانی رئیسجمهوری ایران است. طبق اطلاعات این نظرسنجی در حالی که به انتخابات مجلس ایران نزدیک میشویم، رئیسجمهور روحانی یکی از قدرتمندترین سیاستمداران ایران است. نیمی از مردم ترجیح میدهند تا حامیان روحانی در انتخابات فوریه 2016 پیروز شوند، اما یک نفر از هر چهار نفر منتقد وی هستند. در یک نبرد ریاست جمهوری احتمالی با محمود احمدینژاد رئیس دولت پیشین نیز حمایت از روحانی دو برابر اوست. مطابق تحلیل آماری این نظرسنجی بیشتر مردم بر این باورند که حسن روحانی در زمینه بهبود وضعیت اقتصادی، بهبود روابط با کشورهای اروپایی و کاهش تحریمها موفق عمل کرده است.
هر اندازه که آمار نظرسنجی دانشگاه مریلند تا این بخش برای دولت و ائتلاف میانهروها و اصلاحطلبان امیدوارکننده است، اما بخشی که در ادامه به آن اشاره میکنیم میتواند برای آنها دلهرهآور و حتی ناامیدکننده باشد.
طبق گزارشهای انتشاریافته درباره این نظرسنجی در بخش توقعات اقتصادی شهروندان ایرانی از توافق ایران و قدرتهای جهانی تصریح شده است: «ایرانیها انتظارات بالایی درباره تاثیرات مثبت توافق در کوتاهمدت دارند. آنها انتظار دارند در عرض یک سال تاثیرات آن را بر داروها و تجهیزات پزشکی خارجی، سرمایهگذاری خارجی و بهبود سطح زندگی ببینند. تحریمها تاثیری منفی بر اقتصاد و زندگی مردم عادی داشتهاند اما از دید مردم تاثیر کمتری در مقایسه با سوءمدیریت و فساد دارند.»
چارهجویی درباره این انتظارات که پیش از این هم از سوی بسیاری از علاقهمندان به دولت در هنگام اعلام توافق قدرتهای جهانی و ایران مطرح شده بود، بر این پیشفرض استوار بود که بسیاری از منتقدان دولت که اتفاقاً مسوول اصلی نارساییها در یک دهه اخیر بودهاند، برای ماندن در جغرافیای سیاست ایران و تضعیف دولت از هر امکانی برای افزایش مطالبات عمومی بهره خواهند گرفت. این روزها کافی است نیمتای نخست بسیاری از روزنامههای این طیف را مرور کنید تا به سادگی برنامه آنها را برای تخریب دستاوردهای دولت مشاهده کنید. از بزرگنماییها در حوزه نوسان قیمت ارز گرفته تا دامن زدن به مطالبه کاهش قیمت دلار به رقمهایی که پیش از مدیریت آنان بر اقتصاد کشور حاکم بود. در بحث بورس نیز میتوان ردپای بسیاری از منتقدان دولت را مشاهده کرد. برای بسیاری از مردم شگفتآور است که چگونه درست در زمانی که با توجه به تحولات مثبت دیپلماتیک منطقی به نظر میرسد که شاخص بورس رشد داشته باشد یا دستکم ثابت بماند، بازار سرمایه با سقوط آزادهای متعدد مواجه میشود. سقوط آزادهایی که دستکم بخشی از آن به سبب رشد بادکنکی و مصنوعی بورس در دولت پیشین بوده است.
در کنار این موارد نمیتوان از رکود اقتصادی در کشور نیز به سادگی گذر کرد. رکودی که در یک دهه اخیر بسیاری از سکوهای پرش اقتصادی ایران را از بین برده بود. بسیاری از اقتصاددانان و دیپلماتهای کشور درست در سال 1384 با اشاره به جهتگیری اقتصادی و دیپلماتیک محمود احمدینژاد این روزها را پیشبینی کردند، با همه این احوال احمدینژاد در دو سال واپسین زمامداری وقتی که به عمق خرابیهای مدیریت خود پی برد، زیرکانه با یک چرخش آشکار همه این معضلات را به گردن قطعنامههای شورای امنیت انداخت. آن روز بسیاری از منتقدان خرسند از این تغییر موضع خواهان دگرگونی در شیوه دیپلماتیک دولت شدند. با این حال به نظر میرسد ناخواسته وارد بازی رئیس دولت دهم شدند. امروز هنوز همان بازی ادامه دارد و بسیاری از شهروندان خوشخیالانه بر این باورند که رفع تحریمها در حکم «کنترل+ زد» برای بازگشت به سال 84 و قرار گرفتن این مرز پرگهر روی سکوی پرش است. سکویی که متاسفانه امروز تنها خاطرهای از آن باقی است. حسن روحانی و تیم او در ماههای آینده باید به شهروندان ایرانی که امیدوار به آینده در کنار او ایستادهاند، یادآوری کند که تنها یک خوان از هفتخوان را
پشت سر گذاشتهایم. اگر این کلام تلخ امروز با مردم در میان گذاشته نشود، اصلاً بعید نیست که کام علاقهمندان به این کشور در اسفندماه امسال و خرداد سال 1396 تلخ شود.
دیدگاه تان را بنویسید