شناسه خبر : 11643 لینک کوتاه

درباره طرح نامزد پوششی اصلاح‌طلبان

گزینه بی‌معنی

از یک‌سو اصلاح‌طلبان تلاش دارند بار دیگر روحانی را به پاستور فرستاده و در برابر اصولگرایان هم تلاش دارند با پیروزی در این انتخابات، شکست در خرداد ۹۲ و اسفند ۹۴ را جبران کنند. آنها امیدوارند رقیب خود را از میدان به در کرده و ساکن بعدی ساختمان پاستور شوند.

حسین کاشفی / معاون اجرایی حزب اتحاد ملت
کمتر از چند ماه تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 باقی مانده است. در این فرصت باقی‌مانده تا اردیبهشت 96 که قرار است انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شود. هر یک از جناح‌های سیاسی در تب و تاب رقابت بوده و تلاش دارند تا برنده نهایی این رقابت‌ها باشند. از یک‌سو اصلاح‌طلبان تلاش دارند بار دیگر روحانی را به پاستور فرستاده و در برابر اصولگرایان هم تلاش دارند با پیروزی در این انتخابات، شکست در خرداد 92 و اسفند 94 را جبران کنند. آنها امیدوارند رقیب خود را از میدان به در کرده و ساکن بعدی ساختمان پاستور شوند.
اصولگرایان برای نیل به این هدف در حال حاضر با بحران بزرگی به نام کاندیدای اصلح و مقبول روبه‌رو هستند. هرچند خود این دوستان می‌گویند طیف وسیعی کاندیدا دارند که توان حضور در رقابت ریاست‌جمهوری را دارند اما این نکته را نباید فراموش کرد که این جناح سیاسی دچار مشکلات اساسی شده است که چه فردی می‌تواند در انتخابات 96، کاندیدا شود. این نکته را همچنان باید موردتوجه قرار داد که بسیاری از ژنرال‌های این جریان سیاسی حتی نتوانستند در تهران رای آورده و وارد مجلس شوند. حال این دغدغه به صورت جدی مطرح می‌شود که آیا مانور دادن روی برخی از چهره‌های سیاسی اصولاً کار درستی است؟
در برابر اصولگرایان، جناح اصلاح‌طلب قرار دارد که با درایت در مقطع زمانی سال 92 تصمیم‌گیری کرد. همین اتفاق موجب شد تا آقای روحانی کاندیدای موردحمایت جبهه اصلاحات که همواره مشی اعتدالی را رویکرد و سیاست خود اعلام کرده است، بتواند بر سایر رقبا پیشی گرفته و برنده انتخابات 92 شود. موفقیت این استراتژی و تکیه بر تصمیم‌گیری عقلانی و غیراحساسی در درون جریان اصلاحات، موجب شد تا این سیاست بار دیگر در اسفند 94 تکرار شود. تکرار این سیاست موجب شد مجلس دهم، مجلسی عقلانی و به دور از رویکرد تندروانه باشد که هماهنگی بیشتری با سیاست‌های دولت مستقر دارد.
به موازات نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری این سوال به کرات تکرار شده است که جناح اصلاحات باید چه رویکردی را در پیش بگیرد؟ آیا قرار است بار دیگر از آقای روحانی حمایت کند تا ایشان برای بار دوم هم رئیس‌جمهور شود. آیا حمایت از آقای روحانی یک اصل است یا اینکه اصلاح‌طلبان به دنبال جمع‌بندی‌ای که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که آقای روحانی بهترین گزینه برای حضور مجدد در پاستور است تا بتواند در فرصت مناسب، اهداف دولت اعتدال را پیگیری کند.
پاسخ به این سوال نیازمند این است که ما عملکرد دولت آقای روحانی را به صورت دقیق و همه‌جانبه مورد بررسی قرار دهیم. به هر حال روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که کشور از همه نظر دچار بحران شده بود. از یک سو تحریم‌ها به اوج خود رسیده بود و به همین دلیل ایران نمی‌توانست نفت خود را به قیمت مناسب به فروش برساند. بیش از نیمی از صنایع ورشکسته شده و صنایع توان تولید محصول را از دست داده بودند. شاخص رشد اقتصادی به پایین‌ترین حد خود رسیده و تورم بالای 40 درصد امان مردم را بریده بود.
دولت روحانی در مدت زمانی که در راس قوه مجریه قرار گرفت، توانست با درایت بخش عظیمی از این مشکلات را حل کند. از یک‌سو به دنبال مذاکرات گسترده برجام، رفع تحریم‌ها را برای ملت ایران به ارمغان آورد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که بدعهدی دولت آمریکا و مانع‌تراشی افراد تندرو در داخل کشور از ارزش و اعتبار این سند بین‌المللی کم نمی‌کند. به هر حال قدرت‌های مطرح جهان سر میز نشسته و با دولت ایران مذاکره کردند و مهم‌تر اینکه قدرت‌های جهانی، ضرورت برخورداری ایران از انرژی هسته‌ای را به رسمیت شناختند. با این حال مشاهده می‌شود که مخالفان فضای بدی را علیه ایران شکل دادند که گویی ایران هیچ دستاوردی نداشته و در یک معادله برد-باخت، بازنده میدان شده است. این در حالی است که ایران ضمن در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح کشور با قدرت‌های جهانی وارد مذاکره شد. نتیجه بسیار مهم این مذاکرات این بود که دولت توانست به ایران‌هراسی در جهان خاتمه داده و تصویری روشن از ایرانیان را به جهان ارائه کند تا ایران از ذیل فصل هفتم شورای امنیت خارج شود. این در حالی است که تمام کشورهایی که ذیل فصل هفتم قرار گرفته بودند، سرنوشتی به جز جنگ پیدا نکردند اما دولت روحانی این بحران را با تدبیر حل کرد. تردیدی وجود ندارد که تیم مذاکره‌کننده در برابر امتیازاتی که از قدرت‌های جهانی گرفته است ناچار شده امتیازاتی هم بدهد.
این دستاورد بسیار بزرگ را باید پاس داشت و بار دیگر به آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری رای داد تا بتواند سایر برنامه‌های خود را اجرایی کند. به هر حال به دنبال تلاش زیاد، فضای ایران‌هراسی از بین رفته و بسیاری از کشورها از سفر و سرمایه‌گذاری در ایران استقبال کرده و انتظار می‌کشند که بتوانند روابط تجاری خود را با دولت ایران گسترش داده و از آن منتفع شوند.
آقای روحانی ضرورت دارد که در چهار سال دوم هم در راس قوه مجریه قرار بگیرد تا بتواند اهداف مورد نظر را دنبال کند. مهم‌تر اینکه مردم با توجه به اجرای برجام، تمایل زیادی دارند تا بار دیگر ایشان رئیس‌جمهور شوند. به هر حال مدت زیادی از عمر دولت اول به مذاکره و به سرانجام رساندن برجام خلاصه شد و فرصتی نبود تا سایر اهداف دنبال شود. مهم‌تر اینکه مردم در انتخابات مجلس نشان دادند که همچنان مدافع رویکرد دولت هستند و افرادی را انتخاب کردند که قرابت بیشتری با رویکرد اعتدالی داشته و از رفتارهای تندروانه اعلام انزجار می‌کردند.
ضرورت پیروزی آقای روحانی ایجاب می‌کند که اصلاح‌طلبان تنها یک کاندیدا داشته باشند که همانا حسن روحانی است. به همین دلیل من به مصلحت نمی‌بینم که جریان اصلاحات بخواهد کاندیدای ذخیره داشته باشد تا بتواند در برابر شرایط پیش‌بینی‌نشده، واکنش مناسب نشان دهد. در این میان برخی این نظریه را مطرح کردند که امکان دارد آقای روحانی را بخواهند ردصلاحیت کنند. بیان چنین دلایلی به هیچ عنوان قابل قبول نیست. مگر امکان دارد که نهادی بتواند رئیس‌جمهوری را که در حال کار کردن است و سکان قوه مجریه را در دست دارد ردصلاحیت کرده و به او مجوز حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری را ندهد. باور من این است که نباید اجازه داد چنین موضوعاتی مطرح شود. به هر حال طرح چنین مباحثی به انسجام ملی ما آسیب وارد کرده و در نهایت بستری را برای تضعیف دولت فراهم خواهد کرد.
نظر اصلاح‌طلبان تاکنون این بوده که کاندیدای جریان اصلاح‌طلب آقای روحانی است. اگر برخی از مخالفان دولت انتقادات از سر دلسوزی ما را به معنای مخالفت با دولت ارزیابی می‌کنند، این حرف اصلاً درست نیست. به هر حال وظیفه ملی ما ایجاب می‌کند که در کنار حمایت از آقای روحانی، از ایشان انتقاد هم بکنیم تا منجر به اصلاح امور شود. به هر حال کاستی‌هایی در زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد که با طرح انتقادات، بستر اصلاح آن فراهم خواهد شد. مهم‌تر اینکه ما نباید به موازات حمایت از افراد دچار خودسانسوری شویم. خوشبختانه این ظرفیت در دولت وجود دارد که پذیرای انتقادات گسترده باشد.
طرح کاندیدای ذخیره در انتخابات ریاست‌جمهوری موجب خواهد شد تا کارهای بلندمدت و توسعه‌ای ما آسیب ببیند. در شرایطی که رضایتی نسبی از عملکرد دولت وجود دارد دیگر دلیلی وجود ندارد که چنین مباحثی مطرح شود. تنها در صورتی باید گزینه دیگری را برای انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح کرد که جامعه از عملکرد دولت راضی نباشد.
با وجود این مشاهده می‌شود که به دنبال رضایت جامعه از عملکرد دولت، برخی از اصولگرایان تندرو تلاش می‌کنند اختلاف‌افکنی کرده و گزینه‌های دیگری را توسط رسانه‌های گسترده خود مطرح کنند تا جامعه را دچار شک کرده و تصمیم‌گیری را برای مردم سخت کنند.
برخی از مخالفان این ارزیابی را دارند که رای آقای روحانی کاهش خواهد یافت و در برابر عده‌ای بر این باورند که بعد از اجرایی شدن برجام روحانی موفق شده است، آرایی را از سبد دیگران به خود اختصاص دهد. به هر حال مردم در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری برای رای دادن به فردی در مقام مقایسه برآمده و این نکته را بررسی می‌کنند که این دولت چه دستاوردهایی داشته است. مردم در مجموع رضایتمندی دارند اما اینکه بتوان در مورد میزان رای آقای روحانی نظر داد، بسیار سخت بوده و زمان بیشتری را می‌طلبد. به هر حال اتفاقات رخ داده در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری و نحوه ورود اصولگرایان در این انتخابات بسیار تاثیرگذار است. با این حال بدون تردید باید گفت که در صورت عدم وقوع شرایط پیش‌بینی‌نشده می‌توان اطمینان داشت که بار دیگر آقای روحانی رئیس‌جمهور خواهد شد و خواهد توانست رای بیشتری از دور قبل داشته باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها