تاریخ انتشار:
درباره دوستیها و دشمنیهای جدید در خاورمیانه
تیمی از رقبای دیروز
اگر سه ماه پیش از تحلیلگران سیاسی منطقه میپرسیدید که چقدر احتمال میدهید که ایران، ترکیه و روسیه در بحران سوریه در یک جبهه قرار بگیرند؟ احتمالاً با وجود اینکه در عالم دیپلماسی هیچ گزاره مطلقی وجود ندارد، در اکثر موارد با این پاسخ مواجه میشدید که به سبب عدم تطابق منافع این سه قدرت در منطقه، امکان همکاری این سه قدرت در بحران سوریه بسیار پایین خواهد بود. با همه این پیشبینیها به نظر میرسد ولادیمیر پوتین، حسن روحانی و رجبطیب اردوغان روسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه دستکم در موضع مواجهه نظامی با داعش و سایر گروههای تروریستی ساکن در عراق و سوریه به اتفاق نظر دستیافتهاند. اتفاق نظری که میتواند تا حدود زیادی موجب ثبات و آرامش منطقه شود. درباره دلایل وقوع این تحول نیز قاعدتاً باید به حوادث دوماه اخیر توجه ویژهای داشت. کودتای نظامیان ترکیه علیه رئیسجمهوری این کشور که با حضور گسترده مردم ناکام ماند، بسیاری از معادلات منطقه را برهم زد. محکومیت این کودتا از سوی رقبای منطقهای ترکیه -ایران و روسیه- در همان دقایق نخستین اعلام خبر شورش نظامیان برای اردوغان بسیار دلگرمکننده بود. در مقابل اما متحدان استراتژیک
ترکیه از جمله ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای عربی با تاخیری عجیب که احتمالاً برای بررسی نتیجه نهایی کودتا بود، به این رویداد واکنش نشان دادند. تاخیری که از سوی اردوغان اینگونه تلقی شد که متحدان او بدشان نیز نمیآمد که صبح کودتا یک چکمهپوش ساکن جدید «آکسارای» -کاخ ریاستجمهوری ترکیه- باشد. بسیاری این رویداد را مهمترین عامل چرخش دیپلماتیک ترکیه به سمت اتحاد ایران و روسیه در ماجرای بحران سوریه ارزیابی میکنند. خسارتهای ناشی از تحریمهای اقتصادی روسیه علیه ترکیه پس از هدف قرار دادن یکی از هواپیماهای نظامی این کشور در سوریه توسط پدافند ترکها، در کنار برخی اقدامات تروریستی داعش در ترکیه نیز احتمالاً موجب افزایش اشتیاق اردوغان برای تغییر موضع بهسمت ائتلاف ایران و روسیه بهشمار میرود. حال این پرسش قابل طرح است که این نوع ائتلافها تا چه اندازه میتواند دوام داشته باشد؟ برای پاسخ به این پرسش باید به تاریخ روابط این سه قدرت نگاهی داشته باشیم. در چند قرن اخیر این سه کشور همواره طرفهای دیگر را به عنوان رقیبی میدیدند که مترصد فرصت برای آسیب رساندن به آنهاست. همین امر هم سبب شده است که ایام
دوستی آنها در مقابل دوران تخاصم آنان بسیار کوتاه و ناچیز باشد. با توجه به ادبیات رسانهها و بسیاری از دولتمردان این کشورها به نظر میرسد نوعی نگاه تاریخی و سنتی مبتنی بر رقابت و تخاصم در مواجهه با این همسایگان در هر سه کشور وجود داشته است. نگاهی که مانع همکاریهای بلندمدت و راهبردی شده است. با این پیشفرض بعید به نظر میرسد که همکاریهای اخیر ایران، روسیه و ترکیه بلندمدت و راهبردی باشد. با این حال اگر تصمیمگیران این سه کشور فارغ از نگاههای تاریخی و سنتی، آینده را هدف قرار دهند و همسایگان را نه به عنوان تهدیدی بالقوه بلکه به عنوان فرصتی بالفعل در نظر بگیرند و خواهان روابطی برپایه منافع مشترک شوند، قاعدتاً میتوان پیشبینی روزهای خوب در روابط این سه مولفه تاثیرگذار در معادلات منطقه را داشت. تاثیراتی که موجب توسعه پایدار منطقه و تزریق امنیت در آن خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید