چرا دولتها در زمینه ازدواج جوانان ناکام ماندهاند؟
بلیت یکطرفه خوشبختی
زخم کوچک، هیچوقت ما را راهی بیمارستان یا درمانگاه نمیکند، اما لحظهای که چرک از همان زخم بیرون میزند و شکل و ظاهر آن از حالت عادی خارج میشود، به سرعت راه بیمارستان را پیش میگیریم و خیلی از مواقع با نارضایتی پزشک و درمانگر مواجه میشویم که چرا اینقدر دیر! حالا درمان طولانی و پرهزینهتر میشود و گاهی جای آن زخم تا ابد بر بدن میماند.
زخم کوچک، هیچوقت ما را راهی بیمارستان یا درمانگاه نمیکند، اما لحظهای که چرک از همان زخم بیرون میزند و شکل و ظاهر آن از حالت عادی خارج میشود، به سرعت راه بیمارستان را پیش میگیریم و خیلی از مواقع با نارضایتی پزشک و درمانگر مواجه میشویم که چرا اینقدر دیر! حالا درمان طولانی و پرهزینهتر میشود و گاهی جای آن زخم تا ابد بر بدن میماند.
احتمالاً خاطرات دوری است آن روزها که نسلی در سالهای جنگ بهدنیا آمدند و حالا به سنی رسیده بودند که باید برای آینده کشور تلاش میکردند، تلاشی که کمتر واقعی شد و حالا سالهای سال است که رویای آن نه در خواب آن جوانان بلکه در میان نگرانیهای مدیران هم دیده میشود. طبق آخرین آمار رسمی هنوز دو میلیون و 500 هزار نفر امکان ورود به بازار کار را نیافتهاند و همچنان متقاضی شغل هستند. اما این همه داستان نیست. این نشانهای کوچک از آن زخمی است که در همه این سالها به درمان آن فکر نشده و حالا باید راهی درمانگاه شود. تصمیم به ترمیم و درمان آنقدر دیر گرفته شده که حالا چرک از آن بیرون زده؛ به گفته معاون ساماندهی امور جوانان سازمان ملی جوانان به خبرگزاری ایسنا، هماکنون 11 میلیون جوان مجرد داریم. با این حال این زخم دهان بازکرده به پزشک سپرده نشد و راههای درمان خانگی برای او در حال پیگیری است. دولت برای کاهش سن ازدواج و تسهیل امور مربوط به تشکیل خانواده در بهار امسال بهطور رسمی اولین سایت دولتی «همسرگزینی» را با نام متفاوت «همسانگزینی» زیر نظر سازمان ملی جوانان تاسیس کرد.
به گفته زهره حسینی، مدیر پروژه همسانگزینی تبیان، به ایسنا «قرار است در این مرکز الگوهای مناسب ازدواج ایرانی- اسلامی ترویج شود». دقت کنید؛ راه درمانی قرار نیست در پیش باشد که ابتدا پیشزمینه اقتصادی و اجتماعی تشکیل خانوادهای مستقل در برابر جوان ایرانی قرار بگیرد و بعد از آن، جوان به سوی تصمیم به ازدواج هدایت شود. اما دلیل این مدیر مجموعه هم در تکمیل دلایل تاکید دولت برای راهاندازی این پایگاه و مجرد بودن جوانان متولد دهه 60 یعنی همان نسلی که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبهرو است «بیشترین ثبت نامیها متولدان دهه ۶۰ بودهاند، همچنین هشت درصد از متقاضیان سایت افرادی بودهاند که سابقه ازدواج قبلی داشتهاند که همسرشان فوت شده یا متارکه کردهاند و ۹۲ درصد افرادی هستند که سابقه ازدواج ندارند.»
از تاریخ راهاندازی رسمی این سامانه تا روز مصاحبه زهره حسینی با خبرگزاری ایسنا، تنها شش ماه گذشته بود و ایشان از رضایت کلی فعالیت این نهاد خبر داده: «از ۲۵ خرداد که این طرح به صورت رسمی رونمایی شد تاکنون ۱۶ هزار و ۵۰۰ نفر در بخش همسانگزینی سایت تبیان اطلاعات خود را ثبت کردهاند که بر این اساس معرفیهای زیادی صورت گرفته و تاکنون ۱۴۰ ازدواج انجام شده است.»
به گفته او هر شش ماه پایش رضایتمندی انجام میشود و این نشان میدهد زوجهایی که از این سامانه رفتهاند، تاکنون موفق بودهاند! حسینی معتقد است تاکنون 350 سایت غیرمجاز همسریابی فعالیت میکردند که بعد از روشهای غلط آنها این طرح پیشنهاد شد و در نهایت به موفقیت رسید. تلاش مداوم دولت و سایر نهادها برای تاکید بر «کاهش سن ازدواج» یا «کاهش میزان طلاق» همیشه از میانبرهای درمانی نشان دارد که ابتدا با سروصدای زیاد برای آن زخم معرفی میشود و بعد از آن که باز زخم از جای دیگر باز میشود، سکوت میکنند و به فکر راه دیگر هستند.
نهادی که مسوول سیاستگذاری در امور جوانان است، پیش از آنکه برای جوان بختی سپید را ترسیم کند، میبایست نیمنگاهی به همین اعداد و ارقام نگرانکننده بیکاری بیندازد و بعد برای او بلیت یکطرفه خوشبختی را تهیه کند. مسوولیت و توان در نظر گرفتهشده در راهاندازی چنین نهادهایی تشنگی جوانان را برطرف نمیکند، او را به شادی و آرامش نمیرساند، چون هم او و هم مسوول این نهاد خوب میداند که این زخم بهخوبی درمان نشده و خیلی زود دوباره سر باز میکند. ملاحظه بفرمایید: «بیشترین ترکیب طلاق ثبت شده، مربوط به ترکیب سنی مردان 25 تا 29 سال با زنان 20 تا 24ساله بوده که تعداد آن برابر 171 هزار و 99 مورد بوده است.»
دیدگاه تان را بنویسید