به بهانه حملات اینستاگرامی به صفحه دختر پورشهسوار
انتقام سفید
حوالی صبح در یکی از تقاطعهای خیابان شریعتی تصادفی رخ میدهد.
حوالی صبح در یکی از تقاطعهای خیابان شریعتی تصادفی رخ میدهد. کمی بعد اما مساله از یک تصادف فراتر میرود و به یک مساله بحثبرانگیز روز تبدیل میشود. جزییات خبر نشان میدهد که دو جوان ثروتمند سرنشین یکی از خودروها بودند و در این تصادف فوت کردهاند. تنها چند روز بعد از این تصادف، مشخصات دختری که یکی از جوانان پورشهسوار بوده، دست به دست میگردد. کمی بعد نیز بسیاری از مخاطبان به صفحات او در شبکههای اجتماعی روی میآورند تا مساله از یک تصادف ساده به مساله روز مخاطبان اجتماعی تبدیل شود. همین هم شد که دختر فوتشده به دختر پورشهسوار شهرت یافت.
آنطور که پیش از این اقتصادنیوز گزارش داده بود، بعد از این حادثه سیل نظرات تند به صفحه دو جوان فوتشده در شبکههای اجتماعی سرازیر شد. اما نکته مهمتر دقیق شدن در عکسهایی است که دختر فوتشده پیش از این به اشتراک گذاشته بود. این تصادف بهانهای بود تا تغییرات پنهانی در نوع رفتارها و تفریحات طبقه ثروتمند و صدالبته تغییر در واکنشهای طبقه پایین جامعه، به صورت عیان بروز پیدا کند. بسیاری از نظراتی که در این میان مطرح میشد، واکنشهایی به وضعیت اقتصادی دختر فوت شده بود. همین هم شد که پوسته داستان تصادف که کنار رفت؛ مساله وضعیت طبقه اقتصادی این دو جوان به میان آمد. یکی از آنها دختری جوان و ثروتمند بود و دیگری نیز پسر جوانی که وضعیتی مشابه داشت. تنها چند ساعت زمان کافی بود تا صفحات این دو جوان در شبکههای اجتماعی شناسایی شود و همه به سمت آن هجوم بیاورند. این هجوم تجربههای مشابه دیگری نیز داشت.
نکته مهم تشابه این حملات در شبکههای اجتماعی بود. وجه تشابه همه این اتفاقها در این بود که یک طرف مساله، فردی ثروتمند یا مشهور بود. طرف دیگر واکنشهایی بود که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی مطرح میکردند. واکنشها اما از یک واکنش منطقی که رویکرد مخالف داشته باشد، جدا بود. واکنشهایی که بعضاً با کلمات تند و الفاظ رکیک همراه بود و نشان از نفرتهای پنهانی میداد که طبقات متوسط و فقیر جامعه نسبت به افراد ثروتمند دارند. مسالهای که بسیاری از کارشناسان شبکههای اجتماعی در این مورد مطرح میکنند، هویت و هویتیابی در این شبکههاست. یعنی همزمان با اینکه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در جستوجوی هویتی تازه در این شبکهها هستند، این امکان را دارند تا بدون ارائه هویت واقعی خود، شناسهای را داشته باشند و از طریق آن در شبکهها فعال باشند. شاید یکی از مسائلی که در اتفاقهای اخیر و حملات مشابه دیده میشد نیز همین مساله بود. برخی از افرادی که اقدام به بیان نظرات تند و رکیک نسبت به برخی چهرههای مشهور میکنند، از یک هویت مشخص و واقعی برخوردار نیستند. در این میان، بسیاری با در نظر گرفتن هویتهای کلی، حتی نام مشخصی
برای خود ندارند. این مساله سبب میشود نظراتی که این افراد بیان میکنند، بدون هویت باشد. بر اساس همین هویت نداشته نیز، اقدام به بیان نظرات و عقدههای شخصی خود میکنند. شاید بر همین اساس است که میتوان چنین نظراتی را انتقامهایی بینام و نشان دانست که برخی افراد نسبت به افراد دیگر بیان میکنند و از این طریق درصدد بیان نظرات خود بدون ارائه هویت مشخص برمیآیند.
دیدگاه تان را بنویسید