تاریخ انتشار:
بررسی سهم عشایر در اقتصاد ایران
سرمایهداران سیار
یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفرند. همین تعداد سالانه بیش از پنج هزار میلیارد تومان درآمد دارند. میزان ثروت آنها بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان است. البته رقم چندان هم درشت نیست. با احتساب جمعیت یک میلیون و ۲۰۰ هزارنفری آنها، میزان ثروت هرکدام از عشایر کشور ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میشود
یک میلیون و 200 هزار نفرند. همین تعداد سالانه بیش از پنج هزار میلیارد تومان درآمد دارند. میزان ثروت آنها بیش از 15 هزار میلیارد تومان است. البته رقم چندان هم درشت نیست. با احتساب جمعیت یک میلیون و 200 هزارنفری آنها، میزان ثروت هرکدام از عشایر کشور 12 میلیون و 500 هزار تومان میشود. آنها با این ثروت در فصلهای گرم سال در دشت و بیابان مشغول به کارند و در فصلهای سرد سال هم در خانههای روستایی دست از فعالیت برنمیدارند. 24 میلیون راس دام دارند که به کمک همین سرمایهها 25 درصد مواد پروتئینی کشور را تامین میکنند. به کمک این تعداد دام سالانه نزدیک به پنج میلیون تن محصولات دامی و لبنی تولید میکنند. در کنار این، طبق آخرین آمار اعلامی از سوی مرکز عشایر ایران، در سال گذشته هزار راس دام زنده هم به خارج از کشور صادر کردهاند. با این سهم قابل توجه عشایر در اقتصاد ایران اما هنوز شاید در مورد تعریف از این قشر هم ابهاماتی وجود داشته باشد. در فرهنگ کشور ما سه نوع عشایر وجود دارد. عشایر نیمهکوچنده، عشایر رمهگردان و عشایر اسکانیافته. عشایر نیمهکوچنده به آن تعداد از خانوارهای عشایری گفته میشود که حداقل در یکی از
قطبهای استقرار (منطقه ییلاق و قشلاق) دارای سکونتگاه ثابت بوده و همواره تعدادی از اعضای خانوار در آنجا سکونت دارند. عشایر رمهگردان، به آن تعداد از خانوارهای عشایری گفته میشود که اکثر اعضای خانواده در یک نقطه یا مکان (در داخل قلمرو ایلی یا خارج از آن) سکونت ثابت اختیار کرده و در کوچ شرکت نمیکنند. در شیوه کوچ رمهگردانی، دامها به همراه چوپان و تعدادی از افراد ذکور خانواده جابهجا شده یا کوچ داده میشوند. در کنار این شکل سوم عشایر، عشایر اسکانیافته است. شامل خانوارهای عشایری که تمامی اعضای آن در یک مکان، سکونت ثابت دارند و کوچ نمیکنند اما با توجه به حفظ برخی مناسبات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را عضو ایل و طایفه تلقی میکنند.
عشایر کجاها زندگی میکنند؟
اما عشایر ایرانی کجا زندگی میکنند؟ آن طور که در برخی منابع معتبر آمده، ایلات و عشایر ایرانی در پنج منطقه زندگی میکنند. اولین آن ایلات و عشایر مستقر در حوزه غرب و جنوب ایران است که شامل عشایر کرد، عشایر لرستان و بختیاری، عشایر ترک قشقایی و خمسه فارس میشود. دومین آن ایلات و عشایر حوزه شمال غرب شامل استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان میشود. سومین آن ایلات و عشایر حوزه شمال شرق شامل استانهای خراسان رضوی و شمالی، سمنان و بخشی از مازندران و گلستان میشود. چهارمین ایلات و عشایر کشور در حوزه شرق و جنوب شرق شامل بخشی از منطقه خراسان بزرگ و استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان زندگی میکنند. در کنار اینها ایلات و عشایر حوزه مرکزی شامل استانهای زنجان، همدان، سمنان، مرکزی، یزد، تهران و بخشی از مازندران نیز وجود دارند. در این مناطق در مجموع بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر در حالی زندگی میکنند که پیش از این در ابتدای سالهای دهه 50 تعداد عشایر ایرانی به یک میلیون نفر هم نمیرسید. بعدها در دهه 60 این تعداد رو به فزونی گذاشت و به حدود یک میلیون و 200 هزار نفر رسید و پس از آن هرچند در
برخی مقاطع زمانی این تعداد کمی رشد یافت اما همچنان آمارهای رسمی گویای این است که تعداد عشایر در حد همان یک میلیون و 200 هزار نفر باقیمانده است.
مسائلی که عشایر با آن درگیرند
قشر عشایر کشور ما با مسائل متفاوت و عجیبی مواجه هستند. یکی از این مسائل تضعیف جایگاه شغل اصلی آنهاست. آرمان بخشیجهرمی پژوهشگری است که در بررسی از اقتصاد تولید و درآمد عشایر به این نتیجه رسیده که روز به روز جایگاه دامداری که شغل اصلی عشایر است در اقتصاد عشایر تضعیف میشود. طبق این بررسی او، این موضوع دلایل متعددی از جمله تخریب مراتع، وضعیت نامناسب بارندگی، مشکلات تعلیف دام و تغییر فرهنگ عشایری در نسل جدید دارد. در کنار این، بحران آبی اخیر و کمبود منابع آبی در مناطق مختلف کشور نیز از جمله موانع زندگی عشایری است. در کنار همه اینها و شاید مهمتر از همه موضوع امنیت این قشر است. هرچند در این مورد تاکنون مقامات مسوول چندین مرتبه اطمینان خاطر دادهاند اما بعضاً اتفاقهایی مانند سد کارون 4 رخ داده است. موضوعی که اخیراً رئیس مرکز امور عشایر هم به آن واکنش نشان داد. کریم قندالی در این مورد در پاسخ به سوالی درباره تصرف جادههای دسترسی عشایر در بعضی نقاط به ویژه سد کارون 4 در خوزستان عنوان کرد: 90 درصد عشایر کشور از راه دسترسی برخوردار هستند که البته در خصوص کیفیت این جادهها باید اقداماتی در طول سال انجام شود، اما در
مورد سد کارون 4 باید گفت متاسفانه بخشی از پروژههای عمرانی، شهرسازی و احداث اتوبانها در مسیر ایل راههای عشایری انجام میشود و مسیر مورد اشاره نیز مسیری بود که سالهای سال محل تردد و حرکت عشایر منطقه بود و با راهاندازی این پروژه، این مسیر از حیز انتفاع عشایر خارج شده است. هماکنون عشایر این منطقه با استفاده از شناور تردد میکنند که سال گذشته حادثه ناخوشایندی برای تعدادی از عشایر در حال تردد روی داد و متاسفانه باعث مرگ آنان شد. اشاره او به حادثه 9 مرداد ماه سال گذشته است. حادثهای که در آن ۱۲ نفر از روستاییان و عشایر بختیاری جان خود را از دست دادند. آن طور که منابع محلی آن زمان گزارش داده بودند، یدککش شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران که به سوی روستاهای سادات حسینی، شیوند، غریبیها و میراحمد در حرکت بود، در لحظه پهلو گرفتن در ساحل دریاچه، با صخره برخورد کرد و تکان شدید موجب شد مینیبوس که در عرشه یدککش قرار داشت، به گوشهای پرتاب شود و با سرنشینان خود به درون آب فرو برود و ۱۲ نفر جان خود را از دست بدهند. این اتفاق در حالی افتاد که از زمان آبگیری سد کارون در سال ۱۳۸۳ و زیر آب رفتن پل قدیمی «گدار شهپیر»،
روستاییان و عشایر بختیاری ساکن روستاهای «سادات حسینی» در شمال شرقی ایذه، در بنبست گرفتار شده بودند و بهرغم گذشت ۱۰ سال از آبگیری سد، مسوولان مربوطه به تعهدات خود برای احداث راههای روستایی که در اثر عملیات سدسازی تخریب شده و به زیر آب رفتهاند عمل نکرده و در عوض، با قرار دادن یدککش، اقدام به جابهجایی مینیبوسهای حامل عشایر مسافر میکنند. با در نظر گرفتن چنین شرایطی، به نظر میرسد مسائل امنیتی شاید مهمترین مساله عشایر باشد و چنین مواردی جدای از همه خطراتی است که امکان دارد آنها به دلیل زندگی در دل طبیعت با آن مواجه شوند.
هر چند این چنین مسائلی دامن عشایر کشور را گرفته اما با وجود این، زندگی عشایری ویژگیها و امتیازهایی دارد که انگار نمیگذارد آنها این نوع زندگی کردن را ترک کنند و همچنان ترجیح میدهند به شکل و شمایل گذشته زندگی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید