تاریخ انتشار:
سال ۱۳۹۴ بر علی جنتی چگونه گذشت؟
مصائب وزیر هفت هنر
عرصه فرهنگ بیشک گلوگاه دولتهاست، عیار سنجشی برای بررسی میزان آزادی یا ایجاد تنگنا حتی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و زندگی خصوصی شهروندان، همه اینها را میتوان از نحوه برخورد دولتها با تولیدات فرهنگی و خالقانشان سنجید.
عرصه فرهنگ بیشک گلوگاه دولتهاست، عیار سنجشی برای بررسی میزان آزادی یا ایجاد تنگنا حتی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و زندگی خصوصی شهروندان، همه اینها را میتوان از نحوه برخورد دولتها با تولیدات فرهنگی و خالقانشان سنجید. وزارت ارشاد اینجا هم همین نقش را بر عهده دارد و تنها با مقایسهای میان تیتر خبرهای مربوط به دولت نهم و دهم و دولت حسن روحانی میتوان شرایط حاکم نهتنها در عرصه فرهنگ بلکه در بقیه بخشها را مقایسه کرد.
هنوز آنچه در دولت نهم و دهم با دستور مستقیم وزیری در ساختمان میدان بهارستان بر سر هنرمندان و نویسندگان ایرانی آمد، از یاد نرفته است، ناشرانی که تکتک مجوز فعالیتشان مصادره شد و فیلمهایی که از اکران بازماندند و کارگردانهایی که کوچ کردند و خوانندگانی که چنان سنگی پیش پایشان افتاد که حتی تا به امروز هم نتوانستهاند دوباره روی صحنه برگردند. علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت حسن روحانی سال 1392 با چنین شرایطی روی صندلی وزارت ساختمان بهارستان نشست؛ نارضایتی فعالان عرصه فرهنگ از کتابفروشان تا نویسندگان و ناشران گرفته تا فعالان حوزه سینما و موسیقی دیگر به یأس مطلق تبدیل شده بود و از آن سو فشار مجلس و تریبونهای رسمی که خواستار افزایش برخوردهای قهرآمیز بودند وزارت ارشاد را لحظهای رها نمیکرد. فشارهایی که تا همین امروز هم ادامه دارد. جنتی در آخرین روزهای تابستان امسال گفت: «برخی از هنرمندان میگفتند هشت سال است پایشان را به وزارت ارشاد نگذاشتهاند. این خبر بدی برای ما بود؛ هنرمندانی که باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را خانه خودشان بدانند، اینجا را تحریم کردند و وارد این ساختمان نشدند؛ به این دلیل که امیدی
نداشتند.»
از آن سو جنتی برای بدل کردن این ناامیدی مطلق به امیدواری با مشکلات دیگری هم روبهرو بود؛ او هر آن منتظر است به مجلس فراخوانده شود. او در این باره میگوید: «در طول ۲۲ ماه گذشته بیش از 1200 سوال از وزرای کابینه دولت یازدهم صورت گرفته که تعدادی از آنها در کمیسیونها و تعدادی هم در صحن علنی بوده است. به هر حال من انتظار این را دارم که تا پایان سال باز به مجلس بروم و باز هم به دوستان در مورد سوالاتی که مطرح میکنند پاسخگو باشم. در این زمینه هم هیچ مشکلی ندارم.»
سال 1394 برای وزیر فرهنگ و ارشاد همچنان با وجود همه این نارضایتیهای دوسویه گذشت و به نظر چشمانداز بهتری هم پیشروی این وزارتخانه وجود ندارد. در اولین روزهای آغاز سال 1395 بالاخره بعد از یک دهه کشمکش وزارت ارشاد بانی برگزاری اولین دوره نمایشگاه کتاب تهران در مجموعه «شهر آفتاب» میشود. به این ترتیب نمایشگاه کتاب به عنوان عنصری زائد و دردسرساز برای ترافیک و ازدحام تهران به کیلومترها بیرون از شهر منتقل میشود و طبق وعدهها امکانات تام و تمامی از جمله مترو علاقهمندان را به بیابانهای اطراف تهران میبرد تا کتاب بخرند و از بیست و نهمین دوره این نمایشگاه بازدید کنند. با این حال از همین حالا بسیاری معتقدند این دوره از نمایشگاه کتاب به یکی از کمرونقترینها با کمترین بازدیدکننده تبدیل خواهد شد، و این خود محملی میشود برای اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد و وزیرش با سلسله جدیدی از نقدها و نارضایتیها روبهرو شوند. این در حالی است که وزارت فرهنگ و ارشاد تنها یکی از بازوهای اجرایی برگزاری نمایشگاه کتاب است و بخش اعظمی از امکانات رفاهی و دسترسی به شهر آفتاب باید از سوی شهرداری تهران تامین شود. البته تا اینجای کار شهردار و
دستاندرکاران اجرایی خبر از مهیا بودن تمام امکانات از جمله دسترسی سریع و آسان با استفاده از مترو به شهر آفتاب میدهند. با این همه در حوزه صدور مجوزهای کتاب اداره بررسی کتاب در سال 1394 احتمالاً یکی از موفقترین بخشها بود. هر چند که همچنان ممیزی پیش از انتشار به قوت خود باقی است. اما کوتاه شدن زمان انتظار برای دریافت مجوز و امکان بحث و تبادل با بررسان کتاب در مورد مواردی که یک اثر مورد ممیزی قرار گرفته سطح رضایت عمومی ناشران را از این بخش بالا برده است، با این همه همچنان چارچوبهای ممیزی در حوزه نشر مشخص نیست.
آنچه در سال ۱۳۹۴ بر وزیر ارشاد و این وزارتخانه گذشت هم چندان روزهای بیدردسری نبود. عملکرد این وزارتخانه در تمام این مدت دستمایه بولتنسازیهایی بود که به گفته وزیر سرتاپای این بولتنها که برای مقامات کشور فرستاده میشود دروغ محض هستند.
در چنین شرایطی آنچه در سال 1394 بر وزیر ارشاد و این وزارتخانه گذشت هم چندان روزهای بیدردسری نبود. عملکرد این وزارتخانه در تمام این مدت دستمایه بولتنسازیهایی بود که به گفته وزیر سرتاپای این بولتنها که برای مقامات کشور فرستاده میشود دروغ محض هستند. با این همه به نظر این بولتنسازیها دستمایه بسیاری از برخوردها و منعها میشود، آنچنان که شاهد هستیم با وجود اصرار وزیر ارشاد بر دفاع از مجوزهایی که برای برگزاری کنسرتها صادر میشود، همچنان تا پایان هر اجرا هیچ هنرمندی مطمئن نیست که اجازه اجرا و خواندن داشته باشد و هر آن ممکن است برنامه کنسرت لغو شود. از سال 1393 تا امروز برنامه لغو کنسرتهای مجوزدار همچنان یکی از جدالهای اصلی وزارت ارشاد و عناصر قدرتمند ناپیداست. سال 1394 هیچ یک از کنسرتهایی که در خراسان رضوی مجوز اجرا دریافت کرده بودند برگزار نشد، آن هم در شرایطی که وزیر ارشاد و وزیر کشور بارها در گفتوگوهایشان نسبت به برگزاریشان تاکید کردهاند. جنتی اوایل بهار 94 باز هم روی این مساله تاکید کرد و تا بهمن 94 در جریان برگزاری جشنواره موسیقی فجر این مشکل پابرجا بود. در سال 1394 بیشترین کنسرتهایی که لغو
شدند مربوط به برنامههای خارج از پایتخت بودند و به نظر میرسد هنوز هم وزارت ارشاد موفق نشده است راهکاری برای برخورد با اعمال سلیقههای شخصی پیدا کند و همچنان در سال 95 این مجوزهای وزیر و معاونانش نیست که تکلیف کنسرتها را روشن میکند. آنچنان که با وجود تمام اصرارها از سوی اهالی حوزه موسیقی و سیل مشتاقان هنوز در دولت روحانی امکانی برای برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان محبوبترین هنرمند عرصه موسیقی سنتی مهیا نشده است. هر چند در حوزه سینما سال 1394 با روزهای کمحاشیهتری گذشت، اما حضور بازیگران ایرانی در خارج از ایران و همکاری با رسانههای خارجی یکی از مباحث مسالهساز برای وزارت ارشاد و وزیر بود. اگرچه در روزگار دولت احمدینژاد وزیر ارشاد و معاونانش هر بار خود اولین گامها را برای درخواست برخوردهای قهرآمیز و منع از کار هنرمندان ایرانی که در جشنوارههای خارجی حاضر میشدند، برمیداشتند، اما به نظر میرسد، جنتی در پی راهکار است و بیش از برخورد قهرآمیز ترجیح میدهد از راههای دیگری جلوی این همکاریها را بگیرد. او به تازگی گفته است: «اگر اقتصاد فرهنگ و هنر ما بسامان باشد چه دلیلی دارد که هنرمندانمان با شبکههای خارجی
همکاری کنند. وقتی سینماگران در داخل کشور کار نداشته باشند و بازیگران دعوت به کار نشوند طبیعتاً به دنبال جایی میروند که بتوانند فعالیت کنند و درآمد داشته باشند.»
حالا باید دید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بودجهای که برای سال 1395 تنها 200 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است چطور میتواند با تخصیص بودجه 756 میلیاردتومانی این وزارتخانه عریض و طویل رضایت هنرمندانی را جلب کند که نهتنها با رکود اقتصادی روبهرو هستند، بلکه هر روز سنگی به نام ممیزی پیش پایشان قرار میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید