گفتوگو با بهمن سلیمانی، مدیرعامل باشگاه کاله مازندران
هیچ قانونی برای حمایت از باشگاهها وجود ندارد
یکی از تیمهای موفق چند سال اخیر والیبال ایران بیگمان کاله آمل است؛ تیمی که استارت حضورش در سطح حرفهای والیبال ایران از سال ۱۳۸۷ زده شد و خیلی زود به سوپر لیگ صعود کرد.
یکی از تیمهای موفق چند سال اخیر والیبال ایران بیگمان کاله آمل است؛ تیمی که استارت حضورش در سطح حرفهای والیبال ایران از سال 1387 زده شد و خیلی زود به سوپر لیگ صعود کرد. کالهایها در عمر کوتاه خود دو قهرمانی و یک نایبقهرمانی را دشت کردند و حتی به قهرمانی در آسیا هم رسیدند اما قبل از شروع سوپر لیگ امسال بود که مدیران نایبقهرمان فصل قبل، انصراف خود را از تیمداری اعلام کردند. هر چند که عنوان میشد هزینه بالا برای ساخت سالن 10 هزارنفری آمل دلیل عدم تیمداری کاله بوده است اما صحبتهای مدیرعامل باشگاه کاله نشان میداد که دلایلی غیر از این هم وجود داشته است. بهمن سلیمانی به عنوان مدیر یک باشگاه خصوصی در این گفتوگو از مشکلات تیمداری در والیبال ایران سخن گفت.
چه انگیزهای باعث ورود شما به مقوله تیمداری حرفهای در والیبال شد؟
مجموعه ما بیش از 20 سال است که کارش در ورزش را آغاز کرده است. ما تیمداری نمیکنیم و باشگاهداری میکنیم و در رشته بسکتبال هم در سالیان گذشته تیمداری کردهایم. هر شهر و استان پتانسیل خاصی خودش را برای ورزش دارد. شهرهای استان مازندران هر کدام در یک رشته ورزشی ظرفیت دارند به طور مثال قائمشهر در فوتبال، بابل در بسکتبال و آمل هم در والیبال و ما به همین خاطر وارد بحث تیمداری در والیبال شدیم. هر چند بسیاری از کارشناسان هم نظری غیر از این دارند و میگویند نیروی انسانی در هر زمینهای در هر شهری وجود دارد؛ اما نگاه ما بیشتر علاقهای بود و با توجه به سابقهای که من از سال 1355 در زمینه والیبال داشتم راغب بودم که در این زمینه سرمایهگذاری و تیمداری انجام شود.
و از همان شروع کار در دسته یک والیبال، تیم شما هزینههای بالایی را انجام میداد.
من با اصطلاح هزینه کردن که شما عنوان میکنی مخالف هستم. ما برای کوتاهمدت برنامه داشتیم. خب طبیعتاً وقتی برنامه داشته باشیم باید برایش بودجه تعریف کنیم و بودجهای هم که تعیین شد این اعتماد را داشتیم موسساتی که ما را حمایت میکردند پرداخت به موقعی داشتند و به همین خاطر توانستیم هزینهها را به موقع جبران کنیم و در بحث تیمداری جلو برویم.
این هزینههای صرفشده در تیمداری برای رشتهای مانند والیبال با توجه به شرایط موجود در ورزش ایران آیا آنقدر ظرفیت دارد که قابل برگشت باشد؟
صادقانه به شما میگویم که بیلان کار هیچ باشگاه ورزشی در ایران به هیچوجه مثبت نیست و صد درصد منفی است. به همین خاطر است که باشگاهداری به صورت باری به هر جهت انجام میشود و همه به فکر تیمداری هستند و نه باشگاهداری. به همین خاطر است که من منصرف شدم و به همین خاطر به فکر زیرساختها هستم. ما باشگاهی با قدمت بیش از 70 سال در ایران داریم که بیلانش همیشه منفی بوده است. مگر استقلال و پرسپولیس با این همه هوادار ظرفیت کمی دارند؟ اما چرا همیشه بیلان آنها هم منفی بوده است و دست گدایی به سوی وزارت ورزش دراز میکنند؟ اینکه روش باشگاهداری نیست. باشگاهداری یک تعریفی دارد که متاسفانه در ایران برای آن قانونی نوشته نشده است. مشکل اینجاست که قانونی وجود ندارد که از من به عنوان باشگاهدار حمایت کند. اگر قانونی باشد که به من آییننامه بدهد، اساسنامه بدهد یا مرامنامه بدهد که این موضوع مصوب مجلس است و به باشگاهدار ابلاغ کند که ما بر اساس آن جلو برویم خیلی از مشکلات
حل میشود. آیا قانونی وجود دارد که عنوان کند به طور مثال یک باشگاه باید دارای چه ویژگیهایی باشد که بتواند تیم فوتبال تشکیل بدهد. فقط به صرف اینکه من علاقهمند به بسکتبال هستم میتوانم مدیر یک تیم بسکتبال شوم؟ اینها را باید قانون برای من تعریف کند تا یک فرد علاقهمند بلای جان اقتصاد ورزش نشود.
پس دلیل این همه هزینه کردن چیست؟
هر کس برای خود دلیلی دارد. من خودم به دلیل علاقه وارد این کار شدهام؛ اما خیلی از موسسات به دلیل تبلیغات وارد تیمداری شدهاند. در موسسهای که من برندش را آوردم احتیاجی به تبلیغ وجود ندارد که اگر احتیاج داشت این هزینهها را برای تبلیغات به صدا و سیما میداد نه به ما. ولی در راه ورزش هزینه میکنند تا ورزش هم به غیر از خود موسسه و صدا و سیما سود ببرد.
راهی برای درآمدزایی هم وجود دارد؟
قطعاً نه. یکی از راهها از طریق پرورش استعدادهاست که من این راه را پنج سال پیش شروع کردم. به دلیل تجربهای که در هیات والیبال داشتم و مجوزش را هم بر اساس پروانهای که از وزارت ورزش دریافت کردم و توانستم باشگاهم را به ثبت رساندم به دنبال این بودم که بازیکن بسازم و تعدادی از آنها را خودم استفاده کنم و بقیه را به عنوان بازیکن مازاد بفروشم و کسب درآمد کنم؛ اما کدام فدراسیون از این موضوع حمایت میکند. وقتی قراردادها همه دوساله است نمیشود کاری انجام داد. وقتی فدراسیون مخالف ثبت قراردادهای بلندمدت پنجساله و 10ساله باشد پس این امر مخالف سازندگی است. قرارداد امری است مرضیالطرفین. اگر من بخواهم با بازیکن 10ساله قرارداد ببندم میتوانم طبق قانون با ولی او قرارداد ببندم اما فدراسیون مخالف این امر است. مگر میشود با دو سال یا سه سال قرارداد بازیکن رده پایه را پرورش داد؛ اما وقتی رشد او در باشگاه ما انجام میشود متاسفانه قرارداد او به پایان میرسد و بدون اینکه هزینههای ما فایدهای داشته باشد او راهی تیمی دیگر میشود پس من برای او هزینه نمیکنم. متاسفانه قانونی برای
حمایت از باشگاههای سازنده وجود ندارد و فدراسیون هم هیچ حمایتی نمیکند تا باشگاهها دنبال سازندگی که یکی از بهترین راههای درآمدزایی بلندمدت است بروند.
بحث دیگر درآمدزایی از راه حق پخش تلویزیونی است. آیا در والیبال دنبال این موضوع رفتهاید؟
صدا و سیما نهتنها پولی به ما نمیدهد که برای هر پخش تلویزیونی با ما قرارداد میبندد و از ما پول میگیرد.
یعنی شما مجبور هستید که این کار را بکنید؟
اسپانسر این را از من میخواهد. اسپانسر میخواهد در صدا و سیما دیده شود. مگر چند نفر در این مملکت روزنامه و سایت میخوانند که اسپانسر در آنها دیده شود. پس برای درآمدزایی دو راه وجود دارد یا حق پخش بدهند یا شبکه بفروشند. چرا نمیآیند شبکههایی مانند شبکه ورزش را تحت کنترل خودشان به رشتههای مختلف ورزشی و بخش خصوصی بدهند؟
بحث تبلیغات محیطی هم وجود دارد. از این راه امکان درآمدزایی نیست؟
در این زمینهها فدراسیون حق باشگاهها را نمیدهد. وقتی زمان پخش مستقیم فرامیرسد فدراسیون تبلیغات ما را میکند و تبلیغات خود را به جای آنها میگذارد. شاید فدراسیون در تهران بتواند این کار را انجام دهد اما حق اسپانسرها در شهرستانها خورده میشود. امیدوارم وزیر ورزش با مدیران باشگاهها جلسهای بگذارد و بعد از شنیدن مشکلات آنها، دولت بتواند قانونی در حمایت از باشگاهها وضع کند و لایحه آن را به مجلس ببرد تا به تصویب برسد.
همین مشکلات دلیل کنارهگیری شما به عنوان یکی از پرافتخارترین تیمهای چند سال اخیر بود؟
سیاست حال حاضر ما عدم تیمداری است و کنارهگیری ما دو دلیل داشت. اول همان بحث عدم حمایت قانون از باشگاههای ورزشی و دوم اینکه بودجهای در اختیار ما گذاشته شد تا سالن 10هزارنفری آمل را بسازیم و با توجه به شرایط موجود صلاح دیدیم به جای تیمداری، ساخت ورزشگاهمان را پیگیری کنیم.
اینجا یک تناقضی به وجود میآید. دلیل هزینه برای ساخت ورزشگاه چیست، وقتی شرایط برای تیمداری مهیا نیست؟
باور کنید همان بحث علاقه است. مگر کسی که درمانگاه یا مدرسه میسازد به دنبال درآمدزایی است؟ من سرمایهگذاری در ورزش را بالاتر از مدرسهسازی میدانم به همین خاطر دنبال ساخت بزرگترین سالن ورزشی ایران رفتهام.
دیدگاه تان را بنویسید