شرایط برای درآمدزایی مهیا نیست
یک شعار بسیار مهم در ورزش حرفهای در سراسر دنیا وجود دارد و آن هم این نکته است که لیگ پویا و قوی باعثساخته شدن یک تیم ملی قوی در هر رشته ورزشی خواهد شد.
یک شعار بسیار مهم در ورزش حرفهای در سراسر دنیا وجود دارد و آن هم این نکته است که لیگ پویا و قوی باعث ساخته شدن یک تیم ملی قوی در هر رشته ورزشی خواهد شد. شاید بتوانیم در این زمینه لیگهای بسکتبال NBA در آمریکا، بوندسلیگا در فوتبال آلمان و لالیگا در فوتبال اسپانیا را مثال بزنیم که دارای قانون و مقررات پیچیده و حرفهای آن هم به نفع باشگاهها هستند. اما لیگ حرفهای و قدرتمند در صورتی برگزار میشود که باشگاههای قدرتمند چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ مالی در آنها حضور داشته باشند.
متاسفانه اما لیگ حرفهای والیبال در ایران بدون نظارت خاص و قوانین حرفهای در حال انجام است. کافی است نگاهی به تیمهای شرکتکننده در لیگهای چند سال اخیر بیندازیم. تیمهای فراوانی وجود داشتهاند که خیلی راحت بدون هیچ فیلتری وارد مسابقات شدهاند و به همین راحتی هم بعد از یکی، دو سال فعالیت از تیمداری انصراف دادهاند. خب طبیعتاً وقتی قوانین و مقررات خیلی سختگیرانه و اصولی در سطح لیگ حاکم نشود نتیجهاش همین ورود و خروجهای فراوان تیمها میشود. همین شرایط مهیا برای حضور راحت تیمها در لیگ است که تعداد تیمهای ما را در فصل جاری از حد معمول فراتر برده است. قطعاً تعداد 14 تیم برای برگزاری سوپرلیگ والیبال بسیار بیش از حد است و ظرفیت حال حاضر والیبال ایران نهایتاً برگزاری لیگ با حضور هشت تیم است. نگاهی به تیمهای حاضر در لیگی که تازه شروع شده، نشان میدهد حداکثر پنج تیم با خریدهای میلیاردی در حد قهرمانی با هم به رقابت خواهند پرداخت و بقیه تیمها شاید زنگ تفریح لقب بگیرند. نکته قابل توجه این است که از سوی فدراسیون و سازمان لیگ والیبال خیلی نظارت دقیقی بر ورود و خروجها وجود ندارد و به نظر من حیثیت لیگ والیبال
ایران در حد ورزش ایران نیست.
نکته دیگر چگونگی ورود به تیمداری در والیبال ایران است. کافی است شما فرد متمول علاقهمند به ورزش والیبال باشید و واسطه قدرتمندی هم در فدراسیون داشته باشید و همین دو ابزار کافی است که شرایط تیمداری در سوپرلیگ والیبال ایران برای شما فراهم شود آن هم بدون کمترین بررسی و نظارت. فقط کافی است در فاصله یک ماه مانده به شروع مسابقات اعلام آمادگی کنید تا شرایط برای حضور در سوپرلیگ فراهم شود. متاسفانه وقتی برای هر چیزی در ورزش قانونی تعریف نشده است آخر و عاقبتش میشود همین.
نگاهی به رقم قرارداد ستارههای ملیپوش ایران معلوم میکند که آنها چرا میلی به خروج از ایران برای حضور در سایر لیگهای حرفهای دنیا ندارند. واقعاً رقمهای پرداختی به حدود 14 ملیپوش والیبال ایران در فصل گذشته و این فصل در هیچ جای دنیا مورد مشابهی ندارد اما آیا راهی برای بازگشت این همه هزینه از سوی تیمها وجود دارد؟ کافی است راههای کسب درآمد را در هر تیمی بررسی کنیم. اصلیترین روش برای کسب درآمد بحث سازندگی است که متاسفانه از سوی بسیاری از تیمهای به اصطلاح حرفهای ما به فراموشی سپرده شده است. وقتی تیمها میتوانند استعدادهای کشفشده توسط خودشان را بعد از مدتی با مبالغ قابل قبول به سایر باشگاهها بفروشند چرا سادهترین و اصولیترین راه درآمدزایی را برای خود انتخاب نمیکنند؟ اگر بحث سازندگی را با توجه به وجود این همه استعداد در سراسر کشورمان چه در بخش مردان و چه در بخش زنان پیگیری کنیم قطعاً میتوانیم مانند کشوری همچون صربستان درآمدهای هنگفتی را از این راه کسب کنیم. راه دیگر برای درآمدزایی بحث حق پخش تلویزیونی و تبلیغات روی پیراهن و تبلیغات محیطی است. پرداخت حق پخش تلویزیونی که متاسفانه در حال حاضر
امکانپذیر نیست پس میماند سایر روشهای تبلیغاتی. بهترین فرصت برای باشگاهها همان زمان پخش زنده مسابقاتشان است تا فرصتی برای بخش خصوصی فراهم شود تا در سراسر مسابقه به تبلیغ بپردازد. اما نکته اینجاست که حتی در این مورد هم سلیقهای عمل میشود و بسیاری از تیمها در این باره فرصتی نصیبشان نمیشود. پس معلوم است که راهی برای کسب درآمد به صورت حرفهای در حال حاضر وجود ندارد و همین امر باعث میشود شرکتهای خصوصی از درآمدهایی که در جایی غیر از ورزش به دست آوردهاند برای تیمهایشان هزینه کنند. اگر عدمحمایت از حضور تیمهای خصوصی از سوی فدراسیون به همین نحو ادامه پیدا کند متاسفانه به زودی شاهد این نکته خواهیم بود تا سیر نزولی والیبال ایران شروع شود. باید شرایط به نحوی فراهم شود تا سرمایهداران علاقهمند به این رشته انگیزهای برای ورود به تیمداری پیدا کنند تا روند رو به رشد والیبال ایران در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید