تاریخ انتشار:
آیا شبکههای اجتماعی کنترل افکار عمومی را به دست گرفتهاند؟
افکار شبکهای
شبکههای اجتماعی فرصتهای بیبدیلی برای ارتباط با افراد، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و اخبار و تصاویر و اعطای فرصت سخن گفتن به تمام اقشار و سطوح جامعه فراهم کردهاند. این شبکهها به دلیل ویژگیهای خاص خود نظیر تعاملی بودن، عدم نظارت و سانسور و انتشار افقی پیام میتوانند گوی رقابت را در نشر اطلاعات از رسانههای سنتی بربایند و ابزار قدرتمندی برای سلطه بر افکار عمومی باشند
«خرماهای آلوده داعشی وارد کشور شد. چهار نفر در اثر ابتلا به ابولا جان خود را از دست دادند. انجام آندوسکوپی سبب ابتلا به ایدز میشود. نام خلیج فارس در گوگل تغییر پیدا کرد... و حالا، بازیکن تیم ملی عربستان در حمایت از اقدام شنیع تعرض به دو نوجوان ایرانی پیراهنی با تصویر یک نوجوان 15ساله به تن کرده است.» فرقی نمیکند ما این اخبار را باور کرده باشیم یا نه. یا خود در زنجیره بازنشر آن سهمی داشته باشیم یا خیر. مهم این است که دنیای شبکههای اجتماعی پر شده است از اخبار نادرست و شایعاتی که تشخیص صحت و سقم آنها برای بیشتر افراد دشوار است.
این شبکهها به مکان نشر و بازنشر اخبار کذبی مانند مرگ افراد، حاشیهسازی برای رویدادهای مهم سیاسی و اقتصادی، شایعاتی در مورد سلامت مواد غذایی، تحریف وقایع و نقلقولهای تاریخی و غیره تبدیل شدهاند که بعضاً موجهایی نیز در افکار عمومی ایجاد کرده است؛ موجهایی که گاهی با هزینههای سنگین اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مهار شده یا همچنان در جریان است.
شبکههای اجتماعی فرصتهای بیبدیلی برای ارتباط با افراد، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و اخبار و تصاویر و اعطای فرصت سخن گفتن به تمام اقشار و سطوح جامعه فراهم کردهاند. این شبکهها به دلیل ویژگیهای خاص خود نظیر تعاملی بودن، عدم نظارت و سانسور و انتشار افقی پیام میتوانند گوی رقابت را در نشر اطلاعات از رسانههای سنتی بربایند و ابزار قدرتمندی برای سلطه بر افکار عمومی باشند. این روزها برای ارتباط با جهان نیازی به نشستن پشت کامپیوتر نیست. همه ما در جیبهایمان دنیا را حمل میکنیم. تنها با یک گوشی موبایل هوشمند هر کسی قادر است با جهان پیوند برقرار کند؛ جهانی که آشنا و غریبه در آن مفهومی ندارد. همه فرند و فالوئر محسوب میشوند.
اما نیمه پنهان این شبکهها هنوز تاریک است. کاربران از خاطر بردهاند که در این جهان بیحد و مرز، هر چیزی قابل اعتماد نیست. اگر کسی در اتوبوس یا محل کار، اطلاعات نادرستی در اختیار شما بگذارد بیشک این اطلاعات تاثیر مخرب اندکی بر کل جامعه خواهد داشت. اما در شبکههای اجتماعی -که آخرین چیزی که احتمال آن میرود، محدود شدن جریان اطلاعات (یا اطلاعات نادرست) است- نشر شایعات میتواند به سلاح مرگباری برای اغفال و فریب عامه تبدیل شود. این بدان معنا نیست که کاربران نادان یا سادهلوحاند. بلکه نشان میدهد ما اغلب، پتانسیلهای منفی و زیانبار شبکههای اجتماعی را نادیده میگیریم. تنها عده اندکی هستند که به هر پیام و اطلاعاتی که دریافت میکنند با دیده تردید مینگرند. این گونه افراد بنا به سواد رسانهای آموختهاند که هر خبری تا زمانی که صحت و سقم آن از منابع معتبر تایید نشود قابل اعتماد نیست. بنابراین نه خود تحت تاثیر آن قرار میگیرند و نه هیجانزده آن را بازنشر میکنند.
به نظر میرسد شبکههای اجتماعی در حال شکلدهی به مفاهیم جدیدی هستند. مفاهیمی نظیر «افکار شبکهایشده» به جای افکار عمومی. جای تردید نیست که نمیتوان با این شبکههای درهمتنیده، رودررو مقابله کرد. تنها راه، پروراندن کاربران هوشمندی است که بدانند هر محتوایی را باید محتاطانه، با تردید، و آگاهانه به قضاوت بنشینند و بپذیرند. این امر سبب میشود هر کاربر شبکه خود بتواند شایعه، دروغ، واقعیتهای نیمهدرست و اشتباهات را در شبکه از هم تمیز دهد و در دریای تاریک و مواج اطلاعات و افکار و اندیشه، ماهرانه شنا کند.
دیدگاه تان را بنویسید