آغشته به میکروپلاستیک
چرا بازیافت مشکل پلاستیک ما را حل نمیکند؟
جهان باید برای پرداختن به کل چرخه عمر این ماده فراگیر، با هم متحد شود. (نشریه فارن پالیسی)
چالشهای محیط زیستی جهانی زیادی وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها پیامدهای عمیقتری همچون آلودگی پلاستیکی دارند. بازیافت پلاستیک میتواند بخشی از مشکل پلاستیک را حل کند، اما نه همه آن را. مقیاس این چالش قابل توجه است: از گستره وسیع پسماندهای پلاستیکی که رودخانهها و اقیانوسهای جهان را مسدود کرده تا میکروپلاستیکها که حتی به دورترین اکوسیستمها، از جمله قطب جنوب، نفوذ کردهاند. بحران پلاستیک تهدیدی برای سلامت انسان و محیط زیست به حساب میآید؛ به عنوان مثال، ذرات میکروپلاستیکی که در آبهای آشامیدنی یافت میشود. اگر این مسئله کنترل نشود، انتظار میرود که پسماندهای پلاستیکی در جهان تا سال ۲۰۶۰ سه برابر شود و به بیش از 2 /1 میلیارد تن متریک برسد. پلاستیکها و میکروپلاستیکها مشکلات جدی و متنوعی برای محیط زیست ایجاد میکنند. برخی از این مشکلات عبارتاند از:
ورود به منابع آب: پلاستیکها و میکروپلاستیکها به راحتی وارد دریاها، رودخانهها و دریاچهها میشوند و باعث تاثیر بر اکوسیستمهای آبی میشوند. این ذرات میتوانند محیط زیست آبزیان را مختل کرده و به زنجیره غذایی وارد شوند.
خطر برای حیات وحش: بسیاری از موجودات دریایی و پرندگان به اشتباه میکروپلاستیکها را به عنوان غذا میشناسند و آنها را میبلعند، که میتواند به مشکلات گوارشی یا مرگ آنها منجر شود.
مسمومیت: میکروپلاستیکها میتوانند مواد شیمیایی مضر را جذب کرده و این مواد را به موجودات زنده منتقل کنند.
آلودگی خاک: میکروپلاستیکها میتوانند به خاک نیز نفوذ کرده و کیفیت خاک را کاهش دهند.
تاثیر بر محیط زیست انسانی: آلودگی میکروپلاستیکی میتواند به سلامت انسانها نیز آسیب برساند، بهخصوص از طریق زنجیره غذایی.
بهطور کلی، پلاستیکها و میکروپلاستیکها تهدیدی جدی برای اکوسیستمها و سلامت عمومی محیط زیست محسوب میشوند و نیاز به اقدامات جدی برای کاهش آلودگی و مدیریت این ذرات ضروری است. در حالی که تلاشها برای مقابله با آلودگی پلاستیکی در سطح جهان شتاب گرفته، موانع قابل توجهی باقی مانده است که در مورد کارایی استراتژیها و سیاستهای کنونی شک و تردید ایجاد میکند. یکی از بزرگترین موانع در مبارزه با این مشکل، برداشت نادرست از این موضوع است که بازیافت پلاستیکها مشکل را حل میکند. بهرغم تبلیغ گسترده برنامههای بازیافت، مانند استراتژی ملی بازیافت در ایالاتمتحده، واقعیت این است که بازیافت با مشکلات زیادی روبهرو است. از تمام پلاستیکهای تولیدشده از زمان آغاز تولید انبوه این ماده در دهه ۱۹۵۰، پژوهشگران تخمین میزنند که تنها حدود ۹ درصد از آنها بازیافت شدهاند. به خاطر کاستیهای مختلف بازیافت پلاستیکها، توافقی در حال شکلگیری است که کاهش تولید کلی پلاستیکها امری ضروری است. این به معنای حذف کامل پلاستیکها نیست زیرا در حال حاضر این کار غیرممکن است، بلکه باید استفاده از پلاستیکهای مشکلساز و قابل اجتناب کاهش یابد و همچنین به مسائل زیرساختی مانند افزودنیهای شیمیایی و ترکیب پلیمرها رسیدگی شود. کمیتهای از سازمان ملل که در سال ۲۰۲۲ برای رسیدگی به مشکل آلودگی پلاستیکی تشکیل شده بود، اخیراً در کانادا برگزار شد. اگر این کمیته بتواند به توافقی بر سر هدفگذاری بر روی علل ریشهای بحران مانند تولید بیرویه پلاستیکهای یکبارمصرف و مواد غیرقابل بازیافت دست یابد، میتواند گامهای موثری به سوی پایان دادن به آلودگی پلاستیکی بردارد. دلیل اصلی ناکارآمدی بازیافت پلاستیکها این است که بسیاری از انواع پلاستیکهای یکبارمصرف که بهطور گستردهای برای بستهبندی و سایر کاربردها استفاده میشوند، قابل بازیافت نیستند. پلاستیکها حاوی پلیمرهایی هستند که پیوندهای شیمیایی غیرقابل برگشتی تشکیل میدهند و نمیتوان آنها را به صورت سازگار با محیط زیست و مقرونبهصرفه ذوب کرد یا شکل داد. پلاستیکهای مرکب چندلایه، کاغذ بستهبندی پوششدار و فیلمهای چسبناک در زندگی روزمره بهطور گستردهای استفاده میشوند، اما هیچکدام از آنها قابل بازیافت نیستند.
علاوه بر این، تولید پلاستیک شامل مجموعه وسیعی از ترکیبات شیمیایی مختلف است که بسیاری از آنها به عنوان مواد خطرناک شناخته میشوند. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که مواد شیمیایی مضر میتوانند طی فرآیندهای بازیافت در پلاستیکها تجمع یابند. بهویژه زمانی که پلاستیک بازیافتی برای بستهبندی مواد غذایی استفاده میشود، نگرانیهایی در مورد انتقال مواد شیمیایی خطرناک به غذا وجود دارد. این مشکل با وجود مواد پرفروفلوئور و پلیفلوئور آلکیلی (PFAS) در پلاستیکها تشدید میشود. نوع خاصی از ظرفهای پلاستیکی که معمولاً برای پاککنندههای خانگی، آفتکشها، محصولات مراقبت شخصی و احتمالاً به عنوان بستهبندی مواد غذایی استفاده میشوند، دارای غلظت قابل توجهی از PFAS هستند. شواهد روزافزونی وجود دارد که ارتباط میان قرارگیری در معرض PFAS و طیف وسیعی از اثرات جدی بر سلامت را نشان میدهد. از مشکلات توسعهای گرفته تا سرطانهای پروستات، کلیه و بیضه؛ وزن کم هنگام تولد، بیماریهای سیستم ایمنی و بیماریهای تیروئیدی.
همچنین یک مانع هزینهای برای استفاده از پلاستیکهای بازیافتی وجود دارد، زیرا این مواد اغلب از مواد اولیه خود گرانتر هستند. رزین پلاستیکی که از مواد بازیافتی تولید میشود، بهطور معمول از طریق مواد ارزانتر تحت فشار قرار میگیرد. در ژانویه 2024، قیمتهای پلیاتیلن ترفتالات بازیافتی، یکی از قابل بازیافتترین انواع پلاستیک که برای ساخت بطریها، ظرفهای غذایی یا الیاف لباسها به کار میرود، حدود هزار دلار برای هر تن متریک بود، در حالی که قیمت پلاستیک ویرجین (Virgin) حدود 800 تا 900 دلار برای هر تن متریک بود.
این ناهمسویی اقتصادی انگیزه شرکتها را برای انتخاب مواد بازیافتی تضعیف میکند و باعث وابستگی به تولید پلاستیکهای جدید و تداوم چرخه آلودگی میشود. یکی از دلایلی که تولید پلاستیکهای جدید یکبارمصرف را ارزانتر میکند، یارانههایی است که به صنایع پتروشیمی که این مواد را تولید میکنند داده میشود. یارانههای سوخت فسیلی که طبق برآوردهای صندوق بینالمللی پول، در سال 2022 حدود هفت تریلیون دلار یا 1 /7 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) برآورد میشود، همچنین به تولید خوراک پتروشیمی پلاستیکها که از نفت خام و گاز طبیعی بهدست میآید، کمک میکند (تولید پلاستیک شش درصد از مصرف جهانی نفت را تشکیل میدهد). علاوه بر این، تولید پلاستیک از یارانههای مستقیم قابل توجهی نیز بهرهمند میشود. از سال 2012 میلادی، تنها در ایالاتمتحده، 32 تاسیسات تولید پلاستیک تقریباً 9 میلیارد دلار یارانه از دولتهای محلی و ایالتی دریافت کردند. طبق برآوردهای محیط زیستی یک سازمان غیردولتی مستقر در ایالاتمتحده، این تنها مشکل آمریکا نیست، بلکه یک مسئله جهانی است. به دنبال این یارانهها، جهان در حال حاضر با مازاد عرضه پلاستیکهای ارزان مواجه است- بهویژه پلاستیکهایی که در چین و ایالاتمتحده تولید میشوند. تغییر در اقتصاد پلاستیک و رسیدگی به تولید بیش از حد مواد مشکلساز، کلید حل بحران آلودگی خواهد بود. طبیعت فرامرزی آلودگی پلاستیک نیازمند یک رویکرد جهانی است. تنظیم مقررات در سراسر چرخه زندگی، از تولید مواد شیمیایی اولیه تا مرحله پایان عمر پلاستیکها، در ماموریتی که برنامه محیط زیست سازمان ملل در مارس 2022 دریافت کرد، شناسایی شد. در پنجمین جلسه مجمع محیط زیست سازمان ملل، دولتها توافق کردند که یک کمیته مذاکره بیندولتی (INC) برای توسعه یک ابزار قانونی الزامآور برای تنظیم مقررات تشکیل دهند تا به کل چرخه زندگی پلاستیک، از جمله تولید، طراحی، استفاده و دفع آن پرداخته شود. این جلسات میتواند به پیشبرد راهحلها کمک کند؛ با این حال، همانطور که مذاکرات قبلی نشان دادهاند، تنظیم مقررات پلاستیک در سراسر زنجیره ارزش نهتنها یک مسئله فنی پیچیده است، بلکه با دینامیکهای سیاسی چندوجهی نیز همراه است.
برای مثال، کشورهایی که اقتصادشان بهطور عمده به صنایع پتروشیمی و پلاستیک وابسته است، با تعیین سقف برای حجم تولید پلاستیک مخالفت میکنند، اقدامی که گروهی از دانشمندان خواستار آن شدهاند. در عوض، کشورهای تولیدکننده به دنبال رویکردی محدودتر به این مشکل هستند که عمدتاً بر مدیریت پسماند تمرکز دارد، که برای پلاستیکها شامل دفن و استفاده از زبالهسوزهاست.
مخالفت کشورهای تولیدکننده بیدلیل نیست، زیرا این موضوع بر صنایع این کشورها تاثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال، در هند، حدود دو میلیون نفر بهطور مستقیم در بخش شیمیایی و پتروشیمی مشغول به کار هستند و این صنعت بیش از شش درصد در سال رشد دارد. علاوه بر این، میلیونها نفر که در اطراف مناطق صنعتی تولید پتروشیمی زندگی میکنند، بهطور غیرمستقیم به این صنعت برای معیشت خود وابستهاند. در حالی که مذاکرهکنندگان دولتی با این دینامیکهای سیاسی پیچیده دستوپنجه نرم میکنند، راهحلهای موثر به غلبه بر این موانع بستگی دارد. انتخابات پیشرو در ایالاتمتحده در نوامبر نیز بر دینامیکهای مذاکرات تاثیر میگذارد. دولت کنونی در واشنگتن از پرداختن به کل چرخه زندگی پلاستیک، از جمله جنبههای بالادستی و پاییندستی، حمایت میکند و تا حد زیادی با کشورهای اروپایی در این زمینه همراستاست. با این حال، نگرانی وجود دارد که این همراستایی در صورت وقوع دولت دوم ترامپ تغییر کند. خروج رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ، از توافق اقلیمی پاریس نشاندهنده پتانسیل تغییرات قابل توجه در سیاستهای محیط زیستی است. اگر مذاکرات برای یک پیمان پلاستیکی فراتر از سال جاری و به سال ۲۰۲۵ یا بعد از آن کشیده شود، احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند به معنای اتخاذ مواضع مورد حمایت گروههایی مانند شورای شیمیایی آمریکا باشد که بهطور قابل توجهی در تلاشهای لابیگری سرمایهگذاری کردهاند. این میتواند باعث شود ایالاتمتحده با کشورهایی مانند عربستان سعودی و روسیه همراستا شود و در نتیجه توافقی بهشدت رقیق و بدون تاثیر معنادار به وجود آید. با این حال، مسیرهایی به سوی جلو وجود دارد. پذیرش فناوریهای نوآورانه و مواد جایگزین میتواند به کاهش وابستگی به پلاستیکها کمک کند، در حالی که تشویق به بازیافت از طریق تدابیر سیاستی و مشوقهای اقتصادی میتواند تغییرات معناداری ایجاد کند.
اول، به جای تعیین سقف برای تولید که با مخالفت شدید روبهرو است، اجرا و اعمال یک هزینه جهانی بر روی مواد پلاستیکی اولیه، مانند وضع مالیات به مبلغ ۱۰۰ دلار برای هر تن متریک، میتواند به عنوان یک اقدام تحولآفرین برای تغییر اقتصاد تولید و مصرف پلاستیک عمل کند. با داخلیسازی هزینههای خارجی مرتبط با آلودگی پلاستیکی و تخریب محیط زیست در صنعت پلاستیک، این هزینه به برقراری توازنی برای الگوهای بازیافت و استفاده مجدد کمک میکند تا با پلاستیکهای یکبارمصرف رقابت کنند. چنین هزینهای میتواند هزینههای واقعی محیط زیستی و اجتماعی تولید پلاستیک را منعکس کند و تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را ترغیب کند تا از تولید مواد مشکلساز و اقلام یکبارمصرف فاصله بگیرند و به جای آن به اولویتبندی گزینههای اقتصاد چرخشی پلاستیک روی آورند.
دوم، درآمد حاصل از این هزینه میتواند به جبران شکاف مالی کمک کند. برآورد میشود که حدود ۱۷ تریلیون دلار (5 /1 تریلیون دلار در هزینههای عمومی و 4 /15 تریلیون دلار در سرمایهگذاریهای بخش خصوصی) از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۴۰ برای کاهش ۹۰درصدی پسماند پلاستیکی مدیریتنشده که به محیط زیست نشت میکند، نسبت به سطح سال ۲۰۱۹ نیاز خواهد بود. این مالیات میتواند مجدد در طرحهایی که به بهبود زیرساختهای مدیریت پسماند کمک میکنند، بهویژه در مناطقی مانند آفریقای جنوب صحرایی که این سرمایهگذاری در آنجا کمبود دارد، و همچنین حمایت از جوامع متاثر از آلودگی پلاستیکی، سرمایهگذاری شود. با همراستا کردن مشوقهای اقتصادی با اهداف محیط زیستی، یک هزینه جهانی برای مواد پلاستیکی اولیه این پتانسیل را دارد که به انتقال به یک اقتصاد پایدارتر در زمینه پلاستیکها کمک کند. سوم، تضمین انتقال منصفانه برای بخش غیررسمی مدیریت پسماند، متشکل از ۲۰ میلیون کارگر در سرتاسر جهان، میتواند حقوق کارگران از جمله حقوق کار و حقوق انسانی آنان را تقویت کند، زیرا مداخلههای جهانی، ملی و محلی مانند طرحهای بازگشت ودیعه بهطور فزایندهای معیشت این جوامع را مختل میکند. به همین ترتیب، نیاز به مراجع انتقال عادلانه برای زنجیره ارزش پتروشیمی بالادست نیز احساس میشود. چهارم، یک اقدام مدیریتی میتواند شامل تسهیل پذیرش گسترده سیستمهای استفاده مجدد بیخطر برای بستهبندی، بطریها و ظروف باشد. این سیستمها شامل پر کردن مجدد و بازیافت اقلام پلاستیکی قابل استفاده مجدد برای همان منظور در اشکال اولیه خود هستند، بدون نیاز به پردازش مجدد اضافی. در حال حاضر، ایجاد این سیستمها در اکثر موارد مقرونبهصرفه نیست، اگر تولید و استفاده از پلاستیکهای یکبارمصرف کنترل نشود. ضرورت رسیدگی به بحران آلودگی پلاستیکی جهانی، یک معضل حیاتی در مذاکرات برای یک توافق قانونی الزامآور به وجود میآورد. نیاز فوری برای تحقق مهلتی که از سوی مجمع محیط زیست سازمان ملل در آخرین جلسه خود در کره جنوبی تعیین شده است، برای دستیابی به توافقی تا پایان سال ۲۰۲۴ وجود دارد. این بهویژه با توجه به احتمال تغییر در دولت ایالاتمتحده که احتمالاً از توافقی قانونی حمایت نمیکند، صادق است. با این حال، در حالی که چنین توافقی میتواند گام مهمی در مقابله با آلودگی پلاستیکی باشد، ممکن است نتواند به دلایل ریشهای و تاثیرات کامل چرخه عمر آلودگی پلاستیکی بپردازد. تمدید مذاکرات تا سال ۲۰۲۵ برای دستیابی به توافقی جامعتر که شامل کل چرخه عمر باشد، خطر تاخیر و عدم قطعیت بیشتری را به همراه دارد. با این حال، این رویکرد میتواند به یک معاهده قویتر و موثرتر منجر شود که در زمینه پیچیدگیهای تنظیم حجمهای کل تولید، استفاده و دفع پاسخگو باشد. تعادل میان نیاز به سرعت عمل و ضرورت اقدام جامع که مطابق با اقدامات سازمان ملل است، چالشی جدی است که سیاستگذاران و مذاکرهکنندگان باید در آن حرکت کنند تا اطمینان حاصل کنند که هر توافق، تعادل درستی میان فوریت و موثر بودن در مقابله با آلودگی پلاستیکی برقرار میکند. در نهایت، دولتها نباید منتظر بمانند تا این معاهده نهایی شود؛ سازوکارهایی که ممکن است چندین سال طول بکشد تا به ثمر برسد. صرفنظر از نتیجه، اقدام برای جلوگیری از آلودگی پلاستیک میتواند و باید حالا آغاز شود. آگاهی اجتماعی، آگاهی عمومی و رفتار مصرفکننده، میتواند به تغییر رفتار مصرفکنندگان و سیاستهای محیط زیستی منجر شود. در زیر به برخی از جنبههای کلیدی این آگاهی اشاره میکنیم:
ترویج مصرف پایدار: افزایش آگاهی در مورد تاثیرات منفی پلاستیکها میتواند افراد را به انتخاب محصولات پایدار و کاهش مصرف پلاستیکهای یکبارمصرف ترغیب کند.
استفاده از جایگزینها: آگاهی از گزینههای جایگزین مانند کیسههای پارچهای و بطریهای قابل استفاده مجدد میتواند به کاهش استفاده از پلاستیک کمک کند.
استفاده از رسانهها: تبلیغات و محتوای آموزشی میتواند به گسترش آگاهی عمومی و تشویق به رفتارهای پایدار کمک کند.
فشار اجتماعی برای تغییر قوانین: آگاهی اجتماعی میتواند به حمایت از سیاستهای سختگیرانهتر در مورد تولید و استفاده از پلاستیکهای یکبارمصرف منجر شود.