توقیف فیلمهای پروانهدار در سینما ابعادی گستردهتر از زیان مالی دارد
با فشار بر فرهنگ، ابتذال گسترش مییابد
اتفاقهای غریبی در حال رخ دادن است. این روزها مانند روزگاران گذشته فیلمهایی امکان اکران پیدا نمیکنند که تمام مسیرهای بوروکراتیک دریافت مجوز را پشتسر گذاشتهاند.
اتفاقهای غریبی در حال رخ دادن است. این روزها مانند روزگاران گذشته فیلمهایی امکان اکران پیدا نمیکنند که تمام مسیرهای بوروکراتیک دریافت مجوز را پشتسر گذاشتهاند.
در این میان فرقی نمیکند که نام چه کسی بر فیلم قرار گیرد. شورای مجوز نمایش که به تازگی تغییر کرده است بر فیلمها نظارت را انجام میدهد و این تازه اول راه است. همان راهی که میتواند فیلمی مانند رستاخیز را با وجود انجام تمام مراحل تبلیغ و آمادهسازی حذف کند.
یا همان راهی که فیلم «آآآآدت نمیکنیم» را در حالی که بلیتهایش پیشفروش شده بود، توقیف کند و دوباره به گردونه اکران بازگرداند.
جالب اینجاست که این اتفاقات روایت همین چند ماه پیش هستند نه متعلق به زمانی دورتر. در این گزارش قصد داریم روایت کنیم بر فیلمها چه میگذرد که اکران نمیشوند و چه روندی را طی میکنند که در کسب سرمایههایی از بیرون سینما و بخش خصوصی ناموفق هستند.
این تاکید صاحبان اثر است: «مطمئناً هیچ کسی از توقیف فیلمش خوشحال نمیشود» و «در این مدت بارها ثابت شده است که فیلمسازان ایرانی علیه ایران و مصالح ایران فعالیتی را انجام نمیدهند. در این سالها بارها پیش آمده است که فیلمهای ایرانی سالها توقیف بودهاند مانند «آدمبرفی» و «به رنگ ارغوان» اما هنگامی که اکران شدهاند در تلویزیون هم پخش شدهاند و هیچ مشکلی پیش نیامده است. اینکه چرا این توقیفها صورت میگیرد، دلایل زیادی وجود دارد؛ ازجمله:
1- چرخه معیوب قانون و این سوال مطرح است که اگر سناریو مشکل ندارد، اگر فیلم پروانه ساخت دارد و در چند مورد حتی فیلم مجوز نمایش هم دارد چرا باید این اتفاق بیفتد. چرا جلو یک کار قانونی گرفته میشود و چرا برایشان ساز و کاری طراحی نمیشود.
2- درباره توقیف و اعتراضهایی که نسبت به آثار سینمایی انجام میگیرد روند مشخصی وجود ندارد. اگر قانون اجازه داده است اقدامی صورت بگیرد چرا به راحتی فیلم متوقف میشود.
3- وقتی توقیفی صورت میگیرد جایی پاسخگو نیست که چرا این اتفاق میافتد.
4- عدهای با سلیقه خود قانون اجرا میکنند، عمل میکنند، با سلیقه خود تفسیر میکنند.
5- گاهی بازیگری که در فیلمی بازی کرده است، از ایران میرود به شبکههای ماهوارهای، یا مشکلی برایش پیش میآید و زندگی در کشوری غیر از ایران را انتخاب میکند، آن وقت فیلمهایی که او در آنها حضور داشته است دچار مشکل میشود. مثلاً موردی که برای فیلم «سفر به هیدالو» پیش آمد به علت مشکلات برای بازیگرش بود و در این سالها کارگردان فیلم نمیتوانست بازیگری را جایگزین کند. همیشه این نکته مطرح است که چرا به کارگردانان یا خانه سینما اعلام نمیشود که کدام بازیگر مشکل دارد.
6- گاهی اوقات مانند فیلم «رستاخیز» همه چیز برای اکران آماده است و حتی فیلم در چند جشنواره از جمله جشنواره شهر شرکت کرده است و مورد استقبال مسوولان و مردم قرار گرفته است. اما ناگهان یک اختلاف فقهی مطرح میشود و فیلم به دلیل نظرات متفاوت فقهی نمیتواند اکران شود. با وجود تمام نامهها و همراهیهای صنفی که درباره آخرین ساخته «احمدرضا درویش» وجود داشت، این فیلم فعلاً راهی به اکران ندارد. این فیلم به دلیل نشان دادن سیمای حضرت ابوالفضل (ع) دچار مشکل شد. دربارهاش راهپیمایی انجام شد. وزیر ارشاد پیشنهاد داد که با گذاشتن هالهای نور به صورت تکنیکی به جای صورت بازیگر این نقش مشکل فیلم حل شود اما کارگردان نپذیرفت. این فیلم با سرمایهای فراتر از چند میلیارد ساخته شده است که نهادهای مذهبی همراه آن بودهاند. این فیلم باید حداقل 10 میلیارد بفروشد تا ضرر نکند.
7- فیلمی مانند «من عصبانی نیستم» ساخته «درمیشیان» سرنوشت غمانگیزی دارد. فیلم درباره دختر-پسری دانشجو است که بعد از اتفاقات 88 دچار مشکلات فراوان هستند. این فیلم در جشنواره فجر نشان داده شد و حتی بازیگر آن محمد نویدزاده هم برای دریافت سیمرغ کاندیدا و حتی برنده هم شد اما گفته میشود به دلیل تهدید دلواپسان، سیمرغ به رضا عطاران در فیلمی دیگر داده شد. میتوان گفت فیلم با سرمایه معمول سینما ساخته شده است و تاکنون جوایز متعددی دریافت کرده است. اگر فیلم بتواند حتی فروش یکمیلیاردی داشته باشد میتواند بخشی از سرمایه خود را برگرداند. به هر حال «درمیشیان» منتظر نماند و فیلم دیگری ساخت، «لانتوری» و به زودی اکران این فیلم ممکن میشود باید دید آیا میتواند در گیشه هم موفق باشد یا نه؟
8- یکی از فیلمهای مظلوم این سالها «آآآآدت میکنیم» بود. فیلمی که به روایتی بعد از 17 سال همکاری دوباره فروتن و هدیه تهرانی است. فیلمی که پس از سالها میتوان بازی هدیه تهرانی را در فیلم دید. به هر حال این فیلم نیز مانند دیگر فیلمهای اکران نوروزی امسال قصد داشت از تبلیغات ماهوارهای استفاده کند اما اعلام شد که این کار غیرقانونی است و مجازاتش توقیف بود که این اتفاق افتاد. درنهایت پس از رایزنی بیش از 200 سینماگر فیلم به اکران بازگشت اما بدون سالنهای از دست رفته و در نهایت هم نمیتوان مطمئن بود که بتواند به سود برسد.
تاثیرات توقیفها
1- جرات را از فیلمساز میگیرد.
2- عدهای به خودشان اجازه میدهند یک تصمیم قانونی را لغو کنند و به مجوزی که وزارت ارشاد داده است خلل وارد کنند.
3- اگر وزارت ارشاد یا قانون در جایی اشتباه کنند چرا باید فقط تهیهکنندگان و کارگردانان و عوامل سازنده فیلمها دچار مشکل شوند.
4- اگر قانون محترم نباشد میتوان آن را راحت دور زد.
5- هرج و مرج و بیقانونی، ناامنی اجتماعی و ناامنی شغلی به وجود میآورد.
6- وقتی ناامنی در ذهن کارگردان و تهیهکننده باشد، درون و فکرشان را سانسور میکنند، ترس بر اندیشهها حاکم میشود، نگران پول و بودجه میشوند.
7- تهیهکننده برای سرمایهگذاری جلو نمیآید.
8- اعتماد و اطمینان به شرایط شغلی و فعالیت در سینما ممکن نمیشود.
9- وقتی فشار بیشتر شود یا میدان برای تهیهکنندههای دولتی گشوده میشود یا آثار سینمایی به طرف ابتذال و روزمرگی کشیده میشوند.
10- هرچقدر هنر جدی ضربه بخورد، به نفع ابتذال است.
دیدگاه تان را بنویسید