شناسه خبر : 40658 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

قلمرو کشف‌نشده

چگونه افراد می‌میرند

فرانسه به مدت بیش از 200 سال با پشتکار فراوان سوابق طول عمر شهروندان را ثبت کرده است. میانگین امید به زندگی در این کشور از سال 1816 تاکنون تقریباً دو برابر شده است. نرخ بالای مرگ‌ومیر نوزادان تا مدت‌های زیادی میانگین امید به زندگی را پایین نگه داشته بود اما در جهشی چشمگیر برای زنان از 1 /41 به 3 /85 سال و برای مردان از 1 /39 به 3 /79 سال رسید. به عبارت دیگر، امید به زندگی به‌طور میانگین پنج ساعت در روز بیشتر شده است. آن‌گونه که اندرو دویگ در کتاب «مارپیچ فناپذیر»، مطالعه چگونگی مرگ افراد، می‌نویسد: با گذشت هر روز هر فرد فرانسوی 24 ساعت به تاریخ مرگش نزدیک‌تر می‌شود اما به لطف عواملی همچون پزشکی، تغذیه، بهداشت، دولت‌های خوب، تجارت، صلح و...، پنج ساعت به عقب بازمی‌گردد. شاید انتظار داشته باشید که کتابی با این موضوع ناخوشایند کتابی ممنوعه یا ناراحت‌کننده باشد اما این‌گونه نیست. در واقع آقای دویگ که یک شیمی‌دان علوم زیستی در دانشگاه منچستر است داستانی دلگرم‌کننده از نبوغ انسانی ارائه می‌دهد. در اکثر دوران‌های تاریخ بشری، امید به زندگی حدود 30 سال بود. قدیمی‌ترین نسل از انسان‌هایی که از نظر آناتومی مدرن به حساب می‌آیند و حدود 200 هزار سال پیش می‌زیستند اغلب به خاطر حوادثی مانند سقوط یا غرق شدن جان خود را از دست می‌دادند یا در هنگام شکار به دست حیوانات عظیم‌الجثه یا به‌ دست انسان‌های دیگر کشته می‌شدند. حدود 10 هزار سال پیش انسان‌ها کشاورزی را کشف کردند و گروه‌های بیابان‌گرد و غیرساکن در مکان‌های مختلف استقرار یافتند و کشت گندم، جو و ذرت را در مزارع آغاز کردند. کشاورزان یکباره توانستند بیش از نیاز مردم غذا تولید کنند اما این دستاورد به انفجار جمعیتی و افزایش گونه انسانی منجر نشد. جمعیت انسان‌ها در کره زمین از چهار میلیون نفر در 10 هزار سال قبل از میلاد به پنج میلیون نفر در پنج هزار سال پس از میلاد افزایش یافت. مشخص شد که کشاورزی اثرات منفی زیادی به همراه داشت. این فعالیت نه‌تنها مستلزم کار کمرشکن بود بلکه بیماری‌های جدیدی را به بشر انتقال داد. اکثر عفونت‌هایی که انسان‌های امروزی به آن مبتلا می‌شوند از موجوداتی می‌آیند که زمانی در بدن حیوانات زندگی می‌کردند و سپس از مرزهای خود تجاوز کردند. عامل بیماری سرخک یک ویروس در بدن احشام است و آنفلوآنزا در مرغ‌ها ریشه دارد. زندگی در نزدیکی حیوانات احتمال ابتلا به بیماری‌های آنها را بالا برد. به دنبال آن تراکم مناطق مسکونی و شهرها باعث شد بیماری‌های جدید با سرعت بیشتری انتقال یابند. پیدایش بیماری‌ها چندین‌بار جوامع انسانی را به‌طور کامل نابود کرد. نسل‌ها طول کشید تا مقاومت طبیعی در برابر بیماری‌ها ایجاد و گسترده شود. تحول اساسی در مبارزه علیه بیماری‌های مسری 250 سال قبل در اروپا و آمریکای شمالی رخ داد. آقای دویگ فصل‌هایی از کتاب را به بیماری‌های مسری اصلی قرون وسطی از جمله طاعون میمونی، آبله، حصبه و وبا اختصاص می‌دهد. او داستان‌هایی دل‌به‌هم‌زن از مرگ و بیماری،‌ فساد اندام‌ها، دمل‌های چرکین، اسهال و... را روایت می‌کند که پیش‌زمینه‌ای برای داستان بزرگ‌تر یعنی چگونگی کاربرد عقل برای درک ماهیت بیماری‌ها توسط بشر هستند. در این فرآیند بود که انسان‌ها بذرهای پزشکی مدرن را کاشتند. در سال 1747 جیمز لیند پزشک اسکاتلندی یک آزمایش سیستماتیک را طراحی کرد و نشان داد که مرکبات می‌توانند بیماری اسکوربوت را درمان کنند. 50 سال بعد ادوارد جنر انگلیسی کشف کرد که اگر چرک زخم‌های زنان شیردوش را که به آبله گاوی مبتلا شده‌اند به‌عنوان واکسن به بدن دیگر افراد برسانند آنها در برابر آبله مصون می‌شوند. جان اسنو، پزشک اهل لندن، در سال 1854 مشغول مطالعه وبا، ترسناک‌ترین بیماری قرن 19 بود. این بیماری می‌توانست ظرف فقط 12 ساعت یک فرد سالم را به کام مرگ بکشاند. او داده‌هایی را درباره مکان‌هایی گردآوری کرد که اهالی وبا‌گرفته سوهو (Soho) از آنجا آب آشامیدنی را تهیه می‌کردند. در همان سال بود که ایگناز سملویس، دانشمند مجارستانی، در شهر وین نشان داد که رعایت نظافت در زایشگاه‌ها می‌تواند جان مادران را نجات دهد. به این ترتیب بود که بنیان‌های آزمایش‌های بالینی، واکسیناسیون، همه‌گیری‌شناسی و بهداشت آماده شدند. سرانجام انسان‌ها موفق شدند سلاح‌هایی کارآمد علیه عفونت‌ها پیدا کنند و از اواسط قرن 19 بود که امید به زندگی شروع به بالا رفتن کرد. با این حال،‌ مرگ همچنان امری اجتناب‌ناپذیر باقی ماند. هرگاه برخی از انواع آن از بین می‌روند گونه‌های دیگر جای آنها را می‌گیرند. شاید سالم‌ترین دوران در تاریخ زندگی بشر اوایل قرن 21 باشد. پزشکی مدرن به مردم کشورهای پیشرفته بالاترین چرخه زندگی را هدیه داد. اما تمام بدن‌ها در نهایت درمانده می‌شوند. امروزه بزرگ‌ترین عوامل مرگ‌ومیر بیماری‌های قلبی-عروقی، سکته و بیماری‌های ریوی شامل آسم، آمفیزم (التهاب ریه) و ذات‌الریه هستند. سرطان‌ها به چندین نوع تقسیم شده و در طبقات مختلف بیماری قرار گرفته‌اند اما در مجموع به همان اندازه بیماری‌های قلبی جان انسان‌ها را می‌گیرند. رفتارهای انسانی برخی از این بیماری‌ها را تشدید می‌کند. غذاهای فرآوری‌شده، استعمال دخانیات، الکل و بی‌تحرکی همه و همه به بدن انسان آسیب می‌رسانند.

 

شلاق و تحقیر زندگی

زوال عقل یکی از چشم‌اندازهای ترسناک پیش روی انسان‌هاست. تعداد کهنسالان با چنان سرعتی بالا می‌رود که پیدایش شرایط فلج‌کننده و پرهزینه‌ای مانند آلزایمر و پارکینسون احتمال بسیار بیشتری دارد. علم در اینجا دست‌وپا‌بسته است. به‌رغم انواع سلاح‌هایی که برای مقابله با عوامل مرگ‌آفرین در دسترس هستند هیچ دارویی برای کند کردن یا توقف این بیماری‌های ترسناک مغزی وجود ندارد. آقای دویگ به نتیجه‌ای ناراحت‌کننده اما واقع‌گرایانه می‌رسد: «به نظر می‌رسد ما به سمت جهانی از افراد کهنسال می‌رویم که بدن‌هایشان کار می‌کنند اما ذهن‌هایشان ازکار افتاده‌اند.» با این حال او هنوز خوش‌بین است. او به پیشرفت‌های پزشکی پیش‌رو از جمله چاپ سه‌بعدی اندام اشاره می‌کند. ممکن است افراد روزی در سن 60سالگی و به‌طور عادی به بیمارستان بروند تا بدنشان را با ریه، کلیه،‌ کبد و پانکراس‌های جدید نوسازی ‌کنند. این اندام از سلول‌های بنیادی تهیه و با ویرایش ژنی بهینه می‌شوند. او می‌نویسد: «در آن موقع ما می‌توانیم قلبی مانند قلب اوسین بولت و ریه‌ای مانند ریه سرنا ویلیامز داشته باشیم. بسیاری از ما فقط وقتی می‌میریم که مغزمان دیگر توانایی کار کردن نداشته باشد.» سال‌های زندگی با بیماری‌های مزمن که هم‌اکنون بر زندگی کهنسالان چنبره زده‌اند به پایان می‌رسند.  این چشم‌اندازها نویدبخش هستند اما همان‌گونه که آقای دویگ هم می‌داند در نهایت آنها عواملی هستند که تا مدتی حواس ما را از یک واقعیت انکارپذیر دور می‌کنند. این واقعیت که علم پزشکی هر اندازه هم که نبوغ‌آمیز باشد بالاخره روزی همه چیز به پایان خواهد رسید.

 

 

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها